آیا خزان عربی به ایران خواهد رسید و در “جزیره آرامش” طوفان بپا خواهد شد؟

چگونگی روند رشد نیروهای متضاد سیاسی در جامعه آینده ایران

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

آیا خزان عربی به ایران خواهد رسید و در “جزیره آرامش” طوفان بپا خواهد شد؟

امین بیات

لازم به تحقیق آنچنانی نیست تا محققان و سیاست پیشه گان کوشش کنند تا کتابها و نوشته ها به رشته تحریر در بیاورند که ثابت کنند و بمردم بفهمانند که چطور از تجربه های خود در این دوران پس از انقلاب برای پیشبرد رشد جامعه تلاش بورزند تا از حکومت اسلامی و قوانین متحجر آن خلاصی یابند، این عمل در بطن جامعه بوقوع پیوسته است و خود مردم از عملکرد های ضد مردمی حکومت اظهار انزجار و از عملکرد انتخاب غیر عقلانی خود پشیمان و برای بر چیدنش تلاش شبانه روزی، میکنند.
ازآنجائیکه کشورما ایران در جهان سوم و بالاخص جزء کشورهای خاورمیانه است، بند نافش در ارتباط با اتفاقاتی که در خاورمیانه افتاده وصل باشد، از دوران رهائی از استعمار غرب بخصوص در هندوستان و استقلال این کشور از زیر یوغ استعمار پیر کفتار انگلیس، مسئله رشد افکار عمومی نسبت به سیاست داخلی و جهانی ، مورد توجه ملتهای سایر کشورهای منطقه از جمله ایران قرار، گرفت.
عقب ماندگی و پیشرفت آرام در اکثر کشورهای جهان سوم از جمله در ایران، نمیتوانست از امروز به فردا بوجود آمده باشد،بلکه عقب ماندگی تاریخ طولانی دارد، ولی عواملی که سبب شدند تا مردمان این مناطق از جمله ایران ما از خواب غفلت که در اثر روضه خوانیهای دین و از جمله اسلام درایران در آنها بوجود آورده بودند، در طول تاریخ بیدارشوند، وبه همت روشنفکران لائیک بفکر شتاب بخشیدن به روند پیشرفت در جامعه عقب ماند و گرفتار بختک اسلام و ترد خرافات در جهت یک زندگی آزاد و مستقل بهم کمک، کنند.
مهمترین عواملی که سبب حرکت بسوی پیشرفت در ایران شده،یکی استفاده از روند مبارزات مردم کشورهای تحت نفوذ استعماربوده که برای رهائی ازیوغ استعمارگران به مردم آگاهی داده وهمانطورکه درهندوستان بوقوع پیوست وسلطه استعمار انگلیس رابرچیدند، آنوقت بود که میبایست کشور ودولت خود را مستقلن بدست بگیرند و درپیشبرد مسائل مختلف اجتماعی از سیاست تا صنعت برای رهائی و کسب آزادی تلاش شبانه روزی، کنند.
در ادامه این روند مسئله بسیار با اهمیت که مورد توجه قرار گرفت آموزش تعلیم و تربیت در مدارس و دانشگاهها بود تا با شناخت ازعوامل عقب ماندگی درجامعه خود، و ادامه تلاش برای پیشرفت جامعه از عوامل مختلف سیاسی و صنعتی و اجتماعی سود، جویند.
مسئله ی دیگر قابل بحث، بدست گرفتن تکنولوژی، فنون و روشهای جدید صنعتی و بکارگیری آنها در کشاورزی ، درکارخانجات، در اقتصاد وغیره بوده، است.
و در ادامه این روند، پراکندن ایدئولوژیهائ مختلف و شناخت عمومی از آنها همراه دامن زدن به ناسیونالیسم، لیبرالیسم، وکنکاش در علم سوسیالیسم و آشنا کردن جوانان با این پدیده مترقی جهانی، در کشورهای عقب مانده و از جمله در ایران بوده، است.
البته طبیعی است که یکی از مهمترین عامل عقب ماندگی فقراقتصادی بوده است، بیشتر مایحتاج مردم از کشاورزی به شیوه های باستانی و آب رسانی به روش استفاده از قنات و درصنعت بیشتردر حد و محدوده صنایع دستی بوده است، بنا بر این در چنین شرایطی مردم ایران ناگزیر و توجه عمومی به بهبود وضعیت معیشت بوده است، تا قبل از “انقلاب سفید” شاه در ایران وانجام اصلاحات ارضی بدستور آمریکائیها، کشاورزی بصورت گاو آهن بوده است که بعد از آن تراکتور جایگزین روش قدیمی شد، در دهات جاده سازی آغاز شد، دستگاههای تصفیه آب تا حدودی رونق یافت ، ارتباطات ما بین دهات و شهر ها بهتر شد ، مسئله بیسوادی مورد توجه قرار گرفت و دانشگاهها، مدارس فنی و پزشکی هر روز رونق بیشتر یافت و بالاخره بعد از رونق یافتن نسبی مردمان ایران بود که توجه به تاتر، نقاشی، ورزش و سینما و غیره توجه عموم را بخود جلب، کرد.
از این مقدمات که بگذریم، بهتر شدن وضع اقتصادی جامعه چیزی نیست که در خلاء خود بخود ایجاد شده باشد و این در حالیست که کشور مشترک ما ایران حد اقل دارای منابع سرشار زیر زمینی از جمله نفت،گاز،طلا،نقره،مس و… بوده، است.
توجه خاص به اقتصاد در ایران جهان سومی ضرورت و جبر زمان بوده است که باید کاری کرد که خود ایرانیان ، نفت را استخراج کنند،نه انگلیسیها که نصف درآمد آنرا ببرند ونه هلندیها، همنطوراستخراج سایر منابع زیرزمینی باید در اختیار خود مردم ایران باشد نه بیگانه.
روند سیاست گذاری در جامعه ایران ما باید تابع سیاست گذاران متخصص و شخصیت های مستقل سیاسی در اکتشافات و همچنین در بستن قرار دادهای بین المللی در کوتاه مدت بوده و با دارا بودن افکار آزاد و بدون کنترل که متاسفانه در ایران از چنین روندی تا کنون پیروی نشده است، و بیشتر مسئولیتها انتصابی،و از خودی ها بوده است، و تسلط دینی و فلسفی موجب رکود حرکتهای مترقی درجامعه شده اند، یعنی زمانی که نیروهای سیاسی که امروز بنام حزب معروفند و کارسیاسی انجام میدهند اگر مستقل نباشند و از بیگانه دستور بگیرند مانند ” حزب توده ” و یا سیستم وابسته در قدرت باشد ، نخواهند توانست منافع عمومی را در برابر بیگانه حفظ، کنند.
بر کسی پوشیده نیست که روشنفکران جامعه از سیاستمدار تاغیره غافل از عملکرد دین و نا آگاه در مورد گذشته ها ی مخرب مذهب بوده اند و توجه خاص به مذهب و مذهبیون و در نتیجه تلاش سالها مبارزه و مطالبه ی مردم و خود را بهدر دادند و جامعه رااز ماهیت دین بی اطلاع گذاشتند البته سیستم حکومت مماشات گر شاه با مذهبیون در این امر دخیل بوده است، و موجب آن شد تا روحانیت توانست رنج و زحمت حد اقل مردمان ایران را بعد از مشروطه تا انقلاب بهمن را بنفع خود مصادره کند و در جهت عقب گرد جامعه به قرون وسطا ، چهار اسبه، بتازد.
بالاخره بعد از انقلاب هم مهندس و هم پزشک متخصص دانشگاه دیده داشتیم و داریم که بکار خود ادامه دادند،اما پزشک و مهندس ایرانی که بسیارهم پیشرفته هستند و از فیزیک هسته ای و بیوشیمی هم مطلع اما سیستم حاکم بر جامعه آنها را آزاد نگذاشتند با پیشرفتهای فیزیولوژی تحقیق کنند، شما ببینید چه بلائی بر سر کارمندانان و متخصصین محیط زیست آوردند وآ نها را زندانی شکنجه وحتا کشتند، در کلیه زمینه ها ی دیگراجتماعی نیزبهمین منوال عمل کردند، یعنی میخواهم بگویم که دکتر و مهندس ما در ایران متخصص هستند اما محقق نبوده و جلوی تحقیق آنان بعناوین مختلف در دوره های متفاوت گرفته شده، است.
یک مسئله مهم که دربعدازانقلاب 57 بوقوع پیوست وآن نوشتن قانون اساسی بودکه بوسیله عده ای ” حقوقدان” که با مواد قانون آشنائی هم داشتند آنرا تدوین و به تصویب رساندند بدون اینکه به زیر بنای آن و عملکردش در جامعه توچه خاص مبذول دارند و از قوانین پیشرفته جهان کمک بگیرند، نا بخردانه رفتند و نشستند و نوشتند قوانین متحجر 1400 سال پیش را، یعنی آنهائیکه دست اندر کار تدوین قانون اساسی حکومت اسلامی بودند با فلسفه حقوق آشنائی داشتند واما از جامعه شناسی هیچگونه آشنائی نداشتند، نتیجه عمل ضد مردمی آنها این شد که دزد مرغ و تخم مرغ طبق قانون دستگیر و انگشتان دستش را میبرند وبانیان همین قانون ارتجاعی دستشان برای چپاول و دزدی میلیارد ها ثروت مردم باز، است. رشداقتصادی درایران نیازمند سرمایه گذاری و تامین ابزاربرای بازدهی و تولید کالاها در کارخانجات میباشند که بایدمجهزبه وسایل مدرن صنعتی وهمراه تخصص به امرمربوطه باشد تا بازدهی مثبت به جامعه ارائه دهد،سرمایه که به وفور داشته ایم وهم متخصص کافی دراختیاراین موسسات بوده؟ پس چرا مردم به این روز افتاده اند.
رشد سیاسی و اقتصادی در ایران اسلام زده فقط داشتن پول و سرمایه و متخصص نیست، بلکه مسئله ی نبود آزادی، نبود جامعه ی قانونمدار وجود نا امنی هرج و مرج خودی وغیر خودی، چرا توجه ی متخصصین به این عناوین مهم جلب نشد و از قوانین امروزی استفاده نکردند و ننوشتند که امروز حافظ جان و مال مردم باشدو از عامل مخرب دین و دخالتش در دولت بنفع خود استفاده کردند که جلوی راه پیشرفت و ترقی را گرفتند ومسئول وقوع اینهمه جنایت و آدم کشی، شدند .
پاسخگوئی به اینگونه مسائل نیازمند تفکر مستقل و مردمی درحد سیاستمداران و محققان جامعه است که چرا از روشهای علمی و مدرن شناخته شده یاری نگرفتند، همه چیز را گذاشتند بحال خود تنها درصنعت موشک سازی و برنامه اتمی براس ساختن بمب اتم ، دست بدامن چین کمونیست و روسیه و کره شمالی شدند آنهم با پرداخت میلیارد ها از ثروت مردم به خود کفائی در امر تخریب رسیدند ، آیا نمیشد در مسائل دیگر اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی کمی بفکر مردم عمل میکردند، بنظر من نه اینها که درمصدر کارند افرادی ضد ایرانی و متحجر مذهبی عقب مانده و تهی مغزند و تنها بفکر دزدی و کشتار مردم میباشند،و این در حالی اتفاق می افتند در جامعه ما که در جهان مدرن و صنعتی ، انقلاب صنعتی اعم از فیزیک ، شیمی و زیست شناسی روی داده است که زندگی بشر را دگرگون کرده است.
تا زمانیکه نخبه گان و سیاستمداران از هر قشر و تباری که باشند ، بعد از هر گونه پژوهش علمی ، اعتراف به خطای خود واعتراف به کمبود اطلاعات علمی و حقوقی نکنند،کار بجائی نخواهند بردو هر روز وابسته ترو محتاج تربه سرمایه داری جهانی خواهند شد، همچنانکه می بینیم نمونه قرارداد 1+5 و نتایج آن، قرار داد بیست و پنج ساله با چین سلطه جو و امپریالیسم نو پا، دخالتهای بیجا وتجاوز کارانه در منطقه ، در حقیقت دیگر دیر شده وراه حلی برایشان باقی نمانده ، و سرنوشتی بس هولناک در انتظارشان روز شماری میکند تا بسزای اعمال ضدایرانی خود، برسند.
در ایران امروز با حکومت اسلامی ، کارخانجات ورشکسته، کالاهای مصرفی وارداتی از چین و امثالهم ، نیروگاه های برق پوسیده و درمعرض خطر،راه آهن وآسفالت در حال تلاشی،تولید ناخالص ملی هر روز منفی تر از دیروز و در این شرایط زندانها مملو از معترضین سیاسی، “نمایندگان ” درمجلس فرمایشی همه نظامی و پاسدار وگوش بفرمان سید علی، فساد در اوج خود، بی لیاقتی دستگاه دیوانسالاری مذهبی زبان زد خاص وعام، نا امنی درجامعه حکمفرما، وحشت ازکودتای نظامی وبرقرای یک دولت نظامی پاسداران ضد ایرانی در آینده که از هم اکنون صدای پای چکمه پوشان در خیابانها برای سر کوب مردم بگوش، میرسد.
آیا با آشنائی وآگاهی به این تصور درد ناک از جامعه اسلامی آخوندی، نوبت آن نرسیده که روشنفکران جامعه یک سو نگری و اطاعت از”رهبر” دزد ، فاسد و قاتل عمامه بسر را کنار بگذارند و بمردم به پیوندندو با نظری جامع به برایند نیروهای اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، سنتی ، تاریخی و حتابا دوری از دین در حکومت پدیده بصیرت بنگرند، تا پایه های پیشرفت سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی را برآزنده مردم بسازند، آیا زمان آن نرسیده که مردم به جبران انتخابهای نادرست گذشته به پردازند،و بفکر آینده خود و پیشرفت سیاسی واجتماعی جامعه خود باشند و از عوامل باز دارنده جلو گیری کنند و در خدمت مدرن سازی سیاسی و زندگی خود، مشترک علیه سیستم عمل کنند.
ادامه دارد
27.01.2021

Bayat.a@freenet.de
https://www.facebook.com/amin.bayat.9
https://ramgin-kaman.net

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.