یورئی روبتسوف (Yuryi Rubtsov) برگردان: ا. م. شیری
در باره احساس اسیران آشویتس، حتی از خود آنها نپرسید، بلکه، بپرسید از انسانهایی که از مجتمع موزه اردوگاهها بازدید کرده اند- و شما مهر لعنتی را که بخاطر نابودکردن صدها هزار انسان بر سردر آنها حک شده است، مشاهده خواهید کرد. تو گویی فغان و ناله اسیران رانده شده به اتاقکهای گاز تا کنون سکوت قبرستانی را می شکند… کوهی از کفش در همه اندازه ها، مسواک، عینک، هنوز هم گرمای دست صاحبان خود را نگه داشته است…
وزیر امور خارجه لهستان، گژگوژ اسختینا طی اظهارات جنجالی دایر بر اینکه اردوگاه مرگ هیتلر در خاک لهستان را نظامیان اوکراینی آزاد کردند. گفت: «این اولین جبهه اوکراین بود، در آن روزهای ژانویه سربازان اوکراینی در آنجا حضور داشتند، آنها نیز دروازه اردوگاه را گشودند و اسیران را آزاد کردند»، نه ارتش سرخ. اینگونه اظهارات نه اولین و، احتمالا، نه آخرینها تلاشها برای تفکیک تاریخ آزادسازی آشویتس از همه تاریخ جنگ جهانی دوم خواهد بود. رژیم لهستان پیشتر در ماه آوریل سال ۲۰۰۷ غرفه موجود روسیه از سال ۱۹۶۱ در موزه آشویتس را تعطیل کرد. افتتاح مجدد آن را تنها به شناسایی اشغال لهستان توسط ارتش سرخ از طرف روسیه منوط نمود. لهستان تصمیم گرفت بر این پافشاری کند، که اطلاعات مربوط به اسرای اوکراین غربی و بلاروس غربی که در سال ۱۹۳۹ به اتحاد شوروی ضمیمه شدند، باید بجای غرفه اتحاد شوروی در غرفه شهروندان لهستان نگهداری شوند. لهستان همچنین خواستار آن شد که در نقشه موجود در غرفه، اراضی «الحاقی» به اتحاد شوروی بر مبنای معاهده عدم تجاوز سال ۱۹۳۹بین اتحاد شوروی و آلمان مشخص شود.
در حالی که تصمیم دایر بر تدقیق ترکیبات خون و ملیت آزادسازان آشویتس در شبکه های اجتماعی مورد نکوهش قرار گرفته، کاربری بنام «پورتال ۲۰» در واکنش به اظهارات پان گژگوژ، طی مقاله انتقادی در روزنامه لهستانی ویبورچا چنین نوشت: «پدرخوانده من یکی از بازماندگان آشویتس بود. اگر او اکنون زنده بود، پوزه گژگوژ را بخاک می مالید»)، اما وزیر لهستانی روی سخنان خود پافشاری می کند. دو روز پس از آن اظهارات جنجالی، او ضمن تأکید بر «واقعیت گویی» خود گفت: «راننده اولین تانکی که دروازه آشویتس- بیرکنای را از جا کند،
ایگور پابیرچنکو، اوکراینی بود». در واقع، اطلاعات مربوط به اینکه همراه با روسها، اوکراینی ها و بسیاری دیگر که در جمع نیروهای جبهه اول اوکراین می جنگیدند، از نظر وزیر لهستانی اهمیت ندارد. بلکه، او از توضیح این مسئله به جهان نگران است، که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه بمراسم هفتادمین سال آزادسازی آشویتس دعوت نشد.
احتمالا، پان گژگوژ به این اطلاعات، که آناتولی شاپیرو، سرگرد یهودی تبار، دروازه اردوگاه مرگ را شکست و گردان تحت فرماندهی او قبل از همه به محوطه آشویتس وارد شد، دسترسی ندارد. حتی فرض صحت ادعای او دابر بر اینکه پیش از شاپیرو، پابیرچنکو به اردوگاه مرگ وارد شد، پابیرچنکو که از قضا در اتحاد شوروی لقب قهرمان شایسته جنک گرفت و بعدها به جایگاه یکی از وکلا و دانشمندانان برجسته کشور ارتقاء یافت، چه چیزی در واقعیت آزادسازی اردوگاه مرگ توسط ارتش سرخ تغییر می یابد؟
در هر حال، گژگوژ اسختینا به فراگیری درس تاریخ نیاز دارد. اسامی جبهه های اتحاد شوروی در جنگ غیر ثابت و بسته به سمت حملات تعیین می شدند. جبهه اول اوکراین نیز در ۱۶ نوامبر ۱۹۴۳، قبل از شروع نبردهای کییف چنین نامیده شد. این جبهه تا آن وقت، جبهه وارونژ و پیش از آن هم جبهه بریانسک نامیده می شد. نیروهای ارتش سرخ (باستثنای چند ده یگان ملی، مانند واحدهای ۲۰۱ لتونی و ۱۶ لیتوانی) از ترکیب همه خلقهای اتحاد شوروی به تناسب رسیدن به جبهه ها تکمیل می شدند. جبهه اول اوکراین هم بر قاعده عمومی ارتش سرخ منطبق بود و ترکیب ملی آن بر اساس تحقیقات گروه دانشمندان ستاد کل نیروهای مسلح اتحاد شوروی برهبری ژنرال گ. کریواشیوف چنین بود: روسها- بیش از ۶۶ درصد، اوکراینی ها،- ۱۶ درصد، بلاروسها- در حدود ۳ درصد، تاتارها- تقریبا ۲/ ۲ درصد، یهودیان- بیش از ۶/ ۱ درصد، قزاقها- تخمینا ۵/ ۱ درصد، ازبکها- ۴/ ۱ درصد، بقیه (مشتمل بر چند ده ملیت)- کمتر از ۱ درصد.
آشویتس در تاریخ ۲۷ ژانویه ۱۹۴۵ در جریان عملیات ویسلو- اودر و در نتیجه نبردهای قهرمانانه یگانهای لشکر ۵۹ و ۶۰ سپاه یکم جبهه اوکراین در هماهنگی متقابل با یگانهای لشکر ۳۸ سپاه چهارم جبهه اوکراین آزاد گردید.
لشکرهای۱۰۰ و ۳۲۲ پیاده نظام از سپاه۶۰، دو شعبه شرقی آشویتس- مونویتس وزارتس– را آزاد کردند. در حوالی ساعت ۳ روز ۲۷ ژانویه یگانهای لشکر۱۰۰ پیاده نظام سپاهلووف بفرماندهی سپهبد ف. م. کراساوین، و بطور مشخص، هنگ پیاده ۴۵۴ به محوطه آشویتس وارد شد. درست همان روز یک شعبه دیگر آشویتس- یاواژنو– توسط رزمندگان هنگ ۲۸۶ پیاده نظام از لشکر ۵۹ بفرماندهی سرتیپ م. د. گریشین آزاد گردید. روز بعد، یگانهای هنگ ۱۰۷ پیاده نظام بفرماندهی و. یا. پطرنکو، اردوگاه بیرکنای را آزاد ساختند.
همه چیز روشن است. در اینجا هیچ نیازی به «جهل» وزیر خارجه لهستان نیست. ماریوش نویک، روزنامه نگار لهستانی برای پان اسختینا برگه تقلب تهیه کرد تا او بتواند با رجوع به آن به اظهارات جسورانه خود ادامه دهد: جبهه اول اوکراین فقط مرکب از اوکراینی ها نبود؛ کریستف کلمب هندوی غیر ساکن در هند بود نه کلمبیایی. با این حال، ماریوش نویک هم به نسخه جهل منجمد رئیس اداره سیاست خارجی لهستان باور نمی کند. در اینجا چیز دیگری جز خطر بیشتر وجود ندارد.
تلاشها برای پاک کردن نقش اتحاد شوروی و ارتش آن در جنگ جهانی دوم از حافظه ها بیش از اندازه تکرار شده و همه آنها خرابکاری تاریخی را به یادها می آورند. کییف هم در همین مجموعه ایفای نقش می کند. والری چالی، معاون رئیس دفتر ریاست جمهوری اوکراین، پا در جای پای اسختینا گذاشت و اظهار داشت: «بیشترین تعداد اوکراینی ها نه تنها این اردوگاه مرگ (آشویتس)، حتی اردوگاههای دیگر و بطور کلی اروپا را آزاد ساختند». اظهارات یاتسینیوک، نخست وزیر اوکراین در خصوص حمله اتحاد شوروی به آلمان و اوکراین یکی دیگر از این جعلیات بود. وزارت خارجه آلمان هم بلافاصله واقعگرایی خود را بصورت خودداری از بیان دیدگاه پیرامون سخنان مزخرف مقام کشور دیگر دایر بر وارونه نمایی مهمترین مسئله تاریخ قرن بیستم آلمان با استناد به تفاهمنامه سیاسی نشان داد. و این هم یک نمونه دیگر: لتونی که از مدتها پیش سربازاناس. اس. خود را «مبارزان راه آزادی» اعلام کرده است، برگزاری نمایشگاه تاریخی- مستند «دوران کودکی بسرقت رفته. قربانیان هولوکاست(*) از چشم اسیران جوان اردوگاه مرگسالاسپیلس نازیها» در مقر یونسکو در پاریس بمناسبت ۲۷ ژانویه، روز جهانی یادبود قربانیان هولوکاست را قدغن کرد.
مشابه این موارد خیلی زیاد است. و همه آنها از جنگ اطلاعاتی- روانی برعلیه روسیه و روسها گواهی می دهند و هدف آنها نیز عبارت است از: «به تازیانه بستن» نتایج جنگ جهانی دوم، تحریف نقش اتحاد شوروی در پیروزی بر آلمان و آزادسازی اروپا.
بیائید بجای جعلیات حامیان نئونازیها در واشنگتن، برلین و کییف، اظهارات بازماندگان اردوگاههای مرگ نازیها را که از نیروهای آزادبخش اتحاد شوروی استقبال کردند و هنوز زنده هستند، بشنویم. نوآخ فلوگ، رئیس مرکز اسرائیلی «سازمان بازماندگان هولوکاست» می گوید: «ما می دانیم و بیاد داریم، که … مایدانک، آشویتس و سایر اردوگاههای مرگ را سربازان اتحاد شوروی و ارتش سرخ آزاد کردند. هنگامی که ما در گتوها، در اردوگاههای مرگ زجر می کشیدیم، ارتش سرخ تنها امید ما بود، که ما را نجات داد، بر هیتلر پیروز گردید و اروپا را آزاد ساخت».
***
توضیح تکمیلی:
(*)- همانطور که روشن است در متن این مقاله سه بار کلمه «هولوکاست» بکار برده شده، و در هیچیک از آنها بمفهوم آن دین کذایی «هولوکاست» ساخته صهیونیسم و ارتجاع جهانی و دروغ بزرگ «کشتار ۶ میلیون نفر یهودی» در اردوگاههای مرگ فاشیسم اروپا بکار نرفته است. منظور روشن متن مقاله از کلمه «هولوکاست» چنین است که در اردوگاههای مرگ هیتلری «صدها هزار انسان» (نه یهودی) از جمله، در اتاقهای گاز نابود شده است.
مترجم