فشار از بالا ، چانه زنی در پائین !

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

عباس فرحزادی

زمانی سعید حجاریان که مغز اصلاحات نام گرفته بود ، تز معروفی برای پیش برد اصلاحات در دوران خاتمی ارائه کرد که به تز « فشار از پائین ، چانه زنی در بالا » معروف شد . حجاریان در این نظریه ، براین باور بود که راه پیشبرد اصلاحات ، این است که اصلاح طلبان در قدرت ، به پشتوانه حضور و همراهی مردم اعتبار دیالوگ در سطوح عالی قدرت را بیابند و از این طریق ، گام به گام خواهند توانست اصلاحات محتوم  و مورد نظر را پیش ببرند .

سال ها گذشت و اصلاحات حتی  به نتایج اندکی که خودشان ترسیم کرده بودند هم ، نرسید . فقط جامعه ایران ،  بسان      خوابزده ای ، پهلو به پهلو شد . قدری فضا عوض شد ولی در ساختار مناسبات قدرت تغییری ( هر چند جزئی ) پدید نیامد . در موارد امنیتی ، آشکارا اختلاف سلائق اصلاح طلبان و محافظه کاران از بین می رفت و همه شان یک دست ، نمی گذاشتند به قول خودشان : « کیان نظام » آسیب ببیند .

در ماجرای قتل زیبا ( زهرا ) کاظمی در زندان اوین ، تیم امنیتی اصلاح طلبان به شیراز رفت و علیرغم خواست سفیر کانادا برای کالبد شکافی و حتی انتقال جسد به کانادا ، این تیم که افراد معروفی هم دارد ، مادر پیر او را تهدید کردند و خیلی زود جسد دفن شد در حالی که دولت کانادا و پسر زهرا کاظمی معترض بودند . بعد ها این سرعت عمل ، به عنوان یکی از موفقیت های امنیتی – اطلاعاتی دوران خاتمی نام گرفت که آبروی نظام در این ماجرا حفظ شده تلقی شد !

البته باید اشاره کرد که نطق شجاعانه و معروف محسن آرمین در مجلس  این پرونده را به آفتاب افکند و نزد افکار عمومی ابعاد بیشتری از این جنایت سیستماتیک ( و مکرر ) را هویدا ساخت . 

در همین دوران زندان ها خالی  نبودند . اعتصاب غذاهای زیادی تا حد مرگ رخ داد . اکبر گنجی ،  محسن سازگارا ، ناصر زرافشان و شمار دیگری از زندانیان سیاسی در زندان های کشور محبوس و تحت شکنجه بودند و گرچه اخبار در روزنامه ها انعکاس می یافت ، چانه زنی ها در بالا نتیجه ای در بر نداشت . وقتی روزنامه نگاران علت را جویا می شدند ، به این اشاره می شد که فشار از پائین ضعیف است و نهاد های مدنی موثر  نداریم .

بعد از وقایع  انتخابتی 88 جامعه ی ایران نشان داد که فارغ از جمع بندی های کلاسیک و ان جی اوئی ، امکان تبلور عینی و خیزش را دارد . یعنی اگر بخواهد ، فشار که سهل است ، زلزله از پائین راه می اندازد ! اما دقیقا در آن زمان بود که علیرغم زلزله از پائین ، چانه زنی ها در بالا به شکل نرمال و به قول آقایان « غیر ساختار شکنانه » ادامه یافت . نتیجه اش هم همین شد که شاهد هستیم .

حال احمدی نژاد ، به فکر بازدید ( و لابد اصلاح )  زندان اوین افتاده است . چه از او خوشمان بیاید ، چه نیاید ، باید گفت این تصمیم او ، جسورانه و   چیزی است که خاتمی حتی فکر آن  را هم به مخیله اش نمی توانست راه بدهد . با توجه به روند طی شده ، به نظر می رسد مکانیزمی که برای پیش برد کارش برگزیده است ، دقیقا عکس تز حجاریان است  ، یعنی مستقیما از بالا فشار می آورد  ( نامه های شدید الحن به قاضی القضات و بسط ید قهری در امور مملکت که پیش تر طلق شخصی ولایت بود ) و از سویی ، با چراغ سبز به  زیردستان ، آن ها را به گفت و گوها و مصاحبه های   بی ثمر رسانه ای ( بخوانید وقت کشی ) وا می دارد .

به نظر می رسد احمدی نژاد سر تمکین ندارد . انگیزه ی او هر چه که هست و هر چه که باشد در سیر تحولات توفنده ی جامعه می توان گونه گون شود . آقای احمد سلامتیان ( نماینده اسبق اصفهان در مجلس اول شورای اسلامی ) که اکنون در پاریس ، تحلیل گر سیاسی است ، مدت ها پیش ( قبل از جریان انتخابات 88 و مناقشات – به گمانم در اوائل دوران ریاست جمهوری اول احمدی نژاد –  ) به نکته ی ظریفی اشاره کرد و آن این که در بحثی گفت :  موضع گیری های  آقای احمدی نژاد من را به یاد موضع گری های آقای موسوی در اول انقلاب و روزنامه ی جمهوری اسلامی می اندازد . باری ! دیدیم که چگونه موسوی با تکامل ( که البته به دلیل خاستگاه فرهنگی  و استعدادی که داشت ، دور از ذهن نبود ) بدل به قهرمان اپوزیسون شد و اکنون جامعه به او دل دارد که در حصر            ( شرایطی بدتر از زندان ) مقاومت می کند و ایستاده است  و به حق نشان داد که « رای مردم » برایش محترم است . آیا با جسارتی که احمدی نژاد دارد ،  نمی توان به تکامل اجتماعی او نیز نظر داشت ؟

این طور که پیش می رود ، به نظر می رسد ، تکامل اجتماعی احمدی نژاد ( اگر ممکن و محتمل باشد ) نه بیست و اندی سال که ممکن است ظرف یکی دو سال رخ بدهد و او ، پس از انتخابات ریاست جمهوری آینده ، در راس جریان سیاسی ای در ایران قرار گیرد که نه مانند « بنیاد باران » اهل گفت و گوی تمدن ها باشد که بلکه با فشار مستقیم به ساختارهای قدرت را در دستور کار قرار دهد . در این صورت هیچ بعید نیست که در ترسیم معادلات اپوزیسیون آینده ی داخل کشور ، این جریان سیاسی که ظرف هشت سال گذشته ، به اندازه نیازهای تدارکاتی و تشکیلاتی فربه و واجد پتانسیل هم شده است ، بتواند نقش قابل توجهی داشته باشد .

 احمدی نژاد هم به وقتش می تواند ریش اش را بزند و کاپشن را دور بیاندازد و به جای دعای فرج صاحب الزمان در ابتدای حرفش شعر بخواند … شاید دفعه ی بعد نه برای سرکشی ، که برای تعزیر به اوین برود که در این صورت برنده ی اصلی تز الترناتیو ، یعنی « فشار از بالا و چانه زنی در پائین » خواهد بود . 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.