تعریف و تأمین منافع ملّی بر اساس حقوق ملّی ممکن است: مسعود اسماعیلو

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

تعریف رایج «منافع ملی» هم تحریف شده و یک جانبه است و هم مبانی حقوقی جامعه بشری در
آن غایب است. برای دست یافتن به یک تعریف حقوقی و پایدار می‌بایست آن را نقد کرد و به ترمیم فرهنگی آن پرداخت و بر جنبه‌های حقوقی آن افزود. مسلم است که برای گسترش فرهنگ در زمینه «حقوق ملّی» که طبیعتا در یک جامعه «مردم‌سالار» و بر بستر «حاکمیت ملّی» ممکن است، «منافع ملی» عبارتست از مخرج مشترکی بین تعاریف ملت و شهروند، دولت و حکومت. پس در صورت نبود یک دولت و حکومت مردم‌سالار، «منافع ملی» نیز به راستی منافع ملی نخواهد بود.

*****

اصولا برای فهمِ اصطلا‌ح‌های «کلیدی» مانند «منافع ملّی» می‌بایست به تعاریف ریشه‌ای آنها توجه داشت.  آن هم نخست در ادبیات و زبان و حوزه فرهنگی  جامعه‌ای که این مفاهیم در آن شکل گرفته‌اند و آنگاه به حوزه بین‌المللی و جهانی رسید تا دید کدام  تعاریف «غالب و مسلط» هستند و کدام تعاریف «مغلوب و زیر سلطه».

اگر تعاریف متفاوت از یک مفهوم مانند «منافع ملّی» در گوشه و کنار جهان به خوبی شناخته نشوند و با یکدیگر در رویاروییِ «معنایی»  و مقایسه «ارزشی» قرار نگیرند، آنگاه این احتمال وجود دارد که در درک  و فهم  واقعی یک مفهوم  اختلال جدی ایجاد شود و در گفتگو و تبادل نظر ابهاماتی آفریده شده و مدعیان از یک تفاهم و توافق احتمالی دور شوند. اما با یک مکانیزم  از پیش تعریف شده و مشخص و یک روش و متدولوژی پایدار  می‌توان از رفتن به «بیراهه» پیشگیری و در وقت و انرژی صرفه‌جویی کرد.

 بررسی و ریشه‌یابی  معانی و تحول آنها در غرب

‎ظاهرا نخستین کسی که  در نوشته‌هایش در ده جلد زیر عنوان «پیمان» و «رجون دی ستاتو»(ragion di stato)  در سال ۱۵۸۹ میلادی از دو واژه «رجون» و  «ستاتو» به عنوان یک تئوری استفاده کرد، یک فیلسوف و نویسنده ایتالیایی به نام جووانی بوتِرو (۱۶۱۷-۱۵۴۴ میلادی) بود.

‎رجون دى استاتو region di stato به مرور زمان تبدیل می‌شود به منافع ملّى interessi nazionali  و جووانى بُوتِروِ اولین متفکری است که از «رجون دى ستاتو» در مفهوم امروزی «منافع ملّی» سخن می‌گوید .

کلمه رَجُنه regione  با ریشه لاتین ratio  و در ارتباط مستقیم با کلمه لاتین  ratus به معنی فکر شده، برقرار شده، نهادینه شده و تأمل شده و در نهایت به معنی منطق و درک انسانی قرار دارد.

دومین کلمه stato به معنی لغوی یعنی موقعیت، مکان، نقطه، و درتعریف اجتماعی- سیاسی  یعنی «مرتبت حقوقیِ سیاسی» و در نهایت در معنای «مرتبت حقوقیِ سیاسی» است و  نقش «قدرت مردم‌سالار»  (sovranita) یا «حاکمیت ملّی» را بازی می‌کند آن هم در یک مرز و نقشه معین و به اسم کشوری که برای حفظ این قدرت دارای قدرت نظامی نیز هست.

به این ترتیب این دو واژه  با هم به معنی «منطق +  قدرت مردم‌سالار مسلح» هستند  که به مرور زمان تبدیل به interessi nazionali یا منافع ملّی می‌شود و بعدها در غرب به همین شکل به کار می‌رود. نخستین کشوری که در عمل بر اصطلاح «منافع ملی» تکیه و از آن استفاده کرد، فرانسه در جنگ‌های سی ساله اروپای مرکزی (از سال ۱۶۱۸ تا سال۱۶۴۸) بود.  بعد از این جنگ‌ها به ویژه در دنیای غرب برداشت‌های غلط از این تئوری شده و اشتباهات بسیار در تفسیر و تعبیر «منافع ملّی» انجام شده و می‌شود.

با یک مطالعه دقیق‌تر می‌توان مشخص کرد که چگونه سیاست از اصطلاح «منطق قدرت مردم‌سالار مسلح»  به اصطلاح «منافع ملّی» می‌رسد اما از حوصله این بحث خارج است. با این همه با استفاده از یک روش پایدار به شکافتن مفهوم «منابع ملّی» می‌پردازیم.

«منافع ملّی»  (interessi nazionali (ragion di stato

 ریشه‌یابی واژه  interesse

«اینتِرِسِه» به زبان لاتین از دو بخش «اینتر» به معنی «درون و درونی» و «ِاِس» به معنی وجود ساخته شده: هستی یا ارزش درونی. پس «منافع» که در فارسی به عنوان ترجمه «اینترسه» به کار می‌رود، در مفهوم سیاسی و در رابطه با «منافع ملّی» بیانگر «ارزش‌های درونی یک ملّت» است. این تعریف، خود یک تعریف پایدار و کلّی است.

ریشه‌ واژه nazione به زبان لاتین «ناتیون» یعنى محل تولد می‌رسد که به رومی nascita و به معنای روز تولد و محل تولد است.

‎تئوری جووانی بوتِرو از همان اول با تفسیرهای غلطی روبروشد چون وی می‌پنداشت که «منافع ملّی» دارای قابلیت آشتی با «اخلاق» است. او معتقد بود  که  «اخلاق» و «مذهب» به عنوان وسیله می‌توانند به  دولت یاری رسانند و در ضمن می‌خواست این تئوری را جایگزین تئوری  نیکولو ماکیاولی (۱۴۶۹-۱۵۲۷) بکند که در کتاب «شهریار» (principe)  مطرح کرده بود که  دولت حاکم بر اساس «رئال پولیتیک» برای بر قدرت ماندن می‌تواند از هر وسیله‌ای استفاده بکند و به همین دلیل «هدف وسیله را توجیه می‌کند» و البته ماکیاولی از «هدف» و «حکومت» هر دو، «هدف خوب» و «حکومت خوب» را در نظر داشت. او معتقد بود که نتیجه کار مهم است و اگر قدرت به سود مردم از وسیله‌ای حتا «بد» و «غیراخلاقی» استفاده کرده باشد، هدفی که به دست آمده آن را توجیه خواهد کرد.

‎تعریف پیشنهادى جُووانی بوتِرو برای «منافع ملّى» چنین است: مجموعه‌ای از اهداف مختلف در زمینه  گسترش اقتصادى، نظامی و فرهنگی را می‌توان «منافع ملّی» آن کشور نامید. او هم‌چنین بر این عقیده بود که منافع ملّی یک کشور، جنبه‌های مختلفی از مهم‌ترین اصول بقا و امنیت یک دولت را دارا می‌باشد و هم‌زمان می‌تواند بهزیستی و گسترش اقتصادی قدرت مرکزی را تضمین‌ کند.

ریشه‌یابی مفهوم «منافع ملّی» در زبان فارسی

آنچه مسلم است، این است که مردم کشور ایران با سابقه تاریخی کهن و  فراز و نشیب تاریخی بسیار، هنوز عملاً درگیر مفاهیم «ملت» و  «ملّی» هستند و تا زمانی که ایرانیان در محدوده تمامیت ارضی و جغرافیایی کنونی به یک «آشتی ملّی» فراگروهی و فراجناحی در بطن جامعه مدنی و  به ویژه در حوزه فرهنگ ایرانی نرسند، هم‌چنان با تعاریف گوناگون از مفاهیم بنیادین از جمله درباره «منافع ملّی» دست در گریبان خواهند بود.

۱- واژه «منافع»

ریشه‌یابی واژه «منافع» در دریای بیکرانِ تاریخِ ادبیات  و شعر فارسی وهم‌چنین دست یافتن به تعاریف پایدار از آن چندان دشوار نمی‌نماید و ابهامی در زمینه رابطه‌ بین حقِ داشتن و سود بردن و منفعت کردن با «احترام به حقوق دیگران»  باقی نمی‌گذارد. این تعریف در عین حال پاسخگوی معنای جوهری واژه «منافع» می‌باشد و در برابر مترادف غربی  خود یعنی interesse  بسیار جامع‌تر و کامل‌تر نیز هست زیرا نشانگر ارتباط مستقیمم بین  «منفعت» و «احترام متقابل» به حقوق دیگر انسان‌ها و دیگر موجودات و هم‌چنین محیط زیست است.

۲- واژه «ملّی»

در ریشه‌یابی واژه «ملّی» به  تعاریف و ریشه‌های گوناگونی می‌رسیم که به آنها اشاره می‌کنیم.

در لغت‌نامه دهخدا چنین آمده است:

ملّی یعنی میهنی، زادبُنی

ملّت= مردم، زادبُن

ملّی‌= میهنی، زادبُنی

و هم‌چنین در همین لغت‌نامه جای دیگر امده است:

مِلّی، صفت نِسبی، منسوب به ملت و آنچه در ید و اختیار ملت است و گاهی در زبان فارسی «دولتی» را نیز به سبب وابستگی دولت به ملت، «ملی» گویند. از این روی این کلمه در همه جا معادل «ناسیونال» به کار نمی‌رود.

در «ترمینولوژی حقوق» تألیف جعفری لنگرودی درباره «ملّی» چنین آمده:

الف- تبعه در مقابل بیگانه.

ب- وابسته ومرتبط به یک دولت در این صورت به شکل صفت به کار می‌رود، مانند: پرچم ملی، بندر ملی.

ج- وصف دولت حامی فرد از آن جهت که حمایت به عهده اوست و شخص موردحمایت تبعه او می‌باشد و گفته می‌شود «اتاناسیونال » یا دولت متبوع .

د- صفت ملت به معنی دسته‌ای از افراد انسان که دارای بعضی اوصاف مشترکند از نوع نژاد و سنن و طرز فکر.

به هر روی، واژه «ملی» از نظر دستوری از معادل عربی ملت یعنی «مله، المله» گرفته و ساخته شده است. این در حالیست که در زبان عربی واژه «ملّی» و مفهوم «ملّی» وجود ندارد و از ساخته‌های فارسی‌زبانان است.

واژه «ملی» از نظر لغوی معنای «منسوب به ملت، متعلق به مردم» را می‌دهد و عموماً نیزچنین پنداشته می‌شود. در حالی که در عمل دچار معانی متعدد و متناقضی شده است که در ادامه به برخی از آنها می‌پردازیم.

این واژه همچون بسیاری از واژگان یا مفاهیم دیگر، در یکی دو سده اخیر و به عنوان معادل و مترادفی  برای واژه فرانسوی و انگلیسی national به کار گرفته شده است. واژه national در حالت اسم به  تبعه یک کشور و در حالت صفت برای انتساب به nation و نیز به معنای «منتسب به دولت»، «متعلق به دولت»، «مؤسساتی با بودجه دولت» و «هر آنچه تحت کنترل و حمایت دولت است» می‌باشد.

بدون تعریف «حقوق ملّی» نمی‌توان به تعریف «منافع ملّی» رسید

با توجه به آنچه درباره ریشه‌یابی و معانی و مفاهیم «منافع» و «ملی» گفته شد، می‌توان تصور کرد که هیچ کدام بدون یک مبنای حقوقی نمی‌توانند وجود داشته باشند.

هر انسان و هر پدیده زنده بر این کره خاکی با  یک مجموعه حقوقی ذاتی و حقیقی به دنیا می‌آید، آن هم قبل از آنکه  توان درک و آگاهی از مرز بندی‌ها و پیمان‌های ملی و بین‌المللی داشته باشد.

‎بنا بر این تعریف نخست، و هم‌چنین  بنا بر تعاریف ریشه‌ای «حقوق ملّی»  و «منافع ملّی»  و بنا بر این باور که هر انسان در هر کجای این کره خاکی، دارای حقوق ذاتی و محیط زیستی می‌باشد، می‌توان رابطه حقوق ذاتی و شخصی و حقوق ملّی و مدنیِ انسان را به دست آورد و دید که چگونه به هم گره خورده‌اند. مسلماً هر انسان با تلاش روزانه در یک جامعه و با کار به منفعتی دست می‌یابد چون «حق» انجام آن کار را دارد پس مسلماً منافعی نیز دارد و به این ترتیب، در کشور خود نیز بر اساس تلاش و رشد کشورش، و بر اساس حقوق ملّی، از منافعی نیز برخوردار است. اما بدون احترام و  به رسمیت شمردن این حقوق ذاتی و حقوق مدنی و حقوق ملّی برای دیگران، نمی‌توان به این منافع برای خود رسید. شناختِ ارتباط این مجموعه حقوق انسان با منافع انسان،  درک  و فهم حقیقی «منافع ملّی» را آسان‌تر می‌کند.

سوءاستفاده از  اصطلاح «منافع ملّی»  در تاریخ اجتماعی- سیاسی و در عصر کنونی

بر هیچ کس پوشیده نیست که قدرت‌های جهانی بر اساس توانایی نیروی نظامی خود، به وسیله و به اسم «منافع ملی» سیاست یک جانبه‌ای را در برابر کشورهای ضعیف‌تر پیش می‌برند. در اینجا به چند نمونه اشاره می‌شود تا دید که چگونه این روند  «نهادینه شده» درتاریخ ریشه داشته و هنوزهم ادامه دارد و هم‌چنان ادامه خواهد داشت مگراینکه زمانی این معادلات «ضد انسانی و ضد طبیعت» در هم فرو پاشد حال چه از روی اجبار، مثلا تخریب محیط زیست و نابودی اکوسیستمی که زندگی بشر تنها در آن امکان دارد و چه از روی آگاهی و احترام به حقوق بشر و طبیعت.

بی تردید این تعریف معروف لرد پالمرستون وزیر انگلیسى  که در سال ١٧۶۶ گفت: «ما نه دشمن همیشگى و نه متحد همیشگى داریم بلکه فقط منافع ملّى همیشگى داریم» را شنیده‌اید. این تعریف آشکارا نقض حقوق اولیه انسانی است زیرا بر اساس تعاریفی از «منافع ملی» قرار دارد که «حق» و «حقوق» خود و دیگری را در عرصه سیاست خارجی و روابط بین‌الملل مبنا قرار نداده است.

طبق تعاریف اعلامیه حقوق بشر در جهان کنونی، «اتحاد» و دوستی  بین انسان‌ها یکى از اصول متضمن صلح بین دو طرف می‌باشد در حالی که آنچه وزیر انگلیسی گفته است پایه سیاست بین‌المللی را در جهان امروز تشکیل می‌دهد.

در آستانه جنگ ایران و عراق، سفارت انگلیس ناگهان تعطیل می‌شود، دیپلمات‌های آن  کشور ایران را ترک می‌کنند، و بعد از شروع جنگ، رابطه دیپلماتیک انگلیس و عراق به بالاترین حد خود می‌رسد و دولت انگلیس بسیار واضح اعلام می‌دارد که: منافع ملّی ما ایجاب می‌کند به عراق تسلیحات نظامی بفروشیم و ما این کار را کرده و می‌کنیم و هیچ ابائی در گفتن آن نداریم.

سیاست بریتانیا در قبال هندوستان، در رابطه با کشورخودمان، در کودتای ۲۸ مرداد و یا در رابطه با افغانستان چیزی جز این نبوده است: همان «منافع ملّی» همیشگی!

به این ترتیب «منافع ملّی» تبدیل به «مجوز رسمی» برای رسیدن به هدف خود به هر وسیله‌ شد! از زیر پا نهادن حقوق ملل و کشورهای دیگر تا تخریب مداوم محیط زیست و طبیعت.

هشدار به کسانی است که که به غلط و با برداشتی نادرست گمان می‌کنند «منافع ملّی» بدون اتکا بر تعاریف حقوقی می‌تواند واقعا «منافع» یک کشور را به طور پایدار حفظ کند. تعریف رایج «منافع ملی» هم تحریف شده و یک جانبه است و هم مبانی حقوقی جامعه بشری در آن غایب است. برای دست یافتن به تعریف حقوقی و پایدار از «منافع ملی» می‌بایست آن را نقد کرد و به ترمیم فرهنگی آن پرداخت و بر جنبه‌های حقوقی آن افزود.

مسلم است که برای گسترش فرهنگ در زمینه «حقوق ملّی» که طبیعتا در یک جامعه «مردم‌سالار» و بر بستر «حاکمیت ملّی» ممکن است، «منافع ملی» عبارتست از مخرج مشترکی بین تعاریف ملت، شهروند، دولت و حکومت. پس روشن است که در صورت نبود یک دولت و حکومت مردم‌سالار، «منافع ملی» نیز به راستی منافع ملی نخواهد بود، بلکه در بهترین حالت «منافع سیاسی» یا «منافع بر قدرت ماندن» آن حکومت و دولت است و در بیشتر موارد نتیجه به دست آمده از معاملات و داد و ستدهای بین‌المللی که توسط حکومت‌های خودکامه و غیرمردمی صورت می‌گرفت می‌تواند کاملا مغایر منافع ملّی در تعریف حقوقی آن باشد.

اگر هر ملتی و یا هر گروهی بخواهد براى «منافع  ملّى» خویش و حول آن مبارزه کند، در این صورت می‌بایست بر اساس احترام کامل به «حقوق ذاتى»  انسان و«حقوق ملّى» و احترام به محیط زیست، یک تعریف جامع از «منافع ملّى» ارائه دهند که برای رسیدن به آن مجبور نباشند حقوق یکدیگر را زیر پا بگذارند!

در غیر این صورت هم چنان اصل «توازن قوا» در جهانی حکم خواهد راند که قانون «تنازع بقا» آن هم به زور قدرت نظامی و برتری اقتصادی، برخی را غالب و برخی دیگر را مغلوب خواهد گرداند. جهانی که هر کس در آن برای به دست آوردن سهم بیشتر، از زیر پا نهادن دیگری هیچ پروایی ندارد.

هر کشوری   برای حفظ  «منافع ملّی» خود که آن را بر اساس حقوق ملی تعریف کرده است،  می‌بایست بتواند روی منابع مادی و معنوی خود سرمایه‌گذ اری کرده و محیط زیست و ساکنان خود را از دستاوردهای آن بهره‌مند سازد. تلاش یک کشور برای توانمندی مالی که یک حق است، نباید در ستیز و تناقض با توانمندی مالی کشورهای دیگر قرار گیرد. فقر و فقیر بودن حق نیست اما هر کشوری در هر جای جهان که باشد، بی‌تردید آنقدر از امکانات مادی و معنوی برخوردار هست که بتواند شهروندان خویش را از یک زندگی انسانی برخوردار سازد.

بر این اساس است که «منافع ملی» در جهان امروز می‌بایست بازتعریف شود. باید کفه حقوقی آن بر کفه سودجویی آن سنگینی کند. در  این صورت است که جهان خواهد توانست به یک تعریف مشترک از «منافع ملی پایدار» برسد تا هیچ حکومت و کشوری به خود اجازه ندهد زیر شعار «منافع ملی» حقوق کشورها و ملل دیگر را زیر پا بنهد.

مطالب مرتبط با این موضوع :

یک پاسخ

  1. دوستان این گفتار نمایند ولی فقیه که او هم نماینده خدا ست را بخوانید. خیلی زحمت برای این مطلب کشیده شده. لطفا حتما آنرا منتشرش کنید صوابش برسد به روح پر فتوح پیامبر اعظم و امام روح الله خمینی و تمام ادخال گران پیرو ایشون و پدر سعید طوسی.
    علم الهدی: برای دخولهای شرعی پیامبر اکرم فتنه بر پا می کنند و آنرا عیاشی‌های پیامبر می نامند. پیامبر اکرم اگر هم با عایشه شش ساله رابطه داشت در پی تعامل با جهان نبود. آن پیامبر شمشیر را به جای زبان بکار می گرفت.

    احمد علم‌الهدی

    سازش کند، رفاه ایجاد می‌شود.پایگاه خبری تحلیلی انتخاب
    نماینده ولی‌فقیه در استان خراسان‌رضوی گفت: عده‌ای برای توسعه عیاشی‌های خود به عیاشی های پیامبر اکرم آویزان می شوند. ا« بزرگ.ار کجا و شما ها کجا!!! استکبار جهانی میخواهد عیاشی ها پیامبر را یک عیاشی کاملا عادی بداند که ما با مشت توی دهانشان میزنیم. پیامبر اکر در تمامی عیاشی هایش حتا با عایشه سه ساله فتوا از طرف الله داشت. حتا این مزخرفات است که ما بگوییم خدا. الله درست است. همین! ما دست استکبار را میبریم٬ همین چند روز پیش در دذفول یکی از مستکبرین چند قرص نان دزدیده بود برای خانواده اش و ما دست او را با اره ای که از آلمان وارد کرده بودیم بریدیم. ایشان در صحن مرقد مطهر امام با گریه گفتند : ای الله خودت قبول کن. و الله همان موقع آنرا قبول کرد.

    به گزارش «انتخاب»؛ حجت الاسلام والمسلمین سیداحمد علم‌الهدی صبح امروز در ویژه‌برنامه شهادت پیامبر اسلام(ص) و امام حسن مجتبی(ع) در رواق امام خمینی(ره) حرم منور رضوی اظهار داشت: دعوت پیامبر(ص) از یک نقطه ابتدایی آغاز شد و عقد آن پیامبر اعظم بود با عایشه ی سه ساله. قبل از این کار ایشان و اسلام تمام شبه جزیره العرب یعنی عربستان اینکاره نبودند. بعد که پیامبر با آن بچه ی شیرخوار عقد کرد و با او در شش سالگی و شاید هم کمتر دخول حاصل کرد مردم عربستان فهمیدند که پیامبر چه لذتی برده است و همگی تجدید فراش و خواهم گفت تشدید فراش کردند. برای همین پیامبر با شمشیر این عدالت نبوی را به سراسر جهان تحمیل کردند. بدین گونه بود که ارکان امپراتوری‌های عالم در برابر سکس نوزادان لرزیدند.

    نماینده ولی‌فقیه در استان خراسان‌رضوی گفت: نوح پیامبر کمتر از هزار سال مردم را به توحید و یکتاپرستی خدا دعوت کرد، شاید در این زمان چندین نسل سوژه دعوت نوح پیامبر بودند و در نهایت بعد از تمام این مدت که مردم را دعوت کرد نه تنها از پذیرش مردم بلکه از عبودیت خدا روی کره زمین مایوس شد و اعلام کرد خدایا بر روی کره زمین از این کافران باقی نگذار. اگر این کفار در روی زمین باقی بمانند جز کافر از اینها موجود دیگری تولید نمی‌شود. برای چه؟ برای اینکه او تشخیص نداده بود که باید با یک بچه سه ساله و چنانکه امام خمینی فرمودند با یک بچه شیرخواره سکس کند. اصلا برای همین همهی پیامبران شکست خوردند الا پیامبر اعظم محمد ابن رجال و عبد السکس!

    حجت الاسلام والمسلمین علم‌الهدی با اشاره به اینکه نوح پیامبر مردم را نفرین و عذاب نازل شد تصریح کرد: در جریان نژاد بشر پس از این واقعه به عنوان مرحله دوم آغاز شد و نوح پیامبری که مردم را حدود هزار سال به خدا دعوت کرد اما حتی فرزندش نیز از دعوت روی برگرداند چرا که وسعت نظر و الله آگاهی پیامبر را نداشت الله پیام داد که این پسر تو از نسل تو نیست وحتما مادرش با اجنه همبستر شده و ذکر اجنه را من هفتاد برابر آدمی کرده ام و حتما مادرش افضا شده.

    وی افزود: پیامبر اسلام(ص) اما وقتی پنجاه و هفت سال داشت با عایشه دو سال نیمه که حالا دشمنان آنرا سه ساله می گویند و ما هم میگوییم حال باشه سه ساله آشنا شد و در مدت سه سال تماتم پیامبر در عشق آن آن زن سوخت و لحظه شماری کرد و منتظر وحی ماند تا اینکه الله اذن دخول بر او نازل کرد و پیامبر حتا یک لحظه هم در ادخال٬ یعنی دخول قصور نکرد و حیدرانه ظرباتش را فرود آورد و ضربات همچون سیلی متبرک بود که بر کپل آن زن پنج ساله و نیمه وارد می شد.

    وی افزود: پایمبر ۲۳ سال مردم را از زن و مرد ترتیب داد و دعوت کرد تا آنها هم هر بچه ای توانستند ترتیب دهند. در عین حال پیامبر فرمود هیچ پیامبری به اندازه من در بچه گی اذیت نشد چنانکه هنگام چوپانی و در کوه و دره و در جا که توانستند بر بنده لواط کردند که الله اعلم.
    وی افزود : برای همین رهبر معظم از حاج سعید طوسی نهایت پشتیبانی را می کند. چرا که شخص رهبری با حاج سعید طوسی نیز چنین کرده است. و رهبری همچون جد مطهرش پاک و عادل است.

    نمایند ولی فقیه افزود: بیان پیغمبر اکرم(ص) قابل تطبیق بر پهنه ۲۳ ساله دوران رسالت ایشان نیست بلکه باید به سراغ سرنوشت پیامبر بعد از این دوران ۲۳ سال برویم، چرا که ایشون بعد از آنی به رسالت رسیدند بایبستی به بیش از سیصد و سی دختر بچه پاسخ شبانه بدهند و این کاری بود که پیامبر را مجبور می کرد تا گاهی مثل دراویش از این خانه به آن خانه برود بدنبال کودکانی که مهر پیامبر را به آذن الله در دل داشتند و پیامبر با خرما و کدو و و روغن پسته و خبوبات خودشان را می ساختند و اتفاق می افتد که پیامبر اعظم مجبور بودند چند دخول در شب انجام دهند. مسئله اذیت پیامبر در این ۲۳ سال زخم هایی بود که بر اورت مبارکشان و در اثر رفت و برگشت عارض می شد که البته چندین یبهودی طبیت برای اورت پیامبر حاظر بودند و البته برای نگداری اسرار پیامبر بعد از هر مداوا بدست شمشیر بران حیدر کرار علی ابن ابی طالبان خذف می شدند تا اسرار پیامبر به بیرون درز نکند.
    نماینده ولی‌فقیه همچنین اشاره کردند که: طبق اخبار مواثق که همین امروز از امام خامنه ای دریافت کردیم و در مجامعت دیشب ایشون با امام عج انجام شده اینک نیز امام عج هر شب چندین دختر بچه را به فیض اکمل و جمیل میرسانند. آین دختر بچه بعد از ارضا امام عج ٬ امام خج آنها را بسوی بهشت رهبری میکنند تا از عذاب این جهان در مصونیت کامل باشند.

    نماینده ولی‌فقیه در استان خراسان‌رضوی اظهار داشت: در این دو قرن و نیم فرزندان پیامبر تا توانستند یا شهید کردند و یا کشتند و یا انسانهای کافر و بیدین و دیگر اندیش را در زیر شکنجه گاه‌ها نابود کردند و یا سقف زندان بر سر مرتدان و زرتشتیان و یهودیان و بهاییان و مسیحیان و لاییکها خراب کردند و ۱۴۰۰ سال تمام عرصه زندگانی سیاسی و اجتماعی کافران و دیگر دینان و دیگرباشان را جهنم کردند. اسلام با یک محور ادامه داشت و آن کلام آتشین و شمشیر بران پیامبر بود برای انهدام و اعدام هر ابولبشری که مثل آن حضرت فکر نکند٬ مثل آن حضرت سکس نکند. پیامبر برای فرزندانش عزیزان پیامبر که ما روحانیون باشیم بسی ارزش قایل بود٬ چرا که ما مشعلدار این دین حیف بوده و هستیم.

    وی با اشاره به اینکه در این ۱۴۰۰ سال تمامی اقدامات اسلامدوستانه ای که از طرف مسلمانان شد را جنایات معرفی کردند٬ در حالی که تمامی قتل عامهای پیامبر بدستور مستقیم الله بود چنانکه امروز نیز بدستور رهبر معظم انقلاب و تمامی روحانیون شیعه انجام میشود.

    علم‌الهدی با اشاره به اینکه عزیزان فقط دختر بچه های سه ساله تا شش ساله نبودند اظهار داشت: پیامبر مظلومیت‌هایی به مراتب بیشتر از این داشتند اسشون گاهی حتا برای رضای الله مجبور بودند حتا با دخترکانی سن و سال داری چون سیزده چهارده ساله تا گاهی گفته شده بیست ساله دخول کنند. تا جایی که گاهی در هنگام دخول جبرییل نازل میشده و برای پیامبر گریه می کرده که : اقا شما سزاور بچه های شیرخوار هستید. برای همین هم رهبر انقلاب و هم رهبر کبیر انقلاب امام خمینی در لذت جویی و لذت بری از بچه شیر خوار بدون افضا تجویز و فتوا داده اند. البته معاندین ومعارضین این کارها را بد جلوه دادند و اینها فجایع ست که وارد شده بر اولاد پیامبر اسلام و البته بی‌سابقه بود ه و حالا هم هست .

    نماینده ولی‌فقیه در استان خراسان‌رضوی تصریح کرد: ۲.۵ قرن محور تمام جریانات سیاسی امت اسلام دخول پیامبر بر دخترکان خردسال بود و پیامبر با انزال آیه از خودشان دفاع کردند.

    علم‌الهدی با اشاره به اینکه آنچه امروز امت اسلام باید بداند این است که مظلومیت اهل‌بیت(ع) پیامبر یک مظلومیت شخصی نبود، تاکید کرد: اصل این مسئله درگیری با پیامبر اسلام(ص) و ادامه جنگ بدر و احد بود که البته همه اش بدور محور سکس و آلت تناسلی پیامبر در گردش و دوران بود. ، آنچه مهم بوده، یک نکته است و آن اینکه چرا این اتفاق افتاد؟

    وی تصریح کرد: وضعیت فرهنگی، بی‌بصیرتی و جریان سیاسی لاابالی‌گری مدیریت نظامِ آن زمان، سبب شده بود که امثال عمرسعد و شمر و یزید که اصلا با بچه بازی سرو کاری نداشتند بر جامعه مسلط شوند و آنچه دو قرن و نیم محور تمامی جریانات سیاسی مظلومیت اهل‌بیت(ع) قرار گرفت، ضدیت مردم بود با کارهای پیامبر که از طرف الله مامور بود.

    نماینده ولی‌فقیه در استان خراسان‌رضوی بیان کرد: مردم آن زمان پیرگرا شده بودند و توجهی به بچه بازی نداشتند و تمام مشکل امروز ما هم با مزدوران استکبار و هم با جریانات سیاسی غیرارزشی همین است، تمام مقابله جریانات سیاسی در عرصه‌های سیاسی که با جریان حزب‌اللهی دارند، سر همین زندگی و ضدیت با بچه بازی ست٬ برای همین بر سر رابطه ی رهبری با سعید طوسی ببینید چه الم شنگه ای برپا کرده اند. بعد رابطه ی حاج سعید با با صد و چند تا بچه که در پی ارشادشون بوده و این عمل دخول را نباید با عمل لواط یکی دانست. وقتی به این بچه ها دخول میشود اینها به مراتبی که می شود گفت سدره المنتتی می رسند. دنیا را جور دیگری می بینند. این که الکی نیست. ما خودمون از همین راه آمده این و به همین ره هم میرویم. یعنی هم بر ما دخول شده و بارها و هم دخول کرده ایم بی نهایت. اینها کاری نبوی و مرتضوی و علوی ست. بروید بخوانید توضیح المسایل آقا رو رو یا ما امام خمینی ره را.

    علم‌الهدی گفت: مشکل ما با جریانات ضدارزشی همین است، دعوا سر وزارت و وکالت و قدرت نیست؛ بحث این است که عده‌ای می‌خواهند جامعه ما را میدان ضدیت با بچه بازی کنند٬ بیایند از پیامبر عیب و ایراد بگیرند. قرار است دخول های پیامبر و علی را عیاشی‌هجلوه دهند و نه یک اصل الهی و دست به دست استکبار دهند و تز «توسعه تعامل با جهان» را در این کشور پیاده کنند و آنچه مانع این اقدامات می‌شود بصیرت شما مردم است که پای ستون این نظام یعنی ولایت ایستاده‌اید. امروز روی کره زمین دشمن پیامبر اسلام(ص) از زمان حیات ایشان قطعاً برای اینکه من فکر میکنم شاید جمعیت کره زمین بیشتر از آن زمان باشد و ضدیت با دخول بر بچه ها ازدیاد شده است.
    پایان نقل قول
    به روح امام خمینی و پیامبر اعظم این اصل مطلب است.
    در ضمن حتمنا بروید سخنان مهدی خزعلی را گوش را گوش کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.