مازیارشکوری گیل چالان
گوی سیاست ومدیریت تجمیعی ازتجربیات تمامی بازیگران این گوی میباشد. این تجربیات میتواند به اشکال متفاوت صحیح یا ناصحیح خود را بنمایاند. اما آنچه دراین صحنه میتواند مفید فایده واقع شود انباشت تمامی تجربیات بدست آمده میباشد که میباید به دورازتمایلات ومنافع شخصی، صنفی وعقیدتی درترازوی نقد نهاده ومورد بازبینی قرارگیرد. ازاین جهت آنچه دراین مرحله درون مایه نقد را تشکیل میدهد اخلاق سیاسی میباشد. براین اساس آنچه میتواند درگام نخست این اخلاق سیاسی را جامه عمل بپوشاند نقد خود فاعلان وعاملان سیاسی چه درمقام شخص حقیقی وچه درمقام شخص حقوقی ازخود میباشد. چرا که تمامی اشخاص حقیقی وحقوقی بنابرنقشی که درصحنه های سیاسی، مدیریتی وتصمیم گیری اتخاذ میکنند دارای مسئولیت ها وشرح وظایف تعریف شده ای میباشند. بدین سبب هرگاه این بازیگران عرصه عمومی بامیل واختیار، خود را درمقام معترف قرارداده وبه خود نقادی بپردازند مسئولیت پذیری وضامن بودن خود را درقبال مسئولیت های تعریف شده به مخاطبان عرضه داشته وموجبات اعتماد سازی وحق محوری را درمخاطبان ایجاد مینمایند.
درآشفته بازارسیاست که کنشگران در آن بر سرمنافع شخصی وگروهی با یکدیگر دست به رقابت، خیانت وجنایت می زنند مصادیقی ازخرق عادت واخلاق مداری سیاسی همچون خود نقادی میتوان یافت.
*انجمن ملی قضات کشورشیلی به عنوان شخص حقوقی پس ازگذشت چهل سال ازکودتای معروف نظامی ژنرال آگوستوپینوشه علیه دولت ملی سالوادورآلنده ازعملکرد اعضای خود دردوران حکومت کودتا ازمردم شیلی وقربانیان کودتا عذرخواهی کرده است.
“انجمن ملی قضات دادگستری” شیلی دربیانیه صادره خود عنوان داشته :
« قوه قضائیه شیلی در آنزمان، وظیفه خود برای حفظ حقوق اساسی شهروندان را زیر پا گذاشته است . . . وقت آن رسیده که از قربانیان و جامعه شیلی، طلب بخشش کنیم »
مسلم دستگاه قضایی شیلی با چنین عملکرد نقادانه ای ، هم توان بازسازی خود ازدرون را درجهت احقاق حقوق شهروندان خواهد داشت ومضاف برآن درقبال شهروندان گامی درجهت اعتماد سازی نهاده وبرای شهروندان اطمینان حاصل خواهد نمود که برایشان مأمنی درراستای احقاق حقوقشان خواهد بود.
**ازچهره های بزرگ سیاست درخارج ازکشورکه به مسئولیت مشکلات را برعهده گرفتند مرحوم “جمال عبدالناصر” را میتوان گواه گرفت. پس ازشکست ارتش های عربی درجنگ شش روزه دربرابررژیم اسرائیل مرحوم عبدالناصربا شجاعت وصداقت درنطق رادیو- تلویزیونی خود را مسئول تمام وکمال شکست خواند وبالفورازتمامی پستهای کشوری ولشکری مستعفی شد. اما آنچه این اقدام ناصردرپی داشت نه تنها شکستن وجهه اش درمیان ملت های عرب وشرقی نبود، بلکه بالعکس آنچنان درمقام معتمد ملت قرارگرفت که با تظاهرات گسترده استعفایش ازسوی ملت پذیرفته نشد وناصرتا پایان حیات دنیوی درمقام خود ابقا شد. این خود نقادی درکنارمبارزات ضد استعماری ناصرآنچنان محبوبیتی برایش به ارمغان آورد که تشییع جنازه اش دراسکندریه بزرگترین تشییع جنازه تاریخ تا بدین لحظه خوانده میشود.
***چندی پیش خانم “استفانی بنیستر” کاندیدای حزب “یک ملت” که برای کسب کرسی درایالت کوئینزلند در انتخابات عمومی این کشور شرکت کرده بود به جهت اشتباهات گفتاری فاحش دریک برنامه تلویزیونی ازانتخابات کناره گرفت وازمخاطبان عذرخواهی کرد. این کاندیدا که گفته بود:
«من با اسلام به عنوان یک کشور مخالف نیستم، اما فکر می کنم که قوانین آنها در استرالیا مورد استقبال قرار نمی گیرد . . . پیروان دین یهود از عیسی مسیح پیروی می کنند»
استفانی بنیسترمسئولیت اشتباهات فاحش خود را به گردن گرفت وبا انتشاربیانیه ای عنوان داشت:
« از حزب، دوستان، خانواده و هر کسی که مایه شرمساری آنها شده، عذرخواهی می کند»
****اما آنچه میباید ازخود ومنادیان عدالت وآزادی درنظام جمهوری اسلامی پرسیده شود اینکه براستی مقوله اخلاقی خود نقادی دراشخاص حقیقی وحقوقی دخیل درچنین نظامی محل اعراب دارد؟ قوه قضائیه ای که اینچنین دم ازحق الناس وعدالت علوی میزند چگونه تا کنون ازخانواده های اعدام های فله ای سال شصت وهفت که درفقدان حکم دادگاه صالحه راهی میادین اعدام شدند عذرخواهی نمیکند؟ چرا دستگاه قضایی جمهوری اسلامی تجربه دستگاه قضایی شیلی را بکارنبسته وازقربانیان وخسارت دیدگان کودتای سی خرداد شصت تا کنون عذرخواهی نمیکند؟ شاید مقامات قضایی گمان میکنند ازکودتای خرداد شصت تا کنون همچون کودتای شیلی چهل سال نگذشته است.
براستی آنها که پس ازآزادی خرمشهربرطبل جنگ جنگ تا پیروزی نواختند وعاقبت به سرکشیدن جام زهردل خوش نمودند وهیزینه های هنگفت مادی ومعنوی برای ملت به ارمغان آوردند مسئولیت اعمال خود را به گردن نگرفته و ازملت عذرخواهی نمیکنند؟
خانم استفانی بنیستربه جهت چند اشتباه گفتاری درتلویزیون استرالیا با صدوربیانیه ازتمامی کسانی که مایه شرمساریشان را فراهم نموده بود عذرخواهی نمود. اما احمدی نژاد که هشت سال درمقام رئیس جمهورایران با گفتارهایی همچون ” شما ببینید این کشورانگلیس جزیره ای درغرب آفریقا . . .” وگفتارهایی سخیف ازاین دست تا چه اندازه آبروی یک ملت را دردنیا به سخره گرفت تا کنون هیچ گونه عذرخواهی ازملت به عمل نیاورده. آنها که با مهندسی انتخابات چنین شخصی را به عنوان رئیس جمهورهشت سال به ملت تحمیل نمودند هنوزکه هنوزاست بابت به بارآوردن چنین فاجعه ای ازملت عذرخواهی نمیکنند.
رهبرجمهوری اسلامی که خود را ولی ملت دانسته و به صفت مطلقه متصف مینماید باید مسئول وپاسخگوی مطلق تمامی فضاحات بارآمده باشد نه تنها ازملت عذرخواهی نمیکند بلکه همواره منتقدان را متهم به ایجاد نفاق وفتنه کرده وخواهان عذرخواهی منتقدان شرایط موجود کشورمیباشد.
ازهرروی آنچه میتواند میزان ومحکی درجهت دخیل بودن اخلاق درنوع رفتارسیاسی حاکمان جمهوری اسلامی قرارگیرد میزان بکارگیری خود نقادی حاکمان وعذرخواهی ازملت درقبال اشتباهاتی است که به شهروندان وارد آورده اند. ازدیگرسوی آنچه علت بی اعتمادی مخاطبان حاکمیت ایران شده است فقدان خود نقادی ومسئول دانستن خود دربرابرملت میباشد.