جناب فرخ: سپاس از توجه شما. لازم می‌دانم در جواب شما چند نکته مهم رو اضافه کنم.

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

جناب فرخ: سپاس از توجه شما. لازم می‌دانم در جواب شما چند نکته مهم رو اضافه کنم. اولاً: جنبش بابیان و بهائیان یک جنبش اصلاح طلبی در دین اسلام بشمار میرود اما هیچ کدام از این جنبشها کاری را که لوتر انجام داد (حذف بخش هایی از انجیل ترجمه شده) را در مورد خود قرآن انجام نداد. دومأ: شرایط مختلفی‌ از قبیل، جنگهای داخلی‌، خشک سالی‌ طولانی، تاثیرات منفی‌ جنگهای دراز مدت صلیبی که از سال حدود ۱۱۰۰ تا ۱۲۹۹ طول میکشه اما دامنه آن تا سال حدود ۱۴۳۰ میلادی هم ادامه پیدا می‌کنه، بیماری واگیرداری که باعث کشته شدن ده‌ها میلیون نفر میشه، اعتراضات و شورش‌های دهقانی و غیره این فرصت و امکان رو میده که جنبش اصلاح طلبی لوتر در آلمان، کالوین در فرانسه، اراسموس در هلند می‌تونه پیروز بشه. شرایطی که در دوران بهائیت نبوده متاسفانه. سومأ: که به نظر من نکته مهمی‌ هست تفاوت فلسفه اسلام و مسیحیت می‌باشد. فلسفه مسیحیت بر مبنای فلسفه ارسطویی استوار بوده است. این پیوند مذهب مسیحیت با فلسفه ارسطو هم نقش مهمی‌ رو بازی میکنه. چون همزمان بعد از رفرم لوتر به عنوان مثال فردی مثل کپرنیک کشف میکنه که خورشید در مرکز منظومه شمسی‌ قرار داره. چیزی که تا قبل از این تاریخ از نظر فلسفه ارسطویی و مذهب مسیحیت این کرهٔ زمین بود که در مرکز منظومه شمسی‌ قرار داشت. و یا کشف کپلر و نیوتون هم به همین صورت. تک تک این کشفیات این نظرات بر آماده از فلسفه ارسطویی در مذهب مسیحیت رو زیر سوال میبرند ، پله به پله. اما ما در اسلام یه همچین فلسفه‌ای نداریم. فلسفه اسلام بر مبنای تفسیرت و برداشت های کاملا اشتباه کسانی‌ مثل ابو علی‌ سینا از فلسفه ارسطو می‌باشد. این یکی‌ از مشکلات مهم دین اسلام هست که به این سادگی‌ نمیتواند اصلاح پذیر باشد. نکته مهم دیگه پیوند دین مسیحیت با علم و دانش هست، چیزی که دردین اسلام اصلا وجود نداره. مذهب مسیحیت بخاطر اون داستانهایی مثل این که مثلا عیسی مسیح بیماران رو شفا میداده، از بدو پیدایش یک پیوندی با علوم به طور مشخص با علم پزشکی‌ داشته است، علمی‌ که اولین شاخه علمی‌ در جهان بوده است. به مرور زمان شخه‌های دیگر علمی‌ وارد مذهب مسیحیت شده اند، مثل ستاره شناسی‌، ریاضیات و غیر. به همین خاطر مذهب مسیحیت امکان و ظرفیت اصلاحات را بخاطر وجود علم و دانش در ذات خود داشته است. به عنوان مثال کپرنیک یک کشیش بوده است، و کشفی هم که انجام میده کاملا مخالف اصول و فلسفه مسیحیت می‌باشد. یا فردی مثل ارنست مندل کشیش بوده اما پدر علم ژنتیک محسوب میشه. در این مورد مطالعات نسبی‌ داشته‌ام و بحث‌ها و مطالب زیادی هست. امیدوارم که زمان بهم این فرصت رو بده و این کار بزرگ رو بتونم انجام بدم. شاید به نوعی باعث نجات ۱/۵ میلیارد مسلمان بشه.

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.