دوست گرامی آقای فرهنگ قاسمی درود بر شما با این همه احساس از میهن دوستی در شما با این که پیشتر نوروز باستانی و همیشه پیروز را به همه ی دوستان و هم پیمانان و مردم میهنم شاد باش گفته ام بار دیگر نوروز خجسته را به همراه “حاجی فیروز” به شما شادباش می گویم. پیروز هرگز به مغز و اندیشه ی کسانی که در فرهنگ شان ” پ” ندارند فرونخواهد رفت. آنان که در درازای هزار و چهارصد سال پاسدار نادانی و تیره روزی و ” اهریمنانِ فقر و نیستی، دژخیمانِ زندان و اعدام، ” بودند، نتوانستند پیک مهروزی و دوستی و شادمانی را از تاریخ ما بزدایند: زکوی یار می آید نسیمِ بادِ نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی “حاجی فیروز” همان پیک پیروزی نوروز است که پدران ما برای پاسداری از این پیک پیروزی، لباس قرمز بر آن پوشاندند و کلاه میترا یا خدای مهر را بر سر آن گذاشتند. کلاه مهر یا کلاه بوقی از سوی موبدان زرتشتی و آخوندهای تهی مغز مسلمان نشانه ی پستی و تحقیر شده است اما در کتبه های باز مانده از مهریان در سراسر دنیا کلاهی است برازنده بر تارک میترا، خدای مهر! هزاران سال نوروز پیروز بوده است و هزار و چهار صد سال است، که دژخیمان سیاه دل کوشیده اند تا جشن را عید بنامند و عید را عزا کنند: ” محرم آمد و عیدم عزا شد”. اما هر آنگاه که باد نوروزی می وزد دل ها روشن و غم ها فراموش می شود، سوگواری جای خود را به شادی می دهد، حتا در زندان و شکنجه گاه های دژخیمان نیز دل ها را باد نوروزی برمی افروزد. “حاجی فیروز” یادگار روزهای سیاهی است که مردمان با روی سرخ و شادمان نمی توانستند نوروز را به یکدیگر شادباش بگویند. پیک سرخ جامه ی سیه روی با کلاه مهر،، به جای مردمان سرخ روی سپیدجامه، پیروزی را که همان فیروزی باشد به ارمغان می آورد. روز روشن و درخشان است و واژگونه شب تاریک و سیاه است. پی روز( پیروز) روشنایی و روز را در پی دارد و اما فی به زبان تازیان به معنای در و درون چیزی است، پس واژه ی ناسره ی “فیروز” نیز روز را در درون خود دارد. نوروزتان پی روز باد! به امید پیروزی بر دشمنان ایران یکم فروردین هزاروسیصدونودوسه خورشیدی در تبعید ـ منوچهر تقوی بیات
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو