مهران ادیب
در روز بیست و پنجم تیرماه یکهزار و سیصد و سی و یک خورشیدی دکتر محمد مصدق بزرگمرد تاریخ ایرانزمین و خاور میانه ، بعلت دخالت شاه در انتخاب وزیر جنگ که طبق قانون اساسی کشور از وظایف نخست وزیر و رای موافق مجلس می باشد ، از مقام خود استعفا داد . شاه احمد قوام السلطنه را به نخست وزیری منصوب نمود . احمد قوام طی اعلامیه ای تهدیدآمیز از مردم خواست دست از مبارزه برداشته و خاموش شوند و تابع اوامر دولت گردند و در خاتمه چنین بیان داشت :
" به عموم اخطار می کنم که دوره عصیان سپری شده و روز اطاعت ازاز اوامر و نواهی حکومت فرا رسیده است . کشتی بان را سیاستی دگر آمد ۲۷/۴/۱۳۳۱ رئیس الوزراء – احمد قوام "
مردم ایران از همان فردای کناره گیری دکتر مصدق از مقام نخست وزیری به بپا خاسته و به سرعت جنبش مقاومت در سراسر کشور گسترش یافت . در روز های ۲۶ و ۲۷ و ۲۸ تیرماه نیروهای نظامی با پشتیبانی یگان های زرهی در نقاط حساس تهران مستقر شدند .
مردم با همبستگی و اتحاد گسترده با شعار
" یا مرگ یا مصدق "
در سی یم تیرماه ، قیام ملی را به اوج خود رساندند . در اجرای فرمان ! نیروهای نظامی به صفوف متشکل مردم یورش برده و تظاهرکنندگان را به رگبار بستند ولی مردم با دست خالی ولی با عزم آهنین به مقاومت خود در برابر نیروهای نظامی پرداختند تا جائی که در اثر ایستادگی و مقامت سرسختانه مردم ، نیروهای نظامی مجبور به عقب نشینی شده و به پادگان ها باز گشتند و انتظامات شهر به دست مردم افتاد .
در اثر همبستگی و اتحاد کلمه ، دربار مجبور به عقب نشینی گردید و بار دیگر دکتر مصدق به مقام نخست وزیری بازگشت . این پیروزی در اثر یکپارچگی و اتحاد ملت ایران انجام گرفت .
دول استعمارگر که در اثر این پیروزی ملت ایران منافع نامشروع خود را نه تنها در ایران بلکه درسراسر خاورمیانه و شمال افریقا در خطر دیدند ، بفکر چاره افتادند و چاره را در اختلاف انداختن در بین گروه های سیاسی یافتند و از همان فردای شکست دست بکار شدند تا بنا بر مثل ما ایرانیان " اختلاف بیانداز و حکومت کن " نخست وارد مذاکره با روحانیون شده و توانستند آنها را با وعده های باب میل ، علیه حکومت ملی ایران بویژه شخص دکتر مصدق بر انگیزانند که میتوان در این مورد به جمعی از آیات عظام چون سید ابوالقاسم کاشانی ، محمد بهبهانی ، شیخ احمد کفائی خراسانی ،شیخ بهاءالدین نوری و در خفا آیت الله العظمی بروجردی ، حجت الاسلام شمس قنات آبادی و محمدتقی فلسفی ، گروه فدائیان اسلام ، مجمع مسلمانان مجاهد .همچنین خودفروختگانی چون دکتر مظفر بقائی ، حسین مکی ، حائری زاده ، علی زهری ، میراشرافی وکانون افسران بازنشسته
و… اشاره نمود که علیه نهضت ملی ایران وارد میدان شدند تا فرامین سازمان های اطلاعاتی آمریکا و انگلستان را مو به مو بمرحله اجرا در آورند . با افسوس بسیار پادشاه ایران هم در این توطئه ننگین علیه منافع ملت ایران حاضر به همکاری با بیگانگان شد . در این باره شخص محمد رضا شاه در آخرین کتاب خود " پاسخ به تاریخ " به همکاری خود با مامور سیا اشاره نموده است و خواهرش اشرف پهلوی با شهامت بیشتری به نقش خود درهمکاری با ماموران اطلاعاتی آمریکا و انگلستان در این خیانت بزرگ در کتاب " چهره هائی در آینه " اشاره نموده است . نتیجه آن شد که امروز شاهد آن هستیم . آنچه امروز در کشور بلا زده ما می گذرد از نتایج کودتای بیست و هشت مرداد است .
هم میهن !
بیخود نگفته اند که " گذشته چراغ راه آینده است " سه دهه است که ملت ایران تحت حکومت استبداد مذهبی دست و پا می زند ملتی که در فرهنگ پر بارش حتا آزردن موری را منع نموده است تا چه برسد به دست و پا بریدن و سنگسار کردن انسانها آنهم در معرض عمومی . انقلابی که زیر نام مستضعفان انجام گرفت تا آب و برق و اتوبوس را مجانی نموده و همه را صاحب خانه نماید امروز اکثر مردم در فقر و فاقه به سر می برند و اقلیتی در ناز و نعمت وبا ثروت های قارونی در عیش و نوش روز را به شب و شب را به روز می رسانند . خانواده روحانیون و وابستگانشان روز به روز ثروت های باد آورده خود را به شیخک نشین های جنوب خلیج همیشه فارس و دیگر کشورهای جهان انتقال میدهند. فحشا و اعتیاد و ارتشاء و رانت خواری چنان جامعه را در برگرفته که نمونه آن را در سراسر جهان کمتر می توان یافت . این بود عدل علی که دستاربندان مرتب از آن بر سر منبرها تعریف می کردند . حکومتی که امروز بر ایران حاکم است درست نمونه حکومت حجاج ابن یوسف بلکه صدبار جنایتکارتر ازآن است.
هم میهن گرامی
ما باید از سی یم تیر تجربه آموزیم و از پراکندگی که خواست نظام ولایت فقهاست در آئیم و یکپارچه شویم . در سی تیر همبستگی ملت دول استعمار گر را به زانو در آورد و پراکندگی ما کودتای بیست و هشت مرداد را بوجود آورد کودتائی که ما هنوز داریم چوب آنرا می خوریم . نظام حاکم بر سرزمین نیاکان ما با سیاست مزورانه هرروزه اختلاف بین ما را افزایش می دهد بجای اینکه در کنار هم قرار بگیریم و دست در دست هم نهاده کشورمان را از زیر سلطه مشتی جنایتکار حاکم برکشورمان رهائی بخشیم بجان هم افتاده و سعی می کنیم بهر وسیله که شده همدیگر را از صحنه خارج کنیم . روز به روز بر جدائی ها می افزائیم تا نظام حاکم همچنان جنایت های خود را ادامه دهد . بیائیم از قیام سی تیر درس بگیریم و دست در دست هم گذاریم . آذری ، کرد ، بلوچ ، فارس ، خراسانی ، مازندرانی ، گیلانی ، خوزستانی و…، با هر دین و آئینی که داریم… همه اعضای یک خانواده هستیم و در اداره کشورمان به یکسان شریک و سهیم هستیم . اختلافات دشمن شاد کن را کنار بگذاریم و با هم شویم و میهن در بند خود را از وجود دشمنان و جنایتکاران خون آشام رها سازیم . این پیروزی فقط در یگانگی ما امکان پذیر است و بس .
درود به به روان پاک مصدق بزرگ پیشوای نهضت ملی ایران
درود به شهدای سی یم تیرماه یکهزار و سیصد و سی و یک خورشیدی
درود به زندانیان سیاسی
درود به زنان ، کارگران و جوانان آزادیخواه
۳۰ تیر۱۳۹۰ خورشیدی