woman 03

نقش زنان در ایران علیه‌ رژیم ضد زن جمهوری اسلامی وروش های اقتصاد نولیبرالیستی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

woman 03

woman 03مینا زرین

به سلاب کشاندن و فاصله طبقاتی که واقعیتی انکار ناپذیر است. ببینیم علاوه  بر ستم طبقاتی  بر زنان کارگر و زحمتکش و قشر کارمند ماب و حقوق بگیر این  کارکرد خشونت و آزارهای جنسی  چگونه زنان را در جامعه نولیبرالیسم به برده جنسی تبدیل می کند…

ایدئولوژی سیستم سرمایه داری ، در ارتباط با پدیده زن و نقش زنان در اجتماع ، پایه و اساس اش بر مرد سالاری بنا نهاده شده است و تنها بخاطر پیشبرد اهداف اقتصادی و کالایی دیدن آنان، امروزه با راه و روش اقتصاد نولیبرالیستی به زنان اجازه دخالتگری در عرصه اجتماعی و تولید کالایی را می دهد .

در قرن بیست و یکم ما هر روز شاهد پیوستن زنان بسیاری به بازار کار هستیم. جامعه ایی چند قطبی، کار ارزان با بهره ایی هنگفت، نداشتن بیمه و نداشتن شیرخوارگاه و مهد کودک مناسب، در جامعه‌ی معاصر کنونی زنان اوّلین قربانیان طرح‌های تعدیل اقتصادی، خصوصی‌سازی و بحران‌های اقتصادی هستند. رشد پدیده‌های ناهنجار اجتماعی ناشی از آن مانند اعتیاد و بیکاری که موجب افزایش آمار طلاق شده و نبود حمایت‌های دولتی و بی‌سامانی اقتصادی و تعطیلی بنگاه‌های اقتصادی، معضلاتی را برای تمام مردم، به خصوص زنان به‌وجود آورده است. در عین حال که زنان ارزان‌ترین، مطیع‌ترین، مطلوب‌ترین و سودزاترین نیروی کار برای چرخش سرمایه‌هایشان محسوب می‌شوند و با «خانه‌دار» خواندن، کارشان آن را صرفا یک «فعالیت درآمدزا» می‌نامند و فوق استثمار زنان را مخفی می‌کنند. دستمزد پایین‌ را توجیه و امکان سازمان‌یابی را می‌گیرند.

می توان در این قسمت اینگونه نتیجه گرفت :

تضاد بنیادی سامانه سرمایه‌داری همچنان همان است که پیش از این نیز بوده است: تضاد کار و سرمایه. آنچه به این پدیده ابعاد تازه بخشیده، رشد سترگ نیروی تولید، کاربرد گسترده فن آوری‌های نوین و خودکاری بیش از پیش تولید در همه عرصه‌های اقتصادی ـــ و نیز رسانه‌ای ـــ در مقیاس جهانی است که انباشت افسانه‌وار سرمایه در دست اندک کسان از یک سو و بی‌چیزی و بی حقوقی گسترده زحمتکشان و بخش‌هایی از لایه‌های میانی را در کشورهای گوناگون، از سوی دیگر دامن زده است.

اما زنان در ایران !!!!!

نقش زنان حرکات اعتراضی زنان علیه رژیم سرمایه داری – اسلامی حاکم بر ایران را باید از جنبه های مختلف نقد،بررسی و تدوین کرد.زنان در ایران بخاطر تلفیق مذهب با دولت تحت ستم مضاعف قرار می گیرند.دراین راستا زنان در ایران،از یک طرف در تقابل با سیستم سرمایه داری و ازطرف دیگر با قوانین مذهبی ( اسلامی ) می با یست مبارزه خود را به پیش ببرند.از این منظر،مبارزه زنان علیه رژیم جمهوری اسلامی،نقش بسیار ویژه به خود می گیرد،.زنان در مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی در صف اول پیکار قرار دارند و در تداوم تلاش های خود برای رهایی و آزادی، بعد از به قدرت رسیدن این رژیم زن ستیز در تمامی حیطه های – سیاسی، اجتماعی و… – رژیم را تا امروز به چالش کشیده اند.شرکت فعال و دخالتگرانه زنان در مبارزات سیاسی قبل و بعد قیام بهمن ۱۳۵۷ در سازمانها و احزاب چپ و مترقی، از آنجمله شرکت فعال در سرنگونی رژیم سرمایه داری – سلطنتی ،تظاهرات ۸ مارس سال ۱۳۵۸، مبارزات زنان پیشرو در کردستان تا دخالتگری مستقیم درحرکات اعتراضی دروه اخیر – حضور وسیع و خود جوش زنان در اعتراضات اجتماعی و سیاسی -، به روشنی به نقش مهم زنان درمبارزه علیه رژیم را به اثبات می رساند.

تاریخ خونبار ۸مارس درجهان :

حال نگاهی به تاریخ خونبار ۸مارس یعنی مبارزه و تلاش زنان در کارخانجات نساجی نیویورک وادامه ،مبارزات زنان برای به رسمیت نشاندن ۸ مارس در کنگره زنان دربین سالهای ۱۹۰۷تا ۱۹۱۰ و انترناسیونال دوم اولین تشکیلاتی بود که از این تصمیم حمایت کرد. روز۸ مارس ۱۹۱۱ درخیانهای المان اتریش و دانمارک با مارش زنان به لرزه در آمد و در فوریه و ۸ مارس ۱۹۱۷ زنان در پتروگراد تظاهرات عظیمی را بر علیه گرسنگی و جنگ و نابربری و تزاریسیم سازمان دادند. دهه ها بعد از انجایی که جشن روز ۸ مارس زیر سلطه فاشیسیم هیتلری در تمامی کشورهای تحت سلطه فاشیسم غیر قانونی اعلام می شود. اما با این وصف سی هزار زن سال ۱۹۳۷در اسپانیا تظاهرات کردند وشعار وفریاد ،نان و صلح را سر دادند ، در همین حین مبارزات زنان در جنبش رهایی بخش فرانسه و المان جان تازه ایی می گیرد . روز زنی که در جنبش برابری طلبانه در انقلابهای اکتبر ۱۹۱۷،چین ،شیلی و… روز جهانی زن برشمرده می شود.

۸ مارس اسفند در ایران سال ۱۳۵۷:

در رژیم نوپای اسلامی ، روز زن بعنوان یک سنت غربی محسوب گردید ورژیم عنوان کرد: بزودی روز زن در حکومت اسلامی اعلام می شود. خمینی و دولت ملی و مذهبی بازرگان به پوشش زنان حمله ور می گردند در این راستا ،اما زنان در تظاهرات تاریخی چند روزه ۸ مارس اسفند ۵۷ در تهران ،اهواز وتبریر …سازماندهی می کنند و فمنیست های امریکایی و فرانسوی که در آن زمان در ایران بودند و شاهد این حرکت تاریخی بودند را شگفت زده کرد .

بحث ازادی زن و تعرض به نظر و نگاه خمینی و اوباشان دولتی و حزب اللهی ودولت ملی و مذهبی بازرگان به بحث روز و کشمکش دولت و زنان تبدیل می شود و علما برای احترام گذاشتن سنن شرقی وایراد نداشتن یک چارقد را برای یک ریاضت بدنی فتوا میدهند و از طرف علما یی چون طالقانی بیان می شود : یک چارقد مگر انداره ایی دارد و مگر چه می شود این چارقد که وزنی ندارد سرشان کنند …با عنوان این فتواها جو را مسموم و ضد زنان می سازنند .در این حین زنان هم بیکار ننشسته و تظاهرات ۸ مارس ۵۷ رابر ضد حجاب سازماندهی می کنندو شعار نه شرقی نه غربی ازادی جهانی است سر می دهند و یا در طلوع ازدی جای حق زن خالی است سر می دهند …عقب نشینی دولت اسلامی موفق امیز است و تا سال ۱۳۶۴ رژیم نمی تواند قانون مجازاتهای اسلامی را به تصویب برساند. اما زنان را مجبور می سازنند با چادر و پوشش تعیین شده در محل کار ،مدرسه ،….حاضر شوند. از سویی دیگر رژیم به سرکوبی علنی در سطح جامعه و کارخانه و محل سکونت و کار میزند و زنان و مردان بسیاری را به زندان اعدام و حبس های طولانی و طاقت فرسا سوق میدهد. از سویی دیگر ایران که جنگ جنگ تا کربلا را سر میداده، بعد از سقوط رژیم صدام و راه یابی تروریسیم اسلامی به عراق، شاهد کشتاری دیگرمی باشیم. بله انان زن ستیزی و انسان ستیزی را صادر کرده و می بینیم : روزنامه اماراتیگلف نیوز می نویسد :

ترور حدود ۴۰ زن به بهانه بدحجابی:

در پی ترور حدود ۴۰ زن به بهانه بدحجابی در استان بصره عراق، تندروهای مذهبی در اجرای عملیات ترور این زنان نگون بخت از جانبجمهوری اسلامی حمایت شده اند.

اماراتیگلف نیوز گفت: تندروها زنان را مجبور می کنند که شبیه زناندر ایران روسری بر سر کنند و در صورت تخطی از آن، زنان به قتل می رسند که نمونه آنترور ۴۰ زن در بصره است…

.

ریاضت اقتصادی نولیبرالیسم و عذاب دادن تن و روان زنان بطور دهشتناکی شکل قانون بخود می گیرد و ما شاهدیم که سالهاست قانون تبعیض آمیز واپسگرایانه ای بسیاری در مجلس تصویب می شود، البته در حد و شکل خود ، زنان اعتراض هایی را سازمان می دهند.اما قانون مجازاتهای اسلامی تصویب ؛گشت های ارشاد فعال می شوند،

نیروهای سرکوب‌گر اجرایی:

متاسفانه تکرار تجربه‌ی ما زنان ایران به وضوح نشان داد که پایه‌ی ایدئولوژیک، نماد و شاخص یک حکومت اسلامی موقعیت فرودست و بردگی و بی‌حقوقی کامل زنان است و چگونه بنیادگرایان مذهبی همراهبا هم‌دستانِ بین‌المللی‌شان میوه‌چینان مبارزات عادلانه مردم هستند. وقتی سی و پنج سال پیش از دل مبارزات انقلابی مردم ایران عقب‌مانده‌ترین و زن‌ستیزترین جایگزین ممکن بیرون آمد، در واقع هدفشان این بود که تا حد امکان به حاکمیت ستم‌گرانه‌ی خود مشروعیت و تقدس بخشند و آن را در سیستم سرمایه‌داری جهانی ادغام کنند. شاید بتوان گفت اسلامی کردن نظام پدر/مردسالاری مهمترین عمل در این راستا بود. با استفاده‌ی همه جانبه از اهرم های قدرت دولتی روابط ستم بر زن را بر اساس شریعت از نو قالب بندی و بازسازی کردند. این نه فرهنگ ازلی و ابدی “زن مسلمان” است که احیا شد، بلکه فرهنگ و روابط پدرسالاری اسلامی بود که به پشتوانه سرکوب دولتی مستقر شد.جمهوری اسلامی با صراحت انقیاد زن را در قوانین کدبندی کرد و برای آن دادگاه ها و نیروهای سرکوب‌گر اجرایی تخصیص داد.

جنجالی‌ ترین لوایح تا سال ۱۳۹۲:

یکی از جنجال‌ ترین لوایحی که سال گذشته در دولت و مجلس ایران مطرح شد، لایحه گذرنامه بود که بر اساس آن، زنان مجرد زیر ۴۰ سال برای صدور گذرنامه ملزم به کسب اجازه از ولی قهری یا حاکم شرع می‌شدند.

مناقشه بر سر سنگسارکه اجرای حکم سنگسار، یک مورد در شرع بیشتر ندارد و برای زنای محصنه و برای زن اجرا می‌شود. او ادعا کرد حکم سنگسار یا اصلا اجرا نشده یا اگر هم اجرا شده محدود بوده است.

وی با اشاره به اینکه حذف سنگسار از قانون مجازات اسلامی در مجلس هشتم تصویب شد، مجازات از قانون جدید مجازات اسلامی حذف و مجازات چنین عملی بر عهده شرع گذاشته شد.

اجازه سفر زنان و تسلیم شدن مجلسگران زنان ایرانی و مشوق‌های مالی تازه برای فرزندآوری خانواده‎های ایرانی،تفکیک جنسیتی،تحریریه مطبوعات اصول گرا ها /نابرابری دیه زن و مرد/بحث برابری دیه زن و مرد در قانون جدید مجازات اسلامی سال گذشته یک بار دیگر در رسانه‌ها مطرح شد. ۱۷ دی‌ماه، مدیرکل تدوین لوایح قوه قضائیه ایران، بر پایه لایحه جدید قانون مجازات اسلامی، ادعا کرد که دیه زن با مرد «برابر» می‌شود.او از «برابری دیه زن با مرد» به‌عنوان «نوآوری‌ در لایحه قانون مجازات اسلامی» یاد کرد و گفت: «در قانون جدید مابقی نرخ دیه زن از طریق صندوق تأمین خسارت‌های بدنی بیمه مرکزی پرداخت میشود. .

فعالین زن و جنبش زنان لغو کلیه قوانین تبعیض آمیز و ضد زن موجود از جمله: قوانین مربوط به ازدواج، طلاق، چند همسری، حضانت، ارث، شهادت را مطرح کرده اند اما :

پاشنه آشیل و نقطه ضعف جنبش زنان در کجا ها آرمیده است ….

…. به رسمیت شناخته شدن حق زن بر بدن و ذهن خویش؛ شامل لغو حجاب اجباری و برقراری آزادی پوشش، آزادی انتخاب همسر و آزادی انتخاب گرایش جنسی، رفع خشونت علیه زنان در کلیه عرصه های خصوصی و اجتماعی و جرم شناختن آزار جنسی دختران، قتل و خشونت “ناموسی”، جدایی دین از دولت، ومحاکمه کلیه دست اندرکاران، عاملان و آمران جنایات سه دهه گذشته …

استقلال اقتصادی، اعتماد به نفس فردی و اجتماعی زنان:

فعالین جنبش زنان ایرانی فراموش کرده اندکه اگر توجه به استقلال اقتصادی زنان داشته باشند ، می توانند

در استراتژی مبارزاتی خود روی این نیروی عظیم حساب کند. زنی که وارد بازار کار می شود، مناسبات اجتماعی را تجربه می کند. کار و فعالیت اقتصادی، چارچوب های تنگ خانه را در هم می شکند، دریچه های متعددی را می گشاید، علاوه بر استقلال اقتصادی، اعتماد به نفس فردی و اجتماعی زنان را افزایش می دهد و وی را گامی و یا گام هایی به برابری نزدیک تر می کند. فمینیسم ایرانی توجهی به استقلال اقتصادی زنان و اهمیت آن در پروسه رسیدن به برابری کامل زن و مرد ندارد. به علت همین غفلت، قادر نیست به اقشار وسیع زنانی که به خاطر فقر و وابستگی به “صدقه” های دولتی، پتانسیل بالایی برای یاری رساندن و تقویت جنبش اعتراضی زنان دارند، پیوند بخورد. در عوض، دستگاه حکومتی به انواع گوناگون و با طرح ها و شعارهای کاذب، سعی در جلب بخشی از این نیروی عظیم می کند و با پرداخت “صدقه” هایی که گاه سال ها با تاخیر پرداخت می شود، این گروه از زنان را که به لحاظ اقتصادی به دولت وابسته اند، موقتا یا خاموش، یا خنثی و یا در مواردی حتی به هواداری از حاکمیت می کشاند.

به سلاب کشاندن و فاصله طبقاتی که واقعیتی انکار ناپذیر است. ببینیم علاوه بر ستم طبقاتی بر زنان کارگر و زحمتکش و قشر کارمند ماب و حقوق بگیر این کارکرد خشونت و آزارهای جنسی چگونه زنان را در جامعه نولیبرالیسم به برده جنسی تبدیل می کند . این تفاوت به وضوح دیده می شود ولی وقتی از طبقه کارگر صحبت می شود این کارکرد بطور آگاهانه یا مغرضانه به حاشیه رانده می شود.

خشونت در محیط کار:

وقتی صحبت از زنان کارگر به میان می آید، بیشتر بحث هایی چون تفاوت میزان کار ودستمزد زنان کارگر نسبت به مردان به ذهن خطور می کند و خشونتی که گاه مانند خشونتهای خانوادگی در پشت درهای بسته اتفاق می افتد بی آنکه ناظری شاهد آن باشد یادادگاهی دادرسش، از نظرها پنهان می ماند.

در حال حاضر یکی از مشکلات جامعه یجهانی، خشونت در محیط کار است. سازمان بین المللی کار طی تحقیقاتی صاحبان برخی ازمشاغل از جمله رانندگان تاکسی، کادر بیمارستانی، معلمان، مددکاران، صندوقدا رانبانک ها یا فروشگاه ها، افرادی که در کشورهایی غیر از کشور خود کار می کنند، افرادیکه به تنهایی کار می کنند و بخصوص ساعت کارشان شب است را بیشتر در معرض خشونتدانسته و تاکید کرده در این میان خشونت، زنان را بیشتر تهدید می کند. همچنین یافتههای این سازمان حاکیاز این واقعیت است که خشونت روانی یکی از جدی ترین انواع رایجخشونت در محیط کار است. برای آغاز مبحث خشونت، تعریفی از آن لازم است که بتواندابعاد گسترده این رفتار ضد اجتماعی را در بربگیرد. اما چنین تعریف جامعی به ندرتیافت می شود. به طور کلی خشونت مجموعه رفتاری است که یک فرد در مورد شخص یا اشخاصیاعمال می کند و باعث آسیب جسمی، جنسی، روانی و اقتصادی قربانی یا قربانیان میشود. آسیب ها ی شدید جسمی، معمولا نماد خارجی دارند مثل سوختگی، شکستگی و پارگی، امارفتارهایی چون فریاد زدن صاحب کار، شکستن یا پرتاب کردن شیء به نشانه ی عصبانیت وبه طور کلی آسیب های روانی، آثار مخرب مخفی و درونی دارند. البته ضرب و شتم وآزارهای جسمی و جنسی نیز ویرانگری روانی از جمله افسردگی، اضطراب و انزجار از خودناشی از توهین وتحقیر به همراه می آورند که درمان آنها زمان بر و نیازمند مشاورههای طولانی مدت است.

یکی از اشکال رایج خشونت که متوجه کارگران بویژه زنانکارگر است خشونت کلامی و در نتیجه روانی برخی کارگاه ها و شرکت ها است. اگرچهخشونت کلامی امکان دارد به صورت تحقیر یا توهین توسط صاحبکار نسبت به هر دو جنس زنو مرد اعمال شود اما این توهین ها در رابطه با زنان سمت و سوی دیگری گرفته و دلایلمتفاوتی را شامل می شود. علاوه بر این، خشونت تنها از سوی کارفرمایان اعمال نمی شودبلکه بخش عمده ای از آن مربوط به همکاران مرد است. بنا بر سطوح مربوط به همتایانمختلف کارگری و محیط های کار، کارگران زن غالبا مورد تحقیر واقع شده و در صورت بروزیک اشتباه، از اولین نقطه ای که تحقیر می شوند زن بودنشان است. تفکر مرد سالاری کهسعی بر ناتوان جلوه دادن زن دارد سعی می کند به شکل تحقیرهای کلامی، زن را وادار بهخانه نشینی کرده و با از بین بردن اعتماد به نفس وی نشان دهد که جامعه ی زنان، یکجامعه ی مصرفی وابسته است. چنین تفکری با بزرگنمایی اشتباهات زنان کارگر و استفادهاز الفاظ خاص، تصور ناتوان و نیازمند بودن را در زنان درونی کرده و به نوعی آنها راشرطی می کند، بدین نحو که حتی برای انجام کوچک ترین کار خود را نیازمند تائید مردانکارگر یا کارفرما می دانند. گاه این زنان دچار تردیدهای فراوان نسبت به نحوه یکارشان شده و تا آنچا پیش می روند که دچار وسواس فکری می شوند و هیچ گاه از کار خودراضی نیستند، حتا وقتی در مقایسه با همکاران مرد کار بهتری ارائه میدهند.

شکل دیگر خشونت کلامی، شوخی های جنسی کارگران مرد است. چنین شوخی هاییعموما در جمع های چند نفره ی مردان و نزدیک به جایگاه زنان به صورتی که قابل شنیدنباشد صورت می گیرد. آنها با تعریف شوخی های مبتذل جنسی، دست به دست گرداندن تصاویرمبتذل و به کار بردن الفاظ رکیک، سعی بر ایجاد تنش و در نتیجه برانگیختن واکنش زناندارند. به قول کیت فیگز «نسبت به جوک های جور واجور می شود بی اعتنا بود و انتظارشرا داشت اما تکرار متلک ها و عناد، تحقیر کننده و منزوی کننده است» در این میانزنان که در مقابل عیش ورزی مردان همیشه مقصر قلمداد می شوند، اگر برایشان مقدورباشد از محیط خارج می شوند و در غیر این صورت مجبور به تحمل فشار روانی مضاعف هستندزیرا در صورت اعتراض، اولین پاسخ متوجه خود زن است که چه رفتاری نشان داده که مردانبه خود اجازه ی چنین اعمالی را داده اند. تازه اگر زنی شهامت این را داشته باشد کهشکایت کند، برای اثبات گفته هایش به شاهد نیاز دارد. اما در وضعیتی که امنیت شغلیدر حداقل است، چه همکاران زن و چه مرد حاضر به پذیرفتن چنین کاری نمی شوند و نمیخواهند با شهادت دادن به نفع قربانی، کار خود را از دست بدهند.

خشونت های کلامی و جنسی بیشتر از همه متوجه زنان و دختران مجرد، مطلقه، بیوه یا بسیار فقیرکارگر است. این قشر به دلیل نوع تعریف جامعه از جایگاهشان، آسیب پذیر هستند و درمعرض پیشنهادهای تحقیرآمیز همکاران یا کارفرمایانشان قرار می گیرند. هر چند که باتوجه به فرهنگ جامعه، اغلب زنان قربانی از گزارش کردن خشونت متحمل شده اجتناب میکنند، با اینهمه یک نگاه به روزنامه ها و حوادث گزارش شده کافی است تا ردپایی ازانواع حاد مطرح شده ی چنین خشونت هایی را در محیط کار بازیافت. از طرفی اغلب زن‌هابه صورت پاره وقت استخدام موقت می‌شوند و به هنگام تعدیل نیروی کار، جزء اولینکسانی هستند که در معرض خطر اخراج قرار دارند. البته تفکر غالب بر سیستمسرمایه‌داری مردسالار، زنان کارگر را قشر سرخورده و نیازمندی می‌داند که به هرقیمتی حاضر به کار است، به همین دلیل در صورتی نشانه‌ی پیکان اخراج از روی اوبرداشته می‌شود که به کار مضاعف و حقوق کم رضایت می‌دهد.

حال در خاتمه‌ سوال این است که جنبش رهایی زنانبرای مبارزه‌ علیه این همه‌ تبعیض، نابرابری و آزار جنسی بر کدام افق و دورنما سیاسی باید متکی باشند؟ مبارزاتشان را با کدام جنبشها اجتماعی باید گره بزنند؟ و علیه کدام گرایشات سیاسی بایستی مبارزه‌ کنند؟ افق و درونمای سیاسی حرکات اعتراضی زنان – که در پروسه رشد خود باید به یک جنبش واقعی و دخالتگر تبدیل گردد – حول خواسته ها و مطالبات روشن می بایست شکل ، سازماندهی و به پیش برود و متکی باشد.بدون تردید حرکات اعتراضی زنان در پیوند با مبارزات اجتماعی دیگر است که می تواند به سرانجام برسد ، از آنجمله با مبارزات کارگری ، دانشجویان مبارز و ….. گره خورده است. اگر زنان و همکاری تنگاتنگ با دیگر جنبش‌ها را پیش رو گرفته بودند کهنمونه آن را می‌توان در مصر و الجزایر تجربه کردیم و در قدم بعدی می توان به تشکیل و سازماندهی های درونی و گاها علنی روی آورند و مجموعه‌ای از هسته‌های پراکنده و متکثر در عمل و اندیشه بوجود آید .

در این ۳۵ سال زنان در ایران ازشکستن تابوهای اجتماعی به هر نحو و کم رنگ کردن مفاهیم غلط ازدواج و تن ندادن بهسرکوبها ی فرهنگی توانستند عرصه را برای حضور هرچه پررنگ تر کردن زنان فراهم کند وهویت خواهی را تا مرز برابری اجتماعی و سیاسی پیش ببرد اما هیچ گاه کافی نبوده و نکته مهم دیگری که در پروسه کار با آن برخورد کردیم،پدیده ان جی ها می باشد. آلمان و کشورهای دیگر تحت نام کمک NGO ها در جنبش زنان ،جوانان و تشکل های خود گردان بسیار فعال اند و بنوعی سیاست زدایی و رادیکالیسم زدایی را انجام میدهند. البته این ها سالیان مدیدی است به علت دسترسی به منابع ارزان و مهار انقلاب با کمک بانکها از جمله بانک تجارت جهانی یک تکه می اندازند و صد تکه پس می گیرند در این نوع داد وستد ها با ارزهای قدرتمند چون دلار و پوند و یورر به این تشکل ها میدهند و متاسفانه جنبش ها را وابسته و ابزار دست ان جی ها می گردد می کنند.انقلاب و شورش تعطیل و فقط ۴ تا مدرسه و کنفرانس و ستاد اداری و بورکراسی را بنام پروژه خود یاری تشکیل می شود. این آلترناتیوهای فرموله شده برای جلوگیری از تعمیق مبارزه طبقاتی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

اما جنبش زنان به لحاظ نظری و طبقاتی با موانع فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی با موارد بالا مواجه است.اما چه بخواهیم و چه نخواهیم ،جنبش زنان ، رو به آینده دارد،در حالی که قوانین مذهبی و خشونت و تبعیض بر زنان رو به گذشته دارد ، اینها در دو مسیر مختلف حرکت می کنند.اگر قرار باشد، جنبش زنان با ریشه های نظام سنتی در افتد و تمام مبنانی و قوانین نظام جمهوری اسلامی را به چا لش بکشد، بایستی متکی به خود،دست به زانو خودش بگذارد و با نیروی درونی خودش به سمت جلو حرکت بکند و بتواند زرادخانه‌ی تن‌فروشی، تجارت انسان، کارهای «غیررسمی»، خدماتی، بیگاری و نگهداری از فرزندان و تکیه بر استقلال و معشیت زنان راخواسته و مطالبات را جدی و بدون مماشات بیان سازد تا بتواند نیروی عظیم زنان را بسوی خود جذب سازد .

در پایان بحثم دلم می خواهد، یک جمله هم به مردان سیاسی ،مبارز ومردان اجتماعی ومبارزات مدنی بگویم ،اگراقتدار مردانه در طبقه کارگر امری واقعی و قابل لمس است ،اگر جنسیت در این طبقه فراموش شده است و اگر همین اقتدار مردسالارانه بخش بزرگی از تبعیض، نابرابری و آزار جنسی و بخش بزرگی از مشکل برزنان در جامعه و اجتماع و خانه می باشد ، باید مردان بخشی از راه حل باشند، اگر مردها بخش بزرگی از مشکل هستند، باید بخشی از راه حل هم باشند. یعنی دغدغه و تلاشی برای محو ستم جنسی بر زنان را بطور جدی تر پیگیری کنند. شناخت مسائل اجتماعی در خلاء صورت نمی‌گیرد. نمی‌توان در کتابخانه یا در حلقه‌های محدود نشست و مشکلات توده‌های زنان را دریافت اما آن چه تامل‌برانگیز است، عدم شرکت مردان بسیاری درجلسات ومبانی جنبش زنان وعدم پوشش خبری موضوع ات مربوط به زنان در بسیاری ازسایت ها ورادیو می باشد، نتیجه اتخاذ چنین رویکردی بازگذاشتن دست اپوزیسیون راست است که باخیال راحت و به‌دور ازشرم افکار عمومی رافریب دهند و همین امر باعث سرخوردگی ودرتنگنا وانتخاب های تحمیل شده قرار می گیرند بایستی نشان داد متحد واقعی آنان در پراتیک و اندیشه چه کسانی همراه جنبش زنان و رهایی زنان می باشد.

بخشی از سخنرانی به مناسبت ۸ مارس در اتاق پالتاکی در ۷ مارس ۲۰۱۴

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.