گر جلوه می نمایی و گر طعنه میزنی ….ما نیستیم معتقد شیخ خودپسند.   

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

 مشکل سوریه بشار الاسد نیست؛ بلکه مشکل سوریه و «ایران» اشخاص و افکار درمانده ای همچون افکار شماست. با وجود سالها زندگی در فرانسه علی اصغرحاج سید جوادی متاسفانه بازهمان ساز کهنه را می نوازد.وقتی مورد سوال قرارمی گیرد که چرا شما وهم نسلان شما برای بدست اوردن ازادی طوق عبودیت ملای متحجری را پذیرفتید؟ درکجای تاریخ ۱۴۰۰تسلط اسلام و تقلای شریعتمدان ان حرکتی و عملی از انان صادر شد که شما را اینچنین واله و شیدا کرد؟ طبق معمول به صحرای کربلای ۲۸امرداد میزنند و نبود ازادی برای شناختن افکار خمینی!! اما ایشان بدلیل کم حافظه بودن فراموش میکنند که اگر به افکار قرون وستای خمینی دسترسی نداشتند «توضیح المسائل» دیگر ملایان که موجود  بود٬ ایشان که همنشین برادر خود و بازرگان و سحابی پدر و پسرو طالقانی بود جماعتی که خودشان را «ملی-مذهبی» میخواندند و میخوانند٬ چطور در طول این همه سال همنشینی هیچ با این اشخاص نفهمیدید که از امیختگی دین و سیاست چه هیولایی زاده خواهد شد؟ چطور وقتی مورد سوال قرار میگیرید که چرا برای تحصیل به غرب می روید با رندی و سفسطه از محمد نقل قول میاورید که اگر لازم شد برای طلب علم تا انطرف دنیا هم بروید!!اما چون شما در هر کجا و حالتی فقط«طلبه»هستید فراموش میکنید که نظر قرانتان درمورد عالم بی عمل چیست:تشبیه قرآنی در این مورد میگوید «کَمثَل الحمار یَحمل اَسفاراً»عالم بی‌عمل همانند الاغی است که بار کتاب حمل می‌کنند و کوچکترین بهره‌ای از این حمل بار عایدش نمی‌شود.امیدوارم نقل  قول فوق اوقات شریف را تلخ نکرده باشد٬ زبان فصیح و شیرین قران است و من در  اینجا فقط راوی هستم«این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه می‌گفت.. بر در میکده‌ای با دف و نی ترسایی» بعد ازتوضیح چگونگی تولد سازمان ملل برای مردم نادان و تقبیح وجود حق وتو نوشته اید که«دارندگان حق وتو با خود به بزرگترین ناقضان اصول پایه ای حقوق بشر» تبدیل شده اند و اصول را هم برشمرده اید همانند« اصول مکتوب در اعلامیه جهانی حقوق بشر یعنی حق صلح و امنیت و عدالت»حال سوال اینجاست که ایا این لغات زیبا را همان موقع که مشغول پراکنده کردن تخم کین در جامعه ملتهب ایران بودید هم ازبهر بودید و یا بعد از مجاور شدن در پاریس اموختید! حتما مقاله به تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ برابر با ۱۵ فوریه ۱۹۷۹ میلادی که در روزنامه اطلاعات نوشتید را بخاطر دارید  که در ان خواستار«اعدام و مصادره اموال و دارایی منقول و غیر منقول مقامات نظام سلطنتی»شدید!!ایا نباید بعنوان  یکی از مروجین خشونت کور در ان جامعه پوزش خواهی کنید؟ ایا همین اعلامیه حقوق بشر که مورد استناد شماست  بر حق تمام جنایت کاران مبنی بر داشتن وکیل مدافع و دادگاهی صالحه تاکید نکرده؟ ایا شما بعنوان یکی از راهنمایان «راه ندان» هیچ احساس مسئولیتی در مقابل همنسلان من که با طناب و افکار پوسیده شمایان در چاه حکومت اسلامی سرنگون شدیم می کنید؟ پاسخ منفی است چون شما حتا شهامت اعتراف به گناه را هم ندارید و انقدر کوتاه اندیش هستید که همانند دیگر دوستانتان اعتراف به خطا را برابر با برحق بودن حکومت پهلوی می دانید. متاسفانه باز با سفسطه و  جعل سعی در خلط مبحث دارید مثلا میگویید« در منطق ناظران روشنفکر جهان سومی، دنیا به اسارت دو امپریالیزم سرمایه داری غرب به رهبری آمریکا و امپریالیزم شرق به رهبری روسیه شوروی در آمد» دانای کل ما فراموش میکند که «این تز سه جهانیها است»که مبلغ ان هم مائوئیستها بودند و با دروغ پراکنی سعی دارد اینطور به خواننده القا کند که بله حضرات معتقد به فرمول«نه قم خوبه نه کاشان»بوده اند ولی این اجنه و ارواح سرگردان بوده اند که  باعث بقدرت رسیدن این هیولاهای ماقبل تاریخ شدند و نیت این جماعت خیر بود و قاعدتا نباید اینطور میشد حالا هم مواظب باشید که مبادا با اعتراض به ملایان باعث سرنگونی «انقلاب شکوهمند اسلامی»و استقرار حکومت پادشاهی پارلمانی بشویم. هیچ از خودتان پرسیده اید که چرا تمام رژیمهایی که شما مبلغشان بودید و انقلابی مینامیدشان در سر بزنگاه تبدیل به بزرگترین قاتلان مردم خودشان شدند و شما و همفکران شما بجای محکومیتشان یا دچار الزایمر شدید و یا در حالت سوریه سعی در ماله کشی جنایات اسد دارید و قدرتهای بزرگ را مصبب این جنایات میدانید؟ ایا اکنون زمان مناسبی نیست که به بازنگری عملکرد گذشته سیاسی خودتان بپردازید نه توجیه رژیم جنایتکار اسد؟متاسفانه طبق مثل معروف«نرود میخ اهنین در سنگ» شما باز تلاش دارید که بوق قدیمیتان را بنوازید و فکر میکنید میشود با مخلوط کردن چند نوت بی مفهوم مکاره بازی بیارایید این بار با نامی دیگر!! متاسفم کلک ها هم کهنه شده اند و این دوره زمانه دیگر این طراریها کاربرد ندارد. علی اصغر حاج سید جوادی هنوز نفهمیده که نظام شوروی قابل اصلاح  نبود در بهترین حالت تبدیل به چین کنونی میشد که سرمایه داران قرن ۱۹ در مقابل وحشیگری چینیها لنگ میاندازند. اگر حکومت برامده از انقلاب اسلامی شما قابل اصلاح باشد شوروی هم قابل اصلاح بود. کسی که دیروز خواب نما شده بود و شعار میداد که وقتی خمینی بیاید دیگر هیچ کمبودی نداریم و هیچ کس درب خانه اش را نمی بندد و صف نخواهیم داشت و چه و چه٬ دوباره باز هم اسب برش داشته و وسط صحرای کربلای ۲۸ امرداد بزمینش زده از دالایی لاما و مشکلات داخلی چین تا کودتای ۲۸ امرداد و وصل کردن اینها بهمدیگر با وجودی که سالها فاصله است بین اینها فقط از این دانشمند دوران ساخته است و بس. حضرت اشرف واقعا مقاله را با کلاس تاریخ جغرافی اشتباه گرفته است حالا معلومات دهه ۴۰ در مورد افریقا و امریکای جنوبی را برخ میکشد خدا بشما صد سال دیگر هم عمر بدهد که اگر شما و همدوره های شما نبودند چه کسی میتوانست این اطلاعات را به نسلهایی که شمایان با ندانم کاری بیچاره کردید  منتقل کند؟ اقا شما را به کراماتت قسم بما بگو چطور است شما همه سیاه کاریهای امریکا را رصد میکنید ولی از محل اقامت خودتان لام تا کام چیزی نمیگویید نکد هنوز موفق به مطالعه سیاه کاریهای فرانسه نشده اید و یا طبق مثل معروف «در کف شیر نر خونخواره ای جز به تسلیم و رضا کو چاره ای » یعنی تقیه میفرمایید!! باور بفرمایید فرقی ندارند . باور کنید که با خواندن دست خط شما دچار حیرت و از طرفی خوشحالی شدم. حیرت زیرا دیدم اقامت نزدیک به سی سال در دنیای ازاد اطلاعات باعث هیچ تغیر فکری در شما نشده که این مایه تاسف است٬ اما خوشحالیم از این است که بالاخره خودتان بی پرده درد دلتان را بیان کرده اید و این را بفال نیک می گیرم .نظری به چکیده نظرتان در پایان خود گویای همه چیز است انجا که میگویید: «اخلاق همبستگی و تعاون جهانی بشری در منشور سازمان ملل و در توازن قدرت در شورای امنیت آن جز کلمات و جملاتی فریبنده و توخالی در توالی سالهایی که از عمر سازمان ملل می گذرد بیش نیست. الگو های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی ناشی از عصر روشنگرایی که دست بشر را از دامن کبریای الهی به خاطر فیزیک نیوتونی کوتاه کرده بود به کهنگی گراییده و دیگر از پس جواب به مشکلات پیچیده و مسایل جهان مقهور در جنگ سود و سرمایه بر نمی آید. شاید اگر حمل بر توهم گرایی و سودازدگی و مالیخولیایی نشود، تاملی در مفهوم گفته حافظ شیراز خالی از حقیقت و عاری ازتجربه عملی و خرد فطری گوینده نابغه از زندگی انسانی نباشد » « آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست  … عالمی از نو بباید ساخت وزنو آدمی» این یعنی توهین بتمام زحمات و جانهای برباد رفته ئ تا به امروز برای نهادینه کردن همین اعلامیه جهانی حقوق بشر که به امثال علی اصغرحاج سید جوادی شانسی برای فرار از جهنم خود ساخته شان میدهد٬ نکند حاج سید جوادی فکر میکند اینها ثمره تلاشهای رهبر جزایر جابلقا و جابلسا است!! همین و بس

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.