گزارشی تکان دهنده از زندگی پرمشقت کارگران کوره‌پزخانه‌های تهران

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

به سه راه افسریه می‌رسم، از جاده امام رضا می گذرم و با عبور از پاکدشت، کوره پزخانه های خاتون‌آباد را مقابل چشمانم می بینم.کوره پزخانه‌های خاتون آباد، جایی در حاشیه تهران است که برای ساختن برج های بلند تهران آجر می سازند. بافت کویری جنوب تهران، منطقه مناسب و مساعدی را برای آجرپزی مهیا کرده است از دور که به کوره ها نزدیک می شوم، از میان دشت های بی آب و علف، برج های کوره خودی نشان می دهند. برج های آجری که در گذشته برای تامین اکسیژن کوره ها استفاده می شدند و اینک تنها به کار فیلم های پرسوز و گداز و جایزه بگیر می آیند.

کوره ها اینجا هرکدام اسمی دارند. کوره خوشبین، کوره عاطف، و کوره… . در هر کوره ۲۰الی ۳۰ خانوار زندگی می‌کنند. محل زندگی آنها کوچه ای است به عرض ۲متر که از دو طرف این کوچه اتاق‌های ۶ تا ۱۲ متری قرار دارد و جلوی درب هر کدام از اتاق، پیت نفت، بند لباس و دمپایی های کوچک و بزرگ و رنگارنگ به چشم می‌خورد. هر اتاق خانواری ۶ و ۷ نفره را در خود جای می دهد. اغلب ساکنان کوره ها، مهاجران از شهرهای تربت هستند که کم سابقه‌ترین آنها پسربچه ای به اسم سجاد بود که تنها ۱۰ سال داشت و ۳سال است که در این محیط خشت جمع می‌کند.

تمام اعضای خانواده از کودک ۵ ساله تا پیرمرد و پیرزن ۷۰ ساله کار می کنند. تابستان ها زیر آفتاب سوزان کویر آجر می پزند و زمستان ها دامداری می کنند . امکانات بهداشتی بسیار محدود است. هر کوره یک دستشویی دارد و هر ۲ تا ۳ کوره یک حمام. آب حمام را منبعی تامین می کند که روی سقف تعبیه شده و جلبک دور تا دور آن را فرا گرفته است. آب کدری از آن جاری است. آب آشامیدنی نیز مملو از باکتری هایی ست که موجب بروز انواع و اقسام بیماری ها می شوند. دیدن جسم نحیف و چهره زرد در میان این افراد به چشم می‌خورد. علاوه بر این، وجود قارچ ها و زخم های ناسور در دست تا آرنج، پا و گردن، نگاهم را ناخود آگاه به خود جلب کرد.

هر خانوار درماه درآمد ناچیزی دارند که حاصل کار تمام اعضای خانواده است. در کوره ها برای هر ۱۰۰۰آجر ۲۷هزارتومان دستمزد می‌دهند. صاحب کوره ها که به اصطلاح کارگران ارباب می گویند صاحب خانه ها نیز هست. در این بین کودکان وضعیتی وخیم تر از دیگران دارند. چرا که آن ها در سنین تفریح و کنجکاوی، مشغول لگد کردن خشت هستند و به واسطه جسم نحیف و رنجورشان مستعد پذیرش اقسام بیماری ها. بیماری های جسمی و روحی که هر کدام به نوبه خود برای کودک و خانواده او دردسرهای فراوانی ایجاد می کنند.

اما نکته مهم این است که بسیاری از این کودکان از تحصیل بازمانده‌اند . این است سرگذشت مردم کوره پزخانه خاتون آباد، وصف حال مردمی که تلاش می‌کنند تا چرخ روزگار را به نفع خود بچرخانند. این‌ها حاشیه نشینان تهران بزرگ با برج های سربرافراشته اند که نه از حقوق اولیه انسانی خود نصیب برده اند و نه مفهومی به نام حقوق شهروندی را می شناسند.

*حکایت تلخ کار کردن درکوره پزخانه‌‏های‌‏ جنوب تهران

خورشید برای همه یکسان طلوع نمی‌‏کند و تفسیر این رویداد طبیعی در جنوب شهر با شمال آن بسیار تفاوت دارد. اکثریت کارگران شاغل در کوره پزخانه‌‏ها ، کارگران بیکار و مهاجر شهرها و استان‌‏های دوردستی چون خراسان و کردستان هستند که هر ساله بسیاری ازآنان به دلیل عدم دریافت حقوق ، توان‌‏پرداخت هزینه بازگشت به شهر و دیار خود را ندارند و حتی از فرستادن فرزندانشان به مدرسه‌نیز صرف نظرمی‌‏کنند .

این کارگران به دلیل آنکه کار فرمایان کوره پزخانه‌‏ها , عیدی , پاداش , مرخصی , بن کارگری ، سنوات کاری ، حق اولاد ، حق مسکن و یک سوم ازحقوقشان را کسر می‌‏کنند در شریط سختی به سر می‌‏برند. این اجحاف درحالی صورت می‌‏گیرد که بسیاری از کارگران به سبب ناآگاهی نمی‌‏توانند نسبت به استیفای حقوق خود از طریق مراجع ذی‌‏صلاح اقدام کنند وبخشنامه‌‏های تامین اجتماعی نیز مشکل آنان را حل نمی‌‏کند، زیرا دراین واحد از فیش حقوقی و سایر مدارکی که سابقه کار را اثبات کند، خبری نیست.

* آجر درس زندگی‌‌ام است

محمد که تنها ۲۱سال سن دارد و از تربت آمده تا در کنار خانواده عمویش زندگی ‌کند و کمک‌خرجی را برای مادر مریضش بفرستد می‌‏گوید: مادرم می‌گوید آجر درس زندگی‌ام است. اینجا همه کارگرها از همسایه‌‏های خود کوره پزخانه‌‏اند و بسیاری از پدرها و مادرها از ۳۰ سال پیش که اینجا راه افتاده در این کوره کار می‌‏کنند.

وی درباره وضعیت کارگران این منطقه می‌‏گوید: اینجا درهرکوره‌‏پزخانه بیش از ۳۰ نفر کار می‌‏کنند و بیشترشان هم از بچه‌‏ها و زنان این ناحیه‌‏اند.

محمد ترجیح می‌‏دهد درباره مزدی که می‌‏گیرد حرفی نزند اما زن عمویش که ۲۵ سال است به همراه بچه هایش در کوره پزخانه کار می‌کند در این باره می‌‏گوید: اینجا بسیاری از زنان و کودکان ماهانه درآمد کمی دارند و در آخر هر هفته یومیه دریافت می‌کنند اما مثل یک مرد از صبح تا غروب زحمت می کشند.

به گفته زن عموی محمد هیچ‌‏کس نمی‌‏تواند درخواستی برای اضافه شدن حقوق و یا کم شدن ساعت کاری داشته باشد چون با کوچکترین اعتراض به کارفرما اخراج می‌‏شود.

وی البته چیزی به نام بیمه و سنوات و اضافه کاری نمی‌‏شناسد و به نظر می‌‏رسد بیشتر کارفرمایان از این عدم آگاهی کارگران به سود خود استفاده می‌‏کنند. آن سوتر از این خانواده، چند زن در حالی که شلوارهای کردی هیبتی مردانه به آنها داده است بچه هایشان را به پشت بسته‌‏اند و آماده می‌‏شوند تا کارشان را شروع کنند. به گفته آنان بیشتر زنان کوره پز خانه‌‏ها یا شوهرانی از کارافتاده دارند و یا خود سرپرست خانواده‌‏اند. آنها معتقدند با این حجم و سختی‌‏کار بسیاری از زنان در تربیت فرزندان خود ناموفق‌‏اند.

رضا یکی از کارگران با سابقه ۱۵ ساله در یکی از کوره پز خانه حاشیه پاکدشت در خصوص وضعیت کارگران این منطقه می‌‏گوید: به جرات می‌‏توان گفت همه کارگران کوره پز خانه به نوعی از سوی کارفرمایشان استثمار شده‌‏اند و در فقر کامل و بدون هیچگونه پشتوانه بیمه‌‏ای و امنیت شغلی کار می‌‏کنند. کارفرمایان برای کسب سود بیشتر در بسیاری از موارد با کارگران قراردادهای موقت امضا می‌‏کنند یا اصلا قرارداد امضا نمی‌کنند، تا از زیر بار پرداخت حق بیمه، مزایا و سنوات شانه خالی کنند. اینجا تنها عده معدودی دارای سابقه کار و بیمه هستند آنها به این صورت که از هر یک سال کار تنها ۳ ماه بیمه برای آنها رد می‌شود و در بازرسی‌‏های اداره کار آنان را تنها کارگران کوره پزخانه معرفی می‌‏کنند.

کارگران کوره‌‏پزخانه‌‏ها عموما دو دسته‌‏‌‏اند : کارگران فصلی و دائم و یا به گفته خود کارگران “آجرکشها و “خشت‌‏زنها” . اوضاع برای کارگران دائم هم بهتر از کارگران فصلی نیست. زیرا به هزار بهانه کارفرما از زیر بار پرداخت حق بیمه فرار می‌‏کند و آنها تنها در سال یک تا سه ماه بیمه‌‏اند.

کارگران فصلی کوره‌‏پزخانه های پاکدشت که از شهرهای مناطق محروم کشور به اینجا مهاجرت کرده‌‏اند و درآلونکهای شش متری خود کوره پزخانه زندگی می‌‏کنند در فصلهای سرد سال بار و بندیل خود را جمع می‌‏کنند و به شهرهای خود بر می‌‏گردند یا برخی از آنان می‌‏مانند و به صورت روزمزد به کارهای خدماتی رو می‌‏آورند.

برای کسانی که از کوره پزخانه‌‏های جنوب تهران بازدید کرده‌‏اند دیدن دختران و پسران کوچکی که با دست‌‏های پینه بسته در کار خشت زدن هستند و یا زنان که با کودکانی بسته به پشت خشت‌‏های خام و پخته را این سو و آن سو می‌‏برند منظره ای عادی است. به نظر می‌‏رسد کودکان کوره پزخانه مردها و زنانی هستند که اگر چه از سن و سالشان بیش از یک تا دو دهه سپری نشده اما دردها و تجربه مردان و زنانی دنیا دیده را با خود دارند. آنان با دستهای کوچک خود از گل خشتهایی می‌‏سازند که رج به رج دیوار و سرپناه می‌‏شود برای مردمی، که نمی‌‏دانند این گل پخته را دستهای کوچک با آرزوهای بزرگ ساخته است.

*قانون در کوره پزخانه‌ها خاک می‌‌خورد

بازرسان وزارت کار، با اختیارات ضابط قضایی موظف‌اند که به صورت دوره‌ای یا سرزده در فواصل زمانی کوتاه از واحدهای صنعتی کوچک، متوسط یا بزرگ و کوره‌پزخانه‌ بازدید کنند بدیهی است چنانچه این بازرسان وظایف خود را به درستی انجام دهند، بسیاری از مشکلات به خودی خود حل می‌شود. اما وقتی نظارتی از سوی وزارت کار بر کارفرمایان نباشد، حق و حقوق کارگران به راحتی پایمال می‌شود.

* ۳۵سال کار ۱ سال حق بیمه!

احمد جعفری پیر مرد ۶۵ ساله ای است که ۳۵ سال است در این کار مشغول خشت زدن است، به همراه خانواده‌اش از تربیت جام به خاتون آباد آمده و از گل خشتهایی می‌‏سازند که رج به رج دیوار و سرپناه خانه‌های مردم می‌شود. وی درباره خود می‌گوید: سالهاست در این شغل مشغول هستم موهایم مانند دندان‌هایم سپید شده اما این شغل هنوزم برایم رضایت بخش نیست.

وی که با نفس نفس زدن در حال صحبت است بیان می‌کند: در این منطقه یک درمانگاه سیار یا مرکز درمانی وجود ندارد اگر شب و نصفه شب مریض شویم باید به خاتون‌آباد یا پاکدشت برویم تا بتوانیم از مریضی نجات بگیریم.

این کارگر کوره پزخانه نظیر دیگر کارگران در قبال درست کردن یک هزار خشت دستمزدی حدود۲۷هزار تومان دریافت می کند ، درحالی که قیمت فروش هر یک هزار خشت ۲۰۰ هزار تومان است و به قول خودش، ارباب حاضر نیست به ازای هر یک هزار خشت ۳۰ هزار تومان دستمزد بدهد.

وی با بیان این که کار بسیار دشوار است و زنان کارگر مجبور به حمل قالب های خشت شماره هفت هستند که بسیار سنگین است، افزود: حقوق کارگران همیشه به شکل علی الحساب پرداخت می شود و زمانی که می خواهیم به شهرستان خود برگردیم چکی برای چندماه آینده به ما می دهند.

یکی از کارگران با وجود ۴۵ سال سن غبار زود هنگام پیری با غبار خاک آمیخته و بر چهره اش نشسته است، موهای خاک گرفته و سفیدش و دندانهای کرم خورده اش از او هیبتی پیر را به نمایش گذاشته است.

این کارگر در حالیکه پاهایش را در گل فرو کرده ، در حال کار کردن می گوید که از طرف من بنویسید ایکاش وقتی بازرسی کار از کوره پزخانه ها انجام می شود سابقه واقعی کار ما را منظور کنند.

این کارگر ۳۰ سال سابقه کار دارد اما سابقه بیمه او کمتر از پنج سال است و این در حالی است که همسرش هم با وجود سالهای طولانی کار در کوره پزخانه، سابقه کاری در سازمان تامین اجتماعی ندارد.

رضا یکی دیگر از کارگران است که به همراه همسرش و خانواده همسرش در کوره پزخانه مشغول فعالیت است با شکایت از اینکه مزدمان با توجه به ساعت کاریمان خیلی کم است می‌گوید: خانمم باردار است اما مجبور است در اینجا کار کند، چون اگر این کار را نکنیم بیکاریم و قدرت تامین زندگی را نداریم.

وی با اشاره به اینکه کارفرمایان برایمان حق بیمه رد نمی کنند می افزاید:به طور مثال اگر ۱ سال کار کنیم برایمان تنها ۳ ماه حق بیمه رد می شود و بازرسان زمانی که به اینجا می‌آیند اسم را می نوشتند در لیست، ولی وقتی به بیمه مراجعه می‌کنیم برایمان حق بیمه از سوی کارفرما رد نشده است و این درحالیست که از حقوقمان حق بیمه کسر می شود.

رضا با بیان اینکه هیچ کس اینجا نمی تواند از این آب برای آشامیدن استفاده کند می گوید: کارگران به ناچار مجبورند از این آبها استفاده کنند اما شرایط بسیار بد است ولی کارگران چاره ای ندارند.

وی تاکید می کند: کارفرمایان به هر خانواده ۶ و۷ نفره یک اتاق ۶ متری می‌دهند که نه آشپزخانه دارد و نه حمام و دستشویی. ۲ حمام و دستشویی در این منطقه وجود دارد که برای همه خانوارها مشترک است که نه گاز دارد و نه ذره ای بهداشت در آن رعایت شده است.

*هزینه تحصیلم را نداشتم

فرزانه که همسر رضا است، سال سوم دانشجوی مدیریت دانشگاه پیام نور یکی از روستاهای مشهد است که با وجود بارداری مشغول جمع آوری خشت است می گوید: ۲۲ ساله هستم و ۱۲ سال است که در کوره پزخانه کار می کنم اکنون ۲ سال است ازدواج کرده ام باز هم به همراه شوهرم کار می کنم این ترم به دلیل اینکه پول نداشتم به دانشگاه نرفتم.

وی ادامه می‌دهد: تا کنون برایم حق بیمه ای رد نشده و من با وجود اینکه خودم کار می کنم بیمه شوهرم هستم هر چند که برای شوهرم هم بیمه به طور مرتب از سوی کارفرمایان رد نمی شود.

قبلعلی حسین زاده که حدود ۷۰ سال سن دارد از کارگران ثابت کوره پزخانه ها هست که جز کارگران چرخ کش و کوره چین است با وجود داشتن ۴۲ سال سابقه کار تنها ۱۰ سال از سوی کارفرما برای او حق بیمه رد شده است وی در این باره می گوید:از ساعت ۳ صبح تا ۱۲ ظهر کار می‌کنیم اما به معنی واقعی حقوق دریافت نمی‌کنیم و همواره حقمان ضایع می‌شود.

همه تلاش خود را برای گرفتن پاسخ مسئولان سازمان تامین اجتماعی بکار گرفتیم تا شاید وسیله خیری شویم برای انعکاس این مشکلات و گرفتن پاسخ آنها اما نشد که نشد.امیدمان این است که چشم و گوششان مثل موبایلهایشان خاموش نباشد و قصدشان ، تلاش برای حل مشکل این قشر زحمتکش.

هنوز زنگ خسته صدای کودکانی که معصومیت در چشمانشان موج می زند در گوشم طنین انداخته: “دوست ندارم بزرگ شدم در کوره آجر پزی کار کنم. دوست ندارم مثل پدر و مادرم زجر بکشم.”

هنوز ذهنم مشغول گفته های تکان دهنده مادرانی است که ازداستان بدنیا آوردن کودکانشان گفتند .آنجا که مجبور بودند حتی تا زمان زایمان سر کار باشند و کودکانشان را نه در تخت بیمارستان و بستر ، که در کوره آجر پزی و هنگام کار به دنیا بیاورند .

حتی به دنبال افزایش حقوق هم نبودند وبه همین نان بخور و نمیر راضی .اینان فقط بیمه می خواستند و اطمینان از دوران بازنشستگی.

منبع:تسنیم

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.