درگذشت منوچهر آگاه،
دوستان، همنشینان، همکاران و دانشجویان او را در اندوهی سخت و سنگین فرو برد.
آگاه دوستی یگانه و همدل بود: یارِ شاطر و نه بارِ خاطر. حضورشآرامش بود. بیهودهگو و بیهودهکار نبود. در سخنش فرزانگی، مهر و آرامی بود. آرام می گفت و در شنیدن سخنان دیگران سراپا گوش بود. نکته ها که میگفت و می جست از رسمیت محضرش میکاست و شادی پر شیطنتی را بر دلها و اندیشه ها می افزود. با فکر وذکر ایران و ایرانی زیست و زندگی کرد.
آگاه مدیری مسئول و بصیر و همکاری کاردان و روشن بین بود. نه اهل خشم و ترشروئی بود و نه از زبان تملق و تعارف چیزی می شناخت. حرمت خرد و کلان را پاس می داشت و به صراحت آنچه را درست و صلاح میپنداشت می گفت و از جهد و کوشش برای حصول به آنچه در مصلحت همگان می دانست باز نمی ایستاد. با فرودستان همانی بود که با فرانشینان. نه به آنان فخر میفروخت و صدرنشینی مینمود و نه به اینان کوچک ابدالی می کرد و افتخار. کردار و گفتارش با زور و خودسری و تحکم یکسره در بیگانگی بود. بزرگواری بود در رعایت اصل و اصولی که بهتر و بیشتر به خیر و صلاح مردمان بینجامد. این چنین بود که هر بار که درهر کجا در مسئولیت و مدیریتی بود همۀ همکارانش، از خرد و کلان، خود را در همۀ آنچه میشد سهیم و شریک میدیدند. و هم این چنین بود که خاطرۀ احترامانگیز و ستایشآمیزش درذهنها و یادها میماند و دوران مدیریت آگاه به “عصر طلائی” بدل میشد.
آگاه تحصیلات دانشگاهی خود را با اخذ درجۀ دکتری اقتصاد از دانشگاه اکسفورد (انگلستان) در ۱۹۵۸ به پایان رسانده بود: از برجسته ترین اقتصاددانان ایران بود. پایان نامۀ دکتری او که به بررسی و تحلیل تجربۀ نوسازی اقتصاد ایران در نیمۀ نخست قرن بیستم میپردازد، هنوز هم همچنان خواندنی است و در شمار بهترین نوشتههای موجود دربارۀ آن موضوع و آن زمان و زمانه.
آگاه استادی دانا وتوانا بود. دقیق و روشن سخن میگفت و سخنش عمیق و بدیع بود و هم از تازگی علمی بهره داشت و هم اینجا و آنجا ازنکته های نغز و دلنشین. درس او زمزمۀ محبتی بود. مشکل دانشجو را مشکل خود میدانست و در جست و جوی راهی و چارهای هرگز از پا نمینشست.
آگاه تحقیق و پژوهش علمی را ارج میگذاشت. در راهنمایی کارهای تحقیقی و پایاننامه های دانشجویان نمونه بود. به افزایش و گسترش امکانات و تسهیلات کار پژوهشگران توجهی ویژه داشت. و پس تصادفی محض نیست که در دوران خدمت و مدیریت و همکاری او، چه در بانک مرکزی ایران، چه در دانشکدۀ اقتصاد دانشگاه تهران و چه در مؤسسۀ برنامهریزی ایران سازمان برنامه و بودجه، کتابخانه ها رونق تازهای یافت و به بررسیها و پژوهشهای اقتصادی توجهی دیگر شد و کیفیت و کمیت آنچه انتشار یافت بهبودی محسوس داشت.
تا یاد این دوست فرزانه پایدار بماند.
۱۶ شهریور ۱۳۹۱/۶ سپتامبر ۲۰۱۲
احمد اشرف – علی بنوعزیزی – سهراب بهداد – ناصر پاکدامن – آذر پورآذر- علی پورقاضی – فرشید جمالی – ماندانا جمالی – عباس حیدری – امیرپرویز خزیمه علم – حسن خسروشاهی – لطفعلی خنجی – علی رضوی – هوشمند ساعدلو – مهدی شفاءالدین – علینقی عالیخانی – آنا عنایت – محمدعلی همایون کاتوزیان – اسفندیار کریمی – احمد کوروس – جان گرنی – حبیب لاجوردی – هدایت متین دفتری – حسنعلی مهران – هما ناطق – فرهاد نعمانی – مهشید نوشیروانی – وحید نوشیروانی – هما نوشیروانی – شاداب وجدی.