بهرام رحمانی
… کسی چه می داند شاید «بانوان» با خواندن این مطلب سایت «شفا نیوز»، هم دردها و رنج هایشان شفا پیدا کند و هم نگرانی هایشان از وضعیت زنان در حکومت جهانی «امام زمان» برطرف گردد. همی چنین زنان در حاکمیت جمهوری اسلامی، این قدر ادعا نداشته باشند چون به قول رییس جمهور امام زمانی، محمود احمدی نژاد، این حکومت نیامده است که آزادی و رفاه بیاورد و یا در دانشگاه ها دانش تدریس شود؛ وظیفه اصلی این حکومت جاده صاف کنی برای ظهور امام زمان است.
«شفا نیوز»، همان طور که از نامش پیداست، یکی از سایت های خرافی وابسته به حکومت اسلامی ایران است که در تاریخ ۲۶ تیر ماه ۱۳۹۰ برابر با ۱۷ یولی ۲۰۱۱، مطلبی را تحت عنوان «زنان در حکومت امام زمان علیه السلام» را منتشر کرده است.
احتمالا هدف نویسنده «شفانیوز»، این است که به زنان ایران، «نوید» دهد اگر در حال حاضر و در حاکمیت جمهوری اسلامی حق و حقوقی ندارید، همواره با سرکوب سیستماتیک و آپارتاید جنسی نیز روبرو هستید، غصه نخورید و تحمل کنید! چرا که هنگام ظهور امام زمان، زنانی همراه «آقا» خواهند بود که آن «زنان»، حق و حقوق لگدمال شده شما را از «ظالمان» خواهند گرفت. این ظالمان و ستم گران نیز نه حکومت اسلامی، بلکه کفار و بی دینان و خدا نشاسان و آته ئیست ها و کمونیست ها و به طور کلی مردم آزاده ای هستند که تابع هیچ دین و مذهبی نیستند و به قدرت اجتماعی خود و دستاوردهای انسانی باور دارند. کسانی که هنگام ظهور امام زمان، با او همراه خواهند شد نه زندگان، بلکه همگی مردگانی هستند که ۱۴۰۰ سال دور و بر محمد پیامبر اسلام و حکومت اسلامی او بودند، مرده اند. آن ها، هم زمان با خود امام زمان، از گورهای خود بیرون می آیند و مانند آدم های آهنین که در فیلم های تخیلی هالیوودی دیده ایم تمام دنیا را زیر و رو می کنند و جهان دیگری می سازند که مذهب حرف اول و آخر را بزند. بنابراین، بر اساس تحلیل و فاکت های تاریخی نویسنده شفانیوز، زنان ایران، هرگز نباید نگران سهم خود در حکومت تخیلی امام زمان باشند؛ سهم آن ها از هم اکنون محفوط است! همان طور که حکومت اسلامی که برای ظهور امام زمان، شبانه روز خون کارگران و مردم فقیر را می مکد؛ میلیون ها دلار از درآمدهای کشور از منبع فروش نفت خام، به جیب حکومتیان و روحانیون دولتی، آقازاده ها و تبلیغات اسلامی می ریزد؛ مساله دست یابی به بمب اتم را با جدیت تمام دنبال می کند؛ و در این راه هرگونه مخالفت را به شدیدترین شکلی در نطفه خفه می کند؛ در زندان هایش، زندانیان را گروه گروه شکنجه و اعدام می کند؛ مگر چند زن وزیر و وکیل و مشاور نداریم؟ پس چرا نباید در حکومت تخیلی امام زمان چند نقش آن هم نه به زنان زنده، بلکه به زنانی که در صدر اسلام اسم و رسمی داشتند، داده شود؟ به این ترتیب، این مشکل بزرگ و تاریخی زنان ایران نیز در حکومت اسلامی حل شده و نگراین بی جاست! اما آن چه که اکنون مهم است شهروندان ایارن از زن و مرد و بزرگ و کوچک دندان روی جگر گذاشتن و مشکلات مختلف را تحمل کردن و درگیر نکردن حکومت با مسایل و خواست های پیش پا افتاده اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اسنت. چون که مهم ترین و اصلی ترین مساله و وظیفه حکومت اسلامی، زمینه سازی پیگیر برای ظهور امام زمان است!
این سایت، برای برطرف کردن نگرانی های «بانوان»، می نویسد: امروز بانوان همانند بسیارى از مردم به آینده مى اندیشند؛ به یک انقلاب جهانى و یک حکومت موعود، که چگونه در برابر قدرت هاى بزرگ غلبه پیدا مىکند! آیا برنامه هاى او چیست؟ چه کسانى با او همکارى مى کنند و زنان در آن زمان چه نقشى دارند؟ دشمنانش چه کسانى اند و راز و رمز موفقیتش در گرو چیست؟ ما در این نوشتار کوتاه نقش زنان در ایام غیبت و ظهور امام زمان، علیه السلام، را مورد بررسى قرار مى دهیم.
نقش زنان در دوران غیبت صغرى
شفا نیوز، می نویسید: در دوران سخت غیبت صغرى، در روزهایى که شیعیان پس از دویست و شصت سال با یک آزمایش بزرگ روبرو بودند و مى بایست با غیبت امام خو کنند، یک زن به عنوان مفزع و پناه معرفى مى شود و آن مادر بزرگوار امام حسن عسکرى، علیه السلام، است. در این دوره، اگر چه امام هادى و امام حسن عسکرى، علیهما السلام، زمینه غیبت را از پیش فراهم کرده بودند و شخصیت هاى مورد اعتمادى همانند عثمان بن سعید عمرى و پسرش محمد بن عثمان را به عنوان وکیل معرفى کرده بودند، به دلایلى از موقعیت مادر امام حسن عسکرى، علیه السلام، معروف به جده، استفاده شد و وى پناه شیعه معروف گردید. از فتگوى احمد بن ابراهیم با حکیمه دختر امام جواد، علیه السلام، برمى آید که پس از گذشت دوسال از رحلت امام حسن عسکرى، علیه السلام، هم چنان بسیارى از کارها به دست مادر بزرگوار امام حسن عسکرى، علیه السلام، انجام مى شده است ولى در حقیقت از طرف حضرت حجهبن الحسن، علیه السلام، و به فرمان آن حضرت صورت گرفته است.
شیخ صدوق، رحمه الله علیه، از احمد بن ابراهیم نقل کرده است که در سال ۲۶۲ ق. بر حکیمه دختر امام جواد، علیه السلام، وارد شدم و از پس پرده با وى سخن گفتم و از او درباره اعتقادش به امامان پرسیدم. او همه آن ها را یکایک شمرد و آن گاه حجهبن الحسن بن على را نیز نام برد… از او پرسیدم: این فرزند کجاست؟ گفت: در پس پرده غیب است. گفتم پس شیعه به چه کسى پناه ببرد؟ گفت: به جده، مادر امام حسن عسکرى، علیه السلام. سپس افزود: این دستور از سوى امام حسن عسکرى، علیه السلام، و بهپیروى از امام حسین، علیه السلام، صورت گرفته است. زیرا امام حسین، علیه السلام، در ظاهر براى حفظ جان فرزندش امام سجاد، علیه السلام، به خواهرش زینب کبرى، علیه السلام، وصیت کرد و در نتیجه تا مدتى هر آن چه از امام زین العابدین، علیه السلام، صادر مى شد به حضرت زینب، علیه السلام، نسبت داده مى شد تا امر پنهان باشد (۱)و حساسیت ها نسبت به امام سجاد، علیه السلام، کم تر شود. این امتیاز براى جده باقى بود تا آن که کسانى مانند عثمان بن سعید و دیگر سفرا و نایبان خاص امام زمان، علیه السلام، در بین شیعیان شناخته شدند و منزلت یافتند.
پس از شهادت امام عسکرى، علیه السلام، یک بانو، نظر دستگاه خلافت بنى عباس را نسبت به تعقیب امام زمان تغییر داد. نوشته اند پس از گزارش جعفر کذاب، که در خانه امام حسن عسکرى، علیه السلام، فرزند خردسالى از آن حضرت باقى مانده است، آن ها به خانه امام هجوم بردند و پس از دستگیرى صیقل (یکى از کنیزان امام) فرزند خردسال را از او مطالبه کردند. او نخست انکار کرد و آن گاه براى این که موضوع براى آن ها پوشیده ماند، گفت من حامله هستم. از این رو آن کنیز را به دست ابى الشوارب، قاضى وقت، سپردند تا از او مراقبت کند. در مدتى که صیقل زیرنظر قاضى نگهدارى مى شد دستگاه خلافت با مرگ عبید بن خاقانى و شورش صاحب الزنج روبهرو شد و صیقل از وضعیت آشفته سود جست و فرار کرد. (۲)
نقش زنان در دوران ظهور
نوسنده ایم مطلب ادامه می دهد: حال سزاوار است بدانیم زنان در حکومت قائم آل محمد، علیه السلام، چه مى کنند؟ چه کسانى هستند؟ چند نفرند؟ از کجا مىآیند و چه مسئولیتى برعهده دارند؟ براساس برخى از روایات، حضور و نقش این زنان از نظر زمان و موقعیت، چهارگونه است:
الف) حضور پنجاه زن در بین یاران امام
اولین گروه از زنانى که به محضر امام زمان مى شتابند آن هایند که در آن ایام مى یسته اند و همانند دیگر یاران امام، علیه السلام، به هنگام ظهور در حرم امن الهى به خدمت امام، علیه السلام، مى رسند. در این باره دو روایت وجود دارد:
روایت اول: ام سلمه ضمن حدیثى درباره علایم ظهور، از پیامبر روایت کرده است که فرمود:
یعوذ عائذ من الحرم فیجتمع الناس إلیه کالطّیر الوارده المتفرقه حتّى یجتمع إلیه ثلاث مأه و أربعه عشر رجلاً فیه نسوه فیظهر على کلّ جبّار و ابن جبّار… (۳)
در آن هنگام پناهنده اى به حرم امن الهى پناه مى آورد و مردم همانند کبوترانى که از چهار سمت به یک سو هجوم مى برند بهسوى او جمع مى شوند تا این که در نزد آن حضرت سیصد و چهارده نفر گرد مى آیند که برخى از آنان زن مى باشند که بر هر جبار و جبار زاده اى پیروز مىشود. (۴)
روایت دوم: جابربن یزید جعفى، ضمن حدیث مفصلى از امام باقر، علیه السلام، در بیان برخى نشانه هاى ظهور نقل کرده که:
و یجیىء واللَّه ثلاث مأه و بضعه عشر رجلاً فیهم خمسون امراه یجتمعون بمکه على غیر میعاد قزعاً کقزع الخریف یتبع بعضهم و هىالآیه الّتى قال اللَّه: أینما تکونوا یأت بکم اللَّه جمیعاً إنّ اللَّه على کلّ شى قدیر… (۵)
به خدا سوگند، سیصد و سیزده نفر مى آیند که پنجاه نفر از این عده زن هستند که بدون هیچ قرار قبلى در مکه کنار یکدیگر جمع خواهند شد. این است معناى آیه شریفه: هرجا باشید خداوند همه شما را حاضر مى کند. زیرا او بر هر کارى توانا است.
پنجاه زن از سیصد و سیزده نفر!
نکته شگفت در این دو روایت این است که مى فرماید: سیصد و سیزده مرد گرد آیند که پنجاه نفر ایشان زن هستند!
دوم آن که: در روایتى که نام یاران برشمرده شده است نام هیچ زنى وجود ندارد. (۶)
در پاسخ این شبهه مى توان گفت: این چند نفر در زمره همان سیصد و سیزده نفر هستند. زیرا اولا امام، علیه السلام، مى فرماید: فیهم؛ یعنى در این عده پنجاه زن مى باشد.
دوم: شاید تعبیر مردان بدین سبب باشد که بیش تر این افراد مرد هستند و این کلمه از باب فزونى عدد مردان، چنین ذکر شده است.
سوم: اگر مقصود همراهى خارج از این عده بود امام مى فرمود: معهم، نه این که بفرماید فیهم، زیرا این سیصد و سیزده نفر مانند عدد اصحاب بدر برشمرده شده اند و همه یاران و فرماندهان عالى رتبه و از نظر مقام و قدرت درحد بسیار بالایى هستند که برخى با ابر جابه جا مى شوند و این ها بدون شک با بقیه مردم آن زمان فرق بسیار دارند. بنابراین، اگر بگوییم آن ها جزو همان سیصد و سیزده نفر هستند براى آن ها رتبه و موقعیت ویژه قائل شده ایم و اگر بگوییم در زمره یاران دیگر حضرت باشند از امتیاز کم ترى برخوردارند.
ب) زنان آسمانى
دسته دوم چهارصد بانوى برگزیده هستند که خداوند براى حکومت جهانى حضرت ولى عصر، علیه السلام، در آسمان ذخیره کرده است و با ظهور آن حضرت به همراه حضرت عیسى، علیه السلام، به زمین مى آیند.
ابوهریره از پیامبر، صلّى اللَّه علیه و آله، روایت کرده که:
ینزل عیسى بن مریم على ثمان ماه رجل و أربع مائه امرأه خیار من على الأرض و أصلح من مضى.
عیسى بن مریم به همراه هشتصد مرد و چهارصد زن از بهترین و شایسته ترین افراد روى زمین فرود خواهد آمد.
آیا این زنان از امت هاى پیشین هستند یا امت اسلامى زمان پیامبر، صلّىاللَّهعلیهوآله، و معصومین، علیهم السلام؛ یا از دوران هاى مختلف؟ آن ها از چه زمان و به چه علت به آسمان برده شده اند و براى عهده دارى منصبى در حکومت حضرت مى آیند یا براى مسایل دیگر؟ این ها پرسش هایى است که این حدیث از آن ها چیزى نمى گوید.
ج) رجعت زنان
سومین گروه از یاوران حضرت بقیه اللَّه، علیه السلام، زنانى هستند که خداوند به برکت ظهور امام زمان آن ها را زنده خواهد کرد و بار دیگر به دنیا رجعت خواهند نمود. این گروه دو دسته اند: برخى با نام و نشان از زنده شدنشان خبر داده شده و برخى دیگر فقط از آمدنشان سخن به میان آمده است.
در منابع معتبر اسلامى نام سیزده زن یاد مى شود که به هنگام ظهور قائم آل محمد، صلّىاللَّهعلیهوآله، زنده خواهند شد و در لشکر امام زمان به مداواى مجروحان جنگى و سرپرستى بیماران خواهند پرداخت.
طبرى در دلائل الامامه، از مفضل بن عمر نقل کرده که امام صادق فرمود:
همراه قائم [آل محمد، صلّىاللَّهعلیهوآله] سیزده زن خواهند بود. گفتم آن ها را براى چه کارى مى خواهد؟ فرمود: به مداواى مجروحان پرداخته، سرپرستى بیماران را به عهده خواهند گرفت. عرض کردم: نام آن ها را بفرمایید. فرمود: قنواء دختر رشید هجرى، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه (مادر عمار یاسر)، زبیده ام خالد احمسیّه، ام سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام خالد جهنّیه. (۷)
صیانه ماشطه در زمان حضرت موسى مىزیسته است و مادر عمار یاسر در ابتداى بعثت به شهادت رسید. حبابه در زمان على، علیه السلام، و قنواء در زمان امام حسن و امام حسین، علیه السلام، و بقیه در زمان هاى دیگر زندگى مى کرده اند.
این گروه سیزده نفرى رجعت خواهند کرد و خداوند براى قدردانى از آن ها، به برکت امام زمان آن ها را زنده خواهد کرد.
در این روایت امام صادق، علیه السلام، از آن سیزده زن فقط نام نه نفر را یاد مى کند. در کتاب خصایص فاطمیه (۸) به نام نسبیه، دختر کعبه مازینه، و در کتاب منتخب البصائر به نام وتیره و احبشیه اشاره شده است. (۹)
زنان سرافراز
اینک به اختصار به شرح حال برخى از زنان نام برده اشاره مى کنیم.
۱. صیانه ماشطه
او یکى از همان سیزده بانویى است که در دولت حضرت مهدى، علیه السلام، زنده شده، به دنیا باز مى گردد. وى همسر حزقیل، پسر عموى فرعون، و شغلش آرایشگرى دختر فرعون بود. او همانند شوهرش به پیامبر زمان خود، حضرت موسى، ایمان آورده بود اما هم چنان ایمان خود را پنهان مى کرد.
نوشته اند: روزى وى مشغول آرایش دختر فرعون بود که شانه از دستش افتاد و بى اختیار نام خدا را برزبان جارى ساخت. دختر فرعون گفت: آیا نام پدر مرا بر زبان آوردى؟ گفت: نه، بلکه نام کسى را بر زبان آوردم که پدر تو را آفریده است. دختر فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو کرد و فرعون صیانه را احضار کرد و گفت: مگر به خدایىِ من اعتراف ندارى؟ گفت: هرگز! من از خداى حقیقى دست نمى کشم و تو را پرستش نمى کنم. فرعون دستور داد تا تنور مسى برافروزند و همه بچه هاى آن زن را در حضورش در آتش افکنند. چون نوبت به طفل شیرخوارش رسید صیانه مى خواست به ظاهر از دین برائت جوید که کودک شیرخوارش به زبان آمد و گفت: مادر صبر کن که تو بر حق هستى! فرعونیان آن زن و بچه شیرخوارش را در آتش افکنده، سوزاندند و خداوند دراثر صبر و تحمل آن زن در راه دین، او را در دولت امام مهدى زنده مى گرداند تا هم به آن حضرت خدمت کند و هم انتقام خود را از فرعونیان بگیرد.
۲- سمیه، مادر عمار یاسر
وى هفتمین نفرى بود که به اسلام گروید و بدین سبب دشمن سخت به خشم آمد و بدترین شکنجه ها را براو روا داشت.(۱۰)
او و شوهرش یاسر در دام ابوجهل گرفتار آمدند و او نخست آن ها را اجبار کرد که پیامبر خدا را دشنام دهند، اما آن ها حاضر به چنین کارى نشدند. او نیز زره آهنى به سمیه و یاسر پوشانید و آن ها را در آفتاب سوزان نگه داشت. پیامبر که گاه از کنارشان عبور مى کرد آن ها را به صبر و مقاومت سفارش مى نمود و مى فرمود: صبراً یا آل یاسر فإنّ موعدکم الجنه.
اى خاندان یاسر، صبر پیشه سازید که وعده گاه شما بهشت است.
سرانجام ابوجهل برهریک ضربتى وارد ساخت و ایشان را به شهادت رساند. (۱۲)
خداوند این زن را به پاداش صبر و مجاهدتى که در راه اعتلاى اسلام نشان داد و بدترین شکنجه را از دشمن خدا تحمل کرد، در ایام ظهور مهدى آل محمد، صلّىاللَّهعلیهوآله، زنده خواهد نمود تا تحقق وعده الهى را ببیند و در لشکر ولى خدا به یاوران آن حضرت خدمت کند.
۳ – نسیبه، دختر کعب مازنیه
او معروف به امعماره و از زنان فداکار صدر اسلام است که در برخى از جنگ هاى پیامبر اسلام، صلّىاللَّهعلیهوآله، شرکت جسته و مجروحان جنگى را مداوا کرده است. او در جنگ احد بهترین نقش را ایفا کرد. با دیدن صحنه فرار مسلمانان و تنها گذاشتن پیامبر به دفاع از جان شریف پیامبر پرداخت و در این راه بدنش زخم هاى فراوان برداشت. پیامبر عزیز این فداکارى را ستود و به فرزندش عماره چنین فرمود:
امروز مقام مادر تو از مردان جنگى والاتر است. (۱۲)
پس از فروکش کردن جنگ، نسیبه با سیزده زخم ۱۳ سنگین به همراه دیگر مسلمانان به خانه برگشت و به استراحت پرداخت. با شنیدن فرمان پیامبر خدا، صلّىاللَّهعلیهوآله، که فقط مجروحان جنگ باید به تعقیب دشمن بشتابند، نسیبه از جاى برخاست و آماده رفتن شد، اما به علت شدت خونریزى نتوانست شرکت کند. همین که پیامبر از تعقیب دشمن برگشت، پیش از آن که به خانه برود، عبداللَّه بن کعب مازنى را براى احوال پرسى نسیبه و سلامتى وى به نزد او فرستاد و چون از سلامتى وى آگاه گشت شادمان موضوع را به پیامبر خبر داد. (۱۴)
نسیبه از کسانى است که براى یارى امام مهدى، علیه السلام، زنده خواهد شد. (۱۵)
۴. امّ ایمن
از زنان پرهیزکار و خدمت کار حضرت رسول، صلّىاللَّهعلیهوآله، است. پیامبر به او مادر خطاب مىکرد و مى فرمود:
هذه بقیه اهل بیتى. (۱۶)
این زن، باقى مانده اى از خاندان من است. وى همواره در کنار زنان مجاهد، در جبهه جنگ به مداواى مجروحان مى پرداخت. (۱۷)
ام ایمن، از شیفتگان خاندان امامت بود که در ماجراى فدک، حضرت زهرا، علیه السلام، او را بهعنوان شاهد معرفى کرد. وى پنج یا شش ماه پس از پیامبر از دنیا رفت. (۱۸) خداوند به برکت مهدى آل محمد، علیه السلام، به هنگام ظهور، او را زنده مى گرداند تا در لشکرگاه امام به خدمت گماشته شود.
۵. امّ خالد
در روایت دو بانو بدین نام مشهور شده اند: ام خالد احمسیه و ام خالد جهنّیه. شاید مقصود ام خالد مقطوعه الید (دست بریده) باشد که یوسف بن عمر، پس از بهشهادت رساندن زیدبن على بن الحسین در کوفه، دست او را به جرم شیعه بودن قطع کرد. در کتاب رجال کشى درباره شخصیت و مقام این زن فداکار از امام صادق، علیهالسلام، مطلبى ذکر گردیده که حایز اهمیت است. ابوبصیر گوید: در خدمت امام صادق نشسته بودیم که ام خالد مقطوعه الید از راه رسید. حضرت فرمود:
اى ابابصیر، آیا میل دارى که کلام امّ خالد را بشنوى؟ من عرض کردم: آرى اى فرزند رسول خدا، با شنیدن آن شادمان مى گردم… در همان موقع ام خالد به خدمت امام آمد و سخن گفت. دیدم وى در کمال فصاحت و بلاغت صحبت مى کند. سپس حضرت پیرامون موضوع ولایت و برائت از دشمنان با او سخن گفت. (۱۹)
۶. زبیده
مشخصات کاملى از او نقل نشده است. احتمال دارد زبیده زن هارون الرشید باشد که شیخ صدوق، رحمه اللهعلیه، درباره اش گفته است: وى یکى از هواداران و پیروان اهل بیت است. هنگامى که هارون دانست از شیعیان است قسم خورد که طلاقش دهد. زبیده کارهاى خدماتى بسیارى داشت که یکى آبرسانى به عرفات است. هم چنین نوشته اند وى یک صد کنیز داشت که پیوسته مشغول حفظ قرآن بودند و همیشه از محل سکونت او صداى تلاوت قرآن شنیده شد. زبیده در سال ۲۱۶ ق. رحلت کرد. (۲۰)
۷. حبّابه والبیّه
از زنان والامقامى است که دوره زندگى هشت امام معصوم را درک کرد و پیوسته مورد لطف و عنایت ایشان قرار داشت. در یک یا دو نوبت به وسیله امام زینالعابدین و امام رضا، علیهم االسلام، جوانى اش بهاو باز گردانده شد. اولین ملاقات وى با امیر مؤمنان، علیه السلام، بود که از آن حضرت دلیلى بر امامت درخواست کرد. حضرت در حضور وى سنگى را برداشت و بر آن مهر خود را نقش کرد و اثر آن مهر در سنگ جاى گرفت و به او فرمود: پس از من هر که توانست در این سنگ چنین اثرى برجاى بگذارد او امام است. از این رو حبابه پس از شهادت هر امامى نزد امام بعدى مى رفت و آنان مهر خود را بر همان سنگ مى زدند و اثر آن نقش مى بست. نوبت که به امام رضا، علیه السلام، رسید حضرت نیز چنین کرد. حبابه نه ماه پس از رحلت امام رضا، علیه السلام، زنده بود و پس از آن بدرود حیات گفت. (۲۱)
روایت شده است که وقتى حبابه به خدمت امام زین العابدین رسید یک صد و سیزده سال از عمرش سپرى شده بود. حضرت با انگشت سبابه خود اشاره اى نمود و جوانى اش بازگشت. (۲۲)
هم چنین نوشته اند: صورت حبابه از زیادى سجود سوخته و از عبادت همانند چوب خشکیدهاى شده بود. (۲۳)
۸. قنواء
دختر رشید هجرى، یکى از شیعیان و پیروان على، علیه السلام، و خود از یاران باوفاى حضرت امام جعفر صادق، علیه السلام، است۲۴. وى دختر بزرگ مردى است که در راه محبت و دوستى امیر مومنان به طرز دل خراشى بهشهادت رسید. از گفتار شیخ مفید برمىآید که قنواء به هنگام ورود پدرش نزد عبیداللَّه بن زیاد شاهد قطع دو دست و دو پاى پدر خود بوده و به کمک دیگران بدن نیمه جان پدر را از دارالاماره بیرون آورده و به خانه منتقل کرده است. روزى قنواء به پدرش گفت: پدرجان، چرا این همه خود را بهرنج و مشقت عبادت مى اندازى! پدر در جواب گفت: دخترم، پس از ما گروهى خواهند آمد که بینش دینى و شدت ایمانشان از ما، که این همه خود را به زحمت عبادت انداخته ایم، بیش تر است. (۲۵)
د. بانوان منتظر
چهارمین گروه یاوران امام زمان بانوان پرهیزکارى هستند که پیش از ظهور حضرت بقیه اللَّه، علیه السلام، رحلت کردهاند. به ایشان گفته مى شود: امام تو ظاهر گشته است، اگر مایلى مى توانى حضور داشته باشى. آنان نیز به اراده پروردگار زنده خواهند شد.
رجعت زنان مربوط به گروه خاصى نیست و هر بانویى خود را با خواسته ها و شرایط زندگى در حکومت مهدى آل محمد، علیه السلام، تطبیق دهد ممکن است در آینده از رحمت خداوندى بهره مند گشته، براى یارى امام زنده شود. یکى از آن شرایط خواندن دعاى عهد است که در فرد، نوعى آمادگى براى پذیرش حکومت آخرین ذخیره الهى ایجاد مىکند. به فرموده امام صادق، علیه السلام: هر که چهل صبح دعاى عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد و اگر هم پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود خداوند او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد… (۲۶)
انتظار فرج
یکى از شرایط حضور در حکومت بقیه اللَّه و توفیق دیدار با آن حضرت انتظار فرج است؛ یعنى آمادگى کامل براى پذیرش حکومت حق و آراستن به آنچه که مهدى، علیه السلام، مى گوید و مى خواهد. انتظار فرج یعنى نفى هرگونه سلطه از بی گانگان و مبارزه با افکار انحرافى و فساد اخلاق و در یک کلام، انتظار فرج یعنى بی زارى از دشمنان خدا و پیامبر و معصومین، علیهم السلام.
بى سبب نیست که انتظار از بهترین اعمال شمرده شده است، بلکه فرد منتظرِ دولت مهدى همانند کسى است که در پیش روى رسول خدا شهید گشته و در خون خود غلتیده است و اگر بر همان حالت انتظار از دنیا برود بسان کسى باشد که در خیمه مهدى فاطمه، علیهم السلام، مى باشد.
ابوبصیر از امام صادق روایت کرده که آن حضرت روزى فرمود:
آیا شما را خبر ندهم به چیزى که خداوند عملى را بدون آن از بندگانش قبول نمى کند؟ گفتیم: آرى. فرمود: شهادت بر وحدانیت خدا و رسالت پیامبر، صلّىاللَّهعلیهوآله، و اقرار به آن چه که خداوند فرموده، از دوستى ما و بی زارى از دشمنان و اطاعت و پیروى از ما. نیز داشتن ورع و پرهیزکارى و انتظار کشیدن براى قائم، علیه السلام. آنگاه فرمود: به درستى که براى ما دولتى است، خداوند آن را هر زمانى که اراده کند برقرار مى سازد. سپس افزود: هرکس که دوست دارد از یاران قائم، علیه السلام، باشد باید در انتظار به سر برد و خود را به ورع و محاسن اخلاق بیاراید، و اگر در همان حال بمی رد براى او اجرى همانند کسى است که آن حضرت را درک کرده باشد. (۲۷)
کسی چه می داند شاید «بانوان» با خواندن این مطلب سایت «شفا نیوز»، هم دردها و رنج هایشان شفا پیدا کند و هم نگرانی هایشان از وضعیت زنان در حکومت جهانی «امام زمان» برطرف گردد. همی چنین زنان در حاکمیت جمهوری اسلامی، این قدر ادعا نداشته باشند چون به قول رییس جمهور امام زمانی، محمود احمدی نژاد، این حکومت نیامده است که آزادی و رفاه بیاورد و یا در دانشگاه ها دانش تدریس شود؛ وظیفه اصلی این حکومت جاده صاف کنی برای ظهور امام زمان است. این همه فیلم، سایت اینترنتی، کتاب و سخن راین و حوزه های علمیه، تازه کفاف این جاده صاف کنی را نیم دهند و اکنون باید دانشگاه ها نیز همین وظیفه سنگین دولت را به دوش بکشند و آموزش های مذهبی و امام زمانی را جایگزین علوم انسانی و اجتمائی کنند که حدود ۵۰۰ یا ۶۰۰ سال قدمت دارد و غربی است. مهم تر از همه به قول رهبر، این علوم در افکار دانش جویان نسبت به اسلام و خدا و امام زمان و قرآن و غیره شکاکیت ایجاد می کند. از این رو، حکومت موظف است هر چه زودتر با اسلامی کردن دانشگاه ها و تدریس کتاب های یزدی، مطهری، کنی و خمینی و…، هم چنین جزوات قرآنی و احادیث و رساله های روحانیون شیعه و کتاب هایی که درباره خلقت و آفرنیش انسان توسط خدا و غیره وجود دارد، دانش جویان شکاک را از شک و تردید خارج کند تا به «آغوش گرم اسلام عزیز» بر گردند؟ چرا که علوم انسانی و اجتماعی، علوم جهان شمول هستند و براساس معیارهای علمی و تحقیقی و دستاوردها و کشفیات دانشمندان جهان تدوین شده اند، به درد دانشگاه های حکومت اسلامی نمی خورند. چون که برای حکومت اسلامی، علم و دانش و دستاوردهای علمی جهان شمول، بی ارزش هستند. بنابراین، معیار و ارزش برای تمام دم و دستگاه کشوری و لشکری خکومت اسلامی از جمله دانشگاه ها، این است که در همه زمینه ها، برای «ظهور امام زمان» فعالیت شود؟!
اخیرا خبرگزاری های داخلی و خارجی، خبر توزع رایگان کتاب «در جستوجوی عرفان اسلامی» آیت الله مصباح یزدی را منتشر کرده اند که قرار است با تیراژ ۱۴۰ هزار نسخه از سوی وزارت ارشاد و جهاد دانشگاهی به صورت رایگان منتشر شود. یزدی، یکی از کهنه پرست ترین و جانی ترین عنصر حکومت اسلامی است.
در حالی که شمارگان انتشار کتاب در ایران، به طور میانگین از سه هزار نسخه فراتر نمی رود، کتاب «در جستوجوی عرفان اسلامی» بر اساس تفاهم نامه وزارت ارشاد و جهاد دانشگاهی به صورت رایگان با شمارگان ۱۴۰ هزار نسخه منتشر و توزیع می شود. این کتاب قرار است در کتابخانه های دانشگاه ها و مراکز علمی و آموزشی سازمان ها و نهادهای مختلف توزیع شود.
در کشوری که صدها هزار صفحه از کتاب ها و اشعار نویسندگان و شعرای سرشناس کشور در وزارت ارشاد اسلامی، خاک می خورند و دچار تیغ سانسور شده اند؛ در حالی که کتاب های نویسندگان معروف کشور چون صادق هدایت، احمد شاملو، فروغ فرخزاد و… از نمایشگاه های کتاب توسط مامورین سانسور حکومت جمع آوری می شوند؛ آن وقت کتاب های خرافی مذهبی، با تیراژ بسیار بالایی با بودجه های کلان دولتی چاپ و منتشر می گردند که به معنای واقعی نه ارزش تاریخی، نه ارزش علمی، نه ارزش سیاسی، نه ارزش اجتماعی و نه ارزش فرهنگی دارند و فراتر از همه، برای جامعه و به ویژه جوانان بسیار هم مضر و خطرناک هستند.
همان طور که از نوشته شفا نیوز و فاکت هایی که آورده است، برمی آید در زمان ظهور امام زمان، همه زنانی که در حکومت امام زمان جای می گیرند زنانی هستند که ۱۴۰۰ سال پیش در حکومت اسلامی محمد، زنان یاران و اقوام او بودند و مرده اند. اما با ظهور امام زمان، زنده خواهند شد و زنان جهان را در این حکومت تخیلی نمایندگی خواهند کرد.
همه فاکت هایی که نویسنده سایت «شفانیوز» به آن ها به عنوان سند تاریخی اتکا کرده که در همان دوران خلفای اسلامی پس از محمد، نوشته شده اند. حال خود این اسناد و نوشته های نویسندگان آن دوره، با گذشت زمان چقدر تحریف شده و به شکل امروزی درآمده است، کسی خبر ندارد. بنابراین، همه این داستان ها و حکایت ها، از خدا تا امام زمان و قرآن و غیره ساخته و پرداخته حکومت اسلامی محمد و خلفای پس از او و نویسندگانی ست که به حکومت های آن دوره نزدیک بودند. بعلاوه دعوا و درگیری های شدیدی که پس از مرگ محمد، بر سر تقسیم قدرت و ثروت بین یاران و جانشینان او راه افتاد و حکومت های خود را با ترور و توطئه علیه همدیگر پیش بردند. عمر، ابوبکر، عثمان و علی، پس از مرگ محمد، برای جانشینی او برای حاکمیت با همدیگر به حدی جنگ و جدل و کشمکش داشتند به طوری که حتی همدیگر را ترور کردند. از این رو، هر کدام از آن ها و نویسندگان بارگاه های آن، تاریخ خود را نوشته اند. حتی قرآن که در دوره حاکمیت خود محمد وجود خارجی نداشت در واقع فتواها و فرمان های حکومت اسلامی او بودند که بعدها توسط خلفای مختلف به ویژه عمر و نزدیکان وی جمع آوری و چاپ شدند که امروز به عنوان «کتاب آسمانی» از آن یاد برده می شود. در صورتی که این کتاب کاملا زمینی است و در واقع جوهر و اساس آن، مانیفست حکومت محمد بوده است. بعلاوه قرآن چندین منبع مختلف دارد.
بنابراین، این سئوال ساده در مقابل مذهبیون قرار دارد که چرا محمد، آخرین پیامبران و امام زمان آخرین امامان و قرآن آخرین کتاب آسمانی بوده است؟ چرا از ۱۴۰۰ سال به این سو، هیچ پیغمبری و امامی و قرآنی ظهور نکرده است که تمام صفاتی که به محمد و علی و خدیجه و غیره نسبت داده می شود، داشته باشند؟ پس کجاست آن معجزه هایی که آن ها از خود نشان می دادند؟ برای مثال، داستان های محمد در غار حرا و یا به معراج رفتن او برای دیدار با خدا در آسمان هفتم، آن هم با حیوانی که کوچک تر از اسب و بزرگ از قاطر بود و پایاهایش به بغل باز می شد و سریع تر از موشک نیز قدرت پرواز داشت و در مقابل تغییرات جوی و فشار هوا مقاوم؟!
آیا آگاهی گام به گام بشر و دستاوردهای دانشمندانی چون داروین در رابطه با تکامل انسان و کشف موجودات و انسان اولیه که گاها تاریخ آن ها به دو برابر تاریخ ظهور محمد و خدا و قرآنش می رسد، دیگر جایی برای این خرافات باقی نگذاشته است؟ بنابراین، همه مذاهب قبل از اسلام و خداپرستی پس از اسلام، همگی داستان سرایی، افسانه سازی هایی هستند که عموما ریشه در کسب قدرت و حاکمیت و ثروت اندوزی دارند. محمد، علی، عمر، عثمان، ابوبکر، حدیجه و…، همگی آدم های قدرت طلبی هم چون خمینی، هیتلر، موسولینی، صدام حسین، قذافی، احمدی نژاد، خامنه ای و… بودند که برای قدرت گیری و حفظ آن به هر جنایتی متوسل شده اند.
بعلاوه مهم تر از همه، هر چه در آن زمان، یعنی دوران جاهلیت بشر نگاشته شده اند از قرآن تا نهج البلاغه و بعدها رساله های روحانیون شیعه و سنی و غیره، کتاب های تاریخی دورا نجالیت بشر هستند و خواندن آن ها، شاید برای هر تاریخ نویس و محقق و نویسنده ای مهم است اما به معنای واقعی، آن ها، آن طوری که خرافه پرستان مذهبی در قدرت و یا بی قدرت می گویند به درد هیچ بنی و بشری نمی خورند و برای درد هیچ درمندی نیز شفابخش نیستند.
اما آن چه که در آن دوران واقعیت دارد قدرت گیری محمد با جنگ و کشتار و غارت و هم چنین کشورگشایی جانشینان او است و بقیه ماجراها از کشف خدا در غار حرا توسط محمد، قرآن به عنوان «کتاب آسمانی» و غیبت امام زمان و داستان سازی ها برای ظهور آن، همگی ساخته و پرداخته حاکمان مذهبی و غیرمذهبی برای حفظ حاکمیت و نفوذ روحانیونی است که از این راه ثروت های کلانی به جیب می زنند و مفت و مجانی و انگل وار زندگی بی دغده ای می گذارند. برای مثال، خرافات محمدرضا شاه، کم تر از خرافات خامنه ای نبود. تنها ظاهر لباس پوشیدن شان و برخی مواضع سیاسی شان فرق در اداره حکومت فرق می کرد. شاه قدرت مطلق داشت و خامنه ای هم قدرت مطلق دارد. شاه هم در مصاحبه با «اوریانا فالاچی»، ادعا کرده که دو بار امام زمان او را از خطر نجات داده؛ در جایی دیگر گفته که کمربسته امام رضا است و…، خود را رهبر شیعیان جهان معرفی می کرد. نمایندگان خامنه ای نیز می گویند که او هم امام است و هر بار مشکلی پیدا می کند به مسجد جمکران و بیابان های اطراف تهران می رود و در ملاقات با امام زمان، کلید حل مشکلات خود را از او می گیرد و برمی گردد و مشکلات کشور را حل می کند؟! بنابراین، در طول تاریخ ایران، همواره دربار و روحانیت همدیگر را تقویت کرده و هوای همدیگر را داشته اند.
سران حکومت اسلامی، برای این که بقای حکومت خود را تضمین کنند، علاوه بر کشتار وحشیانه مخالفین و حیی منتقدین، به خرافات مذهبی نیز متوسل می شوند تا طرفداران خود را با تحریک احساسات مذهبی، هم چنان پشت سیاست های خود به عنوان سیاهی لشکر و مدافع حکومت، نگاه دارند. از این رو، هر کسی با حاکمیت آن ها مخالفت می کند او را مخالفت با خدا معرفی می کنند و به عنوان «محارب با خدا» می کشند.
در واقع بازتولید این خرافات و اختصاص میلیاردها دلار بودجه به تبلیغ و ترویج آن ها چه در حکومت های گذشته ایران و چه اکنون، تلاش هایی ست برای حفظ و بقای حاکمیت و قدرت و ثروت. بنابراین، سران و مقامات و مسئولین حکومت اسلامی، قدرت خود را مدیون این خرافات و در عقب نگاه داشتن توده های مردم می دانند. تولید خرافت مذهبی، غلاوه بر جنبه های سیاسی آن، جنبه اقتصادی نیز دارد و اماکن مذهبی بازار بزرگی برای روحایون محسوب می شود.
برای مثال، بر اساس آمارهای منتشر شده در رسانه های حکومت اسلامی، سالانه درآمدهای هفتگی و به ویژه در روزهای مذهبی چون «نیمه شعبان»، «عید فطر»، «عاشورا و تاسوعا» و…، عاید مراکز مذهبی می شود. میلیون ها نفر به زیارت مسجد و چاه جمکران در بیابان های شهر قم، قبر یوقیه در قم، امام رضا در مشهد و هم چنین هزاران امام زاده و مسجد در شهرها و حتی روستای دوردست کشور که فاقد جاده، آب لوله کشی، برق و درمانگاه هستند، اما مسجد دارند، برای زیارت و پرداخت خمس و زکات و نذری و گرفتن شفا و… می روند. مقامات دولتی پیش بینی کرده بودند که در نیمه شعبان سال ۱۳۹۰ در جمکران، سه میلیون نفر شرکت کنند. دولت احمدی نژاد، سهم بسیار قابل توجهی در ساختن تاسیسات و گسترش و رونق مسجد جمکران داشته است. (۲۹)
غیر از بودجه های رسما اعلام شده از سوی دولت احمدی نژاد، با خرید کتاب یا روش های دیگر مثل هزینه کردن در راه سازی و پارکینگ (آماده سازی ۱۳۰ هکتار پارکینگ و پارک) به این تاسیسات کمک مالی کرده است. (۳۰)
حکومت اسلامی، علاوه بر ایران، حتی پس از سقوط صدام حسین با شیعیان عراقی هم فکر خود، میلیاردها دلار برای برای ساختن و بازسازی امام زاده های این کشور اختصاص داد. نظیر سرمایه گذاری برای گنبدهای طلا، مساجدی با صحن های بسیار بزرگ و موقوفات عظیم؛ بودجه بازسازی عتبات عالیات تنها در سال ۱۳۹۰، ۱۰۰ میلیون دلار، یعنی مساوی با بودجه وزارت ورزش و جوانان بوده است. (۳۱) شیعیان برای تاسیس این نهادها برای آن دسته از امامانی که مدفن آن ها در عربستان است با مخالفت شدید وهابیت مواجه هستند.
به گزارش سایت رسمی مسجد جمکران، «بیش از هزار سال پیش در شب سه شنبه ۱۷ ماه مبارک رمضان، فردی صالح به نام «حسن مثله جمکرانی» به دستور امام زمان فرا خوانده می شود. وی در همین مکان فعلی مسجد، حضرت را با جمعی از همراهان ملاقات کرده و دستور بنای مسجد با تشریفات خاص را دریافت می کند.» این سایت، هیچ منبع موثق تاریخی برای این نقل قول و ادعایش معرفی نکرده است.
مسئولین مسجد جمکران، همواره در تبلیغات خود مراجعه کنندگان به این مسجد و زائران را به عریضه نویسی و انداختن آن به چاه تشویق می کننند: «عریضه نویسی از سیره های بزرگان بوده آثار و برکات شگفت انگیزی از آن ذکر شده است… طریقه آن چنین است که فرد نامهاى خطاب به امام زمان با قواعدی که در کتب ادعیه معتبر درج شده مى نویسد و پس از نوشتن درخواست خود آن را در چاه آب یا آب جارى نظیر رودخانه و جوى آب یا برکه آب مى اندازد.» (۳۲)
بازار جمکران، به حدی برای روحانیت شیعه رونق دارد که حتی سیدعلی خامنه ای نیز در سفر رسمی به قم در سال ۱۳۸۹، در این محل حضور پیدا کرد تا از قافله عقب نماند.
علاوه بر خامنه ای، بسیاری از روحانیون حکومتی، گاه و بی گاه راهی مسجد جمکران می شوند و با بازدیدهای مکرر تلاش می کنند هم بازار آن جا را هم چنان داغ نگاه دارند و هم سهم خود را از درآمدهای کلان آن جا، دریافت کنند.
عموما همه امام زاده ها و مکان های مقدس مثل چاه و مسجد جمکران، ابتدا به عنوان خواب این آخوند و یا آن آدم مذهبی در جامعه تبلیغ می شوند و سپس تاسیسات مجهزی در آن جا برپا می کنند و برای جذب «زوار»، از هر امکان تبلیغی نیز بهره می جویند.
در گزارشی آمده است که در ۳۰ سال گذشته به طور میانگین ۳۰۰ امام زاده به امام زاده های کشور افزوده شده است. این سایت با ابراز نگرانی از افزایش «امام زاده های دروغین» در ایران نوشته که «تعداد امام زاده ها در اوایل انقلاب ۱۵۰۰ تن بوده که متاسفانه به ۱۰ هزار و ۵۰۰ تن» افزایش یافته است. (۳۳)
به نوشته این سایت «بیش از پنج هزار تن از امام زادگان مدفون در ایران را به نام امام موسی کاظم نسبت می دهند.»
به گزارش سایت «سیاست نامه»، استان اصفهان، به دلیل شرایط آب و هوایی و تعدد مناطق روستایی یکی از پر امام زاده ترین استان های کشور پس از استان های شمالی محسوب می شود.
به نوشته این سایت، «تنها در یکی از شهرستان های استان اصفهان به نام خوانسار حدود پنج امام زاده وجود دارند که دو تن از آن ها دو سال پیش یعنی در سال ۸۸ طی اتفاقی نادر کشف شدند.»
این سایت در ادامه گزارش خود، به نحوه کشف دو امام زاده که گفته شده دختران «امام کاظم» هستند اشاره کرده و از روند افزایش امامزاده های «جعلی» در ایران ابراز نگرانی کرده است.
گزارش این سایت و احتمالا نگران آن، حاکی از آن ست که در این عرصه نیز همانند دیگر عرصه های اقتصادی و سیاسی کشور، آخوندها با همدیگر در حال رقابت هستند. چرا که اداره هر امام زاده ای به عهده آخوندی است که یک دست شان نیز در دست حکومت است.
البته ناگفته نماند که غیر از این همه امام زاده های ثابت، اخیرا امام زاده های سیار نیز «ظهور» کرده اند که به محلات مختلف شهرها و حتی به روستاهای دوردست می روند و از این طریق نیز کسب سود می کنند.
هم چنین براساس آمار رسمی سازمان اوقاف و امور خیریه حکومت اسلامی٬ در ایران بیش از هشت هزار امام زاده وجود دارد که زیر نظر این سازمان که رییس آن از سوی سیدعلی خامنه ای منصوب می شود٬ اداره می گردند.
در چنین شرایطی، بر هیچ کس پوشیده نیست که دین و مذهب، همین امروز نیز ابزار مهمی در دست حاکمیت ها و گروه های مذهبی، برای سرکوب مردم آزادی خواه و برابری طلب و عدالت جوی کشورهای مختلف، به ویژه ایران است. به همین دلایل نیز طبیعی ست که هر نوع دین و مذهبی، باید به طور مستمر و پیگیر و در بطن مبارزه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی مورد نقد و روشنگری همه جانبه قرار گیرند.
پى نوشته ها:
۱. سوره تحریم (۶۶)، آیه ۱۱؛
۲. صدوق، محمد بن على بن الحسین، کمال الدین، ج ۲، ص۵۰؛ الطوسى، محمد بن الحسن؛ الغیبه، ص ۱۳۸؛
۳. همان منبع، ص ۴۷۶؛
۴. الهیثمى، نورالدین على بن ابى بکر، مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۳۱۵؛ معجم احادیث الإمام؛
المهدى، ج ۱، ص ۵۰۰؛
۵. همان منبع؛
۶. المجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۳؛
۷. الطبرى، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص ۳۱۴؛
۸. همان منبع، ص ۲۶۰؛
۹. ریاحین الشریعه، ج ۵، ص ۴۱؛ به نقل از خصایص فاطمیه؛
۱۰. چشماندازى از حکومت مهدى، علیه السلام، ص ۷۴؛ بهنقل از بیان الائمه، ج ۳، ص ۳۳۸؛
۱۱. ابن الاثیر، على بن ابى الکرم، اسدالغابه، ج ۵، ص ۴۸۱؛
۱۲. ریاحین الشریعه، ج ۴، ص ۳۵۳؛
۱۳. الواقدى، محمد بن عمر، مغازى، ج ۱، ص ۲۷۳؛
۱۴. همان منبع، ج ۲، ص ۲۶۸؛
۱۵. همان منبع، ج ۱، ص ۲۷۰؛
۱۶. ریاحین الشریعه، ج ۵، ص ۴۱؛ به نقل از خصایص فاطمیه؛
۱۷. چشم اندازى از حکومت مهدى، علیه السلام، ص ۷۶؛ تهذیب الکمال، ج ۳۵، ص ۳۲۹؛
۱۸. طبسى، محمد جواد، نقش زنان مسلمان در جنگ، ص۲۰؛
۱۹. قاموس الرجال، ج ۱۰، ص ۳۸۷؛
۲۰. المامقانى النجفى، عبدالله محمد حسن، ریاحین الشریعه، ج ۳؛ ص ۳۸۱؛ به نقل از تنقیح المقال؛
۲۱. همان منبع، ج ۳، ص ۷۸؛
۲۲. القمى، شیخ عباس، سفینه البحار، ج ۱، ص ۲۰۴؛
۲۳. همان منبع؛
۲۴. جامع الرواه، ج ۲، ص ۴۵۸؛ رجال شیخ طوسى، ص ۳۴۱؛
۲۵. المفید، محمدبن محمدبن النعمان، الاختصاص، ص ۷۳۰۷۲؛
۲۶. القمى، شیخ عباس، همان، ج ۲، ص ۲۹۴؛
۲۷. القمى، شیخ عباس، منتهىالآمال، ج ۲، ص ۴۸۶؛ به نقل از: النعمانى، محمد بن ابراهیم، الغیبه؛
۲۸. سایت الف، ۱۵ تیر ۱۳۹۰؛
۲۹. اختصاص بودجه یک میلیارد تومانی برای سال ۱۳۸۵: آفتاب، ۲۲ شهریور ۱۳۸۴؛
۳۰. مهر، ۲۸ تیر ۱۳۹۰؛
۳۱. آینده نیوز، ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۰؛
۳۲. سایت جمکران، بخش چاه عریضه؛
۳۳. سایت محافظه کار «سیاست نامه»، روز شنبه اول مرداد ماه ۱۳۹۰.
جمعه یازدهم شهریور ۱۳۹۰ – دوم سپتامبر ۲۰۱۱
ادامه دارد …