Khademi 1

25 بهمن 98 ؛ اولین نافرمانی مدنی مردم ایران « بخش اول »

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

Khademi 1

Khademi 1

محمود خادمی

در آستانه 22 بهمن سالگرد انقلابی که ملاخور شد ؛ نگاهی انداخته ام به قیام اعتراضی مردم در سال 88 ؛ قیامی که اگر تردید و تزلزل رهبران نمادین جنبش و اصلاح طلبان نبود ؛ جرقه خشم مردم باروتِ نارضایتی های مردم را شعله ور می ساخت و پروسه سرنگونی رژیم کلید میخورد .

 در 22 خرداد سال  1388 در جریان اعتراضات مردم به تقلب انتخایاتی ؛ جنبشی گسترده در خیابانهای تهران براه افتاد . این جنبش که با شعار ” رأی من کو ؟! ” به دنبال  مطالبات حداقلی و تحولی روبنائی بود ؛ در پاسخ سرکوبگرانه رژیم و آشکار شدن ماهیت پلید آخوندها و دروغ و تزویر حاکمان و سردمداران نظام ؛ بیک طغیان اجتماعی بزرگ تبدیل شد که در پروسه رشد خود ؛ روز به روز از رویه های مسالمت جویانه و مطالبات حداقلی فاصله گرفت و بسمت سرنگونی استبداد دینی و استقرار یک نظام ملی ؛ دمکراتیک و سکولار شتاب گرفت .

در 22 خرداد 88 ؛ سرانجام بعد از سالها سکوت در مقابل فساد ؛ جنایات و سرکوب رژیم آخوندی ؛ ” سکوت ملی ” شکسته شد و توسط بیش از 3 میلیون مردم معترض و مخالف رژیم در خیابانهای پایتخت ؛ آهنگ سقوط رژیم نواخته شد ــ آمار 3 میلیون بر اساس محاسبات شهردار تهران از طول و عرض محل تجمع مخالفین بود ــ .

ریشه های پیدایش و خواستگاه این جنبش عظیم در خشم فرو خفته مردم از جور استبداد حاکم بر کشور نهفته بود و ربطی به خواسته های اصلاح طلبان نداشت و مردم هم در ادامه جنبش با شعارهای خود چون ” موسوی بهانه است ــ کل نظام نشانه است ” و شعارهای رادیکال و سرنگونی طلبانه ” خامنه ای بدونه ــ بزودی سرنگونه ” ؛ ” مرگ بر اصل ولایت فقیه ” ؛ ” جمهوری اسلامی ــ فانوس رو به باده ” و ….. بر تفاوتهای خود با اصلاح طلبان تأکید گذاشتند .

در جریان این اعتراضات زنان ؛ دختران شجاع و جوانان دلیر کشور با استفاده از آخرین تکنیک های ارتباطی ــ اینترنت ؛ دوربین موبایل و ….. ــ توانستند تازه ترین اخبار اعتراضات و سرکوبهای وحشیانه قوای سرکوب رژیم را در اسرع وقت به سرتاسر ایران و جهان انعکاس دهند و خیلی زود توانستند حمایت و همدلی مردم ایران و جهان را نسبت به وقایع کشورمان جلب نمایند و هر نوع توهمی را که نسبت به ماهیت ضد مردمی این رژیم وجود داشت ؛ را بر طرف نمایند و رژیم را با سه بحران همزمان ” درون حکومتی ” ؛ ” بین مردم و حکومت ” و ” بحران بین المللی ” مواجه سازند .

نقطه اوج این اعتراضات حماسی در روز عاشورای 88 و 25 بهمن سال 1389 بود که اوج طغیان مردم و جوانان و همچنین رادیکالیسم و انقلابی گری آنان به نمایش گذاشته شد . این اعتراضات به مشروعیت نسبی رژیم پایان داد و باعث شد بحران اعتماد نسبت به حکومت دینی در میان مردم چنان سایه ای بر کشور بگستراند که هنوز که هنوز است ولی فقیه و کل نظام از کابوس آن رهائی نیافته اند . همچنین رژیم و ولی فقیه نظام مجبور شدند در پروسه این اعتراضات ماهیت واقعی خود را به نمایش بگذارند و همه پلهای گذشته میان خود و مردم را ویران نمایند و هیچ امکان و مجالی برای احیاء روابط گذشته باقی نگذارند .

قیام اعتراضی مردم در اعتراض به نتیجه انتخابات ؛ در پروسه حیات خود به یک قیام ملی و همگانی تبدیل گردید و زمینه تحولی ژرف و عمیق در فرهنگِ اجتماعیِ مردم را فراهم نمود . در ادامه این قیام مطالباتِ حداقلی اولیه معترضین به مطالباتی چون دمکراسی ؛ حقوق بشر ؛ سکولاریسم و سرنگونی رژیم ارتقاء یافت .

این قیام اعتراضی همچنین ؛ بشکلی به آغازگر رفرم و رنسانسی در ذهن مردم در رابطه با دین ؛ رهنمون شد و به آرایش نوینی از مخالفان در جامعه منتهی گردید . بطوریکه می توان گفت با شروع و تداوم این اعتراضات ؛ بحران انقلابی و ضرورت سرنگونی در درون جامعه ؛ نطفه بست و …. . اما افسوس و صد افسوس در حالیکه یک فرصت کم نظیر تاریخی برای سرنگونی این رژیم در اختیار مردم قرار گرفته بود ؛ موقتا” از دست رفت ــ در این باره در صفحات بعد بیشتر مینویسم ــ .

در آن زمانها مسعود بهنود  ــ از دار و دسته اصلاح طلبان و میانه بازان ــ ؛ از رادیکالیزه شدن جنبش و گرفتن سمت و سوی انقلابی و همچنین از ناتوانی اصلاح طلبان در مهار و کنترل آن شکوه و شکایت میکند و میگوید : ما شکست خوردیم ؛ اهل مدارا و تسامح شکست خوردند ….. امیدوار بودیم که دیگر دادمان را با مشت و گلوله نستانیم ؛ گل به کار می آوریم . اینکه اول بار دیگری گلوله انداخت ؛ از بار غم کم نمیکند .   

در این مقاله به چگونگی ارتقاء موسوی ؛ کروبی و اصلاح طلبان به سکاندری این جنبش ؛ نقش مخرب آنان در سکون و به محاق کشیدن جنبش ؛ به نقطه عطف ها ؛ به نقش شیر زنان و دختران جوان و به بی باکی آنان ؛ دستاوردها ؛ ضعف و کمبودها و آینده جنبشی که بعدا” به  ” جنبش سبز ” معروف گردید خواهم پرداخت .

الف ــ جنبش سبز ؛ تظاهرات عاشورا :

تظاهرات گسترده مردم معروف به تظاهرات عاشورا که در روز 6 دی سال  1388 برگزار شد در واقع خشمگینانه ترین و رادیکال ترین اعتراضات مردم علیه رژیم بود . بعد از میان رفتن تمام زمینه های دستیابی بیک راه حل سیاسی و بعد  از کاسته شدن از سلطه اصلاح طلبان بر جنبش مردم ؛ سیل خروشان مردم ــ صدها هزار نفر ــ و بخصوص جوانان و دختران دلیر و شجاع کشور بی باکانه در خیابانهای تهران جاری و روان شد و عملا” مرزهای قراردادی اصلاح طلبان را پشت سر گذاشته و این بار آماده برای هر نوع رویاروئی و درگیری با مزدوران و سرکوبگران به خیابانها ریختند .

 از مقطع این تظاهرات ؛ جوانان و زنان شجاع و فداکار کشور نشان دادند که راه درست مبارزه با استبداد دینی را یافته اند و دیگر از این پس در جنبش ارتقاء یافته شان نه جائی برای مطالبات حداقلی ــ ” اجرای بی تنازل قانون اساسی ” و ” بازگشت بدوران طلائی امام ” وجود دارد و نه جائی برای ” یکطرفه کتک خوردن ” تحت عنوان ” مسالمت و پرهیز از خشونت .

در همین تظاهرات بود که جوانان دلیر و دختران شجاع ایران ؛ بخصوص به روضه خوانی های تکراری اصلاح طلبان در مورد ” عدم خشونت ” توجهی نکردند و سحر و جادوی آنان برای جلوگیری از رشد انقلابی جنبش را باطل کردند و پیام دادند که دفاع از خود در برابر شرارت ؛ شقاوت و بیرحمیِ سرکوبگران حق مشروع ما میباشد .

در این تظاهرات حماسی ؛ گوشه های از خشم فروخورده ــ 30 ساله ــ مردم نسبت به رژیم و مزدورانش فوران کرد . بطوریکه در مواردی از این تظاهرات مردم توانستند برای حفظ و دفاع مشروع از خود ؛ نیروهای نظامی و لباس شخصیهای مزدور را ترسان و لرزان به عقب نشینی و فرار وادار و یا اسیر و خلع سلاح نمایند و همچنین ماشینها و اماکن نظامی دشمن در مواردی به آتش کشیده شد و تخریب گردید . آنها در فاصله های نزدیک و چند صد متری بیت العنکبوت ولی فقیه ؛ این مقر شیطانی را با شعارهای خود ؛ به لرزه در آوردند .

فریاد شعارهائی مانند ” موسوی بهانه س ؛کل نظام نشانه س ” ؛ ” خامنه ای بدونه ؛ بزودی سرنگونه ”  ؛ ” میجنگیم ؛ می میریم ــ ایران رو پس میگیریم ” خامنه ای جائر است ؛ حکومتش باطل است ” ؛ ” جمهوری اسلامی ؛ فانوس رو به باده ” ؛ ” ایران جنگه ؛ خاموشی ننگه ” در این روز ؛  ارکان نظام را به لرزه در آورد .

یعنی مردم بعد از 6 ماه نبرد خیابانی با رژیم جنایتکار آخوندی ؛ در واکنش به قهر عریان و سرکوب وحشیانه رژیم و مزدورانش به جای ترس و نا امیدی و یا گوش دادن به روضه هایِ مسالمتِ اصلاح طلبان ؛ به عزم جزم برای مقاومت و سرنگونی رسیدند . بعبارتی جنبش اعتراضی مردم در روز عاشورا به نقطه بلوغِ پتانسیلِ بالقوه خود رسید و از قیمومیت اصلاح طلبان خارج و بر پرچمداری اصلاح طلبان بر جنبش مردم ؛ نقطه پایان گذاشت .

باند خائن و خود فروخته ” فرخ نگهدار ” در وحشت و نگرانی از چشم انداز فروپاشی رژیم ؛ در آن روز در نوشته ای در مورد ” تظاهرات عاشورا ” ؛ آن را ” تظاهرات خوفناک عاشورا ” می نامد و صفار هرندی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره اول رئیس جمهوری احمدی نژاد با مشاهده خشم و طغیان مردم در جریان تظاهرات عاشورا در یک سخنرانی میگوید ” خیلی ها میگویند ؛ خامنه ای آخرین ولی فقیه رژیم است ” .

در این روز بزرگ مردم و جوانان دلیر تماما” میدان دار و صحنه گردان اصلی نبرد با رژیم ضد بشری و مزدوران سرکوبگر آن بودند . متأسفانه در چنین شرایطی یک آلترناتیو ملی ــ دموکراتیک در صحنه حضور نداشت و از آلترناتیوهای خارج کشوری هم کاری ساخته نبود . اگر چنین امکانی در آن روزهای تاریخساز در دسترس مردم قرار میگرفت ؛ بسرعت به سازمان اصلی نبرد با رژیم بدل میشد و جنبش اعتراضی مردم را به نتیجه مطلوب بسیار نزدیک میکرد .

 

ب ــ 25 بهمن ؛ غرش رعد در آسمان بی ابر :

تظاهرات 25 بهمن در شرایطی صورت گرفت که همه فکر میکردند همه چیز تمام شده و دیگر خبری از نا آرامیها و اعتراضات نخواهد بود . بخصوص رژیم با غرور و نخوت و با تبلیغات دروغین و ادعاهای میان تهی پایان خشم و اعتراضات مردم را اعلام کرده بود و چنین وانمود میکرد بر همه چیز مسلط است و همه چیز را در کنترل خود دارد و در میان اصلاح طلبان هم ؛ امیدی چندانی از به صحنه آمدن مجدد مردم خبری نبود .

اهمیت خاص این روز هم در همین بر انگیختن شور و شوق آزادی و راه اندازی مجدد خیزش مردم ؛ توسط جوانان شجاع کشور بود ؛ آنهم بعد از وقفه ای یکساله و در شرایطی که چندان انتظاری نمیرفت ؛ بود . بخصوص که دیگر اصلاح طلبان سلطه آنچنانی بر جنبش مردم نداشتند و توصیه های آنان تأثیری در روند کار نداشت .

صرف برگزاری این تظاهرات در شرایطی که رژیم پیروز مندانه پایان اعتراضات را اعلام کرده بود آنهم بدون اجازه رژیم و در حالیکه رژیم بشدت با برگزاری آن مخالفت میکرد ؛ خود پیروزی بزرگی محسوب میشد . زیرا که تظاهرات 25 بهمن اولین تظاهرات مستقلی بود که بدون استفاده از چتر حمایتیِ مناسبات رژیم برگزار میشد . بدین ترتیب مردم برای برگزاری این تظاهرات بر خلاف دفعات قبل منتظر کسب اجازه از حکومتی مستبد و نامشروع نماندند .

بعبارتی آنها در این پروسه به تجربه پی برده بودند که مبارزه قانونی با رژیمی که هیچ قانونی را برسمیت نمیشناسد ؛ بازی کردن در زمینی است که از پیش ؛ برنده آن مشخص است . این اولین” نافرمانی مدنی ” مردم و نادیده گرفتن و زیر پا گذاشتن قوانین و دستورات رژیمی سرکوبگر بود که میخواست با قلع و قمع خونین و بی رحمانه ؛ مانع برگزاری تظاهرات مسالمت آمیز مردم شود . احتمالا” مردم در ذهنیت خود قانع شده بودند که از رژیم نا مشروعی که قصد براندازی اش را دارند ؛ اجازه گرفتن بی معنی است .

اعتراضات این روز ؛ ویژگیهای بسیار مهمی داشت اما ویژگی اصلی و مهم آن ؛ خواست سرنگونی رژیم ؛ آنهم در خیابانهای شهرهای کشور بود . یعنی در این روز خیابان بعنوان کانون اصلی نبرد برای سرنگونی به مردم معرفی شد . یعنی در روز 25 بهمن 1389 امکان انقلاب و سرنگونی در خیابانها ــ جائی که بطور واقعی امکان سازماندهی قیام وجود دارد ــ تجربه و رقم خورد . اگر در آن روز رهبرانی ذیصلاحی برای جنبش اعتراضی مردم وجود میداشت ؛ اعتراضات در ادامه خود به انقلابی برای سرنگونی ارتقاء می یافت .

در این تظاهرات مردان و زنان دلیر و شجاع ایران با اتخاذ تاکتیک های ویژه ؛ مثل بر گزاری همزمان تظاهرات در چند نقطه ــ محل ــ با پراکنده کردن نیروهای سرکوب ؛ طرح های امنیتی رژیم برای سرکوب تظاهرات را خنثی و کم اثر کردند و توانستند فریادهای اعتراض خود را در قالب شعارهائی که با گذشته تفاوت کیفی داشت به گوش مردم ایران و جهانیان برسانند . بعلاوه جوانان در این تظاهرات برای اولین بار به نیروهای رژیم تهاجم نمودند و خیابان های شهرهایی که تظاهرات در آن برگزار شد را ؛ به میدان جنگ با قوای سرکوبگر رژیم تبدیل نمودند .

بیدلیل نبود که در همان زمان ــ بعد از تظاهرات 25 بهمن ــ یکی از نویسندگان روزنامه عربی ” النهار ” در مصاحبه با رادیو صدای آلمان در مورد جوانان تظاهر کننده گفته بود ” جوانان ایران به نقطه ای رسیده اند که دیگر نمی توانند با حکومت کنونی تفاهم و تعامل داشته باشند و دیوار ترس در ایران شکسته است و این آغاز رفتن دیکتاتور است ” .

بروز اشکال رادیکال تر مبارزه و شعارهای ساختار شکن چون ” مرگ بر دیکتاتور ” ؛ ” مبارک ؛ بن علی ؛ نوبت سید علی ” و یا ” خامنه ای حیا کن ــ مبارک رو نگاه کن ” و …. که ولی فقیه و کل ساختار دینی نظام را نشانه گرفته بود ؛ ادامه روند رو به تزاید رادیکالیزاسیون جنبش بود که از تظاهرات عاشورا شروع شده بود .  

تظاهرات اعتراضی مردم و جوانان دلیل ایران هم بدلیل سرکوب بیرحمانه و قلع و قمع خونین معترضین توسط رژیم سرکوبگر و هم تحت تأثیر تحولات آن زمان کشورهای عربی ــ تحولات معروف به بهار عربی ــ ؛ در 25 بهمن به نقطه ای از بلوغ رسیده بود که مردم ایران دیگر با جنبشی مواجه بودند که در حالیکه ماهیتی مدنی داشت ولی خصلتی انقلابی کسب کرده بود و این از ضرورت سرنگونی رژیم ناشی میشد .

تظاهرات حماسی مردم و جوانان دلیر در این روز نشان داد که خشم و نارضایتی مردم از این رژیم جنایتکار بیش از آن است که رژیم بتواند با هراس افکنی و سرکوب توسط اقلیتی سرکوبگر تا دندان مسلح ؛ آن را خاموش نماید .

ج ـ جنبش اعتراضی 88 و زنان میهن  :

زنان ایرانی دیگر پی برده اند که ماهیت قرون وسطایی این رژیم بگونه ای است که هر گونه امید و آرزو برای برابری حقوق و رفع ستم جنسی در این رژیم ؛ بیهوده است. آنها یقین داشتند و دارند که تنها با مبارزه متشکل زنان و مردان برابری خواه ایران برای سرنگونی این رژیم است که زمینه پیدایش جامعه ای عاری از هرگونه تبعیض و نابرابری برای زنان ایران فراهم میشود . بهمین دلیل آنان با شجاعت و شایستگی تمام در صف نخست هر مبارزه اجتماعی علیه رژیم ؛ در کنار برادران خود حضور دارند .

زنان و دختران دلیر ایران ــ علیرغم سرکوب و ستم مضاعف رژیم زن ستیز ــ با حضور گسترده در اعتراضات سال 88 و در مواردی با پیشتازی در این مبارزات ؛ نقش غیر قابل انکار خود را در تحولات و دگرگونی های سیاسی و اجتماعی پیش از پیش نمایان ساختند و در تظاهرات اعتراضی عاشورا و 25 بهمن با شهامت و بی باکی تمام در مقاطعی ؛ سکاندار و موتور اصلی راه اندازی اعتراضات بودند و برای ادامه و پیشبرد جنبش خود را به آب و آتش میزدند .

واقعیت این است که زنان و دختران ایران بیشتر از دیگر اقشار جامعه ایران از سرنگونی این رژیم قرون وسطائی و زن ستیز بهره می برند . بهمین دلیل پیش تر از هر قشر و گروه دیگری دلسوز حیات و پیشرفت امور این جنبش بوده و هستند .  با یقین باید گفت که  با حضور گسترده زنان در این جنبش ؛ علاوه بر اینکه راه هر  انحراف و سازشی در آینده بسته خواهد بود  ؛ حیات و آینده داری و دمکراتیزم  جنبش نیز تضمین یافته است . …….. ادامه دارد

 

02.02.2015

13 بهمن 1393

 

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.