رژیم، قتال و ضدکارگری اسلامی

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

بهنام چنگائی

یکبار دیگر و دوباره یک کارگر اسیر و بی پناه، که تنها بجرم خواست و مطالبات کارگری، حقوقی و صنفی اش در بیدادگاه های رژیم سرمایه داری اسلامی محکوم، محبوس و به زنجیر کشیده شده و تنها از حبس ۵ ساله ی او ۸ ماه دیگر باقی مانده بود، در زندان ترور شد.

حکومتِ دزدان، افشین اسانلو را با یک طرح آرام، دقیق و برنامه ریزی شده،به تقاص سازش ناپذیری خود و برادرش در( مبارزات کارگری، افشاگری و روشنگری های) وی در خارج، او را در سیاهچال های ولی فقیه بی سر و صدا و البته کاملا آگاهانه و در روز روشن و در مقابل چشم های کور همه ی مدعیان و اسلامداران کارگر پناه و حکومتگران دروغپردازِ عدل الهی و دستگاه قضای وابسته، اخته و پلید نظام شرور بسادگی کُشت؛ و آب هم از آب تکان نخورد. آفرین بر این بی شرمی بی مثالتان و بنازید به این حکومت ناب محمدی تان!

اما، تردیدی ندارد که: شرافت انسان های آزاده، نوعدوست، دمکرات و مترقی و تاریخ بشریت مسئول در ایران و جهان، هرگز نباید جنایات، غارت، فساد، وحشیگری، بی عدالتی، اسیر و ضعیف کشی و تبعیضات و نابرابری های غیر اخلاقی و انسانی رژیم اسلامی را از خاطر خود و آیندگان ببرد و البته هم نمی برد و فراموش نیز نخواهد کرد و ما نیروهای دمکرات، انقلابی، چپ و کمونیست هم به سهم خود و با اندک ابزار رسانه ای خویش چنین اجازه ای را به این دشمنان ضد بشری و ریاکار ولائی هیچگاه نخواهیم داد.

آنها، سال ها و بارها تا دیروز منصور اسانلو را بی دلیل در محل کار، خیابان و ملا عام می زدند و می بردند و زندانی و شکنجه اش می کردند و زبان حقگویش را می بریدند و سر آخر هم توانستند او را با تهدید، توطئه ناچار کنند از خانه و کاشانه و زن و بچه اش و محل کارش فرار کند و با سنگدلی تمام کسی را که زبان بی صدای کارگران بود، وی را از ایران بتارانند و دردا موفق شدند. اما، حالا ببینید که با برادرش چه کرده اند؟!

در زمامداری ۳۴ ساله شیعه و سرمایه، این رژیم دزدان و ریاکاران، هر دو در یک ظرف با هم مشترک و متحد توانسته اند در تلفیق و همبستگی یکدست با حاکمیت مطلق خویش، بین(دین و سرمایه) پُلِ وحدت و سازمان های مخوف و مستقل قتلعام ایجاد کنند و در نتیجه، اتحاد این دو انگل فساد و بهره کشی، حکومت آنان بدون هیچ پاسخگوئی به مرجع و قانونی و با دستان باز فجایع فراوان و دهشتناکی را بر علیه کارگران، فرودستان، مخالفان آگاه، نیروهای دمکرات، چپ و کمونیست و همه عناصر فرهیخته ی مترقی، فرهنگی و ملی و چندش آورتر اینکه هزاران کس از معترضان حتی خود شعیه را بدون دردسر بکام مرگ فرستادند و در زمین دردبار و خونین ایران دهه ها صحرای کربلا و جنایاتی بمرابت خونبارتر آفریدنند.

ما، از دیروز تا بامروز می بینیم که چگونه (دین و سرمایه)با هم متحد شده و چقدر بی رحمانه و حقیر نان و آزادی و حق سازمانخواهی کارگر را خفه کرده اند. و حالا ببنید که آنها: یک انسان کار و زحمت زندانی را که بشدت بیمار نیز بود، به او ظلم آشکار کرده و امکان درمان بموقع و فرصت همین اندک زندگی مشقتبار در زندان را هم به او ندادند. رژیم از ترس مرگ و هراس از شورش مردم و ویرانی بساط اش، و برای چشمزخم زدن به دیگر کارگران و تهدید مخالفان، مذبوحانه (( او را رسما، علنا و عملا در بند با شقاوت تمام و تا دم دم های مرگ لحظه بلحظه وی را زجز کُش نموده و در پایان به یک کلام او را “ترور” کرده است.))

مرگ دردبار این کارگر زحمتکش و بی پناه (افشین اسانلو)بی هیچگونه شک و تردیدی طرح ریزی شده و با قساوت و پلیدی پُر مثال، عمدا همراه گشته و همچون قربانیان بسیار دیگری که در این رژیم سفاک کم نداشته ایم به پیش برده شده است. از نظر کارگران به جان آمده و بیکار و گرسنه ما مدافعان کار و حقوق کارگری و برابری جو، نام این فاجعه تلخ و بویژه در این دستگاهِ معروف عام و خاص و بی آبرو، که همه از ذات مرگکار او بخوبی آگاهیم؛ این عنوان مرگ توسط سکته جز یک کشتار عمد و واقعی نبوده و نیست.

ما از آغاز پیدایش این رژیم دیده و اینک به روشنی می بینیم و می دانیم که ذات رژیم قتال و ضد کارگری ست و این سر به نیست کردن ها، یادرآور همه ی ترورها و کشتارهائی ست که توسط اوباشان، جلادان و عوامل جیره خوار او در این نظام آدم ستیز سازماندهی شده و بکرات علیه زحمتکشان و انقلابیون در داخل و خارج زندان ها و در سطح ایران و جهان با دقت برنامه ریزی شده، و نمونه های بارز و وحشتناکی مردم ما و جهانیان از اینان دارند و طبعا شناخته شده ی همگان بوده، و بکرات به کار برده شده است. دیروز ستار بهشتی ها بود و امروز هم این به بند کشیده ی مظلوم و فردا قطعا کارگران و مخالفان دیگر… برای رهائی از این منشأ و منبع مرگ ما جز گذر هرچه زودتر از او و تمامیت اش چاره و راهی نداریم!. شرم بر این حقارت، شقاوت و زورِ عریان اسلامی.

آقای منصور اسانلوی داغدار گرامی و دردمند و مبارز! همدردی ما همدردان خود را بپذیرید.

بهنام چنگائی ۲ تیر ۱۳۹۲

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.