پس از سرکوب جنبش اعتراضی کارگران آمریکایی توسط پلیس ، در اول ماه مه ۱۸۸۶ که خواهان بهبودی شرایط کار ، در شهر شیکاگو بودند که منجر به کشته و مجروح شدن تعدادی و بازداشت عده ای دیگر از کارگران و سپس اعدام پنج تن از رهبران جنبش شد،موجی از اعتراض سایر کشور هارا فراگرفت و از آن پس بود که این روز به عنوان سمبل مبارزات کارگری در سراسر جهان از جمله در ایران گرامی داشته میشود.
از کشور هایی که نظام سیاسی آنها به شیوه استبدادی اداره میشوند گرفته ،تا آنجا که نظا مها مردمسالارند ، زمان گواهی میدهد ، هر گاه هر جنبش به خصوص جنبش های کارگری از خواسته های صنفی که حق کارگران را مد نظر دارد فراتر رفته و با دیگر جنبش ها همراه و مجموعه حقوق شهروندی را مطالبه کرده است به تحول های بزرگ انجامیده است. به هم پیوستگی کارگران و دهقانان و معلمان و دانشجویان و اساتید و…و تداوم و پایداری آنها در مبارزه برای استقرار حاکمیت ملی و بر قراری استقلال وآزادی که منجر به انقلاب دوران ساز ایران و سقوط نظام دیر پای سلطنتی شد و جنبش کارگری لهستان و پیوستگی آن با خواسته آزادیخواهانه مردم که به سقوط نظام دیکتاتوری نظامی انجامید دو تجربه و گواه دوران معاصر ما است . در ایران اما ، عواملی که در این جا،محل و مجال پرداختن به آنها نیست باعث شدند تا استبداد باز سازی شود و دسترسی به اهداف انقلاب به تاخیر بیفتند، اما ،شهادت شهیدان راه استقلال و آزادی و انها که در زندانهای مختلف ولایت مطلقه سختی ها و مشقت و شکنجه را تاب می آورند، چه آنها که به خاطر ناسازگاری با استبداد ،از محیط کار خویش اخراج میشوند و نیز … از یک سو و هراس نظام از کوچکترین گشایش فضا از دیگر سو گواهی میدهند که جنبش تا دسترسی به اهداف انقلاب که همانا استقرار حاکمیت جمهوری شهروندان است ناگزیر است و ادامه دارد، از این روست که جنبش های اعتراضی از جمله جنبش های کارگری که احقاق حقوق کارگران را مد نظر دارد و تشکل ها و سندیکاهایی که به اشراف به حقوق یاری میرسانند اهمیت بایسته ای پیدا می کنند . به این سبب است که نظام استبدادی برای دوام خود نیازمند این است و می کوشد تا تشکلاتی که ممکن است احقاق حقوقی را مطرح نمایند پای نگیرند.
امسال نیز مانند سالهای گذشته به کارگران اجازه برگزاری تظاهرات ندادند، اینبار آقای ربیعی وزیر کار دولت “تدبیر و امید” اعلام کرده است ،”چون رئیس جمهوری، آقای روحانی در این روز سخنرانی دارد نمی توان تظاهرات برگزار کرد.” این رفتار نشان از ماهیت فریبکاری حکومت دارد با این حال، ما در ایران،هر روزه شاهد حرکت های پراکنده اعتراضی اعم از کارگرانی که دستمزد و حق کار آنها ماه ها پرداخت نشده و یا تضییع شده است، دانشجویان و زنان و معلمان … که مطالبه حقوق خویش را میکنند هستیم. اما نپرداختن مزد کارگران و اضطراب سقوط سطح در آمد کارگران به زیر خط فقر و تحمیل قوانین نا عادلانه کار و… تنها اموری نیستند که حقوق کارگران را ضایع می سازد، بلکه در نظام ولایت فقیه درسایر ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیزاز هر کارگری بعنوان یک انسان و شهروند سلب حقوق شده و می شود . از آنجا که میدانیم حقوق به هم پیوسته و از هم ناگسستنی اند آنچه که می تواند و باید انجام پذیرد پیوستگی و همگرایی این مطالبات حق طلبانه است. حق کارگر، حق دانشجو ،دانش اموز ، معلم ، استاد وحق زنان و مردان ، حق بهره وری از محیط زیست سالم و …مجموعه حقوق شهروندی است که با استقرار حاکمیت ملی تحقق می پذیرد و استقرار حاکمیت ملی با جنبش همگانی حقوقمند و نه گفتن به ولایت مطلقه ممکن می شود. نگاهی به وضعیت سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ایران، وجود ناهنجاری و نابسامانی ها در این زمینه ها و عدم توانایی نظام ولایت مطلقه فقیه در مواجهه با آنها بدون توسل به سرکوب در داخل و باج دادن و تسامح با بیگانگان حکایت از ضعف مفرط مافیای نظامی – مالی که درپوشش “دین” بر هست و نیست کشور چنگ انداخته اند دارد و نشان دهنده این امر است که بستر جنبش همگانی بیشتر از پیش فراهم است و اگر اعتراضات پراکنده ، همگرا و حقوقمند بشوند استبداد دیر نخواهد پائید و حاکمیت ملی که ایرانیان نزدیک به یک قرن است برای استقرار آن مبارزه می کنند استقرار می یابد .
روز جهانی کارگر فرخنده باد
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ برابر با ۳۰/۰۴/۲۰۱۴
مجامع اسلامی ایرانیان