مرثیه ایی برای بهت، از مرگ دوست شاعرم بابک اباذری

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

shadi-peniran0 1بابک و بُهت دریا

شادی سابُجی

مرثیه ایی برای بهت، از مرگ دوست شاعرم بابک اباذری

ساده غرق ات می کنند یا غرق می شوی

ساده دفن ات می کنند یا دفن می شوی

که ساده به نظر رسد

ساده ی ساده ی ساده

ساده ی ساده ی ساده

بهت اما

بهت ماست از فرق بودن ات با نبودن ات

بهت اما بهت باکره شعرهاست

جوهر پیوند شان هرگز

بر صحنه ی سفید هیچ کاغذی

حک نشد

ببین زجه می زنند

ترشیده دختران شعر فردا

بهت دیگری هم هست

بهت خزری زشت، خزری زیبا

ببین بهت اش زده از شاعرکشی

خزر

ماتم زده ایی بی خروش

لال وارانه کز کرده در گوشه ایی از لنگرود

نه جزری نه مدی نه هم آوایی با پرنده ایی

لب وا نمی کند که چرا؟ که چرا؟

راستش این مارهای آبی و خاکی

خزری، ناخزری

چنانمان کرده اند

 که می ترسیم

حتی از سایه ی طناب ها….

فرانسه –26 ژانویه 2014

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.