مکانیسم اتحاد

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

محسن مقصودی

در هفته های اخیر، بویژه با بالاگرفتن موج اعدام آزادی خواهان در ایران  از یک سو و اوج گیری مبارزات مردم در کشورهای تونس و مصر با نظام های دیکتاتوری حاکم بر آنها از سوی دیگر، نامه نگاری زبونانه با دیکتاتوری ولایت فقیه و درخواست "تغییر رفتار از وی" چیزی نیست که کسی بتواند از خجالتش سر بالا کند . از این رو بسیاری از فعالان درجه اول سازمان اتحاد جمهوری خواهان ایران طی بیانیه ای با عنوان برای بازسازی جنبش جمهوری خواهی، کناره گیری خود را از این اتحاد اعلام کردند و از این نامه نگاری فردی و بی معنی  با دیکتاتور، تبری جستند.

آقای محمد برقعی، طی مقاله ای این کناره گیری را به حساب "بیماری فرهنگی ما ایرانیان " گذاشته است! اینکه چهره های شاخص این اتحاد با یک موضع گیری یکباره به "بیمار فرهنگی" مبدل می شوند امری است که به درجه شعور و میزان آزاد اندیشی آقای برقعی برمی گردد. اما اینکه ایشان تمام ایرانیان را مخاطب قرار داده اند نشان می دهد که با وجود کبر سن ، درکی از مکانیسم اتحاد ندارند.
در بیانیه " برای بازسازی جنبش جمهوری خواهی" ما با انتقاد بسیار جدی به مکانیسم اتحاد سیاسی روبرو هستیم که می بایست مورد توجه و رعایت قرار گیرد. در این بیانیه می خوانیم:
امید این بود که خواست و اراده سیاست ورزی مشترک، بین فعالان سازمانی و روشنفکران سیاسی، یک تشکل مدرن با هویت و چهری نوین پدید آورد. ما که از پایه گذاران و اعضای اتحاد بودیم همه فعالیت سیاسی خود را در این سازمان متمرکز کردیم. ولی کوشش برای اجماع که در مراحل نخستین تشکیل سازمان بایسته بود بتدریج تبدیل به سیاستی شد که که شکل گیری اقلیت و اکثریت و اتخاذ سیاست های لازم را دشوار و سپس ناممکن میساخت. هرآینه تصمیمی نیز به اکثریت آراء گرفته میشد، هرکس مجاز بود دیدگاه خود را بصورت فردی یا جمعی ویا از طریق سازمان دیگری اعلام کند. امکانات رسانه ای به چهره های سرشناس اتحاد امکان میداد نظر خود را در رسانه های عمومی تبلیغ کنند.
در اینجا صحبت بر سر "بیماری فرهنگی" نیست . صحبت از آن می شود که راه و روش تصمیم گیری در این اتحاد چگونه است و چطور کسانی از رانت "سرشناس" بودن خود برای به بازی گرفتن سیاست های اتخاذ شده ، سوء استفاده می کنند. من در مقاله ای که بیش از ۳ سال قبل زیر عنوان "پایان اتحاد" نوشتم ـ http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۹۸۹۸ ـ تقلیل مکانیسم رای گیری به "بازی اکثریت و اقلیت" در نشست برلین و آغاز روند این جدائی را شرح  دادم. امثال آقای برقعی که هنوز توهم دارند که اگر چند ساعت! اعلام این بیانیه عقب می افتاد، با استعفای یک نفر، این جدائی صورت نمی گرفت، لااقل سه سال و اندی وقت داشتند که به هشدارهای خیرخواهان توجه کنند.
نشست اتحاد جمهوری خواهان در شهر کلن زنگ خطر را بلند بصدا در آورد. برای اولین بار تعداد رای دهندگان ، کمتر از تعداد انتخاب شوندگان برای شورای رهبری گردید! اما بجای فکر برای متوقف کردن روند ریزش، درگزارش نشست، آمار مخشوشی از تعداد شرکت کنندگان ارائه گردید!   
در تیرماه امسال نیز با مشاهده پولاریزه شدن شدید مواضع سیاسی کوشندگان  اتحاد جمهوری خواهان با انتشار نقدی زیر عنوان "اشکال نوین همکاری" به لزوم اتخاذ تدابیری برای سازمان دهی دوباره همکاری ها تاکید کردم.   http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۳۰۶۲۸
 اما هیچ تلاش موثری صورت نپذیرفت و علی رغم تجربه ها و پیش بینی ها همان شد که شد!

تک روی های خارج از میثاق ها و تفاهم و توافق های سیاسی ، بی سابقه نیستند. یکی از دردناکترین آنها در شورای ملی مقاومت رخ داد که یکی از طرف های این اتحاد، بدون توجه به مواضع عمومی شورا، باب مذاکره و سازش را با گزمه های رژیم در پیش گرفت و سرانجام خونین آن را همه، با خشم و نفرت از جنایتکاری بی حد و مرز سرکردگان استبداد مذهبی شاهد بودیم.
نوش دارو  پس از مرگ سهراب، افاده نمی کند. باید روند ها و حرکت های سیاسی و نظری را دید و تحلیل نمود و برای  گشایش گره گاهها و بکارگیری راهکارها، بموقع تصمیم گرفت.
این کاری بوده است که ما در جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لائیک به آن دست زدیم. بعنوان مثال در سال گذشته پس از آنکه کار شورای همآهنگی با کندی و دشواری مواجه شد، و با بالا گرفتن انتقادها از کم رنگی حضور جنبش در عرصه مبارزه سیاسی کشور، برگزاری نشست میان دوره ای در دستور کار قرار گرفت.  
نشست میان دوره ای تصمیم به بهره گیری از یک سری مکانیسم ها گرفت. بعنوان نمونه این امکان در نشست فراهم شد تا تمامی همراهان با صراحت و آشکارا نظرات و انتقادات  خود را بصورتی شفاف بیان کنند. بر سند ساختار بعنوان شاخص تعیین رابطه مابین نهادهای جنبش تاکید گردید و "قرار های نانوشته " کنار زده شد. مکانیسم رای گیری با شرایطی که سند ساختار تعیین می کند، برقرار شد. مشارکت همراهان در تصمیم گیری ها بسط داده شد. بر سیستم گزارش دهی و افزایش ارتباطات مجازی تاکید گردید. به روند و پروسه دمکراتیک لازم  برای رای گیری و اتخاذ تصمیم توجه شد. این امر موجب می شود تا تصمیماتی از دیگر کائنات همچون صاعقه بر سر ارگان و یا نهادی از جنبش فرود نیایند!! و راه کار مهم دیگر اینکه در جنبش بشدت در مقابل این تمایل ایستاده شد که یک نفر "سرشناس" بطور مستقیم و یا غیر مستقیم نظرات خودش را بجای مواضع جنبش جمهوری خواهی، حقنه کند.
همه این تدابیر ما را در آستانه گردهمائی چهارم جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لائیک ایران قرار داده است. روشن است که بدون اتخاذ بموقع این راهکارها رسیدن به مرحله اگر نه غیر ممکن ولی بسیار دشوار می نمود. چشم انداز مبارزه متحد آینده جنبش نیز به آن بستگی خواهد داشت که  گردهمائی تا کجا به اتخاذ راهکارهای واقعی و متحد کننده دست پیدا کند.
این سوال در آخر باقی خواهد ماند که دوستان جدا شده از اتحاد جمهوری خواهان به مکانیسم های بهتری برای اتحاد مستقل و آزاد ما ایرانیان دست خواهند یافت و آن را در اختیار مبارزه برای آزادی و دمکراسی و برابری قرار خواهند داد و یا همچنان ناله های آقای برقعی را از"بیماری فرهنگی " خواهیم شنید !!

 

                                                          جامعه رنگین کمان

 

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.