این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

پاس نوروز

می شود نو روزگار،

می آید،

نوروزِ ماندگار،

دست افشان،

پایکوبان،

می روید بهار.

می شود، هستی نو،

در دل ها عشق،

در جان ها شور،

در سرها ذوق،

به در می کوبد،

آن یار،

آزادیِ در انتظار …

نمی آید اما.

ضحاکِ زمان،

می ریزد خون،

در این بوم کهن،

می کند از ریشه ها،

گل و چمن،

می فروشد میهن،

به اهرمن.

آوخ، آوخ…

نیست آهنگری.

 

فرهنگ قاسمی

۲۹ اسفند ۱۳۹۰

چند روزی است که به مناسبت نوروز در اندیشه تهیه متنی بودم تا پاس نوروز را بجا آورم و آنرا، هم برای دوستان و هممیهنان عزیزم ارسال دارم وهم پیام‌های شادباش دریافت شده را پاسخ دهم، به ناگاه نوشته‌ی پیش روی آماده شد و ناخواسته نظمی یافت. با پوزش از شاعران ادیب سرزمینم، به دوستانم وهممیهنانم ارزانی باد .

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.