bahram rahmani 01

هفتادمین سال‌گرد بمباران اتمی هیروشیما!

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

bahram rahmani 01

bahram rahmani 01بهرام رحمانی

 در هفتادمین سالگرد بمباران اتمی هیروشیما، در صبح روز 15 مرداد ماه، در مراسمی که برای یادبود آن برگزار شد، شینزو آبه، نخست ‌وزیر ژاپن و شهردار هیروشیما، خواستار نابودی سلاح‌های اتمی در سطح جهان شدند.نمایندگانی از صد کشور جهان در مراسم مربوط به بمباران اتمی ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم حضور داشتند.

در ششم ماه اوت، ارتش آمریکا بمبی اتمی بر هیروشیما انداخت و سه روز پس از آن بمبی دیگر در ناکازاکی. این تنها موارد استفاده از بمب اتمی در جریان جنگ، دست‌کم 129 هزار کشته برجای گذاشت.

 

دانشمندان آمریکایی، با توجیه این که احتمال دارد آلمانی‌ها بمب اتمی بسازند و از آن استفاده کنند، به ارتش آمریکا کمک ‌کردند تا بمب اتمی بسازد. اما آلمانی‌ها تا پایان جنگ نتوانستند به بمب اتمی دست یابند. البته نخستین بمب‌های آمریکا برای انفجار در اروپا بعد از پایان جنگ آماده شدند، زیرا جنگ هشتم مه 1945 میلادی، یعنی حدود دو ماه پیش از نخستین آزمایش انفجار اتمی‌(در آلاموگوردو) پایان یافته بود. ژاپنی‌ها از سپتامبر 1940 میلادی در پی ساختن بمب اتمی بودند، اگر چه در این زمینه دانش بالایی داشتند، اما صنعت ژاپن در شرایطی نبود که بتواند کمک چندانی به آن‌ها بکند. هم‌چنین برخی تاسیسات مهم آن‌ها در بمباران هوایی سال 1945 میلادی ویران شده بود. برخی دانشمندان آمریکایی با توجه به این که ژاپنی‌ها تا دست‌یابی به بمب اتمی راه درازی داشتند، استفاده از چنین بمب را علیه آن‌ها غیراخلاقی می‌دانستند. اما ارتش آمریکا اصرار به استفاده از آن داشت و برای ایجاد بیش‌ترین آسیب‌های روانی به منظور وادار کردن ژاپن به تسلیم شدن ، سعی داشتند این بمب‌ها بدون اخطار قبلی و بدون اعلام ماهیت آن‌ها به اهداف از پیش تعیین‌شده اصابت کند. اکنون زمان گزینش اهداف بود.

در نخستین فهرست، شهر تاریخی «کیوتو» پایتخت پیشین ژاپن مورد نظر بود، اما برای کاهش برخی پی آمدها، از فهرست کنار گذاشته شد. برای نخستین بمباران، هیروشیما و برای بمباران بعدی، شهر صنعتی ککورا برگزیده شده بود. روز 24 ژوئن 1945 میلادی «هری ترومن» رییس جمهور وقت آمریکا دستور داد تا در اولین فرصت پس از سوم اوت که وضعیت هوا اجازه می‌دهد بمباران اتمی ژاپن انجام شود. روز 26 ژوئیه به ژاپن هشدار داده شد که اگر تسلیم نشود ویرانی عظیمی در انتظارش خواهد بود اما سخنی از بمب اتمی به میان نیامد. برخی از بزرگان ژاپن در خواست صلح کردند اما روز 28 ژوئیه نخست وزیر ژاپن تهدید آمریکا را غیرقابل قبول اعلام کرد.

 

سرانجام دوشنبه ششم اوت 1945 میلادی، یک هواپیمای بمب‌افکن بی 29 ملقب به «انولاگی» که از جزیره «تینیان» برخاسته بود به همراه دو هواپیمای دیگر در ساعت هشت و پانزده دقیقه صبح به وقت ژاپن چهار بمب تنی معروف به «پسر کوچک»، در بردارنده 60 کیلوگرم اورانیوم 235 را از ارتفاع 9480 متری روی هیروشیما که از آسمان به وضوح دیده می‌شد در بالای مکانی که امروز در آن «گنبد بمب اتمی» قرار دارد رها کرد تا 43 ثانیه بعد در ارتفاع 548 متری منفجر شود.

حمله اتمی به هیروشیما کاملا برای ژاپن نامنتظره بود ژاپنی‌ها از این که آمریکایی‌ها به بمب اتمی دست یافته‌اند بی‌خبر بودند. از سوی دیگر، وقتی رادارهای ژاپنی ورورد تنها سه هواپیما را به منطقه نشان دادند، بر این تصور بودند که این پروازها از نوع شناسایی هستند، زیرا بمباران مناطق، با تعداد انبوهی بمب افکن مرسوم بود.

مردمی که از دور دست انفجار «پسر کوچک» را در آسمان هیروشیما مشاهده کرده‌اند می‌گویند، خورشید دیگری را در آسمان دیده‌اند. از انفجار این بمب، انرژی عظیمی حدود انرژی حاصل از انفجار بیست هزار تن تی.ان.تی آزاد شده بود، که نیمی از آن به شکل فشار هوا مانند طوفان ناگهان‌(موج انفجار) ، یک سوم آن به شکل گرما و یک ششم دیگر به شکل تابش‌های آلفا، بتا، گاما و نوترونی در آمده بود.

در منطقه زیر مرکز انفجار، دما تا چند هزار درجه سانتی‌گراد افزایش یافته بود. پس از انفجار، سایه یک انسان روی پله‌های ساختمان بانک واقع در فاصله 200 متری مرکز انفجار باقی مانده بود به این ترتیب که فردی روی پله‌ها افتاده و خاکستر شده بود، ولی پله‌های زیر بدن او سالم مانده بود، اما در دیگر نقاط پله ، سطح خارجی سنگها ذوب شده بود! تا شعاع 500 متری مرکز انفجار ، سرامیک خانه‌ها ذوب و تا شعاع دو کیلومتری لباسهایی که مردم به تن داشتند سوخته بود.

سرعت طوفان اتمی در زیر منطقه انفجار، 1600 کیلومتر بر ساعت یعنی پنج برابر یک طوفان عظیم و فشار هوای ناشی از آن 5/3 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع بوده است. در نقطه‌ای به فاصله 550 متری مرکز انفجار سرعت طوفان حدود یک هزار کیلومتر بر ساعت بوده که برای ویران کردن ساختمان‌های بتونی کافی است، و در فاصله 1600 متری، 305 کیلومتر بر ساعت بوده که ساختمانهای آجری را در هم می‌شکند.

در انفجار، تابش‌های آلفا، بتا، گاما و نوترونی پدید آمده‌اند، البته تابش‌های کم انرژی آلفا و بتا توسط مولکول‌ها جذب می‌شوند و به زمین نمی‌رسند اما تابش‌های گاما و نوترونی تأثیرهای زود هنگام، میان هنگام و دیر هنگام فاجعه باری بر جای می‌گذارند. اگر کسی در پناه‌گاهی از گرما و موج انفجار در امان مانده باشد، تا شعاع یک‌صد متر ظرف چند ساعت و تا شعاع هشت صد متر در کم‌تر از سی روز در اثر تابش جان می‌بازد. حتی کسانی که در یک‌صد ساعت نخست پس از انفجار به منطقه‌ای به شعاع هشت صد متری مرکز انفجار وارد شده‌اند از تابش‌های ذرات رادیواکتیو پخش شده در محل به شدت آسیب می‌بینند.

به این ترتیب، در اثر بمب فرو افتاده بر هیروشیما تا پایان سال 1945 حدود 140 هزار نفر و در فاصله سال‌های 1946 تا 1951 حدود 60 هزار نفر جان باختند. سطح دایره مرگ و نیستی 5/3 کیلومتر مربع و سطح ناحیه مجروحین حدود 5/7 کیلومتر مربع است، در کل از حدود 90 هزار ساختمان، 60 هزار ساختمان به کلی یا عمدتا ویران شده بودند و پنج روز زمان لازم بود تا یک واحد از ارتش ژاپن‌(Akatsuki Unit) اجساد را از خیابان‌ها جمع‌آوری کند.

 

پنج‌شنبه نهم اوت 1945 میلادی، یعنی سه روز پس از بمباران اتمی هیروشیما، یک هواپیمای بی 29 دیگر «جزیره تینیان» را با هدف بمباران شهر صنعتی ککورا ترک کرد. هوا در ککورا تمام ابری و دید بسیار اندک بود. هواپیما سه بار منطقه را دور زد تا دید مناسبی پیدا کند اما فایده‌ای نداشت. نگرانی از کم آمدن سوخت برای گشت‌زدن بیش‌تر روی ککورا خلبان به سوی دومین هدف از پیش تعیین‌شده خود، یعنی ناکازاکی راهی کرد. ساعت ده و پنجاه و هشت دقیقه صبح هواپیما به ناکازاکی رسید که آن‌جا نیز هوا ابری و دید اندک بود. اما پس از چهار دقیقه خلبان توانست روزنه‌ای در ابرها بیابد که از آن می‌اتوانست شهر را زیر پا ببیند. به این ترتیب یک بمب چهار و نیم تنی در بردارنده حدود 10 کیلوگرم پلوتونیم 239 که بخاطر بزرگی اندازه آن نسبت به «پسر کوچک» به «مرد چاق»ملقب بود به سوی ناکازاکی رها شد که در ارتفاع حدود 500 متری منفجر گشت.

با این که بمب پلوتونیومی به کار گرفته شده در ناکازاکی قدرتی بیش‌تر از بمب هیروشیما داشت، ولی ویرانی و تلفات در آن‌جا از هیروشیما کم‌تر بود. هیروشیما یک شهر مسطح است که انفجار بالای مرکز آن رخ داده بود، اما در ناکازاکی تپه‌ای بزرگ، شهر را به دو بخش که در دو دره واقع شده‌اند تقسیم می‌کند. انفجار در بالای یکی از آن دو یعنی دره اوراکامی رخ داده بود. در این دره آسیب‌ها شدید بود اما ضمن این که بخشی از انرژی در بخش‌های خالی از سکنه تپه تلف شده بود، این تپه مانند سپری تا اندازه زیادی از بخش‌های دیگر محافظت کرده بود. بنا بر آمارهای رسمی در اثر انفجار این بمب 11574 خانه سوخت، 1326 خانه کاملا ویران شد، 5509 خانه به شدت آسیب دید و غیر از قربانیان سال‌های بعد، 73884 نفر جان باختند و 74909 نفر مجروح نیز مجروح شدند.

 

سرانجام ژاپن که در هفتم دسامبر 1941 میلادی، برای از میان برداشتن تهدید ناوگان آمریکا در اقیانوس آرام، بدون اعلان جنگ در یکی از بزرگ‌ترین حمله‌های تاریخ پایگاه ناوگان آمریکا را در پیرل هاربر نابود کرده بود، در 14 اوت دست از جنگ کشید، هیروهیتو در پیامی رادیویی در 15 اوت پایان یافتن جنگ را به مردم ژاپن اعلام کرد و در دوم سپتامبر 1945 میلادی تسلیم‌نامه ژاپن بر عرشه رزمناومیسوری که از پیرل هاربر جان به در برده بود در خلیج توکیو امضا شد.

بعدها آمریکایی‌ها اعلام کردند که در آن زمان جز آن دو بمبی که به کار برده بودند بمب اتمی دیگری آماده استفاده نداشته‌اند! به هر حال بمب‌های اتمی هیروشیما و ناکازاکی قدرت انفجار هسته‌ای را به جهان شناساندند و این پرسش همیشه باقی خواهد ماند که آیا برای قدرت‌نمایی و پیروزی در جنگ، راهی جز ریختن بمب‌های اتمی هولناک بر سر مردم بی‌گناه و بی‌خبر ناکازاکی و هیروشیما نبود؟!

چندی پیش رسانه‌های آمریکایی خبر داند که آمریکا، اولین آزمایش تابستانی بمب جدید هسته‌ای ب 61-12 را پشت سر گذاشته است. این بمب اصلاح نمونه‌ای است که در سال 1960 ساخته شده، اما به اعتقاد کارشناسان روس، چیزی از اهمیت رویداد کم نمی‌کند.

بنا بر گزارش  وب‌سایت اسپوتنیک، به اعتقاد «واسیلی کاشین» کارشناس مطرح نظامی، این دست آزمایشات اقداماتی ضروری هستند.وی در ادامه می‌گوید: «هر سلاح هسته‌ای، ساختاری پیچیده با زمان مصرف حدود است. این سلاح باید به طور مرتب بازتولید و به روز رسانی شود. این سلاح می‌تواند فقط در انبار بماند. و اگر بمب طراحی شده باشد، مثل سال‌های 1960، تحقیقات دایم روی آن انجام می‌گیرد و طراحان روی آن کار می‌کنند تا این ساختار پایه را با عناصر تغییر یافته الکترون‌های پایه تکنولوزی رو به تغییر و مواد هماهنگ نمایند. علاوه بر این، برای آمریکایی‌ها شاخه مورد توجه در این کار، افزایش طول عمر خدمات مهمات و بالابردن امنیت آن‌هاست. به عبارتی، تلاش اصلی آمریکا روی این است که محصول را در شرایط مطلوب نگه دارند. اما تحقیقاتی روی این قضیه انجام نمی گیرد و ساخت سلاح‌های جدید اجتناب‌ناپذیر می‌نماید.»

این سئوال پیش می‌آید که بمب‌هایی مثل ب 61-12 به چه کار می‌آیند؟ و هدف اصلی از این آزمایشات چیست؟

الکسی پادبرزکین مدیر مرکز تحقیقات نظامی‌-‌سیاسی از دانشگاه روابط بین‌الملل به این سئوال پاسخ می‌دهد. وی می‌گوید: «به هر صورت در سیاست نظامی امریکا هیچ اتفاقی نمی‌افتد. نه تنها برنامه‌های نظری توسعه سلاح‌های هسته‌ای وجود دارند که حتی نیازهای متقابل نظامی‌-‌تکنیکی برای آزمایش سلاح هسته‌ای وجود دارد. دلیل این آزمایش در موارد زیر خلاصه می‌شود: ایالات متحده آمریکا باید هر طور می‌تواند ظرفیت سلاح‌های با دقت بالا و سلاح اتمی قدرت پایین را توسعه دهد. مهم نیست که این مهمات استراتژیک و تاکتیکی چه ماهیتی دارند، زیرا سلاح‌های تاکتیکی می‌توانند وظایف استراتژیک را با نابود کردن اهداف استراتژیک و به حساب دقت بالای خود انجام دهند. امروز مهمات هسته‌ای قوی لازم نیستند. به خاطر دقت بالای سلاح‌ها، اهداف می‌توانند یا به کمک مهمات معمولی نابود شوند یا با مهمات هسته‌ای ضعیف‌تر.

به گفته این کارشناس؛ «آمریکا برای جنگ بزرگ ابعاد آماده می‌شود، از جمله در نمایش‌های نظامی که تشدید درگیری مسلحانه تحت کنترل است، زیرا ورود به سطح بالاتر استفاده از سلاح‌های قوی‌تر باعث حفظ برتری قاطع قدرت‌ها می‌شود. برای این که ظرفیت استفاده از نیروهای مسلح در سطح پایین درگیری‌های نظامی حفظ شود، آمریکا نیاز به سلاح‌هایی دارد که زمانی برای جنگ در اروپا طراحی شده‌اند، یعنی مهمات تاکتیکی و حتی هسته‌ای. این کار برتری آمریکا را در شاخه‌های مختلف نظامی و از جمله در جنوب شرق آسیا در صورت بروز درگیری با چین، حفظ می‌کند. مساله فقط در شلیک راکت‌هایی به مبلغ 100 میلیون دلار به اهداف 1 میلیون دلاری نیست. نباید از مهمات هسته‌ای استراتژیک در جنگ‌های محلی و منطقه‌ای استفاده کرد. این کار برای هر دو طرف خطر دارد. ظاهرا نه آمریکا و نه چین تمایلی به درگیری محلی و ورود به جنگ هسته‌ای جهانی ندارند. اما، خطر در این است که نمی‌توان پیش‌بینی کرد یک درگیری نظامی مثلا درگیری در دریای جنوب چین یا درگیری به خاطر تایوان، چطور بسط و توسعه پیدا می کند.»

 

در چنین شرایطی، ضروری‌ست که افکار عمومی مردم جهان، نه تنها بر علیه ساخت و تولید بمب اتمی و دیگر بمب‌های خطرناک شیمیایی و غیرشیمیایی در سطح جهان باشند، بلکه باید همه بمب‌های اتمی نیز نابود شوند!

 

یاد همه جان‌باختگان ناکازاکی و هیروشیما گرامی باد!

جمعه شانزدهم مرداد 1394 – هفتم اوت 2015

 

 

 

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.