۴۵ دقیقه بی‌تفاوتی در سایه وحشت

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

صحنه یک جنایت دلخراش است‏، جوانی به قتل می‌رسد که می‌توانست زنده باشد، مردی دیوانه‌وار جولان می‌دهد و فریاد می‌زند «خودم را خواهم کشت!»در چند قدمی‌اش مردی روی شکم به زمین افتاده و نای ایستادن ندارد. زنان و مردان زیادی تماشاچی یکی از هولناک‌ترین صحنه‌هایی هستند که می‌شد پیش از فاجعه به نجات جوان نیمه‌‌جان پرداخت.خیلی‌ها با پلیس و اورژانس تماس گرفتند، جوان خون‌آلود شاید چند قدمی بیشتر با بیمارستان مدرس فاصله ندارد، اما مرد مهاجم چاقویی روی سینه‌اش گذاشته و تهدید می‌کند اگر کسی بخواهد قربانی‌اش را جابه‌جا کند، خودش را خواهد کشت!مرد جوان التماس می‌کند: «غلط کردم دیگه دخالت نمی‌‌کنم اجازه بده من رو ببرن بیمارستان، ببخش منو!»

مرد انگار دیوانه شده است به سمت پسر جوان حمله کرده و لگدی به سرش می‌زند، همه ایستاده‌اند، فریادهای زنی شنیده می‌شود که از مرد چاقو به دست می‌خواهد دست از سر آن پسر بردارد، مرد فریاد می‌زند:

همه زندگی‌ام رو از من گرفته، می‌دونید چه بلایی سرم آورده، باید بمیره!

انگار کسی دل و جراتی برای نجات جان جوان زخمی ندارد، او هنوز سرحال است و حرف می‌زند، رو به تماشاچی‌ها کرده و التماس‌کنان می‌گوید:

تو رو خدا اورژانس رو خبر کنید. من دارم می‌میرم.

از اورژانس خبری نیست، ثانیه‌ها تندتر از همیشه می‌گذرند و مرد مهاجم که بنگاه مسکنی در میدان کاج دارد هنوز قدرت‌نمایی می‌کند، همه امیدوارند پلیس وارد ماجرا شده و امنیت را به همراه خود بیاورد.چه تصور اشتباهی، پلیس هم می‌آید و خود را در برابر تهدیدات مرد بنگاهدار به خودکشی و التماس‌های مرد خون‌آلود برای نجات می‌بیند. خیلی تلخ است، می‌گویند هرجا پلیس نیست امنیت به خطر می‌افتد اما در این صحنه پلیس هم حضور دارد اما باز امنیت نیست. همه می‌بینند ماموران کاری نمی‌توانند بکنند حتی دریغ از اینکه با اسلحه‌یی مرد جانی را نشانه رفته و وی را بترسانند.مرد بنگاهدار می‌خواهد مرگ کسی را که رقیب عشقی‌اش است به چشم خود ببیند، محمدرضا هنوز التماس می‌کند.برخلاف تصور که در چنین حوادثی باید نیروهای آموزش دیده پلیس وارد عمل شوند اینجا اثری از‌ آنان نیست، انگار این نیروها آموزش دیده‌اند تنها در مانورهای شهری، هفته پلیس یا اجرای طرح‌های مقطعی به حرکات نمایشی دست بزنند.در این صحنه خودباختگی روی وجود هر‌کسی سایه می‌اندازد. انگار جان انسان ارزش ندارد و انگار در یادها نیست که چگونه در شیلی ‌برای نجات جان گرفتار‌شدگان در عمق زمین با چه هزینه‌هایی امدادرسانی شد. ماموران هنوز با بی‌سیم لحظه‌به‌لحظه مرگ پسر جوان را مخابره می‌کنند. عقربه‌ها از نیمه ساعت حادثه نیز گذشته‌اند و از اورژانس هم خبری نیست. صدای التماس‌های «محمدرضا» ضعیف‌تر شده است، انگار پذیرفته در برابر بی‌تفاوتی‌های اطرافش باید مرگ را در آغوش بکشد.۴۵ دقیقه گذشت و از جوان خون‌آ‌لود دیگر صدایی شنیده نشد، از ماموران یگان ویژه و حتی آمبولانس اورژانس نیز اثری نبود،‌ مرد بنگاهدار آرام شد و تصور کرد که «محمدرضا » کشته شده است.وقتی پرسنل بیمارستان مدرس خارج از وظایف خود با برانکاردی خود را به محل حادثه رساندند، قاتل می‌خندید، انگار می‌دانست کار از کار گذشته است و محمدرضا هیچگاه نمی‌تواند چشم باز کند.همزمان با انتقال جسد «محمدرضا» به بیمارستان مدرس، ماموری به مرد جانی نزدیک شد، وی هنوز تهدید به خودکشی می‌کرد همه می‌دانستند جرات چنین کاری را ندارد و مشخص نبود چرا به جای نجات جان «محمدرضا» بی‌تفاوت به تماشا نشسته بودند .عامل قتل خیلی زود چاقو را کنار گذاشت و تسلیم پلیس شد. شاید اگر ۴۵ دقیقه پیش پلیس به جای اینکه تماشاچی این تهدیدات باشد به عملیات و اقدامی دست می‌زد، مرد جوان هنوز زنده بود، خانواده‌یی سیاهپوش نمی‌شدند و امتیاز منفی‌یی روی عملکرد پلیس و اورژانس ثبت نمی‌شد و با نگاشته‌شدن این گزارش، خبرنگاران از سوی پلیس و هر سازمان دیگری متهم به دیدگاه منفی نمی‌شدند.

وظیفه اصلی نجات جان مجروح

در ماجرای قتل روز پنجشنبه میدان کاج که مردی بنگاهدار رقیب عشقی‌اش را به قراری دعوت کرده و وی را ناجوانمردانه کشته است، می‌توان کوتاهی‌هایی را عامل مرگ «محمدرضا» دانست.بهروز هنرمند، معاون دادستان تهران و جانشین سرپرست دادسرای امور جنایی پایتخت که سال‌های زیادی پرونده‌های قتل را تحت بازپرسی قرار داده است در این‌باره به خبرنگار «ملت‌ما» گفت: «اینکه پلیس در صحنه باشد و با قاتلی که تهدید به خودکشی می‌کند، مدارا کند درست نیست. در همه صحنه‌ها وظیفه اصلی این است که مجروح در اولویت قرار گیرد و سریع به بیمارستان انتقال یابد. حتی اگر قاتل بخواهد خودزنی کند».وی افزود: «در صحنه این قتل باتوجه به فیلمی که در دست است کوتاهی‌هایی صورت گرفته البته مرگ قربانی باتوجه به ضربات چاقوی آن مرد فقط متوجه خود وی است. باید بررسی‌هایی صورت بگیرد تا میزان تقصیر دیگران نیز مشخص شود».وی وقتی شنید که اگر انتقال محمدرضا،‌ به بیمارستان و نجات آن ۴۵ دقیقه طول نمی‌کشید می‌شد این مرد را از مرگ حتمی نجات داد، گفت: «باید پرونده تحت رسیدگی کامل قرار گیرد تا بتوان در این‌باره اظهارنظر قطعی کرد».

می​خواهند تنها شاهد باشند

دکتر محمود آخوندی- جرم‌شناس گفت: «احساس مسوولیت و انسان‌دوستی در جامعه ما متاسفانه در حال رنگ‌باختن است. این روزها کسی در خود احساس مسوولیت در برابر دیگران ندارد. وی با اشاره به اینکه این مساله علل متفاوتی دارد، افزود: می‌توان افزایش احساس ترس مردم از مواجه شدن با خطراتی اینچنینی را مدنظر قرار داد. چون در گذشته کمتر شاهد این موضوع بودیم. از آنجایی که سیستم مجازات کردن در جامعه ما خشن‌تر از قبل شده است این امر موجب دامن زدن به خشونت بین افراد جامعه می‌شود. این جرم‌شناس گفت: زمانی مردم شهامت حرف زدن و برخورد با افراد خاطی را داشتند اما در حال حاضر ترس از روبرو شدن با این افراد و ایجاد دردسر برای خودشان موجب می‌شود پا پس بکشند و تنها نظاره‌گر ماجرا باشند. دکتر آخوندی ادامه داد: «وقتی در جامعه کنونی ما، مسائلی چون حرف زدن، نحوه لباس پوشیدن و… که بسیار پیش پا افتاده‌تر از جرایم مشهود هستند، جرم محسوب می‌شوند و مردم به واسطه آن دچار مشکل می‌شوند، دخالت در جنایت‌هایی شبیه قتل در ملأعام از طرف مردم خود به خود رد می‌شود و اکثریت افراد جامعه ترجیح می‌دهند تنها شاهد ماجرا باشند. وی افزود: از طرفی دیگر شاهد آن هستیم که خشونت در جامعه به واسطه تولید فیلم‌های خشونت‌آمیز و بازی‌های اینترنتی که همگی دارای صحنه‌های خشن و حتی دلخراش هستند، افزایش یافته است. بازی‌های کودکان ما اکثرا رنگ و بوی خشونت دارد. فیلم‌های جنایی و جنگی طرفداران زیادی پیدا کرده است. دیگر کسی سراغی از فیلم‌های عاطفی و خانوادگی که در آن به مقوله‌هایی چون عشق و محبت بپردازد، نمی‌گیرد. همه‌چیز در جامعه رنگ و بوی افسردگی گرفته است. اینها همه موجب می‌شود مردم کم‌کم به خشونت عادت کنند و دیدن صحنه‌های جنایت در روز روشن برایشان امری عادی تلقی شود و به جای اینکه دچار استرس و نگرانی شوند یا احساس مسوولیت در برابر یک شهروند در خود داشته باشند، می‌توانند ساعت‌ها از صحنه جنایت فیلم بگیرند یا براحتی به کارهای روزمره خود مثل خرید بپردازند.

وظیفه ضابط قضایی و مردم

عبدالصمد خرمشاهی، وکیل پایه‌یک دادگستری و حقوقدان درباره کمک نکردن به مصدوم و خودداری حاضران از نجات فردی که خطری جانش را تهدید می‌کند، گفت: «در این پرونده موضوع را باید به دو بخش تقسیم کنیم، اول مردم که شاهد ماجرا بودند و بخش دوم ماموران پلیس که در صحنه بودند و تکلیف داشته‌اند در موضوع دخالت کنند».به گفته وی، «در سال ۵۴ ماده واحده‌یی به نام خودداری از کمک به مصدومان و رفع مخاطرات جانی تصویب شد، در این ماده مشخص، اشخاصی که فردی را در معرض خطر جانی مشاهده کنند و اقدام نکنند یا موضوع را به مقام صلاحیت‌دار اطلاع ندهند شامل مجازات در نظر گرفته شده در این ماده می‌شوند، به شرطی که خطری متوجه خود فرد نشود. در محاکم قضایی در صورت اثبات این ماجرا تا یکسال حبس برای فردی که در کمک به مصدوم کوتاهی کرده می‌توان در نظر گرفت.البته در این مورد خاص باتوجه به اینکه ممکن بود خطری آنها را تهدید کند و فرد چاقو به دست به آنها حمله کند، تکلیف کمک به مصدوم از عهده حاضران مرتفع است، ولی در همین زمینه افرادی که به اقتضای حرفه خود مکلف به دخالت هستند اگر کوتاهی کنند حتی در صورتی که مخاطره جانی برایشان وجود داشته باشد شامل مجازات به مراتب شدیدتری خواهند شد. در این مورد نیز عدم دخالت ماموران باتوجه به تکلیف قانونی تخلف محسوب می‌شود.ماده ۲۱ آیین‌دادرسی کیفری، جرم مشهود را جرمی تعریف می‌‌کند که در مرئی و منظر ضابط دادگستری رخ دهد.

در بند یک این ماده آمده است: «جرمی که در مرئی و منظر ضابط دادگستری واقع شده یا بلافاصله ماموران یادشده در محل وقوع جرم حضور یافته یا آثار جرم را بلافاصله پس از وقوع مشاهده کنند». همچنین در ماده ۱۸ آیین‌دادسری کیفری به شرح وظایف ضابط دادگستری پرداخته است.

« ضابط دادگستری به محض اطلاع از وقوع جرم، در جرائم غیرمشهود مراتب را جهت کسب تکلیف و اخذ دستور لازم به مقام ذی‌صلاح قضایی اعلام می‌‌کند و درباره جرائم مشهود تمامی اقدامات لازم به منظور حفظ آلات و ادوات و آثار و علائم و دلایل جرم و جلوگیری از فرار متهم یا تبانی، معمول و تحقیقات مقدماتی را انجام می‌دهند و بلافاصله به اطلاع مقام قضایی می‌رسانند».بنابراین بطور مشخص در این ماده به شرح وظایف ضابط دادگستری در جرم مشهود پرداخته شده است و باتوجه به اینکه بخشی از جرم این پرونده در مرئی و منظر ضابطان اتفاق افتاده براساس ماده ۱۸ تکلیف ضابط مشخص است و اگر قصور کرده باشند قابل پیگرد است.

بی تفاوتی در رفتار

دکتر شیرزاد حیدری شهباز جامعه‌شناس معتقد است: اگر بخواهیم از دید قانونی به این ماجرا نگاه کنیم وقتی فردی دچار چنین آسیبی می‌شود، مردم سخت می‌توانند در موضوعی که تخصص ندارند دخالت کنند، چراکه نجات فرد مجروح ممکن است منجربه واردشدن آسیب جدی به خود افراد شود. از طرفی عدم دخالت در این مسائل کاملا صحیح است چون در بعضی موارد موجب بروز عواقب قانونی می‌شود. وی با اشاره به اینکه از دید جامعه‌شناسی زمانی که کج‌خلقی‌ها و بدرفتاری‌های مردم گسترش پیدا می‌کند، تبدیل به یک مساله اجتماعی می‌شود، افزود: آن موقع است که مردم نسبت به این رفتارها بی‌تفاوت می‌شوند چراکه همه مردم درگیر مسائل خصوصی و اقتصادی زیادی شده‌اند و آنقدر مشغله فکری دارند که براحتی از کنار رفتارهای دیگران بی‌اهمیت می‌گذرند.  منبع ملت آنلاین

{vimeo}16480038{/vimeo}

                                                                 جامعه رنگین کمان

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.