مسعود نصرالهی پور
از زمان آغاز بحران سوریه، تلاشهای زیادی برای پایان دادن به این مناقشه صورت گرفته است و هر بار به نوعی به شکست انجامیده است. یکی از بازیگران مهم این عرصه حکومت ایران است، که در واقع دوست و متحد قدیمی این کشور نیز محسوب میشود.
علت اصلی مقاومت ایران در بحران سوریه را، نقش حیاتی دولت سوریه در حمایت از حزب الله لبنان میداند، چرا که این کشور شاهراه ارتباطی ایران و حزب الله محسوب میشود. او معتقد است تنها راهی که میتوان به وسیلهی آن ایران را وادار به عقب نشینی کرد این است که نقش مهمی برای این کشور در آیندهی سوریه در نظر بگیریم. وی در ادامه مینویسد: جمهوری اسلامی ایران یکی از بازیگران مهم بحران سوریه به شمار میرود. ایران بزرگترین حامی سوریه است، حتی بیشتر از روسیه. روابط تهران با دمشق به لحاظ تاریخی بر پایهی سلایق مشترک استراتژیک استوار است، که شامل کاستن از قدرت آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه میشود. هر دو کشور نیز به منظور ایجاد توازن در روابط با کشورهای عرب متخاصم، روی یکدیگر تکیه میکنند.ادامه…..
ایران و سوریه مشترکات دینی و عقیدتی زیادی ندارند
رابطهی بین ایران و سوریه فاقد ابعاد ایدئولوژیک و دینی است. رژیم سکولار سوریه توسط افراد علوی اداره میشود، که به نوعی به مذهب شیعه مربوط میشوند که اکثریت مردم ایران تابع آن هستند. با این وجود، جمهوری اسلامی ایران، تنها حکومت دینی در دنیا، نزدیکی دینی کمی به حکومت اسد احساس میکند. ایران، سوریه را بیشتر به عنوان یک دروازهی استراتژیک به دنیای عرب، یک سنگر علیه قدرت آمریکا و اسرائیل و مهمتر از همه راه ارتباط با حزب الله لبنان میبیند. سوریه هم چنین به عنوان یک سپر ضد ضربه در برابر بی ثباتی داخلی ایران عمل میکند.
اهمیت سوریه در حمایت نظامی از حزب الله
موضع ایران در مورد سوریه کاملاً روشن است: آنها همهی تلاش خود را خواهند کرد تا حکومت بشار اسد را در قدرت نگه دارند. اما حکومت تهران آنقدر هوشیار است که بداند رژیم سوریه دیر یا زود سقوط خواهد کرد. از این رو، ایران حمایت خود از گروههای علوی و دیگر گروههای شبه نظامی را افزایش داده است، نه تنها به این خاطر که بتواند در سوریه نفوذ خود را حفظ کند، بلکه مهمتر از همه این که بتواند در صورت سقوط اسد، ارتباط فیزیکی خود با حزب الله را حفظ کند.
رابطهی بین ایران و سوریه از زمان جنگ ایران و عراق تقویت شد
این علویها به عنوان یک شاخهای از مذهب شیعه محسوب میشوند، اما اهمیت نقش مذهب در روابط بین ایران و سوریه نباید بیش از حد بزرگ نمایی شود. اگر چه برخی از روحانیون شیعه، مانند مؤسس معنوی حزب الله لبنان، امام موسی صدر، علویها را به عنوان شیعیان حقیقی میشناختند، اما سنتهای پیچیدهی علویها، مانند نداشتن یک روحانیت واحد و یا داشتن عقاید التقاطی، آنها را تا حدود زیادی از شیعیان ایران و عراق متمایز میکند.
این ارتباط بین ایران و سوریه بیشتر بر پایهی موقعیت ژئوپلتیک آنها استوار است تا دین و مذهب. ایران مدتهاست که به سوریه به عنوان یک وزنهی تعادل در برابر آمریکا، اسرائیل و کشورهای رقیب عربی نگاه میکند. جنگ ایران و عراق، موجب نزدیکی بیشتر ایران و سوریه شد.
سوریه، حزب بعث عراق را یک خطر بالقوه برای خود به شمار میآورد
جمهوری اسلامی ایران به خاطر تلاشهایش برای صدور انقلاب به کشورهای عرب، در منطقه منزوی واقع شده بود، و کشورهای مهم عربی مانند عربستان سعودی و مصر نیز در این جنگ از صدام حمایت کردند. سوریه در آن زمان تحت حکومت پدر بشار اسد، حافظ اسد، بود و تنها کشور منطقه محسوب میشد که در جنگ به صورت فعال از ایران حمایت میکرد. حافظ اسد، حزب بعث عراق را خطری برای منافع سوریه به شمار میآورد. جنگ ایران و عراق، انرژی عراق را تحلیل برد و آنها را از تمرکز بر سوریه بازداشت.
سوریه میتوانست از ایران و حزب الله برای ایستادگی در برابر دشمن اصلی خود، یعنی اسرائیل استفاده کند کمی بعد از آن، جمهوری اسلامی، به عنوان یک عامل پرنفوذ در لبنان ظاهر شد، کشوری که حیاط خلوت سوریه محسوب میشد. محرومیت تاریخی شیعیان این کشور از حقوق شهروندی خود، و شور و شوق انقلابی نو ظهور ایران، به حکومت تهران اجازه داد تا از طریق ایجاد حزب الله لبنان، تأثیرات سوء مهمی بگذارد. حافظ اسد، بر خلاف پسرش، بشار اسد، در پذیرش کامل نقش ایران در لبنان کاملاً مطمئن نبود، اما ایران و حزب الله را به عنوان دو وزنهی مناسب برای ایستادگی در برابر دشمن اصلی سوریه، یعنی اسرائیل میدید. حمایت سوریه از ایران در طول جنگ با عراق، با تسهیل قدرت ایران و حزب الله در سوریه توسط حکومت این کشور دو برابر شد، و با وجود تفاوتهای قومی و دینی زیادی که بین ایران و سوریه وجود داشت، این دو کشور بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شدند. بشار اسد در طول دوران پر سر و صدای حکومت خود، رابطهی خود با ایران را بیشتر تقویت کرد، تا جایی که پدرش نیز ممکن بود رد میشد. یکی از علل اصلی این اقدام میتواند، آسیب پذیری های حکومت او بوده باشد. علویها حدود ۱۲ درصد از جمعیت سوریه را تشکیل میدهند، که بر یک اکثریت سنی مذهب حاکم هستند. فساد و سرکوب وحشیانهی حکومت اسد مشروعیت او را بیشتر تضعیف کرد و اتکای او را به حکومت ایران به عنوان حامی بیشتر کرد.
آموزش نظامی و امنیتی برای نیروهای کلیدی بشار اسد
علاوه بر این، ایران و حزب الله از منافع سوریه در برابر خطرات خارجی نیز دفاع میکردند. حملهی آمریکا در سال ۲۰۰۳ به عراق به عنوان یک خطر بالقوه برای سوریه محسوب میشد، چرا که سوریه خود را به عنوان یک هدف احتمالی برای تغییر رژیم به دست آمریکا میدید.
دمشق، جنگ سال ۲۰۰۶ بین اسرائیل و حزب الله را یک پیروزی به حساب میآورد. برای اولین بار از سال ۱۹۷۳، یک نیروی مسلح عربی توانسته بود در برابر حملات اسرائیل مقاومت کند و در عین حال تلفات مهمی نیز بر جای بگذارد. حزب الله تا حد زیادی روی سلاحها و تاکتیکهای نظامی ایران متکی بود، که این اهمیت ایران را در چشم کادر رهبری سوریه بیشتر کرد.
از زمان شروع این نزاع، روابط نظامی و امنیتی سوریه و ایران بیشتر شده است. سپاه پاسداران ایران، که مهمترین و قدرتمندترین حامی حزب الله در ایران محسوب میشود، حمایت خود از حکومت بشار اسد را افزایش داد، آنها نیروهای نظامی و امنیتی کلیدی سوریه را آموزش دادند و به این کشور کمک کردند تا توانایی نظامی خود را گسترش دهد.
نقش سپاه پاسداران ایران در سوریه
جای تعجب ندارد که بدانیم ایران و سپاه پاسداران، نقش مهمی در جنگ علیه شورشیانی دارند که قصد براندازی رژیم اسد را داشتند. جمهوری اسلامی، به خاطر برنامهی اتمیاش، در جهان و منطقه منزوی شده است، و دیگر نمیتواند تنها دوست خود، سوریه را از دست بدهد. سقوط رژیم اسد، نه تنها میتواند نفوذ ایران در دنیای عرب را تحت تأثیر قرار بدهد، بلکه میتواند حمایت نظامی این کشور از حزب الله را نیز کاهش بدهد. بیشتر سلاحهایی که تهران برای حزب الله ارسال میکند، از طریق سوریه به دست این گروه میرسد. راه دیگر میتواند ترکیه باشد. آنکارا که در حال رقابت با ایران برای افزایش نفوذ خود در خاورمیانه است، جلوی ورود هواپیماها و تانکرهای ایرانی به مقصد سوریه و حزب الله را گرفته است. ایران میتواند از طریق دریا نیز کمکهای خود را به حزب الله برساند، اما این کار زمان بیشتری میبرد، و کشتیهای ایرانی در برابر منع رفت و آمد آسیب پذیر هستند.
ایجاد نیروهای شبه نظامی در سوریه بر پایهی نیروهای بسیجی ایران
رهبر ایران بحران سوریه را به صورت سیاه و سفید میبیند. رهبر ایران،علی خامنهای، معتقد است که حکومت سوریه بخش مهمی از جبههی مقاومت در برابر اسرائیل است، و در صف مقدم جبههی جنگ ایران با آمریکا قرار دارد. برخی از مقامات ایران، حمایت بی چون و چرای حکومت از رژیم اسد را زیر سؤال بردهاند، اما به نظر میرسد که جمهوری اسلامی سیاست حمایت همه جانبه را در پیش گرفته است.
این نشان میدهد که اوضاع سوریه از این حد نیز خشن تر و بی نظم تر خواهد شد. اگر اپوزیسیون داخلی جمهوری اسلامی فکر یک قیام عمومی را در سر داشته باشد، حکومت میتواند سرنوشت خونین سوریه را به آنها گوشزد کند. علاوه بر این، ایجاد نیروهای شبه نظامی در سوریه بر پایهی مدل بسیج ایران، این امکان را به حکومت ایران میدهد تا بعد از سقوط اسد و در دوران حکومت سنی آینده نیز به اعمال نفوذ در این کشور بپردازد. مهم تر از همه این که، ایران میتواند روند تجهیز حزب الله را از طریق سوریه ادامه بدهد.
اعطای امتیاز به ایران بر سر موضوع سوریه میتواند جایگاه آمریکا را در کشورهای عرب تضعیف کند
چشم انداز سیاست ایران نشان میدهد که این کشور هیچ تمایلی به مذاکره با آمریکا بر سر سوریه ندارد، خصوصاً تا زمانی که آمریکا و متحدانش بخواهند حکومت علویها در این کشور را ساقط کنند. اما اگر یک نقش مهم برای حکومت ایران در آیندهی سوریه در نظر گرفته شود، میتوان تهران را پای میز مذاکره کشاند. اما اعطای چنین امتیازی میتواند مورد نکوهش اپوزیسیون سوریه قرار بگیرد، گروهی که ممکن است روزی بر این کشور حکمفرما شود. از طرف دیگر، نفوذ قوی ایران در آیندهی سوریه بعد از سقوط اسد، میتواند جایگاه آمریکا را نه تنها در سوریه بلکه در جهان عرب و کشورهای سنی تضعیف کند.