این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

درد نوشته ای از  بهروز جاویدتهرانی

بهروز جاوید تهرانی را همه می شناسیم.او در کنارسعید زینالی،از آخرین بازمانده های دانشجویان زندانی،در واقعه کوی دانشگاه در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ می باشد و هم اکنون بیش از ۱۱ سال است که شیرین ترین دوران زندگی را در سیاه چالهای رژیم جمهوری اسلامی سپری می کند.

پاسخ زندانی سیاسی بهروز جاوید تهرانی به گفته های سهراب سلیمانی رئیس سازمان زندانهای استان تهران که زندانهای مخوف و قرون وسطایی رژیم را هتل نامیده است و زندانبانان آن را در جهان بهترین معرفی کرده است و گفته های دیگر وی ،که در اختیار فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران جهت انتشار قرار داده شده است.چند روز پیش در یکی از روزنامه های صبح به نقل از رئیس سازمان زندانها جناب آقای سهراب سلیمانی مطلبی درج گردید که موجب انبساط خاطر تمامی زندانیان،(البته به غیر از آن معدودی از زندانیان که … شوخی مدیران را ندارند و مدام کارشان آه و نفرین کردن است )

رئیس سازمان زندانها یا همان آقا سهراب در پی جلسه ای فرمودند زندانهای ما را هتل می نامند و چنین است و چنان هر چند عدۀ قلیلی از زندانیان دچار این شادی گشته اند که ایشان رئیس سازمان زندانهای کشورمان نمی باشد و از زندانهای کشور دیگری چنین شیرین و با آب و تاب تعریف می کند حال با توجه به اینکه ریش بنده در دست آقا سهراب گرو است و از مشتریان قدیمی مسافرخانه ایشان ( در زندان رجایی شهر کرج ) می باشم و با آرزوی اینکه این مقال منجر به سلول انفرادی ( یا همان سویت هتل ) و انتقالی و آورگی مجدد بنده به بند زندانیان خطرناک و بیماران روانی نگردد و باز به امید صبر و خویشتنداری جزیل آقا سهراب چند نکته کوچک برای تنویر افکار عمومی قلمی می کنم .
۱- جمعیت زندانیان هیچگونه تناسبی با فضای موجود ندارد و زندانیان به قول معروف کتابی می خوابند و در ساعات بیداری حتی جای نشستن هم ندارند همچنین سرویسهاس دستشویی ،حمام،ظرف شویی ،تلفنها و فروشگاه کفاف جمعیت را نمی دهد. عمدا امروز به محاسبه ساعتهای تلف شده در صفهای مختلف پرداختم نزدیگ به ۲ ساعت و ۱۰ دقیقه در صف توالت ،حمام ،ظرفشویی و مخابرات بودم.تازه فروشگاه ماند برای روز دوشنبه که آن خود امری است علاهده و خود چند روز وقت می گیرد. البته آقا سهراب حق دارد این مطالب را نداند چون هر وقت برای بازدید به زندان ما می آیند همۀ زندانیان را به زور به داخل هواخوری میریزند و ایشان فقط از دیوارها بازدید می کند
۲- طبق آیین نامه سازمان زندانها زندانیان باید هر یک یک تخت خواب داشته باشند که متاسفانه از آن هم خبری نیست. البته شایعاتی شنیده شد که تخت خواب هم مشمول عفو ۴۴ گشته و زندانیان اگر پول بدهند می توانند از آن استفاده کنند.
۳- به راستی هیچ یک از غذاهای سازمان زندانها قابل خوردن نیست در ضمن باعث شکستن دندانها،مشکلات گوارشی و غیره می گردد تقریبا غریب به اتفاق زندانیان خود غذای شخصی تهیه می کنند. فضلۀ موش ،پا و بال سوسک در میان برنج که از سنت غذایی ما شده .البته در غذای آبکی سوسکه و موشها شخصا حضور به هم می رسانند.
۴- آب این زندان به هیچ وجه قابل شرب نیست و زندانیان متحول … آب معدنی خریداری می کنند و دیگران مجبور به جوشاندن و میل کردن همان آب سنگین و املاح دار هستند. بیاد دارم در نوروز امسال که در سلول انفرادی بودم ظرف آب را که پر می کردم ابتدا چند ساعت صبر می کردم که گل آن ته نشین شود و بعد آب را می خوردم همیشه یک بند انگشت گل در ته ضرف باقی می ماند
۵- در باره مدیران ، مسئولین و زندانبانهای اینجا باید گفت انسانهای بسیار خشن ،نا محذب ،بی تربیت،خودخواه با افکار روستایی که هیچ راه بردی برای اصلاح امور زندانیان درسر ندارند می باشند به یاد دارم یکی از ایشون در مذاکره که با من داشت از کوره در رفت و با لهجۀ شیرین آذری فریاد زد: با من که صحبت می کنی دهنتو ببند.
۶- در زندانهای شما بیماران روانی را در کنار زندانیان عادی نگه داری می کنند که این ظلم به دو طرف است
۷- وضعیت خشونت زندانبانها در زندانهای شما به یک روی کرد افراطی تبدیل گشته تا جایی که بنده خود بارها به جرم داشتن زبان دراز! قربانی خشونت زندانبانهای شما گشتم .قابل توجه است که در گذشته از باتونهای استاندارد برای کتک زدن و شکنجه زندانیان استفاده می شد ولی اخیرا پس از مستهلک شدن آنها از لوله های آب از جنس پلاستیک فشرده اسفاده می شود که این خود باعث شکستن دست و پای زندانیان می گردد.
۸- وضعیت بد بهداری زندان تا جایی که زندانیان هر چند مرض احوال حق ندارند ماهی یک بار بیشتر به پزشک مراجعه کنند و اکثر داروهایی که دکتر تجویز می کنند در داروخانه موجود نیست و روند درمان همین جا به بن بست می خورد. داروهایی هم که موجود است داروخانه کمتر از مقدار تجویز پزشک تحویل می دهد مثلا بنده چند ماه پیش دچار عفونت ریه شدم پزشک برای من ۳۰ عدد آنتی بیوتیک آموکسی کلاو تجویز کرد و داروخانه تنها ۱۰ عدد به من تحویل داد بر روی همین یک قلم داروی بنده داروخانه زندان نزدیگ ۶ هزارتومان دزدی کرد
۹- در هنگام ورود زندانیان جدید یا در بازگشت از دادگاه و مرخصی زندانیان را کاملا برهنه می کنند که این کار مصداق بارز کشف عورت و در دین مبین اسلام حرام است ،تازه به این هم راضی نشده ویکی از زندانبانها به نام دائی قاسم (قاسم محمدی) که انحراف جنسی هم دارد با انگشت اقدام به بازرسی داخل روده های زندانیان را می کند که این کار هم در اسلام مجازاتی برابر با تجاوز به عنف را دارد .
۱۰- هنوز در خاطرۀ مردم فیلم هایی که از شکنجه ها و فرو کردن باتوم به ما تحت زندانیان تهیه شده بود از یاد نرفته ولی متاسفانه تنها اقدامی در راستای این افشاگری و شکایتهای زندانیان صورت گرفت ۴۵ روز انفرادی بی دلیل و طاقت فرسای اینجانب و ترفیع رئیس پست وقت این بند حسن آخریان به سمت بالاتر بود
۱۱- مشکل مواد مخدر و باندهای مافیایی آن که از سمت خود زندانبانها تغذیه می شوند در زندان رجایی شهر بی داد می کند و به تازگی به غیر از شیشه و کراک ،کوکاین،نخ،برنج و الی ماشالله هم به لیست متنوع فروش اضافه گردیده شاید این جزئ تنها خدمات رسانی و سرویس رسانی بی شائبه ای باشد که مسئولین زندان بتونند انجام میدهند.
۱۲- زندانیان کم سن و سال و ضعیف همیشه مورد آزار و اذیت جنسی و استثمار از طریق زندانیان قویتر قرار می گیرند و هیچ کدام از آن ابزارهایی که نام بردید از جمله حفاظت و اطلاعات جلوی تبعیض بین زندانیان را نمی گیرد .
۱۳ – در زندانهایی که شما از آن بازدید می کنید به غیر از دیوارها همه چیز را خود زندانیان با پولی که از خانواده هایشان می گیرند تهیه می کنند حتی دیوارها را زندانیان با پول خود رنگ می کنند به تازگی و در راستای طرح هدف مند کردن یارانه ها و به دلیل گرانی پول برق همان وسایل برقی شخصی قرار است جمع شود. در ضمن نقش مهم پول در بین زندانیان باعث بوجود آمدن جامعه ای منزجر کننده با شکافهایی عمیق طبقاتی و تبعیضات گوناگون گردیده است .
۱۴- در گذشته دور به هر زندانی در بدو ورود ۲ عدد پتوی کهنه و پاره تحویل می دادند ولی به تازگی از همان هم دریغ می شود زندانیان باید هر پتو را به مبلغ ۳۵ هزارتومان از فروشگاه ابتیاع نمایند و اگر روزی شیطان شما را گول زد و شب هنگام برای بازدید آن هم بدون اطلاع قبلی به زندان رجایی شهر کرج بیایید . زندانیان جدید الورود می بینید که در خواب از سرما همدیگر را بغل کردند تازه اکنون فصل دوم پاییز است ،خدا زمستان را به خیر بگذراند.
۱۵ – دست آخر اینکه آب حمام تقریبا همیشه سرد است و ما که طبقه سوم هستیم همان چند ساعت آب گرم را نداریم به همین علت شپش ها دارند از سر و کولمان بالا می روند، لطفا بعد از اینکه همۀ مشکلات حل گشت مشکل حمام هتل را درست کنید.
سهراب عزیز این تمام مشکلات ما نبود، ما هنوز از وضع نامرتب روزنامه و جراید ،کتابخانه،…،وضعیت بد و برخورد بد با خانواده ها در سالن ملاقات ،عدم رعایت کرامت انسانی و حقوق شهروندی،وضع اسف بار شعبه اعزام به دادگاه ،عدم تفکیک جرایم حتی با وجود فرمایشات شما و الی آخر چیزی نگفته ام ولی با همین اندک همچنان آرزومند صعیه صدر و انتقاد پذیری جناب عالی هستم و خواهش می کنم از این پس کلمات را آگاهانه تر انتخاب نمایید هر چند در حکومت جمهوری اسلامی تمامی رئیسان و مدیران دچار این قابلیت و عارضه می باشند که مردم ایران را ابله فرض می کنند .واقعیت امر این است که زندانهای شما در بین زندانیان نه به هتل بلکه به زندان غیر انتفاعی و مخوف معروف گردیده است.

بهروز جاوید تهرانی زندان رجایی شهر کرج
۸ آبان ۱۳۸۹

جامعه رنگین کمان
 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.