radan 01

اقدام انسان دوستانه «بهرام رادان» برای جراحی دانش آموزان آسیب دیده مدرسه شین آباد!

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

radan 01

radan 01بهرام رحمانی

بهرام رادان، یکی از بازیگران سرشناس سینمای ایران، در گفتگویی رادیویی از تلاش برای جمع کردن گروهی از هنرمندان در راستای تامین هزینه جراحی پلاستیک کودکان آسیب دیده شین آباد و پیرانشهر خبر داده است.

خبر دل خراش و تکان دهنده در جامعه ما این است که حکومت اسلامی، نه تنها به وظایف خود در قبال جامعه عمل نمی کند، بلکه هرگونه اعتراض بر حق و عادلانه مردم را نیز تبه کارانه با زندان و شکنجه و اعدام سرکوب می کند. بنا به گزارش خبرگزاری ها از پیرانشهر، روز چهارشنبه ۱۵ آذر ماه ۱۳۹۱، دبستان دخترانه انقلاب اسلامی در روستای «شین آباد» پیرانشهر دچار حریق شد که در اثر آن، ۳۶ دانش آموز دچار سوختگی شدید شدند. گروه های امداد، با یک ساعت تاخیر به محل حریق رسیدند. اما مردم تا رسیدن کروه امداد، دانش آموزان را از میان آتش و دود بیرون کشیده بودند.

با این که این دبستان، در لیست مدارس تخریبی شین آباد قرار داشته است تا جایی که درب کلاس ها فاقد دستگیره بوده و به پنجره های آن نرده های آهنی زده بودند. این امر سبب شد که دانش آموزان در لحظات اول در میان شعله های آتش محاصره شوند و نتوانند فورا خود را نجات دهند. در این مدرسه، حتی کپسول های آتش نشانی نیز خالی بود.

در این آتش سوزی، ٣۸ کودک دچار سوختگی شدند. سیران یگانه، ۱۰ ساله در اثر شدت جراحات وارده در بیمارستان سینا در تبریز جان خود را از دست داده است و حال چند نفر دیگر از این کودکان وخیم اعلام شده است.

آخرین خبر دردناک و تکان دهنده درباره این کودکان را خبرگزاری مهر از ارومیه، ۲۷ دی داده است: «با گذشت بیش از ۴۰ روز از این حادثه تکان دهنده، هنوز ۱۰ نفر از دانش آموزان به دلیل شدت سوختگی در بیمارستان‌ های کشور مشغول مداوا هستند و انگشتان دست سه دانش آموز قطع شده است.» بنا به همین گزارش، هنوز شش تن از دانش آموزان این حادثه در بیمارستان سوختگی اصفهان، سه نفر در بیمارستان مشهد و یک نفر در بیمارستان سینای تبریز با درد دست و پنجه نرم می کنند.

خبرگزاری حکومتی مهر، در ادامه گزارش خود تاکید می کند: «شدت سوختگی سه نفر از این ۱۰ دانش آموز به حدی بود که جمعی از نمایندگان مجلس مجبور به نامه نگاری با رییس جمهور برای اعزام این دانش آموزان به یکی از کشورهای اروپایی شدند اما این نامه نگاری ها فایده نداشته و اعزام آن ها به خارج از کشور لغو شد.» پزشکان به دلیل شدت سوختگی و عدم قبول پیوند مجبور به قطع انگشتان سه تن از دانش آموزان این حادثه شدند.

در حالی که حکومت اسلامی، با گذشت بیش از ۴۰ روز هیچ تلاش جدی برای نجات کودکان آسیب دیده مدرسه پیرانشهر از خود نشان نداده است و تنها نظاره گر مرگ تدیجی این کودکان است «بهرام رادان»، یکی از هنرمندان سرشناس سینمای ایران، تلاش هایی را در این راستا آغاز کرده است.

به گزارش خبرگزاری حکومتی مهر، بهرام رادان بازیگر سینمای ایران در گفتگویی تلفنی با سیدعلی ضیاء چهارشنبه ۲۷ دی ماه در رادیو جوان حضور پیدا کرد. وی که این روزها در کانادا به سر می ‌برد در سخنانی گفت: این جا هوای گرم‌ تری از تهران دارد. در حالی که شنیده‌ ام پایتخت حسابی سرد است. اما ما این جا آفتاب داریم و هوا بهاری است.

مجری به همین بهانه ادامه سخن را به سمت سرمای آذربایجان شرقی و آزار هم وطنان آذری هدایت کرد و رادان درباره طرح‌ هایش در این خصوص توضیح داد: با دیدن یک برنامه تلویزیونی طرحی به ذهن من رسید. در آن برنامه پنج هزار جراح پلاستیک مجمعی تشکیل داده و به آفریقا رفتند. آن ها کودکانی که به هر دلیل دچار تغییر شکل در صورت شده بودند را به صورت رایگان تحت جراحی قرار دادند.

وی ادامه داد: در مصاحبه‌ ای با یکی از جراحان خواندم که او گفته بود: «۴۵ دقیقه بیش تر برای من این کار طول نمی‌ کشد اما یک زندگی به این کودک می ‌دهم و او را به اجتماع برمی‌ گردانم.» دو حادثه شین آباد و پیرانشهر نیز در مجموع ۲۰ تا ۳۰ کودک را مجروح کرد و من فکر کردم ما می‌ توانیم از انجمن جراحان پلاستیک درخواست درمان آن ها را داشته باشیم و هزینه بیمارستان و تجهیزات پزشکی را از طریق جمع شدن اهالی ورزش، هنر و مردم خیر تامین کنیم.

بهرام رادان، یادآور شد: همان طور که می‌ دانید ما در جراحی پلاستیک رتبه اول را داریم و حتی مردم از کودکی به این طور جراحی‌ ها علاقه نشان می‌ دهند. بنابراین، ایرادی ندارد که چند تن از پزشکان دست به کار شده و اقداماتی برای بازگشت این کودکان به اجتماع داشته باشند. آن ها فردا بزرگ می ‌شوند و به این مملکت کمک می‌ کنند.

این بازیگر سینما تصریح کرد: ما تا کی می‌ خواهیم منتظر بنشینیم که وزرا برایمان کاری کنند؟ نمی‌ کنند ایراد ندارد. ما باید خودمان دست به دست هم دهیم و سهمی در پیشرفت مملکتمان داشته باشیم.

در ادامه ضیاء به درخواست چند تن از جراحان پلاستیک برای درمان کودکان مرودشت اشاره کرد که حاضرند بدون دست مزد کار کنند اما نیازمند تامین تجهیزات هستند.

رادان نیز در این راستا توضیح داد: به فکر این هستم که چند نفر را دور هم جمع کنم. پیغام‌ هایی نیز برای چند نفر فرستاده ‌ام اما اسم نمی ‌برم تا کسی در معذوریت نیفتد. پس از تشکیل یک جمع از هنرمندان و ورزشکاران، می ‌توانیم کمک‌ های مردمی را نیز جذب کرده و با یک همت بالا برای این کودکان کاری کنیم و خودمان لذتش را ببریم.

رادان، هم چنین اعلام کرد به زودی به ایران برمی ‌گردد و در صورتی که چوب لای چرخ کار گذاشته نشود، عیدی این کودکان در نوروز ۹۲ درمان شان خواهد بود.

حمید عسگری خواننده پاپ نیز که در این گفتگو شرکت داشت، نسبت به این کار خیر ابراز آمادگی کرد.

رادان، از این موضوع استقبال کرده و گفت: قرار است همه دست به دست هم دهیم و پروژه همت عالی را کلید بزنیم.

وی، هم چنین در بخش دیگری از گفتگو با سیدعلی ضیاء در پاسخ به این که چرا امسال در جشنواره فیلمی ندارد، تصریح کرد: بسیاری از اهالی سینما کم کار هستند. رمق از این سینما گرفته شده. فکر می ‌کنم زیاد هم برای آقایان مطرح نیست که سینما وجود داشته باشد یا خیر. تنش، درگیری و بگیر و ببندهایی که شده رمق سینما را گرفته است.

رادان، تاکید کرد: هر حرفه‌ ای یک فضای خاص می ‌خواهد. فضای شادی که بتوان در آن کارهای خوب تولید کرد و ما پیش مخاطبان شرمنده نشویم. من ترجیح می‌ دهم از این مسائل و حاشیه ‌ها دور شوم.

وی، در پایان اظهار کرد: امیدوارم این فضای یاس و نابودی سینما به زودی برطرف شود و ما اگر قصه‌ ای را فیلم می ‌کنیم دوستش داشته باشیم و بتوانیم تمام قد از آن دفاع کنیم و پیش روی مردم شرمنده نباشیم.

این اقدام رادان و دوستانش قابل تحسین است به شرطی که به گفته وی، چوب لای چرخش نگذارند؟! به علاوه این که جامعه انتظار دارد در تلاش و مبارزه برای زندگی بهتر و درخورد شایسته تر انسان در ایران، هنرمندان الگویی پیشرو و مترقی برای جامعه باشند.

نامه سرگشاده ای که کانون صنفی معلمان ایران، در تاریخ ۸ آذر ۱۳۸۷، خطاب به محمود احمدی نژاد رییس جمهوری نوشته اند عمق فاجعه در مدارس را به او گوشزد کرده اند. در بخشی از این نامه آمده است:

«… حتما به یاد دارید که پس از انتخاب شما به ریاست جمهوری اسلامی ایران، فرصتی ایجاد شد تا پنج تن از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران بتوانند ساعاتی را در حضورتان باشند و مشکلات و معضلات آموزش و پرورش و دغدغه های جامعه فرهنگیان را به طور مبسوط به اطلاعتان برسانند. شما نیز پس از استماع صحبت ها، مطالبی را مطرح نمودید که انعکاس آن ها، امیدهای فراوانی را در جامعه بزرگ فرهنگیان برانگیخت و بسیاری این گونه تصور کردند که با انتخاب آقای احمدی نژاد می­توان به رفع ریشه­ ای مشکلات آموزش و پرورش و فرهنگیان امیدوار بود.

… اما با انتخاب و معرفی وزرای ضعیف، نه تنها در دوره­ شما از حجم مشکلات آموزش و پرورش کاسته نشد و به وعده­ های داده شده عمل نگردید بلکه بر معضلات این وزارتخانه و مشکلات فرهنگیان هر روز بیش از روز پیش افزوده گردید به طوری که:

– در دوره­ شما آموزش و پرورش هم چنان به عنوان یک دستگاه مصرفی و غیرتولیدی قلمداد شد و نیروی انسانی شاغل در این وزارتخانه به دلیل همین نگرش غلط از حداقل­ های یک زندگی آبرومندانه محروم شده­ اند به طوری که اکثریت قریب به اتفاق آنان طبق آمارهای رسمی زیر خط فقر مطلق زندگی می کنند و برای تامین معاش راهی جز پناه بردن به شغل­ های دوم و سوم که بعضا با حرفه­ اصلی آنان در تعارض است ندارند.

– در دوره­ شما به دلیل غلبه­ تفکر سیاسی بر آموزش و پرورش که حاصلی جز تغییرات گسترده و پی در پی مدیران و در نتیجه بی ثباتی و تزلزل در مدیریت این وزارتخانه و برنامه های آن نداشته است وزارتخانه­ مذکور در وضعیتی کاملا خطرناک و بحرانی قرار گرفته است.

– در دوره­ شما به دلیل تفکر سنتی، تحکمی و آمرانه، میل به مشارکت یا امکان مشارکت در بین معلمان از بین رفت و انگیزه­ های کار و تلاش عملا از فرهنگیان گرفته شد. به طوری که رابطه صف و ستاد به طور کلی خدشه ­دار و دستورات و بخشنامه­ های وزارت آموزش و پرورش از سوی همکاران فرهنگی نادیده گرفته می شود.

– در دوره­ شما با وجود اختصاص حدود چهار هزار میلیارد تومان برای ساخت مدارس جدید یا نوسازی مدارس فرسوده که توسط مجلس محترم صورت گرفت، نه تنها مشکل مدارس کپری، چند شیفته، فرسوده و مدارس با تراکم زیاد مرتفع نگردید بلکه با بخش ­نامه ­ها و تصمیمات نسنجیده و کارشناسی نشده ­ای هم چون طرح ساماندهی نیروی انسانی مشکلات جدی­ تری بر مشکلات فوق افزوده شده است.

– در دوره­ شما با وجود درآمد سرشار نفت که طی دوران پس از انقلاب بی­ سابقه بوده است نه تنها مشکلاتی هم چون کمبود شدید فضای آموزشی، پرورشی و تربیتی برطرف نگردیده بلکه به دلیل کسری بودجه، مسئولان آموزش و پرورش کماکان نگران آتش گرفتن کلاس ­های درس به دلیل غیراستاندارد بودن بخاری های برخی مدارس روستایی و شهری در نقاط مختلف کشور هستند و حوادث ناگواری در این رابطه هر سال اتفاق می افتد و کسی مسئولیت پاسخ گویی به آن را بر عهده نمی ­گیرد.

– در دوره­ شما و فقط در شش ماهه اول سال جاری آموزش و پرورش رکورددار کسری بودجه در طول سال های پس از انقلاب و در بین تمامی وزارتخانه ­ها شده است. ۶۵ هزار میلیارد ریال کسری بودجه ۶ ماهه اول سال جاری دست مدیران این وزارتخانه را برای هرگونه تصمیم ­گیری و برنامه ­ریزی بسته که نتیجه­ آن تاخیر در پرداختی های مربوط به حقوق معلمان و انتقال بخشی از مطالبات آنان به سال آینده خواهد بود.

– در دوره­ شما، شعار تمرکززدایی عملا ملغی شده و نظام اداری و تشکیلاتی روز به روز متمرکزتر، پرحجم ­تر، ناکارآمدتر از گذشته گردیده است و سیاست منسوخ آزمایش و خطا که به دلیل کم­ تجربه بودن مدیران این وزاتخانه اتخاذ گردیده است هزینه های فراوانی را به جامعه به ویژه جامعه فرهنگیان تحمیل نموده و می ­نماید.

– در دوره­ شما بسیاری از دوره­ های ضمن خدمت فرهنگیان که به منظور به روز نمودن اطلاعات فرهنگیان برگزار می ­گردید عملا تعطیل گردیده و معلمان ما هر روز بیش از گذشته با علوم روز جهان فاصله می ­گیرند به طوری که بعضا از دانش ­آموزان خویش نیز عقب­ تر بوده و نسبت به برخی پرسش­ های روز آنان پاسخ گو نمی ­باشند.

– در دوره­ شما کتاب های درسی به ویژه در علوم انسانی با دیدگاه های تنگ نظرانه تدوین گردیده و عدم ارتباط مطالب کتاب های درسی با نیازهای سنی و اجتماعی دانش آموزان، علاوه بر بی­ انگیزه نمودن دانش آموزان موجب ایجاد فاصله­ بیش تر بین نظام آموزشی با متعلمین گردیده است و به ارتباط معلم و دانش ­آموز نیز آسیب های جدی وارد نموده است.

– عدم التزام شما به اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری که حاصل خون دل خوردن ­های فراوان فرهنگیان و صرف هزینه­ های فراوان برای فعالان صنفی معلمان است موجب گردیده که کماکان سطح دست مزدهای معلمان در مقایسه با سایر وزارتخانه ها تفاوت چشم گیری داشته باشد و این امر موجب نارضایتی شغلی فرهنگیان، کاهش بازدهی، افزایش افت تحصیلی و در نتیجه اتلاف بودجه، وقت و انرژی در آموزش و پرورش گردیده است.

با این اوصاف، همان گونه که ملاحظه می ­فرمایید، نه تنها در دوره­ جنابعالی، آموزش و پرورش کشور به جایگاه رفیعی که وعده می دادید نرسیده بلکه از اهداف برنامه چهارم توسعه نیز که بر آموزش و پرورش و اقتصاد دانایی ­محور تاکید نموده فاصله گرفته است.»

شایان ذکر است که کانون صنفی معلمان ایران، یک کانون قانونی و علنی بود که در سال های اخیر، فعالین آن تحت تعقیب پلیسی قرار گرفته و بیش از ۳۰ نفر از آنان زندان را تجربه کرده اند و تعداد بی شماری نیز به مناطق محروم کشور تبعید و یا از کار اخراج شده اند.

روی دادن فجایع دل خراش در مدارس به ویژه در فصل زمستان، معمولا با آتش ‌سوزی همراه است. در سال های گذشته خبرهایی مبنی بر بروز حوادث جانی در مدارس کشور منتشر شده‌است. یکی از مهم ‌ترین این حوادث آتش‌ سوزی در یک دبستان در استان فارس بود که منجر به سوختگی شدید گروهی از دانش ‌آموزان شد.

در پی این حادثه که بر اثر استفاده از بخاری های غیراستاندارد رخ داد وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که تمامی بخاری های نفتی چکه ‌ای را از سطح مدارس کشور جمع آوری کرده ‌است. از سوی دیگر نمایندگان مجلس، ردیف بودجه‌ ای برای ترمیم مدارس فرسوده تعیین کردند تا وزارت آموزش و پرورش ضمن جمع‌ آوری مدارس کپری در سراسر کشور به بازسازی و بهسازی مدارس در مناطق محروم و روستایی کشور اقدام کند.

بر اساس آن چه وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد، تمامی مدارس کپری در کشور جمع‌ آوری شده ‌اند. به ‌نظر می رسید امسال با شروع فصل سرما دیگر شاهد آتش سوزی یا وقوع حوادث قابل پیشگیری در مدارس مناطق محروم و دورافتاده کشور نباشیم. این در حالی است که با گذشت نزدیک به ۲ ماه از سال تحصیلی جدید خبر وقوع آتش سوزی در یک مدرسه شبانه‌ روزی در استان سیستان و بلوچستان زنگ خطر دیگری را به صدا درآورده است.

آتش‌ سوزی در یک مدرسه شبانه ‌روزی موجب کشته شدن یک دانش‌ آموز ۱۲ساله شد و ۱۴ دانش آموز نیز مصدوم شدند. این حادثه ساعت ۲ و ۳۰ دقیقه بامداد دوشنبه ۱۷ آبان ‌ماه ۱۳۸۹، در حالی در مدرسه شبانه ‌روزی چاه ‌رحمان در نصرت‌ آباد سیستان و بلوچستان رخ داد که تمامی دانش ‌آموزان خواب بودند و یک دانش ‌آموز متاسفانه بر اثر خفگی جان خود را از دست داد و ۱۴ دانش‌ آموز دیگر نیز دچار مسمومیت تنفسی شدند.

حمیدرضا پشنگ، نماینده مردم خاش، میرجاوه و نصرت آباد در مجلس شورای اسلامی، در این باره گفت: پیگیری های انجام شده نشان می دهد که هیچ ‌یک از مسئولان مدرسه هنگام وقوع حادثه در محل حاضر نبوده اند، هر چند مسئولان آموزش و پرورش اعلام کرده اند که مسئولان در مدرسه حاضر بوده‌ اند اما عمق فاجعه نشان از این دارد که هیچ فرد بالغی برای کنترل و مهار آتش‌ سوزی و نجات جان دانش آموزان در محل مدرسه حاضر نبوده‌ است.

به گفته این نماینده مجلس، در مدارس شبانه روزی قاعده بر این است که سرپرست مجتمع یا مدیر یا فردی به‌ عنوان کشیک شب در مدرسه حضور داشته باشد و شب هنگام حتما معلم یا نگهبانی به محل استراحت و خواب دانش ‌آموزان سرکشی کند. گاه حتی از خود دانش ‌آموزان برای سرکشی شبانه استفاده می ‌شود تا در زمان خواب حادثه ‌ای آن ها را غافلگیر نکند.

به گفته شاهدان عینی، این آتش سوزی بر اثر اتصال برق به وقوع پیوسته و دانش ‌آموزان نتوانسته‌ اند به موقع از خوابگاه خارج شوند و خود را نجات دهند و به ‌نظر می ‌رسد دیر مطلع شدن دانش‌ آموزان از آتش ‌سوزی یکی از مهم ‌ترین عواملی بوده که سبب بروز تلفات شده ‌است.

خوابگاه دانش ‌آموزان مدرسه شبانه ‌روزی چا‌ه ‌رحمان یک سالن ۱۲ در ۴ متری است که ۹۷‌ دانش ‌آموز این مدرسه در آن ساکن بوده ‌اند اما در شب حادثه از این تعداد ۶۷ نفر در خوابگاه حضور داشته ‌اند که یکی از این دانش‌ آموزان به نام مراد نارویی بر اثر خفگی جان خود را از دست داده‌ است.

پشنگ، به منطقه محروم بودن محل حادثه اشاره کرد و گفت: چاه ‌رحمان نصرت ‌آباد یکی از مناطقی است که نقطه کور محسوب می‌ شود و جاده دسترسی مناسبی هم ندارد. در چنین شرایطی دانش آموزان بنا به کدام تصمیم در یک فضای غیراستاندارد ۴۸ متری نگهداری شده ‌اند؟ این جای نگرانی بسیاری دارد و تا بیش از این دیر نشده باید آموزش و پرورش نسبت به این موضوع اقدام لازم را به عمل آورد.

حمیدرضا حاجی بابایی، وزیر آموزش و پرورش، درباره علت حادثه آتش سوزی در مجتمع آموزشی در زاهدان که منجر به فوت یک دانش آموز شده گفت: هیئتی را تشکیل داده ایم که این موضوع را بررسی و آخرین نتایج را به ما اعلام کنند.

حاجی بابایی با بیان این که در طول سال آتش سوزی های مختلفی در کشور رخ می دهد، گفت: هر سال چند هزار مدرسه ساخته می شود که استاندارد هستند اما قطعا این گونه هم نیست که همه مدارس ما ایمنی کافی را داشته باشند.

سال گذشته با آغاز فصل سرما، خبرگزاری حکومتی فارس، درباره مدارس تخریبی نوشت: «در برخی از رسانه ‌ها منتشر شد که بیش از ۱۰۰ مدرسه در مازندران و حدود یک هزار و ۲۲۰ کلاس درس در سیستان و بلوچستان تخریب شده است. اخبار تخریبی مدارس در حالی اعلام شد که هنوز سرما در استان‌ ها گیلان و مازندران و سایر استان‌ ها ادامه داشت و مدارس با تعطیلی ‌ها موقتی مواجه بود. حبیب ‌الله بوربور، معاون عمرانی وزارت آموزش و پرورش و رییس‌ سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور در این خصوص اظهار داشت: «… در استان گیلان نیز ۳۱ مدرسه تخریب شد که مقرر شده است، ۲۰ مدرسه از اعتبار تخریب و بازسازی، بازسازی شود و فعلا برای این دانش‌ آموزان، سرویس مدرسه برای انتقال به مدارس دیگر در نظر گرفته شده است. بوربور افزود: برای دانش‌ آموزان ۶ مدرسه گیلان نیز کانکس (مدرسه پیش ساخته) در نظر گرفته شده است و دانش ‌آموزان ۵ مدرسه نیز به مدارس نزدیک مدرسه قبلی منتقل شدند…»

جام جم آنلاین نیز نوشت: ظاهرا مدارس در ایران از لحاظ فیزیکی به سه‌ نوع تقسیم می‌شود: مدارسی که دارای ساختمانی با تعریف یک مکان آموزشی است، مدارس کانکسی و در نهایت کلاس‌ هایی که در کپر برگزار می ‌شود، البته اشاره به مورد آخری باعث دل خوری مسئولان آموزش و پرورش می‌ شود، چرا که جشن خداحافظی با مدارس کپری چند باری در کشور برگزار شده است.

در خصوص ساختمان‌ هایی که ‌اکنون به عنوان مدرسه مورد استفاده قرار می ‌گیرد نیز اما و اگرهایی وجود دارد، چرا که آمار مدارس فرسوده و نیازمند به نوسازی قابل توجه است تا جایی که به گفته مدیرکل آموزش و پرورش شهرستان‌ های تهران، تعدادی از مدارس در شهرستان‌ های تهران فرسوده بوده و باید در دو سه سال آینده تخریب و نوسازی‌ شود.

براساس آمار سازمان نوسازی مدارس، از مجموع کل مدارس کشور ۲۶ درصد کاملا ایمن، ۱۰ درصد تخریبی، ۲۲ درصد نیازمند مقاوم‌ سازی و ۴۲ درصد بالای ۲۰ سال ساخت است که وزارت آموزش و پرورش براساس آمار‌های خود تنها مدارس تخریبی را جزو مدارس ناایمن می‌ داند و مدارس نیازمند به مقاوم ‌سازی و بالای ۲۰ سال ساخت را جزو مدارس ایمن می ‌داند.

با این تفاسیر وقتی در استان تهران و حتی بنا بر گزارش‌هایی در پایتخت مدارس فرسوده کار را به استفاده از کانکس رسانده است نه ‌تنها چندان امیدی به مقاومت و بحث نوسازی مدارس نیست، بلکه می ‌توان تکذیب وزارتخانه آموزش و پرورش در خصوص نبود مدارس کپری را جدی نگرفت.

براساس آمار سازمان نوسازی مدارس، بیش از ۳۰ درصد مدارس کشور در وضع تخریب قرار دارد و نیازمند مقاوم‌ سازی است.

چندی پیش در برنامه «صرفا جهت اطلاع» نیز گزارشی از یک کلاس درس کپری در استان کهگیلویه و بویراحمد پخش شد که بلافاصله از سوی آموزش و پرورش تکذیب شد که در نهایت سازندگان این برنامه مجبور شدند به ‌ امام جمعه شهر موردنظر و مصاحبه او استناد کنند.

امام جمعه شهر اعلام کرده بود: یکی از این مدارس (کپری) را دیدم که بچه‌ ها پشت میز نشسته بودند و از سرما می‌ لرزیدند. به مدیرکل آموزش و پرورش استان زنگ زدم و گزارش دادم که در حیطه کاری شما چنین مشکلاتی وجود دارد و او گفت در جریان این مشکلات نبودم.

کپر به آلونک‌ ها و سایبان‌ هایی گفته می ‌شود که در مناطق گرمسیری جنوب با شاخ و برگ درخت نخل ساخته می‌ شود و روی آن را با حصیر می‌ پوشانند. استفاده از کانکس هم صرفا در مناطق بسیار محروم یا عشایری که امکان ساختن مدارس محدود است، توصیه می ‌شود.

به این ترتیب فاجعه مدرسه شین آباد، اولین فاجعه در مدارس ایران نبود. غیراستاندارد بودن و فرسودگی ساختمان و عدم وسایل گرما و سرما در این نوع مدارس، تاکنون جان تعداد زیادی از بچه های کم سن و سال را را گرفته است.

مسئولین و ارگان های حکومتی، به ویژه وزارت آموزش و پرورش هیچ گونه اقدام جدی در ایمن سازی مدارس انجام نداده اند و فراتر از همه پاسخ گو هم نشده اند. در حالی که سران و مقامات و ارگان های رنگارنگ حکومتی، ثروت های جامعه را چپاول می کنند و به جیب می زنند، دانش آموزان را در مدارس فرسوده و فاقد کوچک ترین ابزراهای ایمنی جای می دهند. مکان هایی که حتی هر لحظه احتمال ریزش سقف آن وجود دارد و در تابستان و زمستان فاقد سیستم های خنک کننده و گرم کننده هستند. بنابراین، مسئول مستقیم و اصلی همه فجایع جامعه ایران، حکومت اسلامی است! حکومتی که که جز سانسور و وحشت، سرکوب و جنایت، شکنحه و اعدام، تحمیل فقر و فلاکت اقتصادی و اجتماعی به اکثریت مردم و…، نمی شناسد و صرفا به فکر ثروت اندوزی و بقای حاکمیت سیاه و خونین خود است! این حکومت جانی، حتی به جزئی ترین وظایف خود به عنوان حکومت عمل نمی کند.

در چنین شرایطی، با اعتراض و اعتصاب و قدرت مردمی باید خواست ها و مطالبات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آزادی خواهانه و برابری طلبانه و عدالت جویانه را به حاکمیت تحمیل کرد و دوم این که با همبستگی و همیاری و انسان دوستانه مردمی نباید گذاشت انسان ها قربانی گردند. هر چند که حکومت از این دومی نیز وحشت دارد به طوری که تعدادی از کسانی که به کمک زلزله زدگان آذربایجان شرقی رفته بودند دستگیر و زندانی کرده و برای آن ها جزای نقدی و حکم زندان صادر کرده است.

در چنین شرایطی، طبیعی ست که روشنفکران، هنرمندان، ورزشکاران، فعالین جنبش های اجتماعی و مردم آزاده به یاری خانواده هایی بشتابند که فرزندان آن ها آسیب دیده اند. اما در عین حالی که برای فراهم کردن امکانات کافی و بهتر پزشکی و درمانی در جهت معالجه کودکان آسیب دیده تلاش می کنند باید به حکومت نیز فشار بیاورند تا به وظایف خود عمل کند.

مسلم است که نهایتا از پیوستن اشکال مختلف مبارزات موضعی و محلی به همدیگر، یک جنبش سراسری سیاسی و اجتماعی راه می افتد که هدف سرنگونی کلیت حکومت اسلامی و برقراری یک جامعه عادلانه، انسانی، آزاد، برابر و مرفه را به امر روزانه و ذغدغه اصلی جامعه تبدیل می کند.

جمعه بیست و نهم دی ۱۳۹۱ – هجدهم ژانویه ۲۰۱۳

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.