کارگری28خرداد1394

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

اخباروگزارشات کارگری28خرداد1394

– اطلاعیه اتحاد بین المللی در مورد

یورش نیروهای انتظامی به تجمع کارگران بیکار شده و کشته شدن یک کارگر

– رادیو ندا :حقایقی از کشته شدن نماینده کارگران اعتراضی شرکت معدنجو زرند

– مصاحبه با محمود صالحی پیرامون دستگیری های کارگران و فعالین کارگری در ماه های اخیر و مسایل جنبش کارگری

– پایان اعتصاب کارگران کارخانه ایران برک مشروط به دریافت 8ماه حقوق معوقه شد

– روایت ۱۰ ماه بلاتکلیفی ۳۳ کارگر اخراجی کارخانه آفتاب ارومیه

– سوء مدیریت در شرکت واحد اتوبوسرانی باز هم قربانی گرفت

– تصادف مینی بوس حامل کارگران کارخانه سیمان وجان باختن 2کارگر

– یورش پلیس شیلی به تظاهرات دانشجویان و معلمان معترض به اصلاحات آموزشی ودستگیری صدها نفر

اطلاعیه اتحاد بین المللی در مورد

یورش نیروهای انتظامی به تجمع کارگران بیکار شده و کشته شدن یک کارگر

یورش وحشیانه نیروی های انتظامی رژیم جمهوری اسلامی به تجمع اعتراضی کارگران بیکار شده شرکت معدنجو در زرند، بار دیگر جنایت آفرید و موجب قتل یک کارگرمعترض شد. این شرکت فعالیت های خود را سه ماه پیش متوقف و حدود 350 نفر از کارگران را اخراج کرده است. کارگران بیکار شده به بیمه بیکاری معرفی شده اند اما با گذشت سه ماه هنوز تحت پوشش بیمه بیکاری قرار نگرفته اند و در بلاتکلیفی بسر می برند.

به دنبال تجمعات اعتراضی و مراجعه مکرر این کارگران به نهاد ها و سازمان های گوناگون دولتی و در خواست آنها برای دست یابی به مطالباتشان از جمله بازگشت به کار، حدود 60 نفر از آنان در ساعت 6 صبح روز 26 خرداد با تجمع در ابتدای جاده پابدانا به نشانه اعتراض به وضعیت بلاتکلیفی سه ماهه خود، دست به تجمع زدند و برای انعکاس صدای اعتراضشان اقدام به بستن جاده کردند.

 نیروهای انتظامی به کارگران معترض حمله ور شدند و به آنها گاز اشک آور شلیک کردند.  طبق گزارشات موجود، در نتیجه این یورش یکی از کارگران حاضر در تجمع اعتراضی به نام محمد علی میرزایی، متاهل و دارای دو فرزند، دچارآسیب دیدگی از ناحیه چشم شد و توسط  تریلری که حامل ذغال بود و قصد داشت از میان تجمع کنندگان عبور کند زیر گرفته شد و بر اثر شدت جراحات وارده جان خود را از دست داد. پس از جان باختن این کارگر، تجمع اعتراضی کارگران تا ظهر ادامه یافت و بدنبال حضور نماینده دادگستری در میان تجمع کنندگان و “وعده وی مبنی بر رسیدگی به وضعیت کارگران معدنجو ظرف 15 روز آینده”، کارگران به تجمع خود پایان دادند.

 لازم به گفتن است که  در سالهای اخیر، بدنبال خصوصی سازی واحد های تولیدی و خدماتی و تعطیلی یا نیمه تعطیلی این واحد ها، بیکارسازی گسترده کارگران بطور سرسام آوری افزایش یافته است؛ بنا برگزارش های رسمی در نتیجه این اقدامات صد ها هزار نفر از کارگران از کار بیکار شده اند و به صف چندین میلیونی بیکاران پیوسته اند. در جریان بسیاری از این اخراج و بیکار سازیها، کارگران نه تنها کار خود را از دست داده اند بلکه ماهها مطالبات آنها پرداخت نشده است.

 اعتراضات کارگران بیکار شده همواره با سرکوب جمهوری اسلامی روبرو بوده است؛ به بیان دیگر گسیل نیروهای امنیتی برای سرکوب اعتراض کارگران بیکار شده، بگیر وببند و پرونده سازی و صدور احکام زندان و شلاق علیه کارگران معترض و نیز کشتار کارگران – مانند آنچه در جریان اعتراض کارگران مس سرچشمه  اتفاق افتاد و یا یورش اخیر به تجمع کارگران شرکت معدنجو که به کشته شدند محمد علی میرزایی منجر شد –  سیاست همیشگی این  رژیم کارگر ستیز بوده است.

 ما قتل کارگر معترض، محمد علی میرزایی، را به شدت محکوم می کنیم و جان باختن وی را به خانواده ایشان و کارگران شرکت معدنجو تسلیت می گوییم و  همبستگی خود را با آنان اعلام می داریم. شکی نباید داشت که حاکمیت سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران مسئول مستقیم این جنایت می باشد.  در حالی که به دستور مقامات امنیتی به منظور سرپوش نهادن بر این جنایت، سکوت خبری در این مورد حاکم است، ما خبر این یورش وحشیانه نیروهای انتظامی به دستور رژیم جمهوری اسلامی به تجمع کارگران و به قتل رساندن محمدعلی میرزایی را در سطح جهانی بازتاب خواهیم داد.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران

۱۷ جون ۲۰۱۵

رادیو ندا :حقایقی از کشته شدن نماینده کارگران اعتراضی شرکت معدنجو زرند

گفتگوی رادیو ندا با یکی از شهروندان زرند کرمان پیرامون اعتراض کارگران شرکت معدنجو و کشته شدن محمدعلی میرزائی، نماینده کارگران، در این اعتراضات.

گوش کنید:

http://www.radioneda.de/2015/06/19/Zarand150617.mp3

مصاحبه با محمود صالحی پیرامون دستگیری های کارگران و فعالین کارگری در ماه های اخیر و مسایل جنبش کارگری

موج دستگیری و فشار بر کارگران و فعالین کارگری در چند روز مانده به اول ماه مه با بازداشت عثمان اسماعیلی، ابراهیم مددی، داوود رضوی، محمود صالحی، پدرام نصرالهی و…. به اوج خود رسید، همچنین طی ماه های اخیر دهها تن از کارگران وفعالین کارگری از سوی نهادهای امنیتی بازداشت و تهدید شدند که بسیاری از آنان در محاکم قضایی یا به زندان محکوم شده اند و یا در انتظار صدور احکام علیه خود هستند. یکی از این بازداشت شدگان، چهره شناخته شده جنبش کارگری ایران آقای محمود صالحی هستند که مصاحبه ای از سوی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد در چند بخش با ایشان که به تازگی از زندان آزاد شده اند و در بستر بیماری بسر میبرند، ترتیب داده ایم که نظرتان را به آن جلب می نمایم.

در این مصاحبه می خواهیم چگونگی بازداشت ایشان و دلایل فشارهای امنیتی بر کارگران و فعالین کارگری در ماه های اخیر را جویا شویم همچنین گذری داشته باشیم  در رابطه با  وضعیت درون تشکیلاتی تشکلات مستقل موجود کارگری و مشکلات و معضلاتی که این روزها با آن دست و پنجه نرم می کنند نیز نقش کنونی آنان در پیشبرد مبارزات جاری کارگران و جنبش کارگری ایران بطور اعم را با ایشان در میان بگذاریم،

جناب آقای صالحی ضمن تبریک آزادی شما از اینکه در چنین وضعیتی قبول کردید که این گفتگو صورت پذیرد تقدیر و تشکر می نمایم. ابتدا از خودتان آغاز می کنیم و اولین بخش از این گفتگو را به شما اختصاص می دهیم.

 س. لطفا توضیح دهید کی و چگونه بازداشت شدید؟

من هم با تشکر از شما و به امید آزادی همه فعالین کارگری دربند و زندانیان سیاسی و عقیدتی، خدمتتان عرض کنم که بنده عصر روز سه شنبه مورخ 8/2/94 در منزل شخصی ام توسط نیروهای لباس شخصی بازداشت و به سلولهای انفرادی اداره اطلاعات سقز منتقل شدم.

س. آقای صالحی شما را پس از بازداشت به اداره اطلاعات سنندج انتقال دادند ، دلیل اعزام شما به سنندج چه بود؟

ج . بنده از انتقال خود به سنندج کاملا بی خبر بودم ، چون با گذشت یک ساعت از بازداشتم در سقز یکی از مسئولان بازداشتگاه اطلاعات سقز به من اعلام کرد که خود را جهت اعزام به شهرستان دیگری آماده کنم . من را چشم و گوش بسته سوار ماشین کردند در حین سوار شدن متوجه شدم که عثمان اسماعیلی سخنگوی کمیته دفاع از کارگران مهاباد را هم نیم ساعت قبل از من در محل کارش بازداشت کرده اند. هنگام حرکت از سقز از مقصد بعدی خود خبری نداشتیم پس از چند ساعت وقتی چشم و گوشم را باز کردند مطلع شدم که در بازداشتگاه اطلاعات سنندج هستیم و پس از ثبت هویت، من را به سلول انفرادی انتقال دادند.

س . آقای صالحی آیا شما در بدو ورودتان تفهیم اتهام شدید یا خیر؟

ج. هنگام دستگیری هیچ دلیلی از سوی مسئولان بازداشتگاه اطلاعات سقز برای بازداشتم به بنده اعلام نگردید اما پس از انتقالم به سنندج روز چهارشنبه 9/2/94 یکی از بازپرسین مجتمع قضایی سنندج با حضور در محل بازداشتم من را تفهیم اتهام نمود، بازپرس اعلام نمود که شما به اتهام عضویت در حزب کمونیست ایران و کومله و تبلیغ علیه نظام متهم هستید آیا قبول دارید؟ بنده با رد این اتهام بری بودن خود را از هرگونه ارتباط سازمان یافته و یا غیر سازمان یافته با حزب کمونیست ایران و کومله و یا هر حزب دیگری اعلام کردم نیز اضافه کردم که هیچ گونه تبلیغی علیه نظام نکرده ام. سپس بازپرس اعلام داشت که  شما عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلات کارگری هستید، قبول داریثد؟ بله بنده از اعضا و از بنیان گذاران کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلات کارگری هستم و آن را قبول دارم. بدین ترتیب اتهام من عضویت در کمیته هماهنگی اعلام شد.

س. آقای صالحی کمی هم در ارتباط با بیماریتان بگویید، آیا مسئولان بازداشتگاه اداره اطلاعات مطلع بودند که شما دیالیز دارویی می کنید؟

ج . بله هم ارگان دستگیر کننده و هم نگه دارنده از وضعیت جسمانی و بیماری که با آن دست و پنجه نرم می کنم آگاهی داشتند چون هنگام ثبت هویتم در دفتر اندیکاتوری بازداشتگاه برای مسئولان توضیح دادم که بنده دیالیز دارویی انجام می دهم و دارو مصرف میکنم و تنها برای شش روز دارو بهمراه دارم.

س. آقای صالحی طبق شنیده ها مطلع گشتیم که وضعیت سلامتیتان به دلیل خودداری مسئولین مربوطه بازداشتگاه اداره اطلاعات از تحویل داروهایتان به خطر افتاده بود، آیا این گفته ها صحت دارد؟

ج. بله صحت دارد، چون بعد از پنج روز به مسئولان بازداشتگاه که یک آذری زبان بود اطلاع دادم داروهایم رو به اتمام است و تنها برای یک روز دیگر دارو دارم لطفا یا خودتان آن را تهیه کنید یا خانواده ام را در جریان بگذارید تا برای تهیه داروهایم اقدام کنند. اما متاسفانه با برخورد غیر انسانی و غیر مسئولانه آن شخص روبرو گشتم ، پس از اتمام داروهایم به همان مسئول بازداشتگاه یادآوری کردم اما هیچ اقدامی از سوی آن فرد صورت نگرفت . یک روز و نیم به دلیل عدم مصرف داروهایم از هر دو بینی خون دماغ شدم ، فشار خونم آنقدر بالا رفته بود که خون به هیچ عنوان بند نمی آمد چندین بار به مسئول بازداشتگاه هشدار دادم اما او هر بار با گفتن این جمله ” برو بمیر ” درب بازداشتگاه را قفل می کرد و می رفت. سرانجام بعداز چند ساعت خون ریزی من را به بهداری بردند و در آنجا برای پایین آوردن فشار خونم یک قرص کاپنوپریل را زیر زبانم گذاشتند و چند قرص دیگر به من دادند که پس از مصرف آن فشار خونم پایین آمد و کم کم خون دماغم قطع شد. از آن روز به بعد بیماریم همراه با درد شدید و خارش هر دو پایم عود کرد

س. آقای سالحی آیا مسئولان رده بالاتر بازداشتگاه اداره اطلاعات از وخامت جسمانی شما در بازداشتگاه مطلع نگشتند؟ اگر مطلع بودند هیچ اقدامی انجام دادند؟

ج . چندین بار مسئول بازداشتگاه را مطلع کردم که فورا نیاز به پزشک نفرولوژ دارم اما وی هیچ گاه به این خواسته من توجهی نکرد ناچارا زمانی که بازجویی میشدم برای بازجوها وضعیت جسمانی ام را شرح دادم و آنان هم اعلام می کردند که بازداشتگاه دکتر دارد و ما به مسئول بازداشتگاه اطلاع می دهیم که شما را پیش دکتر ببرد اما هرگز این اتفاق نیافتاد.

س . آقای صالحی پس چه اتفاقی افتاد که شما را به بیمارستان انتقال دادند؟ آیا این گفته را تایید می نمایید که در بیمارستان توحید شما را با نام دیگری پذیرش کرده بودند؟

ج . در روز ششم خرداد افزون بر اینکه دستشویی رفتن برایم تقریبا غیرممکن شده بود نمی توانستم غذا هم بخورم شب همان روز حول و حوش ساعت 23:30 جهت بازجویی من را به اتاق بازجویی بردند در آن هنگام تب و لرز شدیدی داشتم و تنها آنقدر هشیار بودم که از روی صندلیم به زمین افتادم . یکی از بازجوها کتش را تنم کرد و یکی دیگرشان پتویی آورد و دورم پیچید وقتی چشمم را باز کردم ساعت دو نصف شب بود و یکی از نگهبانان در اتاقم حضور داشت وقتی وخامت جسمانی من را دیدند به یک سلول دیگر که یک زندانی در آن بود منتقل کردند. همان شب ادرارم بند آمده بود و درد بسیار بسیار شدیدی را از ناحیه شکم متحمل می شدم،  صبح روز هفتم مسئولین بازداشتگاه را از وخامت جسمانی ام مطلع کردم اما آنها هیچ توجهی به حرفهای من نمی کردند. سرانجام ساعت یک ظهر من را به بهداری بازداشتگاه بردند ، بهدار من را به یکی از توالت ها برده و یک شی ء باریک فلزی که حدودا یک متری می شد را برای آزاد کردن راه مجاری ادرارم به من فرو کرد درد کشنده ای را تحمل کردم خون زیادی توامان با درد بسیار زیاد از بدن خارج می شد یکی از مسئولین با سراسیمگی گفت هر چه سریع تر وی را به بیمارستان انتقال دهید. بلاخره ساعت 14 من را به بیمارستان بعثت انتقال دادند در آنجا برایم یک سوند وصل کردند و با انجام آزمایشاتی که تا ساعت 19 بطول انجامید، پزشکان اعلام کردند که هیچ کاری از دست ما برای ایشان برنمی آید می بایست وی را به بیمارستان توحید انتقال دهید. ساعت 21 شب 7/3/94 من را به بیمارستان توحید بردند و در بخش اورژانس مامورین سعی در پنهان کردن هویت من را داشتند چون به پزشکان می گفتند که ایشان یکی از دوستان ما هستند که برای مسافرت به سنندج آمده و ناگهان کلیه هایش دچار مشکل گشته است. بلاخره در بخش اورژانس من را به اسم محمد احمدی شماره پرونده 61147 نام پزشک افشین زندی پذیرش کردند، پزشک معالج با مشاهده آزمایشات دستور داد سریعا من را در بخش دیالیز بستری کنند چون کلیه هایشان را تماما از دست داده اند و نیاز به دیالیز دارند.بدین گونه روزهای هفتم و هشتم ونهم خرداد در بیمارستان بستری بودم که در طول این مدت دو بار زیر دستگاه دیالیز رفتم و یک واحد خون به دلیل اینکه خون زیادی از دست داده بودم به من تزریق کردند.

س. آقای صالحی درباره آزادیتان توضیح دهید ، چگونه آزاد شدید؟ چون طبق خبرهای منتشر شده قرار بازداشت موقتتان تا روز 31 خرداد تمدید شده بود.

ج. من هیچ اطلاعی از آزادی خودم نداشتم ، روز نهم که هنوز در بیمارستان بستری بودم مسئولین امنیتی قصد داشتند به هر طریق ممکن که شده من را ترخیص کنند اما پزشک معالج گفته بود که بایستی برای ایشان مشاوره قلب صورت پذیرد و تنها راه ترخیص ایشان رضایت خود بیمار می باشد، مسئولین امنیتی از من خواستند تا رضایت بدهم که ترخیصم کنند بنده هم این کار را انجام دادم بعد از بستن پرونده، من را با یک آمبولانس به بازداشتگاه آوردند در حین حضور در بازداشتگاه لباس ها و وسایل شخصی ام را تحویل دادند و سپس من را چشم بسته سوار ماشین کردند ایتدا گمان می کردم که دارند من را به زندان مرکزی سنندج انتقال می دهند، وقتی چشم بندم را برداشتم خودم را در یک سالن دیدم من را به یک اتاق راهنمایی کردند و وقتی درب اتاق را باز کردم نجیبه همسرم و سامرند پسر بزرگم نشسته بودند، یکی از مسئولان آمد و به خانواده ام گفت که این محمود صالحی سالم تحویل شما داده ایم می توانید او را ببرید. بدین ترتیب مستقیما از بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج آزاد شدم

س. محمود صالحی عزیز،شما قبل از دستگیری در وضعیت جسمانی و شرایط روحی بهتری بودید اما بعد از آزاد شدن تان کلیه هایتان را از دست داده اید و هم اکنون می بایست هفته ای دوبار شنبه ها و سه شنبه ها زیر دستگاه دیالیز رفته و دیالیز کنید آیا در این رابطه هیچ شکایتی از مسئولین بازداشتگاه اداره اطلاعات دارید؟ آیا در این راستا اقدامی صورت داده اید؟

ج. قطعا نسبت به عملکرد و بی توجهی مسئولین بازداشتگاه در قبال سلامتیم سکوت نخواهم کرد اما تاکنون بدلیل ضعف جسمانی و عدم توانایی در ایاب و ذهاب هیچ اقدامی را صورت نداده ام.

محمود صالحی عزیز با تشکر دیگر بار از شما که در بستر بیماری قبول زحمت کردید، بخش اول از گفتگویمان را در اینجا به پایان می رسانیم. به امید بهبودی هرچه زودتر شما….

کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد

شماره تماس با سخنگوی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد، عثمان اسماعیلی :

09182842451

komitedefaa@gmail.com

komitedefaa.blogspot.com

بیست و هشتم خرداد ۱۳۹۴

پایان اعتصاب کارگران کارخانه ایران برک مشروط به دریافت 8ماه حقوق معوقه شد

90 نفر از کارگران، روز گذشته به 4 نفر از همکاران خود برای پیگیری مطالبات معوقه وکالت محضری داده‌اند

اعتصاب 120 کارگران کاخانه ایران برک رشت، صبح امروز (28 خرداد) وارد سی یکمین روز متوالی شد.

به گزارش 28خردادایلنا، کارگران ایران برک که از 27 اردیبهشت ماه امسال در اعتراض به تعویق 9 ماه حقوق و سایرمطالبات خود دست از کار کشیده‌اند، پایان اعتصاب خود را به دریافت  8 ماه حقوق  معوقه  منوط کرده‌اند.

پیش از این قرار بود صبح روز سه شنبه (26 خرداد) مدیر عامل کارخانه ایران برک برای تایید تفاهم نامه ای که کارگران با نظارت مراجع قضایی با مدیر داخلی ایران برک تنظیم کرده بودند به کارخانه بیاید اما این اتفاق تا کنون نیافتاده است.

گفتنی است کارگران ایران برک در آغاز اعتصاب  9 ماه حقوق طلبکار بودند اما با طولانی شدن اعتصاب، حقوق خرداد ماه نیز به این فهرست اضافه شد. کارگران می‌گویند با احتساب دوماه حقوقی که کارفرما  روز های 19 و 23 خرداد ماه پرداخت کرده است، همچنان  هشت  ماه حقوق طلبکارند.

همچنین به نقل از کارگران ایران برک گزارش شده است حدود 90 نفر از کارگران، روز گذشته به 4 نفر از همکاران خود برای پیگیری مطالبات معوقه وکالت محضری داده‌اند.

روایت ۱۰ ماه بلاتکلیفی ۳۳ کارگر اخراجی کارخانه آفتاب ارومیه

با گذشت 10 ماه از اخراج 33نفر از کارگران کارخانه آفتاب ارومیه، هنوز کارفرما مطالبات حقوقی و حق سنوات کارگران اخراجی را پرداخت نکرده است. این کارگران در زمان اخراج 9 ماه حقوق دریافت نکرده بودند.

به گزارش28خرداد ایلنا، بیست و هفتم مردادماه سال گذشته 33 نفر  از کارگران کارخانه آفتاب ارومیه در استان آذربایجان غربی، با تمدید نشدن قرارداد کار اخراج شدند.

با وجود آنکه از آن تاریخ تا کنون کارگران بیکار شده با طرح شکایت در اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی  شهرستان ارومیه پی‌گیر مطالبات معوقه خود شده‌اند، اما به غیر از دو نفر از آنان باقی کارگران هنوز در بلاتکلیفی به سر می‌برند.

به گفته کارگران، کارفرما در زمان اشتغال آنان هر ماه وعده می‌داد که معوقات حقوقی آنان را پرداخت کند، اما نه تنها  مطالبات حقوقی و سنواتی آنان برقرار نشد بلکه پس از چندی شغل‌شان را نیز از دست دادند.

 کارگران در  مورد پیشینه مشکلات کارخانه آفتاب ارومیه می‌گویند: این کارخانه که تحت مسئولیت صنایع غذایی اسپوتا در شهرستان ارومیه فعالیت دارد  طی دو سال اخیر به دلیل مشکلات مالی دچار رکود شده و توانایی پرداخت به موقع حقوق کارگران و هزینه های جاری کارخانه را از دست داده است. به همین دلیل علاوه بر آنکه کارفرما تعدادی از کارگران را اخراج کرده است، کارگران دیگری نیز بوده‌اند که شرایط نامناسب کارخانه را تحمل نکرده‌اند و خود خواسته کارخانه را ترک کرده‌اند.

سوء مدیریت در شرکت واحد اتوبوسرانی باز هم قربانی گرفت

روز پنج شنبه ۲۸ خرداد ساعت ۱۰:۳۰ یک دستگاه اتوبوس دوکابین خط یک BRT در توقفگاه دپوی شرق واقع در سه راه تهرانپارس متاسفانه کارگر توقفگاه، مرحوم مصطفی حوائجی را زیر گرفته و پس از برخورد با دکل برق متوقف می شود. شدت حادثه آنچنان بوده است که اتوبوس مذکور تا صندلی اول آسیب دیده است.

متاسفانه به دلیل سوء مدیریت کارگران همیشه در معرض چنین خطرات جانی هستند. از مسئولین مربوطه در وزارت کار درخواست می شود محیط های شرکت واحد را مورد بازرسی قرار داده تا از تکرار چنین فجایعی جلوگیری شود.

درگذشت جانگداز این همکار زحمتکش مان را به خانواده، بستگان و کلیه همکاران تسلیت گفته و از همکاران نیز می خواهیم ضمن مراقبت و دقت در رانندگی موضوع ایمنی کار را از مدیریت شرکت واحد پیگیری نمایند.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

۲۸ خرداد ۱۳۹۴

تصادف مینی بوس حامل کارگران کارخانه سیمان وجان باختن 2کارگر

5کارگر درحادثه تصادف سرویس رفت وآمد کارخانه سیمان کشته وزخمی شدند.

به گزارش27خردادخبرآنلاین،  مینی بوس که در حال جابجایی کارگران کارخانه سیمان بود در محور علویجه – دهق با کامیون تصادف کرد که 2 نفر بر اثر شدت جراحات وارده کشته شده و سه نفر دیگر زخمی شدند.

یورش پلیس شیلی به تظاهرات دانشجویان و معلمان معترض به اصلاحات آموزشی ودستگیری صدها نفر

دهها هزار دانشجو و معلم در سانتیاگو در شیلی دست به تظاهرات گسترده در اعتراض به اصلاحات آموزش در این کشور زدند. به گفتۀ مقامات آموزش شیلی، این اعتصاب ۲۲۰۰ مدرسه را به تعطیلی کشاند.

به گزارش18ژوئن یورونیوز، پیش از این نیز معلمان مدارس در سراسر شیلی در اعتراض به این اصلاحات که توسط رئیس جمهوری این کشور اعلام شده است، دست به اعتصاب زده بودند.

براساس این گزارش،پلیس برای متفرق کردن معترضان از گاز اشک آور و آب پاش استفاده کرد. صدها نفر از تظاهرکنندگان نیز توسط پلیس بازداشت شدند.

بیست وهشتم خردادماه1394

akhbarkargari2468@gmail.com

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.