اعتراض به طرح های کارورزی و مهارت آموزی وظیفه ای همگانی (کارگران،معلمان،پرستاران،کارمندان،دانشجویان،فارغ التحصیلان دانشگاه ها،دانش آموزان ،جوانان متقاضی کارو….) است
اعتراض به اجرای طرح های کارورزی و مهارت آموزی دفاع ازدستاوردهای کارگران، حقوق خود ونسل های آینده است
– کارگران مجتمع مس چهارگنبد کرمان پس ازاعتصاب،آگهیِ فروش کلیه برسردرشرکت نصب کردند
– تجمع اعتراضی کارگران پستهای فشار قوی برق سراسر کشور نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل وزارت نیرو
– اعتصاب وتجمع کارگران کشتیسازی بحر گستر هرمزدراعتراض به عدم پرداخت ماه حقوق وحق بیمه برای دومین روز متوالی
– اعتصاب وتجمع کارگران شرکت حمل و نقل خلیج فارس دراعتراض به واگذاری وعدم پرداخت بموقع مطالباتشان مقابل سازمان خصوصیسازی
– تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته صنعت فولاد کشورنسبت به عدم پرداخت بموقع حقوق وهزینه های درمانی مقابل نهاد ریاست جمهوری
– تجمع کارگران گلخانههای فرودگاه یاسوج دراعتراض به بلاتکلیفی شغلی
– کولبران پیرانشهری دست به تجمع وبستن جاده زدند
– جعفر عظیم زاده: به خواستهای رضا شهابی و همه زندانیان در حال اعتصاب غذای زندان رجائی شهر باید به فوریت رسیدگی شود
– همنوائی مجلس شورای اسلامی با صدور و اجرای حکم شلاق علیه کارگران معدن آق دره را قویا محکوم میکنیم
– مقررات «مندرآوردی» در روابط کار جایی ندارد/ کارفرمایان باید از قانون کار تمکین کنند
– ادامه بلاتکلیفی شغلی کارگران کارخانه پلی اکریل اصفهان
-70کارگر کارخانه نیان الکترونیک مشهد اخراج شدند
– کارخانه سنگ تزئینی بستک تعطیل وکارگرانش بیکارشدند
– عدم پرداخت بموقع حقوق ومطالبات پرستاران طرحی و شرکتی
– باید شکمهای گرسنه را سیر کنیم/نمیتوانیم منتظر اجرای برنامههای شیلات بمانیم
– نگاهی گذرا به مشکلات یک پرستار
– گزارشی درباره افزایش یورش ماموران سد معبر شهرداری گرگان به دستفروشان
– مرگ جانگداز2زن ومر بی خانمان در آتش سوزی مغازه های متروکه بزرگراه بعثت تهران
– برق جان صیاد جوان پلدختر را گرفت
– کارگر کارخانه ترانسفو آریا شهمیرزاد زنده زنده درکوره رنگ سوخت
کارگران مجتمع مس چهارگنبد کرمان پس ازاعتصاب،آگهیِ فروش کلیه برسردرشرکت نصب کردند
درروزهای پایانی هفته گذشته، کارگران مجتمع مس چهارگنبد کرمان دراعتراض به عدم پرداخت 2ماه حقوق اعتصاب وتجمع کردند.
این کارگران درادامه اعتراضاتشان آگهی فروش کلیه را بر سردرشرکت نصب کردند.
همه چیز از یک عکس شروع شد؛ از تصویری که در فضای مجازی دست به دست چرخید و به دستِ رسانهها رسید؛ تصویری از فلاکتی مکرر و تکراری که شاید سالهاست به دیدنش عادت کرده ایم؛ فلاکتی که روی دیوارهای ناصر خسرو و خیابانِ گمرک پُر است؛ روی تابلوهای اعلانات بیمارستانها میبینیمش و این روزها در فضای مجازی هم دیده میشود: آگهی فروش کلیه…
اما تصویری که در روزهای اخیر در فضای مجازی منتشر شد، با قبلیها تفاوت بسیار دارد؛ این بار آگهی، یک آگهی بی نام و نشانِ فروش کلیه نیست که به فردِ نیازمند و به احتمالِ زیاد بیکار و بیماری تعلق داشته باشد؛ این بار آگهی، به راندهشدگان از اجتماع تعلق ندارد؛ این دفعه آگهیِ فروش کلیه، متعلق به یک گروه کارگر است؛ کارگرانی که اعلام کرده اند دستهجمعی حاضرند کلیه هایشان را بفروشند تا مخارج زندگیشان را تامین کنند؛ در پایینِ آگهی، شماره تماسِ کارگران هم آمده است.
روز پنجشنبه دوم شهریور ماه ۹۶ ، کسانی که در مسیر کارخانه مس چهار گنبد سیرجان تردد کردند، با بنر بزرگی که سردرِ مجتمع نصب شده بود مواجه شدند؛ بنری حاوی آگهی فروش کلیه کارگران؛ هشتاد کیلومتر از شمال شرقِ سیرجان به سمت منطقه چهارگنبد که پیش برویم، به یک مجتمع مس میرسیم؛ مجتمع مس چهارگنبد. آگهی، متعلق به کارگرانِ این مجتمع است و متن آن، بسیار ساده است: به دلیل فقر مالی، تعدادی از کارکنان مجتمع مس چهارگنبد، کلیه خود را به فروش میرسانند. این جملهی ساده، از یک طرف، باعث تعجب میشود و از طرف دیگر، از یاس و درماندگی کارگرانی حکایت دارد که می گویند از شرایط شغلی خود به هیچ وجه راضی نیستند.
مسِ چهارگنبد، کارخانه ای است که در زمستان 1382 تاسیس شده و سالهاست فرآوریِ مس را برعهده دارد؛ در سالهای اولیه معدن به صورت روباز استخراج می شده اما در حال حاضر عمر معدن روباز به اتمام رسیده و استخراج به روش زیرزمینی آغاز شده است. این کارخانه در حال حاضر به بخش خصوصی متعلق است و حدود سیصد کارگر دارد.
رمضان شهسواری، رئیس شورای اسلامی کارِ این کارخانه است؛ او از شرایط کارخانه انتقادهای بسیار دارد وبه گزارشگر ایلنا گفت: حقوقِ تیر و مرداد را نگرفتهایم؛ از قبل هم مزایا طلبکاریم؛ همین شد که در روزهای پایانی هفته گذشته، تجمع کردیم. آخر، ما مثل مجتمع های مسِ دیگرِ استانِ کرمان نیستیم؛ عایدیمان کم است؛ دستمزدهامان خیلی پایین است؛ همان حداقل دستمزد اداره کار را میگیریم؛ حالا حساب کنید همین حداقل مزدِ بخور نمیر را هم بخواهند دو-سه ماه یکبار بدهند؛ دیگر برای کارگر چه میماند؟
رمضانی از دوسالِ گذشته به عنوان دورانِ افولِ شرایط شغلی کارگرانِ مس چهارگنبد یاد میکند و میگوید: در دو سال گذشته از مزایای شغلی ما کم کردند؛ یعنی نرم نرمک، کم کردند تا ما به اینجا رسیدیم؛ اول اضافهکارها را کم کردند؛ ده ساعت را مثلا کردند پنج ساعت؛ بعد گروههای شغلی را کاهش دادند تا حقوقها کم شود تا دستِ آخر به اینجا رسیدیم که نان شب هم نداریم.
از شهسورای جریان آگهیِ فروش کلیه را میپرسم؛ میگوید: تعدادی از بچه ها مستاجرند؛ بدهکاری دارند؛ وقتی حقوق میگرفتند نمیتوانستند زندگیشان را بچرخانند، حالا که دو ماه است بی پول هستند؛ در این شرایط، تصمیم گرفتند شماره موبایل بدهند که کلیه هایشان را بفروشند. آگهی کردند و زدند سردرِ شرکت و بعد هم آمدند مردم، عکس برداشتند و این شد که همه فهمیدند کارگران چهارگنبد حاضرند کلیه هایشان را بفروشند تا زندگی کنند…
شهسواری از جانب سیصد کارگر این مجتمع میگوید اگر این اتفاقاتی که افتاده باعث شود مسئولان به اوضاع این مجتمع رسیدگی کنند، شاید، در، از این به بعد بر پاشنه دیگری بچرخد، کسی چه میداند؟ شاید تغییر مثبتی پیش آمد؛ البته زیاد هم به بهبود اوضاع امیدوار نیستم.
حامد هادیان، رئیس اداره کار شهرستان سیرجان، در ارتباط با آگهیِ فروش کلیه و کارگران مجتمع مس چهارگنبد میگوید: این آگهی، سردرِ شرکت نصب شده اما حالتِ طنز دارد؛ جدی نیست؛ ماه 5 که تازه تمام شده، میماند همان تیرماه، کجای دنیا کارگری که یک ماه حقوق نگرفته، کلیهاش را برای فروش میگذارد؛ کارگران با نصب این آگهی خواسته اند شوخی کنند.
هادیان میگوید: روزهای پایانی هفته گذشته، کارگران مس چهارگنبد دست از کار کشیدند و اعتراض کردند؛ اولین بار هم بود که اعتراض میکردند؛ دستمزدشان را می خواهند که کاملا به حق است اما موضوعِ آگهی چندان جدیت ندارد؛ یعنی کارگران واقعا نمیخواسته اند که کلیه هایشان را بفروشند.
از رئیس اداره کار شهرستان سیرجان میپرسم چه اقداماتی میخواهید در مورد کارگرانِ این مجتمع انجام دهید؛ کارگران ناراضیند میگویند مزایایمان کم شده؛ از سر و تهِ همین حداقل دستمزد میزنند و هزار گلایه دیگر دارند؛ هادیان میگوید: بعد از این جریانات، بازرس فرستادهایم، اوضاع مجتمع را بررسی کنند. نتیجه بازرسی به زودی مشخص میشود.
انواع اعتراضات کارگری و تلاش برای مطالبه حقوقِ قانونی، در سالها و ماههای گذشته کم نبوده است؛ شیوههای بسیاری برای بیان این اعتراضات به کار گرفته شدهاست؛ از چادر زدن مقابل کارخانهها و شرکتها گرفته تا سفره خالی پهن کردن و نمایشِ فقری که سبد معاشِ کارگران را تهی کرده است؛ اما این، اولین بار است که میبینیم کارگران به صورت دستهجمعی کلیههایشان را برای فروش گذاشتهاند؛ شاید این حرکت همانطور که رئیس اداره کار می گوید، بیشتر نمادین باشد تا واقعی؛ اما هرچه باشد، باز هم دردناک است.
در مرزوبومی که خیلی از تکیه زنندگان بر مسندِ قدرت، به ظاهر معتقدند و بارها هم این اعتقاد را همه جا تکرار کردهاند که مزد کارگر را بایستی پیش از آن که عرق جبینش خشک شود، پرداخت، هستند کارگرانی که به زحمت با حداقل دستمزد، سر و تهِ زندگی را جمع میکنند و همان حداقل مزد را هم به موقع نمیگیرند.
تجمع اعتراضی کارگران پستهای فشار قوی برق سراسر کشور نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل وزارت نیرو
صبح امروزیکشنبه 5شهریور،حدود سیصد نفر از کارگران پستهای فشار قوی برق سراسر کشوربنمایندگی از طرف 8هزارنفرازهمکارانشان به تهران آمدند و در اعتراض به عدم تبدیل وضعیت دست به تجمع مقابل وزارت نیرو زدند.
کارگران تجمع کننده مقابل وزارت نیرو به خبرنگاران گفتند:اعتراض ما نسبت به وزارت نیرو برای عدم تبدیل وضعیت است.
آنها افزودند: با وجود مجوزهای لازم از اداره امور استخدامی کشور، وزارت نیرو نسبت به تبدیل وضعیت اپراتورهای شاغل در پستهای فشار قوی برق اقدام نمیکند؛ ما خواستار این هستیم که هرچه سریعتر این تکلیف قانونی انجام شده و تبدیل وضعیت شویم.
درهمین رابطه:
تنبیه ، توبیخ و تهدید شفاهی اپراتورهای معترض شرکت برق منطقه ای مازندران وگلستان
توطئه های این شرکت برای جلوگیری از حضور اپراتورها در تجمع اعتراضی سراسری مقابل وزارت نیرو
در شرکت برق منطقه ای مازندران برای تعدادی از اپراتورهایی که در تجمعات و پیگیریهای گذشته حضور فعال داشته اند توسط حراست این شرکت و امورهای بهره برداری زیر مجموعه آن تذکر شفاهی و توبیخ کتبی صورت گرفته و مستقیما تهدید شده اند که در صورت تکرار و ادامه فعالیتها و پیگیریهای گذشته شان پرونده انضباطی آنها رو به حراست معرفی و منفصل از خدمت میشوند.
در حرکتی عجیب همزمان با قرار اولیه برگزاری تجمع سراسری اپراتورها مقابل وزارت نیرو در تاریخ ۹۶/۵/۳۱ برق منطقه ای مازندران اقدام به برگزاری کلاس توجیهی در یکی از امورهای تابعه نموده و کلیه مرخصی ها را لغو کرد. وقتی تاریخ تجمع تغییر کرد تاریخ برگزاری کلاس هم مجددا عوض و همزمان با آن شد!
براساس گزارش رسانه ای شده، با وجود پیگیریها و تلاشهای اپراتورهای قرارداد معین پستهای انتقال و فوق توزیع سراسر کشور جهت عقد قرارداد کارگری دائم نه تنها تا کنون اقدام جدی و عملی توسط وزارت نیرو و توانیر و شرکتهای برق منطقه ای صورت نگرفته است بلکه متاسفانه در روزهای اخیر شاهدیم در یک سری اقدامات و کارشکنی های سازمان یافته در برق های منطقه ای کشور ،نسبت به اعمال تنبیه و توبیخ و تهدیدهای شفاهی در مورد اپراتورهای فعال در قضیه تبدیل وضعیت اقداماتی انجام شده است.
در جدیدترین مورد از این اتفاقات،در شرکت برق منطقه ای مازندران برای تعدادی از اپراتورهایی که در تجمعات و پیگیریهای گذشته حضور فعال داشته اند توسط حراست این شرکت و امورهای بهره برداری زیر مجموعه آن تذکر شفاهی و توبیخ کتبی صورت گرفته و مستقیما تهدید شده اند که در صورت تکرار و ادامه فعالیتها و پیگیریهای گذشته شان پرونده انضباطی آنها رو به حراست معرفی و منفصل از خدمت میشوند.
ضمن اینکه در حرکتی عجیب تر و بصورت کاملا غیر منتظره همزمان با روزی که قرار بود تجمع سراسری اپراتورهای پستهای انتقال و فوق توزیع برق در مقابل ساختمان وزارت نیرو برگزار گردد(۹۶/۵/۳۱) برق منطقه ای مازندران اقدام به برگزاری کلاس توجیهی منابع انسانی توسط معاونت منابع انسانی این شرکت در یکی از امورهای تابعه نموده است و کلیه مرخصی ها نیز لغو گردیده است تا بدین وسیله از شرکت کردن اپراتورهای غرب مازندران در تجمع روز ۹۶/۵/۳۱ بصورت غیر مستقیم ممانعت به عمل آورند.که بلافاصله بعد از اطلاع یافتن از تغییر تاریخ برگزاری تجمع تاریخ برگزاری کلاس هم مجددا همزمان با آن عوض شده است!
اعتصاب وتجمع کارگران کشتیسازی بحر گستر هرمزدراعتراض به عدم پرداخت ماه حقوق وحق بیمه برای دومین روز متوالی
امروزیکشنبه5شهریورماه برای دومین روز متوالی،کارگران کشتیسازی بحر گستر هرمزدراعتراض به عدم پرداخت ماه حقوق وحق بیمه،دست از کار کشیده و مقابل هلدینگ کشتی سازی در بندرعباس تجمع کردند.
این کارگران که از زیر مجموعههای مجتمع کشتی سازی خلیج فارس محسوب میشوند،به خبرنگاران گفتند: قریب به ۴۰۰ کارگر از طریق شرکت بحر گستر هرمز در پروژههای کشتیسازی در بندرعباس مشغول کارند که از فروردین ماه مطالبات مزدی خود را دریافت نکردهاند.
آنها افزودند: جدا از مطالبات حقوقی خود، حق بیمه کارگران چندین ماه به تامین اجتماعی پرداخت نشده است.
این کارگران اظهار کردند: در آخرین پیگیریهای که با کارفرما انجام دادیم هیچ پاسخ قانع کنندهای از هلدینگ دریافت نکردیم و مجبور شدیم برای احقاق حقوقمان تجمع کنیم .
قابل یادآوری است که،شرکت بحر گسترش هرمز وابسته به مجموعه کشتیسازی و صنایع فراساحل ایران (ایزوایکو) هر چند مجموعه ای دولتی است اما بودجه دولتی ندارد و مانند شرکت های خصوصی منابع مالی خود را تامین می کند.
اعتصاب وتجمع کارگران شرکت حمل و نقل خلیج فارس دراعتراض به واگذاری وعدم پرداخت بموقع مطالباتشان مقابل سازمان خصوصیسازی
صبح امروز5شهریور، کارگران شرکت حمل و نقل بینالمللی خلیج فارس در اعتراض به خصوصیسازی وعدم پرداخت بموقع مطالباتشان دست از کار کشیده واز اسلامشهر راهی تهران شدند ومقابل سازمان خصوصیسازی تجمع کردند.
این کارگران که تعدادشان به400 نفر می رسید به خبرنگاران گفتند: از اردیبهشت سال ۹۵ مدیریت شرکت حمل و نقل بینالمللی خلیج فارس به بخش خصوصی واگذار شده و روال پرداخت مطالبات مزدی آنها برهم خورده است به عنوان مثال در همین مدت پرداخت مزایایی همچون حق اضافه کاری، کارانه، بهرهبری و بیمه تکمیلی حدود ۱۲۰۰ کارگر شاغل در این شرکت با تاخیرهایی همراه بوده است.
این کارگران با یادآوری اینکه پیش از ورود بخش خصوصی، شرکت حمل و نقل خیلج فارس تحت مدیریت مجموعههای وابسته به وزارت صنعت، معدن و تجارت قرار داشت، افزودند: زمانی که وزارت بازرگانی سابق سهام خود را به بخش خصوصی واگذار کرده است، مدیریت جدید با افول ثبت سفارش مواجه شد و در نتیجه مشکل کارگران شروع شد.
تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته صنعت فولاد کشورنسبت به عدم پرداخت بموقع حقوق وهزینه های درمانی مقابل نهاد ریاست جمهوری
صبح امروز5شهریور،جمعی از بازنشستگان صنعت فولاد کشوردراعتراض عدم پرداخت بموقع حقوق وهزینه های درمانی مقابل نهاد ریاست جمهوری تجمع کردند.
درتجمع اعتراضی امروز،کارگران بازنشسته ای از کرمان، اصفهان، مشهد، مبارکه، زیرآب، طبس، سمنان، شاهرود، سنگرود حضور داشتند.
براساس گزارش منتشره،آنها در توضیح مطالبات خود گفتند: در حال حاضر مستمری مرداد ماه ما به تاخیر افتاده و در عین حال از سال ۹۱ تاکنون بخشی از مطالبات مربوط به اجرای احکام معلق شده حق سرپرستی و حق سختی کارمان پرداخت نشده است.
همچنین بازنشستگان صنعت فولاد کشور خواستار همسانسازی مستمری همصنفان پیشکسوت خود هستند که گویا از حدود پنج سال قبل تاکنون نسبت به آن ترتیب اثری داده نشده است.
آنها با یادآوری اینکه مسئولان مربوطه در مراجعات قبلی خواستار ارائه گزارشی مستند از آنها شده بودند، افزودند: تاکنون پاسخ درست و شفافی به ما داده نشده است و میخواهیم بگوییم با گزارش و نامهنگاری کار بازنشستگان حل نخواهد شد و در نتیجه این مراجعات ادامه خواهد یافت.
این بازنشستگان میگویند: با وجود ضعف جسمانی ناچاریم هر چند ماه یکباربرای پیگیری مطالباتمان به تهران بیاییم چراکه در سالهای اخیر به دلیل مشکلات مالی صندوق فولاد، آسایش دوران بازنشستگیمان برهم خورده و مرتبا مسئولان برای پیگیری مشکلات بازنشستگان فولاد بار مالی آن را بهانه میکنند.
تجمع کارگران گلخانههای فرودگاه یاسوج دراعتراض به بلاتکلیفی شغلی
صبح امروز5شهریور،کارگران گلخانههای فرودگاه یاسوج دراعتراض به بلاتکلیی شغلی مقابل سالن همایش روز کارمند دریاسوج تجمع کردند.
به گزارش یک منبع خبری محلی،یکی از این زنان جوان گفت: کار در گلخانه تنها در آمد من است اجاره خانه و خرج زندگی و خانواده را میدهم اگر از کار بیکار شوم باید چه کنم.
وی بیان کرد: امروز اجازه ندادند حتی به گلخانه برویم و درب را بسته بودند گلهای گلخانه خراب میشوند چه کسی باید جواب دهد.
کارگران گلخانههای فرودگاه یاسوج همچنان سرگردان هستند و مسئولان جهادکشاورزی و فرودگاه یاسوج همچنان بر سر این موضوع اختلاف دارند گویا مدیرفرودگاه یاسوج مانع ورود کارگران به گلخانهها میشود.
گلخانههایی که چند سالی است مهمان فرودگاه یاسوج هستند و برای افراد زیادی از جمله جوانان و دختران فارغ التحصیل کشاورزی یک کار حیاتی است بعد از چند سال حکم تخلیه این گلخانهها از طرف فرودگاه یاسوج اعلام شده است.
گلخانههایی که چند سال قبل نزدیک به یک میلیارد تومان برای ساخت آنها هزینه شده است اکنون باید بدون ریالی از این دور چرخه خارج شوند چون که به گفته مسئولان فرودگاه امنیت را به خطر انداختهاند.
تعطیلی این گلخانهها یعنی بیکار شدن بیش از ۱۴۰ نان آور خانواده یعنی بیکار شدن بیش از ۱۴۰ جوان و به ویژه دختر که به اینجا آمدهاند که به کوچه و خیابان نروند و دست فروشی نکنند اما تعطیلی این گلخانهها اتفاق بدی را برای دخترانی که در آن مشغول به کار هستند رقم می زند.
کولبران پیرانشهری دست به تجمع وبستن جاده زدند
روزگذشته(4شهریورماه)، جمعی از کولبران و فعالین بازارچه های مرزی پیرانشهر در اعتراض به مسدود ماندن معبر مرزی پیرانشهر اقدام به مسدود کردن محور تمرچین به پیرانشهر کردند.
براساس گزارشات منابع خبری محلی،مهمترین خواسته های معترضان، بازگشایی معبر مرزی بود که حدود دو ماهیست پس از بازدید تیم بازرسان کشوری از فعالیت معبر مرزی پیرانشهر و در واکنش به اضافه بار حمل شده توسط کولبران اقدام به مسدود کردن فعالیت های معبر نموده بودند.
کولبران شاغل در معبر مرزی پیرانشهر پس از مسدود شدن معبر مرزی چندین بار به مسئولان و نماینده مجلس شورای اسلامی مراجعه کرده و نسبت به ادامه این وضعیت اعتراض کردند ولی بنا به اظهار آنها دربسیاری از موارد با بی مهری مسئولان مواجه شده بودند.
نارضایتی کولبران و بازاریان معبر پیرانشهری باعث شد تا در روز شنبه ( 4 شهریورماه ) جمعی از آنها با حضور در مسیر ورودی تمرچین در ابتدای جاده منتهی به شهر پیرانشهر اقدام به تجمع اعتراضی نمایند که در نهایت با حضور جمعی از مسئولان شهرستانی از جمله فرمانده سپاه پیرانشهر تصمیم به رایزنی با مسئولان مربوطه جهت بازگشایی معبر مرزی گرفته شد.
سپس در جلسه ای که به همین منظور در محل سالن اجتماعات فرمانداری پیرانشهر برگزار شد، و بر اساس گزارشات اعلام شده تصمیم گرفته شد تا نسبت به حل تعرفه واردات و همچنین بازگشایی هر چه سریعتر معبر مرزی با مسئولان استانی و از جمله مسئولان مرزبانی شهرستان و استان رایزنی و مشورت شود.
شایان ذکر است که سرپرست فرمانداری پیرانشهر روز پنجشنبه ( 2 شهریورماه) از بازگشایی معبر مرزی پیرانشهر در روز شنبه( 4 شهریورماه) خبر داده بود.
جعفر عظیم زاده: به خواستهای رضا شهابی و همه زندانیان در حال اعتصاب غذای زندان رجائی شهر باید به فوریت رسیدگی شود
30 روز از اعتصاب غذای جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجائی شهر گذشت. تحمیل سی روز گرسنگی به جمع کثیری از زندانیان که خواستی جز رعایت بدیهی ترین حقوق انسانی خود ندارند، بازی با جان انسانهایی است که طبق استانداردهای حقوق بنیادی انسانها در جهان امروز، نه حقوق انسانی شان در مراحل دستگیری و بازجوئی و اثبات اتهام رعایت شده است و نه در دادگاهی مستقل و با قضاتی مستقل مورد محاکمه قرار گرفته اند.
گذشته از اینها، آنان در اعتراض به انتقال به سالنی دیگر با شرایط بدتر و نحوه انتقال و بدرفتاری در حین انتقال، دست به اعتصاب غذا زده اند و اینک بدلیل یک خواست بدیهی و مسلم که چیزی جز رعایت حقوق انسانی شان به عنوان یک زندانی نمی باشد جانشان در معرض خطرات جدی قرار گرفته است.
علاوه بر این زندانیان، رضا شهابی عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد نیز در اعتراض به تحمیل غیرقانونی 968 روز حبس مضاعف، از بدو ورود به زندان رجائی شهر دست به اعتصاب غذا زده و اینک 19 روز است که علیرغم صدمات جسمانی ناشی از اعتصاب غذاهای قبلی و شرایط بازجوئی و زندان، در اعتصاب غذا بسر می برد.
تحمیل اعتصاب غذا به زندانیان صنفی و سیاسی از طریق زیر پا گذاشتن بدیهی ترین حقوق انسانی آنان، مصداق بارز شکنجه و انتقام کشی از انسانهای شریفی است که حاضر به تسلیم در برابر ظلم و ستم نشده اند.
این زندانیان فرزندان ما مردم ایران هستند که اینک بدلیل شرایط غیر قابل تحمل زندان رجائی شهر و دفاع از حقوق انسانی شان دست به اعتصاب غذا زده اند و جانشان با بی تفاوتی حکومتگران در معرض خطرات جدی و جبران ناپذیری قرار دارد.
پایان دادن به چرخه اعتصاب غذاهای مکرر و تحمیل شکنجه گرسنگی و به خطر افتادن جان شریف ترین انسانها در زندانهای کشور، در گرو حمایت ما از خواستهای این عزیزان و دامن زدن به جنبشی بزرگ حول برداشته شدن اتهامات امنیتی از پرونده های فعالین صنفی و سیاسی و رعایت بی چون و چرای حقوق انسانی همه زندانیان با جرائم مختلف در زندانها کشور است.
جعفر عظیم زاده – چهارم شهریور ماه 1396
همنوائی مجلس شورای اسلامی با صدور و اجرای حکم شلاق علیه کارگران معدن آق دره را قویا محکوم میکنیم
پس از ماهها تحقیق و تفحص، گزارش کمیسیون اجتماعی مجلس در مورد «نحوه برخورد با کارگران معدن روستای آق دره تکاب» در صحن علنی مجلس شورای اسلامی قرائت شد.
علیرغم اینکه در این گزارش: 1- بر هماهنگی قبلی کارگران با مدیریت و حراست معدن آق دره جهت حل و فصل مشکلات آنان با کارفرما برای حضور در محل کارخانه تاکید شده است 2- صحه گذاشتن بر امتناع غیر قانونی کارفرما از مذاکرات دسته جمعی کارگران بر اساس فصل هفتم قانون کار 3- تاکید بر محرز بودن سهل انگاری و عدم انجام اقدامی از سوی اداره کار و تعاون محل با وجود الزام قانونی و قید فوریت و تسریع برای رسیدگی به خواستهای کارگران و حتی ندادن تذکری از سوی این اداره به کارفرما مبنی بر غیر قانونی بودن بستن درب کارخانه و راه ندادن کارگران جهت مذاکرات دسته جمعی 4- قصور مسئولین شهرستان در اقدام به تشکیل جلسه شورای تامین شهر تکاب با توجه به حساسیت مسئله 5- صحه گذاشتن بر اشتغال دائمی تعدادی از کارگران شرکت کننده در تجمع در معدن و امکان بکار گیری آنان و حتی کارگران فصلی در قسمتهای مختلف معدن در زمان تجمع 6- درب معدن فقط بدلیل جلوگیری از ورود سرویس ایاب و ذهاب کارگران توسط کارفرما بسته شده بود و با توجه به اینکه دربهای دیگری برای تردد ماشین الات به معدن وجود داشته، لذا ادعای کارفرما مبنی بر انسداد درب ورودی معدن توسط کارگران جای تردید دارد 7- با توجه به قرار داشتن اتاق نگهبانی در قسمت اندرونی درب ورودی و بسته بودن آن، ادعای کارفرما مبنی بر حبس و توقیف نگهبان توسط کارگران به سختی قابل تصور است 8- هیچ مدرکی مبنی بر ضرب و شتم و آثار ناشی از آن اعم از شکستگی، کبودی، خراشیدگی و … بر علیه نگهبانان و مسئولین کارخانه مشهود نیست و مستندی دائر بر همراه داشتن چوب و چاقو و سلاح رؤیت نمیگردد که در وهله نخست مؤید قصد و نیت کارگران از مراجعه به کارفرما بوده و لذا با اتهامات تهدید به قتل و تخریب لباس همخوانی ندارد.
اما علیرغم این اعترافات و دیگر اعترافات مبنی بر محق بودن کارگران معدن آق دره ، به زعم بند 10 گزارش کمیسیون اجتماعی مجلس با توجه به اینکه گویا بر خلاف خبرهای منتشره، شلاق زنی بر علیه 9 کارگر معدن اق دره در ملاء عام صورت نگرفته و این کارگران در خفا شلاق خورده اند، قوه قضائیه در موضوع کارگران معدن آق دره مظلوم واقع شده است و گزارش فقط با یک توصیه ساده به قاضی پرونده برای بکارگیری مجازاتهای جایگزین به جای حکم شلاق، آنهم بدلیل حساسیت بعد رسانه ای این حکم قرون وسطائی، عملا بر محق بودن صدور و اجرای حکم شلاق بر علیه کارگران این معدن صحه گذاشته است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران با محکوم کردن همنوائی مجلس شورای اسلامی با صدور و اجرای حکم شلاق علیه کارگران معدن آق دره، گزارش مذکور را سندی محکم مبنی بر اعمال ستمی دهشتناک علیه کارگران معدن آق دره و توسل به صدور و اجرای حکم قرون وسطائی شلاق برای به تمکین واداشتن ما کارگران ایران ارزیابی میکند و بدینوسیله خواهان محاکمه علنی آمرین و عاملین سرکوب و به شلاق کشیدن کارگران معدن آق دره و جبران تمامی خسارتهای مادی و معنوی وارده به آنان می باشد.
اتحادیه آزاد کارگران ایران – 5 شهریور ماه 1396
لینک گزارش:
مقررات «مندرآوردی» در روابط کار جایی ندارد/ کارفرمایان باید از قانون کار تمکین کنند
یک حقوقدان و وکیل دادگستری میگوید بخش اعظمی از قانون کار برای تنظیم روابط کارگر و کارفرما در بخش خصوصی تنظیم شده است و هیچ کارفرمایی حق ندارد با استنادبه تملک خود بر کارگاه، قانون کار را مطابق میل خود تفسیر کند و به اجرا دربیاورد.
«مسعود نجم الساداتی» حقوقدان و وکیل دادگستری در گفت و گو با ایلنا، اظهار داشت: قانون کار با هدف تنظیم روابط کارگر و کارفرما در بخش خصوصی تنظیم شده است و هیچ کارفرمایی حق ندارد با استنادبه تملک خود بر کارگاه قانون کار را مطابق میل خود تفسیر کند و به اجرا دربیاورد.
نجم الساداتی با بیان اینکه بخش دولتی قوانین استخدام مخصوص به خود همچون قانون استخدام رسمی و قانون استخدام پیمانی را دارد، تصریح کرد: این موضوع از این حیث حائز اهمیت است که کارفرمایان بخش خصوصی به علت ناآگاهی و فقر علمی و نداشتن فهم درست از قانون کار، این چنین استدلال میکنند که چون قانون کار توسط دولت تنظیم شده است تنها در بخشهای دولتی قابلیت اجرایی دارد.
تاکید نجم السادتی مبنی بر اینکه کارفرمایان مدیران بخش خصوصی از تمامی مقررات قانون کار فهم و درک درستی ندارند را میتوان در استدلالهای حاشیهساز مدیر کارخانه چسب هل یافت که عقیده داشت به دلیل غیردولتی بودن ماهیت حقوقی این واحد صنعتی باید در این محیط قواعد قانونی دیگری حاکم باشد.
این در حالی است که کارشناسان حقوق کار و فعالان کارگری بر این باورند که چسب هل تنها یک نمونه از کارخانههایی است که عمومی بودن حقوق کار در آنها توسط کارفرمایان نقض میشود و این عامل به صورت کلی موجب شده است که «نیروی کار کمترین توان ممکن را برای رایزنی با کارفرما را از طریق قانونی به دست آورد.»
نجم الساداتی در ادامه با اشاره به اینکه در محیطهای کارگاهی اقدام برخی کارفرمایان در خصوص وضع و اجرای مقرراتی مغایر با مقررات قانون کار به یک رویه تبدیل شده است، گفت: اگر کارگاهی مشمول قانون کار تلقی شود، آیین نامه انظباطی حاکم بر آن کارگاه باید با استانداردهای تعیین شده توسط ادارت کار تطابق داشته باشد و اساسا هر کارفرمایی دولتی یا خصوصی بخواهد برخلاف این مقررات، شرایطی را وضع و اجرای آنرا تحمیل کند، متخلف محسوب میشود.
این حقوقدان و وکیل دادگستری افزود: اگر کارگر به دلیل رعایت نکردن آیین نامه سلیقهای، تحمیلی و غیرقانونی وضع شده توسط کارفرما، اخراج یا مورد هرگونه برخورد تنبیهی دیگری قرار بگیرد در نهایت این فرصت برای کارگر محفوظ است تا با مراجعه به اداره کار و طرح شکایت از حق قانونی خود دفاع کند، چراکه این کارفرما است که تخلف کرده و باید در این خصوص پاسخگو باشد.
حوادث کار ارتباطی با آیین نامه انظباطی کارگاه ندارد
وی در ادامه با بیان اینکه حوادث کار با رعایت اصولی نکات ایمنی در کارگاه و نه تحمیل شرایط انضباطی سختگیرانه به کارگران قابل پیشگیری است، گفت: کارگری که شرح وظایفش کار دیگری است را نمیتوان مجبور کرد که برای حفظ شغلش حتما به هنگام آتش سوزی در محل کارش حضور داشته باشد و یا بعدا به استناد همین مقررات «من درآوردی» او را مورد بازخواست قرار داد و اخراج کرد.
نجم الساداتی یادآور شد: در رسیدگی به حوادث کار چنانچه قصور کارفرما تایید شود باید طبق مقررات کیفری مورد پیگیرد قرار بگیرد به عبارت دیگر حوادث کار تا زمان پیشگیری جزء حقوق کار محسوب میشوند اما پس از وقوع رسیدگی به آنها در حوزه حقوق کیفری است.
حقوق حمایتی متاثر از نظام عرضه و تقاضا نیست
وی با اشاره به فصل یازدهم قانون کار ذیل عنوان جرایم و مجازاتها بخش دیگری از رسیدگی به تخلاف کارفرما و کارگر را مربوط به قانون کار دانست و تصریح کرد: اگر کارفرمایی خلاف مفاد قانون کار عمل کند قاضی کیفری میتواند براساس قانون کار شکایت ارائه شده را پیگیری کند.
این حقوقدان و وکیل دادگستری در ادامه با بیان اینکه بیشتر مواقع اظهاراتی از سوی کارفرمایان عنوان میشود مبنی براینکه مقررات وضع شده از سوی آنها هیچ تناقضی با قانون کار ندارند، گفت: تجربه نشان داده که در عمل نه جویندگان کار به ویژه فارغ التحصیلان دانشگاهی و نه مدیران و کارفرمایان واحدهای صنعتی آشنایی کاملی با قواعد حقوق کار ندارند اما در نهایت به دلیل موقعیت برتری که طرف کارفرمایی در مناسبات بازار کار دارد، قواعدی از جنس مقررات کارفرمای چسب هل در عموم کارگاههای مشمول قانون کار جریان دارد.
وی یاد آور شد: قانونگذارانی که در زمان تصویب نخستین مقررات حقوق کار، این بخش از نظام حقوقی را در زیرمجموعه حقوق عمومی قرار دادند، با این کار خود لطف بزرگی را در حق نیروی انسانی انجام دادند، زیرا این باور هنوز هم وجود دارد که میتوان در چارچوب حقوق خصوصی و بدون دخالت دولت مناسبات کارگر و کارفرما را تنظیم کرد.
این حقوقدان گفت: اگر چنین وضعی حاکم بود در این صورت امروز در مناسبات بازار کار، قانون اجاره اشخاص جایگزین قانون کار شده بود و اکنون به جای هیاتهای تشخیص و حل اختلاف ادارات کار باید محاکم دادگستری به دعواهای کارگران رسیدگی میکردند.
نجم الساداتی در پایان افزود: دفاع از قانون کار یک مسئله سرنوشت ساز برای کارگران است چراکه هرگز نباید مقررات مربوط به این قانون متاثر از نظام عرضه و تقاضا در بازار کار شود.
ادامه بلاتکلیفی شغلی کارگران کارخانه پلی اکریل اصفهان
درحالیکه کمتر از یک ماه از خاتمه دوره دریافت مقرری بیمه بیکاری و بازگشت به کار کارگران شرکت پلی اکریل، زمان باقی مانده است؛ کارگران این کارخانه از خبر استعفای هیات اجرایی مطلع شدهاند.
کارگران کارخانه پلی اکریل پیش از این به دنبال برخی مشکلات مالی، به مدت شش ماه به بیمه بیکاری معرفی شده بودند و قرار بود اول مهرماه به سر کار بازگردند.
آنهابه خبرنگاری گفتند: در این شش ماه، هیات اجرایی دولت برای حل مشکلات و راهاندازی خط تولید، در کارخانه مستقر شده بود؛ اما مسئول هیات اجرایی روز گذشته از سمت خود استعفا داد.
70کارگر کارخانه نیان الکترونیک مشهد اخراج شدند
70کارگر کارخانه نیان الکترونیک مشهد واقع در شهرک صنعتی طوس- بلوار اندیشه اخراج شدند.
براساس گزارشی که امروز رسانه ای شد،این واحد صنعتی فعال درزمینه طراحی و ساخت تجهیزات نیرو، مجری پروژه های مخابراتی و تولید کننده منابع تغذیه سوئیچینگ از 400کارگرش70نفرش را اخراج کرده است.
کارخانه سنگ تزئینی بستک تعطیل وکارگرانش بیکارشدند
روزگذشته(4شهریور)، کارخانه سنگ تزئینی بستک تعطیل و27کارگرش بیکارشدند.
به گزارش یک منبع خبری محلی،کارخانه سنگ تزئینی بستک در ۱۸ اردیبهشت ماه سالجاری به صورت رسمی شروع به کار کرد اما در کمتر از چهار ماه به تعطیلی کشیده شد.
شهرستان بستک با جمعیتی ۸۰ هزار نفری در ۲۳۰ کیلومتری بندرعباس واقع شده است.
عدم پرداخت بموقع حقوق ومطالبات پرستاران طرحی و شرکتی
عدم پرداخت بموقع حقوق ومطالبات پرستاران طرحی و شرکتی فراگیر شده است.
حقوق مرداد ٩۶ و کارانه از مهر ٩۵ پرستاران شرکتی و طرحی در چند شهرپرداخت نشده است.
بر اساس گزارش منتشره، عدم پرداخت و تاخیر در پرداختی های پرستاران شرکتی و طرحی به عنوان مشکل جدید جامعه پرستاری به شمار می رود.
عدم بررسی تاخیر در پرداختی های پرستاران شرکتی استان گلستان توسط نماینده شرکت در دانشگاه علوم پزشکی و مسئولین دانشگاه، که با گذشت ۵ روز از شهریور و پرداخت حقوق مرداد ٩۶ و کارانه مهر سال٩۵ تمامی پرستاران، هنوز حقوق و کارانه ی خود را دریافت نکرده اند و هر روز موکول به روزهای آتی می شود، اما همچنان بی نتیجه مانده است.
همچنین این موضوع در بین پرستاران طرحی در تهران و کرمان نیز رواج پیدا کرده ، به گونه ای که این پرستاران از تاخیر در پرداخت حقوق خود به شدت ناراضی هستند.
باید شکمهای گرسنه را سیر کنیم/نمیتوانیم منتظر اجرای برنامههای شیلات بمانیم
صیاد بوشهری: «برای من مهم نیست که دریا تا چه وقت ماهی و میگو دارد. زن و بچه من گرسنهاند و باید دست پر به خانه بروم. اگر کاری برای انجام دادن داشته باشم هیچ وقت شغل سختی مانند صیادی را انتخاب نمیکنم.»
یک ماهیگیر بوشهری میگوید: به دلیل محدود بودن منابع دریایی به او و خیلی دیگر از ماهیگیران اجازه صید داده نمیشود اما به دلیل نبود شغل دیگری آنها ناچارند با ادامه همین حرفه آبا و اجدادی، شکم خانوادههای خود را پُرکنند.
برپایه گزارش منتشره،ماهیگیران ایرانی که در آبهای خلیج فارس حضور دارند را میتوان به دو گروه صیادان مجاز و صیادان غیرمجاز تقسیم کرد، اگرچه حرفه هر دو یکی است اما ماهیگیران مجاز همیشه همکاران غیرمجاز خود را سرزنش میکنند و در مقابل این گروه از صیادان میگویند: اگرچه ماهیگیری حرفه آبا و اجدای آنها محسوب میشود اما اکنون از روی ناچاری به این حرفه مشغولند.
«عدنان» یکی از ماهیگیران جنوب کشور است که به گفته خودش هنوز نتوانسته مجوز صید را دریافت کند در نتیجه به اجبار دور از چشم ماموران ماهیگیری میکند. او میگوید: «به دلیل اینکه میگویند ذخایر آبی رو به اتمام است به همه ماهیگیران مجوز صید نمیدهند و از طرفی برای بیشترمان غیر از صیادی راه دیگری برای تامین معاش نیست.»
او که اهل بوشهر است ادامه می دهد: «به همین دلیل من و امثال من از صید محروم شدهایم اما کسی نیست تا به ما بگوید در چنین شرایطی برای گذران زندگی خود چه کار کنیم؟»
به گفته عدنان نزدیک به دو سال است که به آنها وعده داشتن شغل داده شده که هنوز محقق نشده است: «از دو سال پیش، ادراه شیلات قولهایی داده است که با تخصیص ۸۰ درصد از هزینههای صنایع مرتبط با شیلات برای ما ایجاد اشتغال کند اما هیچ خبری از سوی آنها به ما نرسیده است و ما نیز مجبوریم برای گرسنه نماندن به دریا بزنیم و میگو و ماهی صید کنیم».
این ماهیگیر بوشهری اضافه میکند: «در لنجی که ما روی آن کار میکنیم ۵ تا ۱۰ نفر نان آور فعالیت میکنند. به کسی کاری نداریم چون شبانه به دریا میزنیم و معمولا در مکانهایی که کمتر کسی میتواند ما را ببیند، صید میکنیم. بعد از آن راهی بازار شده و میگوها و ماهیهایی را که صید کردهایم؛ به فروش میرسانیم».
عدنان در مورد طرحهای وعده داده شده شیلات میگوید: «این طرحهایی که شیلات برای ما پیریزی کرده است؛ مناسب به نظر میآید ولی مشکل اینجا است که زمان اجرایی شدن آنها مشخص نیست. ظاهرا من صیادی غیرمجاز هستم، اما امثال من زیاد هستند، پس ما نباید به دریا بزنیم؟ تا کی باید با به انتظار عملیاتی شدن طرحهای شیلات، شکم خانوادههایمان را گرسنه نگهداریم؟»
این صیاد بوشهری میگوید: «برای من مهم نیست که دریا تا چه وقت ماهی و میگو دارد. زن و بچه من گرسنهاند و باید دست پر به خانه بروم. اگر کاری برای انجام دادن داشته باشم هیچ وقت شغل سختی مانند صیادی را انتخاب نمیکنم.»
نگاهی گذرا به مشکلات یک پرستار
مطئناً همه ما این موضوع را گاهاً شنیده ایم که پرستاران در مراکز درمانی برخورد توام با آرامشی با بیماران ندارند و با صرف مدت زمان اندک بر بالین بیماران تنها دستورات پزشک را اجرا نموده و با گرفتن شرح حالی از بیمار، وی را ترک می کنند. اما آیا تا به حال فکر کرده ایم که آن سوی چهره ی این سپید پوشان در بیمارستان ها چه خبر است؟
وقتی پای صحبت همکاران پرستارمان می نشنیم غالباً ساعات کار طولانی، شیفت های در گردش ، شیفت های شب پرکار، فعالیت ذهنی و بدنی شدید در ارتباط با تعداد بالای بیماران، واگذاری وظایف غیر حرفه ای به عهده پرستاران، تاثیرات روحی تماس مداوم با انسانها در بدترین مرحله ی زندگی (بیماری و مرگ ) و واکنش های منفی بیمار و همراهان وی همچون پریشانی ، یاس ،پرخاشگری و …، کمبود های دارویی ،تجهیزات و هماهنگی های زمانبر برای حضور سایر اعضای تیم درمان همچون ویزیت ، مشاوره ، تصویر برداری ، آزمایشات، اعزام و انتقال بیمار و …را عواملی برای اعمال فشارهای شدید روحی و جسمی بر پرستاران می دانند.
از سوی دیگر حضور در مراکز درمانی تنها یک بعد از زندگی آنها را تشکیل می دهد، اما در خانواده های پرستاران چه می گذرد؟ غالباًدر ازدواج هایی که زوجین پرستارند نگهداری از فرزند یکی از دلایل انتخاب شیفتهای مخالف و کاهش شدید زمانهای کنار هم بودن زوجین پرستار است. در ازدواج هایی که آقا پرستار است خانم به علت عدم درک از محیط و شرایط کاری ، تنها ماندن های مداوم و مکرر در شرایط سخت و جمع های خانوادگی و بی حوصلگی در زمان های خواب و استراحت همسر ، دچار نارضایتی و حساسیت خواهد شد. در ازدواج هایی که خانم پرستار است، آقا نسبت به روز خوابی های بعد از شبکاری ،خستگی مفرط، عدم حضور در مراسم ها، کم و کاست ها در خانه داری و رسیدگی به فرزندان، همواره شکایت دارد .
از آنجاییکه برنامه ریزی شیفت ها در ابتدای هر ماه و با عدم پیش بینی مراسم ها، مهمانی ها و برنامه های مربوط به مدرسه و … صورت می گیرد بنابراین خانواده پرستاران غایبین همیشگی محافل و دورهمی های خانوادگی هستند چراکه قوانین مربوط به تغییر شیفت ها بسیار سخت و محدود کننده است.
بسیارند مادرانِ پرستاری که با وجود داشتن فرزند شیرخوار مجبور به ترک کردن وی حتی در شرایط بیماری هستند تا در شیفت ۱۸ ساعته شبِ بیمارستان حضورداشته باشند. بنابریان همین موضوع به تنهایی کافی است که پرستار خانم با شرایط روحی نامناسب در شیفت حاضر شود. این موضوع در شرایط جسمی نا مساعد برای خودِ نیروهای پرستار نیز صدق می کند . حتی در شرایط از دست دادن عزیزان ،پرستار باید با حال روحی نا مساعد بر بالین بیمار حاضر شود بنابراین در این شرایط انتظار لبخند و رویی گشاده از آنها قدری غیر منصفانه است.
گزارشی درباره افزایش یورش ماموران سد معبر شهرداری گرگان به دستفروشان
تابش خورشید کم فروغتر از قبل است، اما هم چنان گرما در سطح شهر حکمفرماست. ساعت ۶ عصر است، از روبروی پارک شهر عبور می کنم، در دو طرف خیابان دستفروشان بساط کرده اند، از اقلام خوراکی گرفته تا پوشاک و وسایل بازی کودکان، همه چیز در مغازه کوچک آنان یافت می شود.
جلوتر، زن دستفروشی که صورتش در اثر نور خوشید سوخته شده، توجه من را به خود جلب می کند، او خم می شود و روسری هایی که در بساطش است را مرتب می کند. عابران پیاده از کنارش رد می شودند، گاهی کسی توقفی می کند و قیمت روسری ای را می پرسد.
ناگهان همه چیز شتاب می گیرد، صدای هم همه ای می آید، گویا خبری به آن ها رسیده است، اطرافیان زن سریع وسایلشان را جمع می کنند، زن نیز بلند می شود، چادرش را گره می زند، کیسه اش را برمی دارد و بساطش را در آن می ریزد. مرد دستفروشی از دور به همه علامت می دهد، همه متواری می شوند. زن مشغول گره زدن کیسه است، نفس نفس می زند. وسایلش سنگین است، مرد دستفروش به او نزدیک می شود تا به او کمک کند، امّا دیر شده و مأموران شهرداری رسیده اند و بساط زن را می گیرند.
زن با نگاه التماس آلود از آن ها می خواهد که به وسایلش کاری نداشته باشند، به کیسه می چسبد، مأموران وی را هل می دهند، زن دوباره التماس می کند، مأموران وسایلش را می برند و او روی زمین ولو می شود. صحنه غم انگیز ای است، آیا این نحوه برخورد درست است؟
چندی پیش بود که فیلم برخورد شدید و فیزیکی عوامل سد معبر شهرداری گرگان با یک مغازه دار سر و صدای زیادی به پا کرد و در شبکه های مجازی پیچید. صاحب مغازه حتی در صحن علنی شورای شهر حاضر شد و نسبت به این رفتار اعتراض شدیدی کرد.
مغازه دارها می گویند در شرایط بد اقتصادی مجبور هستند برای جلب مشتری و رقابت با همسایگان این کار را بکنند اما اگر تخلفی صورت گرفته شهرداری باید ابتدا تذکر دهد و سپس از روش های قانونی اقدام کند.
نیافتن شغل و بیکاری پدر خانواده، بزرگترین معضل کشور است. این عوامل دست به دست هم می دهد تا کودکان کار و زنانی دستفروش را در سطح شهر ببینیم که برای کمک به اقتصاد خانواده در این راه قدم می گذارند. علاوه بر بیکاری، رکود اقتصادی، از بین رفتن مشاغل در بخش رسمی، توزیع ناعادلانه امکانات و فرصت ها سبب ایجاد این شغل کاذب می شود.
به راستی اگر دستفروش ها مجبور نبودند آیا می توانستند، سرمای شدید و گرمای بی امان را به جان بخرند تا بتواند لوازم مورد نیاز فرزندان و خانواده خود را تأمین کنند؟، حق با کدام دسته است، مأمورین شهرداری که سعی دارند به وظیفه خود عمل کنند یا کودکی لاغراندام و باهوش که چشم به دست مادرش دارد تا از ادامه تحصیل باز نماند؟
برای این که دیدگاه های متفاوت را در این باره بسنجیم، در میان مردم آمدیم و به عنوان مشتی از خروار، با دستفروش، شهروند و مغازه دارها گفتگو کردیم.
سهیل، دستفروشی ۲۹ ساله است که همسر و فرزند دارد و در میدان شهرداری لباس می فروشد، او در گفتگو با ما می گوید: حدود ۶ سالی است که با این کار هزینه زندگی خود را تأمین می کند. انتظار من از مسئولان این است که مکان مناسبی فراهم کنند که من اجناسم را روی دستم نگه ندارم و همه روزه با خیال آسوده به کسب بپردازم.
سهیل می گوید که معمولاً با ترس و لرز کار می کند چون نمی تواند از دیوار مردم بالا برود یا گدایی کند. شغلش همین است و حرفه دیگری بلد نیست.
او درباره نحوه برخورد مأموران شهرداری اینطور توضیح می دهد که آن ها اول دوبار تذکر می دهند و بار سوم وسایل را جمع می کنند، گرچه او به چشم خود دیده است که گاهی حتی بدون تذکر هم اموال دستفروشان را برده اند.
از سهیل درباره این که آیا شب بازار و چهارشنبه بازار فضای بهتری برای فروش است یا نه پرسیدم و سهیل توضیح داد که شب بازار هنوز بین مردم جا نیفتاده است. از طرفی او چون کارت ندارد نمی تواند در چهارشنبه بازار مکان خوبی برای خود پیدا کند، زیرا برای گرفتن مکان مناسب در آن جا نیز پارتی بازی وجود دارد.
سهیل درباره امکانات چهارشنبه بازار توضیح می دهد: چهارشنبه بازار آب سردکن ندارد و آب سرویس بهداشتی نیز بیشتر مواقع قطع است.
خانم ۳۰ ساله ای به خبرنگار می گوید: واقعیت زندگی دستفروش ها چنین است، نداشتن شغل مناسب، سبب پیدایش چنین پدیده ای است، من خانواده ای را می شناسم که اگر این کار را انجام ندهد از پس مخارج زندگی برنمی آید.
وی ادامه می دهد: شهردار، استاندار، نماینده مجلس، هر کدام باید فکری برای ایجاد شغل کنند، حال که این فرد کاری برای خود دست و پا کرده، حداقل وی را حمایت کنند.
در همین رابطه به سراغ یک مغازه دار رفتیم. احمدی که فروشگاه لباس دارد در مصاحبه با ما می گوید: اگر دستفروشی به شغل من آسیب نزند، من با کارکردن آن ها مشکلی ندارم، زیرا آنها نیز خانواده دارند، اگر برای آن ها مکانی تعیین شود و امکانات اولیه فراهم شود، بهتر است.
وی در خصوص سد معبر مغازه ها نیز چنین گفت: امروزه شرایط زندگی سخت شده است و با یک شغل جواب نمی دهد.
وی با اشاره به اجناس جلوی مغازه اش ادامه داد: من علاوه بر لباس فروشی، جلوی مغازه جوراب هم می فروشم.
او معتقد است که تا یک متر و نیم جلو مغازه مشکلی ندارد، اما جلوتر از آن سد معبر است.
رضا، مغازه دار دیگری بود که در جواب این سؤال گفت: اجناس جلوی مغازه برای بازاریابی کار ما خوب است، ولی باید مراقب اجناسی که جلوی مغازه گذاشته می شود بود تا به کسی آسیب نرسد و جلوی دید کسی را نگیرد.
یکی از وکلای پایه یک دادگستری به مهر می گوید: مأموران شهرداری حق تذکّر و در صورت عدم توجه حق توقیف اموال را دارند و حق درگیری و ضرب و جرح افرادی که اقدام به دست فروشی و سد معبر می کنند را ندارند، مگر در صورتی که دستفروش ها اقدام به درگیری با مأمور را کرده باشند، دسترسی به مأمور انتظامی امکان پذیر نباشد و عمل آن ها به عنوان دفاع مشروع باشد. خارج از این موارد حق ضرب و جرح دستفروش ها را ندارند.
وی در پایان گفت: اموال توقیفی به انبار شهرداری منتقل و صاحب مال می تواند اموال خود را پس بگیرد، توقیف اموال به منزله تصاحب اموال توسط شهرداری نیست.
مرگ جانگداز2زن ومر بی خانمان در آتش سوزی مغازه های متروکه بزرگراه بعثت تهران
نیمه شب گذشته(4شهریور)،دو زن و مرد بی خانمان در آتش سوزی دو مغازه متروکه در بزرگراه بعثت ، نبش خیابان اتابک جان باختند.
به گزارش5شهریور پایگاه خبری 125، عزیز غلامی نسب معاون منطقه 8 عملیات سازمان آتش نشانی تهران در این باره گفت: هنگام رسیدن آتش نشانان دو باب مغازه متروکه در مجاورت همدیگر که به محلی برای تجمع افراد آواره و بی خانمان تبدیل شده بود کاملا شعله ور بود و دود و آتش زیادی از آن بیرون می زد.
وی افزود: آتش سوزی از یکی از مغازه های 40 متر مربعی شروع شد و چون این مغازه ها از داخل به یکدیگر راه داشتند لحظاتی بعد نیز شعله های آتش از این طریق به مغازه دیگر سرایت کرد.
معاون عملیات منطقه 8 آتش نشانی ادامه داد: اطلاعات اولیه حاکی از آن بود که کسانی در داخل این مغازه ها محبوس شده اند و ظاهرا این افراد با توجه به قفل بودن درهای کرکره ای از راه های دیگر وارد این مغازه ها شده بودند.
غلامی نسب تصریح کرد: آتش نشانان به سرعت وارد عملیات شدند و با بریدن قفل درها در لحظات اولیه دو مرد جوان را از میان دود و آتش به سلامت بیرون آوردند که این دو نفر در فرصتی مناسب از محل حادثه گریختند.
وی اضافه کرد: در حین خاموش کردن آتش توسط نیروهای آتش نشانی پیکر دو مرد و زن جوان در گوشه ای از مغازه پیدا شد که به شدت دچار سوختگی شده بودند.
معاون عملیات منطقه 8 آتش نشانی گفت: امدادگران اورژانس پس از انجام معاینات اولیه اعلام کردند که این دو نفرجان خود را از دست داده اند.
برق جان صیاد جوان پلدختر را گرفت
عباس محمودی، بخشدار معمولان گفت: صبح امروز5شهریور،صیاد جوان پلدختری هنگام ماهیگیری بر اثر برق گرفتگی فوت کرد.
برپایه گزارش منتشره،عباس محمودی افزود: یک جوان ۲۰ ساله پلدختری اهل روستای سرنجه زیودار صبح امروز هنگام صید ماهی از رودخانه مادیان رود به علت برق گرفتگی فوت کرد.
کارگر کارخانه ترانسفو آریا شهمیرزاد زنده زنده درکوره رنگ سوخت
صبح امروز5شهریور، کارگر کارخانه ترانسفو آریا شهمیرزاد هنگام نظافت درکوره رنگ به دام افتاد وزنده زنده سوخت.
براساس گزارشات منتشره، این کارگر در این حادثه کار که صبح امروز پنجم شهریور رخ داده در اثر شدت جراحات وارده جان باخته است.
برپایه این گزارش گفته میشود این کارگر به مدت حداقل یک ساعت در کوره رنگ این کارخانه به شکل دردناکی سوخته و جان داده است.
این کارگر که در بخش نظافت فعال بوده برای نظافت کوره وارد آن شده و بعد از مدتی درب کوره بهصورت اتوماتیک بسته و کوره روشن میشود.
متاسفانه بعد از حدود یک ساعت یکی از همکاران وی متوجه عدم حضور وی شده و بعد از سرکشی به کوره متوجه مرگ دلخراش ویشود.
کارخانه آریا ترانسفو شهمیرزاد بزرگترین و مدرنترین کارخانه تولید ترانسفورماتور در ایران است.
پنجم شهریورماه 1396
اخبار و گزارشات کارگری (۵ شهریور ١٣٩۶)