مجید امیری
قاضی ابوالقاسم صلواتی فردی که در رویدادهای پس از انتخابات سال 88 بر سر زبانها افتاد اما به سختی میتوان در رسانه و جراید و سایتها در مورد گذشته و بیوگرافی وی مطلبی یافت و از این حیث یکی از چهره‌‌های ناشناخته و البته پر سر و صدای رژیم جمهوری اسلامیست. امید است این مقاله بتواند زوایای پنهان و آشکار زندگی وی را که در سالهای اخیر نقش مهمی در سرکوب مخالفان رژیم داشته است مورد بررسی قرار داده و به اطلاع جوامع حقوق بشری برساند.
در سالهای اخیر و خصوصا پس از حوادث انتخابات بحث انگیزه ریاست جمهوری ایران نام قاضی ابوالقاسم صلواتی در بسیاری از پروندهای شناخته شده و جنجالی به چشم میخورد اما با وجود نقش این قاضی شناخته شده در پروندهای حساس، نه در مطبوعات و نه در منابع رسمی نظام اسلامی هیچ اطلاعاتی در مورد زندگی شخصی ,تحصیلات وفعالیتهای شغلی و اداری قاضی صلواتی منتشر نشده و روشن نیست که وی چگونه وارد تشکیلات قضایی ایران شده است
با این وجود گفته های برخی از حقوقدانان و آشنایان با دستگاه قضا حاکی از آن است که قاضی صلواتی بدون گذراندن آزمون حرفه ای قضاوت و به دلیل ارتباط تنگا تنگ با دستگاهای امنیتی و انعطاف وی در قبال دستورات و خواستهای این نهادها در گام اول در دادگاه انقلاب سنندج مشغول به کار شده و به عنوان قاضی و معاون دادستان به خدمت پرداخت و به خاطر فساد و قساوتی که به خرج می‌داد زبانزد مردم شد. در نهایت در سالهای اخیر و با حمایت غلامحسین محسنی اژه ای وزیر اطلاعات وقت دولت محمود احمدی نژاد به عنوان ریس شعبه ١۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران احکام بحث انگیزی را برای بسیاری از پروندهای مطرح ویا امنیتی صادره کرد.
در اواسط دهه ۶٠ پس از مجروح شدن در مناطق مرزئ کردستان، با نفوذی که داشت و برای خود معلولیت به خاطر داشتن ترکش در بدن و شیمیایی شدن دست و پا کرده و وارد پلیس قضایی شد و به این ترتیب از حضور درمیادین جنگ امتناع کرد.اوایل انقلاب برای ورود به سیستم قضایی کشور و برای انتصاب پست در این مرجع نیاز چندانی به مدارک تحصیلی و یا دانشگاهی نبود بلکه نیاز به جلاد بودن و یا دارای حرفه جنایتکاری بود تا بتوان متصدی چنین پست هایی شد.
و اما در سالهای بعد تلاش میشد متصدیان پست‌های قضایی به شکل صوری مدارکی را برای خود دست و پا کنند. به همین منظور تعدادی از کادرهای قضایی رژیم در مؤسسه‌ای که پشت پادگان عباس آباد به منظور کادرسازی برای دستگاه قضایی تشکیل شده بود درس حقوق خواندند و دراین نظام بی در و پیکر اسلامی قاضی شدند.
و حال میتوان به جرات گفت که که این قضات و یا بازجویان محصول این مؤسسه هستند.
در مورد صلواتی و بقیه جانیان هم میتوان گفت علاوه بر مؤسسه فوق با استفاده از سهمیه بسیج و … از دیگر مؤسسه های مدرک صادر کنی داخلی مانند دانشگاه آزاد و پیام نور و … هم برای خود مدارکی را دست و پا کرده باشند.
صلواتی در دهه ٧٠ شمسی زمانی که الیاس محمودی رئیس کل حراست قوه قضاییه بود و معاون وی زارع بود با دسیسه چینی بر علیه همکاران خود و ارباب رجوع و متهمان به ترفیع درجه رسید وبه ریاست اداره‌ی حراست دادگاه انقلاب دست یافت و در آنجا به یک قدرت فوق العاده ای رسید و در دهه ٨٠ با حفظ صندلی ریاست خود در شعبه‌ی مربوط به جاسوسی نیز مشغول به کار شد و در آن زمان قدرت وی به جایی رسیده بود که به راحتی هر چه تمام تر به دیگر شعبه‌های دادگاه انقلاب هم نفوذ زیادی داشت وهم به سادگی می‌توانست اعمال نظر کند و حتی کار او به جایی رسید که وی همراه با گروه ضربت که برای دستگیری متهمان نیزخودش وارد عمل میشد.
این راهی بود که این شخص جانی به این صورت و سرعت رشد کرده و به یک قاضی ویک مهره مهم نزد بیت رهبری مبدل گردیده است.
زمانی که یکی دیگر از قاتلان این رژیم که نقش بسیار پررنگی در شکنجه و ضرب و شتم های بازداشتگاه کهریزک داشت بر روی کار آمد(سعید مرتضوی) و به عنوان دادستانی انقلاب اسلامی و عمومی شد و قاضی حداد ریاست شعبه‌ی ۲۶ دادگاه انقلاب بود صلواتی به معاونت امنیت این دادسرا، در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، مسوول پرونده‌های فعالان سیاسی و اجتماعی شد و به همراه محمد مقیسه و عباس پیرعباسی مثلث برمودا تشکیل داده اند
صلواتی به جزء این که ریاست شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی بر عهده دارد یکی از مهرهای بازجوی وزارت اطلاعات است که حکم های بی رحمانه را علیه متهمان سیاسی صادر میکند و بیشتر به عنوان جلاد در این ارگان از او استفاده میشود.
او به همراه برمودایی که تشکیل داده اند نقش بسیار پر رنگی در سرکوب جنبش٨٨ و یا همان حزب سبز داشتند و حکمهای بی رحمانه ای صادر میکردند و بسیاری از این قضاوتها در رسانه ها و جراید انتشار می یافت.تا کنون دستگاه قضایی و امنیتی کشور صلاح بر این دارند که در دادگاههای علنی و نمایشی از صلواتی استفاده کنند و فعلا تصاویری از آن ٢ ضلع دیگر این برمودا رو نمایی نشود و آقایان (مقیسه و پیر عباسی_) دو شخص ناشناس در حوزه قضایی و امنیتی باقی بمانند.
صلواتی بدون توجه به قانون دست به هر کاری میزند به عنوان مثال در مورد زندانیان غیر سیاسی که معمولا کمتر در رسانه ها انتشار می یابد همسرانشان رابه صورت غیر قانونی احضار و با عقیده دینی به آنها تحمیل میکند تا طلاق بگیرند و یا در موارد خاص خودش موارد غیر شرعی را به آنها مطرح میکند.
اشاره به پروندهای ویژه که حکم اعدام صادر کرده
پروندهایی که نزد او میرود و برای آنها حکم اعدام صادر میشود نیاز به علت ندارد چون بازجویان اطلاعات اشاره کنند کافی است تا همچون دستگاه چاپگر حکم بدون دلیل و برهان صادر میگردد.
به عنوان مثال به چند نمونه اشاره میکنیم
در مورد پرونده زندانیان کرد که به آنها اتهام همکاری با پژاک وصله خورده بود به وی تحویل داده شده بود که حکم آنها را این قاضی جانی صادر کند و متهمان این پرونده به نامهای فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و شیرین علم‌هولی متهمان این پرونده که بسیار جنجالی و رسانه ای در سطح بین الملل شده بود به دستور وی در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ به دار آویخته شدند.
حکم اعدام زهرا بهرامی شهروند ایرانی هلندی که در تظاهرات عاشورای ٨٨ شرکت کرده بود دستگیر شد و به اتهام قاچاق مواد مخدر اعدام شد و خیلی دیگر زندانیان سیاسی که در انتظار حکم از وی هستند که شانس کمی دارند تا توسط این قاضی اعدام نشوند.
نام صلواتی به همراه چند تن از جنایتکار رژیم اعم از قاضی و بازجو و عوامل اطلاعاتی و امنیتی به نامهای غلامحسین محسنی اژه‌ای ، ابراهیم رئیسی،صادق لاریجانی،عباس جعفری دولت‌آبادی،عباس پیرعباسی، محمد مقیسه،سعید مرتضوی،احمد زرگر، علی‌اکبر حیدری‌فر،حسن زارع دهنوی و… در لیست ناقضین حقوق بشر اتحادیه اروپا و تحریم‌های بین‌المللی قرار دارند.
.مجید امیری
دی ماه ٩٣
