azerbaijan 01

“در انجمادِ وجدان”

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

azerbaijan 01

azerbaijan 01بهنام چنگائی

با مصیبتِ فلک، در خویش چمیده اند،
میان ویرانه هایِ ترس و یاس
و در رویا:
پی یافتن آلونکک ِهای مفلوکشان می چرخند
که به موئی باد
فروریختند.

در تلخِ انتظارـ
در خانه یِ دشت،
که به بزرگی سرماست،
لرزان و پا در گل ـ
چشم، براه ناجی غریب می چرخانند.
در لائه ی گرمِ خیال
که به وعده ی پوچ«گندگرانِ زمان»
آغشته ست،
دیریست دلسرد و پریش
به انتظار نشسته اند،
بی نوازشِ دستی و چشمی،
یا، توشه ی نرمی و گرمی.
چه تهی روزگاری:
که نه طبیعتِ مست پایِ خشمی دارد ـ
که گرگ و سرما را بتاراند!
و نه “گردونً سریرانِ» سوار را
فرصتِ کوتاهی!
تا دمی بر آورگان بی پناه، نگاهکی بگردانند.
“آسمان جولان”
همچنان
در انجمادِ وجدان ِ غارتگران
زیر سقف ِآسمان
در ویرانه هایشان
بی سر پناه و
تنها مانده اند.

بهنام چنگائی ـ ۲۸ مهر ۱۳۹۱

«این سروده در همدردی با زلزله زدگان آذربایجان شرقی ست که در این فصل سرما همچنان بی دادرس مانده اند.»

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.