آیا خزان عربی به ایران خواهد رسید و در “جزیره آرامش” طوفان بپا خواهد شد؟

تاسیس حزب “سوسیال دمکرات و لائیک ایران” (همسازی ملی جمهوری خواهان ایران)

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

آیا خزان عربی به ایران خواهد رسید و در “جزیره آرامش” طوفان بپا خواهد شد؟

امین بیات

شاخصه های یک حزب سوسیال دمکرات کدامند، چه مفاهیمی سوسیال دمکراتها را از چپ دمکرات و مستقل و سوسیالیست متمایز، میکند.
آیا سوسیال دمکراتها با سرمایه داری مخالف هستند و یا بدنبال نفع سرمایه داری سیاست ورزی میکنند، چطور میتوان سوسیال دمکرات بود مانند حزب سوسیال دمکرات در آلمان و هم در ساختار قدرت از طریق انتخابات هم در مجلس و هم در دولت حضور فعال داشت، و درمواقع حساس با جناح راست حزب سوسیال مسیحی دولت تشکیل داد، آیا این روش را قرار است در ایران گسترش داد.
آیا دوران سوسیال دمکراسی و سوسیالیسم بسر آمده ، جرا در اروپا و کشورهائی که دارای ساختار سرمایه داری هستند مردم آنچنان که باید چون دوران ویلی برانت به سوسیال دمکراسی رای نمیدهند، آیا یک حزب سوسیال دمکرات کم رنگ و مورد پذیرش برای امپریالیسم در سیستم سرمایه داری مفید است، باید در برابر احزاب راست در حزب سوسیال دمکرات سکوت کرد؟
آیا میتوان ازطریق حزب سوسیال دمکرات شبیه حد اقل در کشورهای پیشرفته و مدرن در ایران به حکومت دست یافت و مدافع زحمتکشان، شد.
چرابعد ازفروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با تغییر روش ساختاری درشوروی و چین مائو تبدیل به ساختار سرمایه داری نیم بند گردیدند و دست مودت و دوستی به نئولیبرالیسم دادند و روشهای آنها را دنبال کردند، آیا سوسیال -دمکراسی در ایران هم دچار این توهم نخواهد، شد.
چرا پس از مدتها رکود و پس از ظهور پاندمی کرنا در جهان دوباره مسائلی مانند عدالت اجتماعی ،مجددا در برنامه احزاب ناموفق گذشته تقویت شده، است.
آیا سیاست و ساختار “چپ” مستقل در تضاد با “چپ” و سوسیال دمکراتها ی اقتصادی یعنی عدالت اجتماعی است.
سوسیال دمکراتها و سوسیالیستها پیشگامان مدافع لایه های فقیر و کم در آمد جامعه یعنی کارگران ، و جنبشهای گوناگون مانند محیط زیست هستند، آیا در کشور های سرمایه داری اروپا خواهند توانست به حل معضلات محیط زیست دست، یابند، در ایران با وجود جمهوری اسلامی در قدرت این مهم قابل دسترسی به این سادگی نیست.
آیا ما باید از سوسیالیسم دمکراتیک دفاع روشن و بدون قید و شرط کنیم یعنی از “مالکیت اجتماعی” ، و خلاصه اینکه آیا میتوان در چارچوب “حزب سوسیال دمکرات و لائیک ایران” به ” سوسیالیسم دمکراتیک” رسید.
اصولا در ایران ما و با ساختاری که طی دوران صد ساله اخیر گذرانده ایم تا به امروز بیشتر روش رفرم یا انقلاب را آزموده ایم ، کدام یک بنفع جامعه تمام شده، است .
ما در ایران طی یکصد سال اخیر با انقلاب مشروطه ، انقلاب بهمن 57 مواجهیم ، آیا ایرانیان با بر خورداری از ثروتهای ملی تجربه های خوب و تلخی از انقلابات داشته اند،توانسته این انفلابات تاثیر مستقیم به تناسب آراء و تبدیل یکی به دیگری بشود واز آنجا که تصمیمات در یک فضای دمکراتیک توسط اکثریت مردم اتخاذ میشود و این تغییرات و تصمیمات به بهتر شدن زندگی مردم انجامیده است یا نه .
البته که در جامعه اسلام زده ایران تشکیل یک حزب سوسیال دمکرات آنهم از نوع لائیک بسیار ارزنده و مفید میباشد، و در این سالها که مردم بدرست یا غلط از احزاب “چپ” نا امید یا کم امید شده اند و بسمت احزاب راست گرایش پیداکرده اند و نتیجه اش را هم لمس کرده اند ، راضیند، که بطور حتم راضی نیستند.
آیا ما چپهای مستقل و دمکرات میتوانیم جهت کسب اکثریت آرای واقعی مردم به چپ مستقل و سوسیالیست و سوسیال دمکرات کمک کنیم وبا تقویت این احزاب بخصوص سوسیال دکراتها میتوانند حلقه اتصال ، بهم پیوستن سایر سوسیال دمکرات ها و سوسیالیستها در ایران ، بشوند.
در کشورهائیکه ساختار حکومتی آنها از حد اقل دمکراسی بر خوردار باشد و قانون برای همه مساوی اجرا گردد، یک حزب سوسیال دمکرات قادر است با تنظیم سیاستی مبتنی بر آزادی – دمکراسی و عدالت اجتماعی نیروهای دیگر جامعه که در احزاب چپ متشکل هستند را جذب کرده بدون اینکه خواستار حذف برنامه های رادیکال آنها باشند، تا بتوانند بطور مشترک موتور تغییرات اساسی را بنفع اکثریت و احقاق حقوق کارگران روشن، نگهدارند.
آیا همکاری حزب سوسیال دمکرات و لائیک ایران که شعار آن مبارزه با فقر و استبداد و دخالت دین و دولت است با جبهه ملی ایران در ایران و نه با بخشهای مختلف آن در خارج از کشور که اخیرا انجام شده است، قدمی به جلو است یا دراینکارعجله شده است وشاید در آینده موجب پشیمانی گردد.، و آیا در زمینه های اقتصادی و سیاستهای توزیع ثروت با هم تفاهم دارند، زیرا نه “جبهه ملی” و نه ” حزب سوسیال دمکرات و لائیک ایران” در خلع زندگی نمیکنند وعوامل بیرونی یعنی نیروها و مردم میتوانند در آنها تاثیر گذار باشند، اگرعوامل بیرونی تاثیرات خود را بر “جبهه ملی”ایران گذاشته باشد نسبت به عملکرد بعد از انقلاب جبهه، آنوقت میتوان انتظار داشت که “حزب سوسیال دمکرات ولائیک ایران” نباید نگران آینده این همکاری باشد، که آنها بتوانند تاثیرات راست روانه خود را در این حزب بگذارند، بهر حال بیان این مطلب و نظر و ارائه آن چیزی است که در 43 سال اخیر مردم شاهد آن بوده اند که “جبهه ملی ایران” به رسالت خود عمل نکرده، است.
بحران اقتصادی از بدو تغییرات نظام سرمایه داری سلطنتی وابسته ، و در نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی دست پخت کنفرانس گوادالوپ وجود داشت و دراثرتغییر و تحولات داخلی و خارجی به آن افزوده شد، عواقب این بحران به بیکاری میلیونها انسان، ورشکستگی سیستم اقتصادی بطور کلی و بی ارزش شدن پول ملی ایران، گسترش فقر و فساد در کلیت جامعه و نظام اسلامی نهادینه شده، است.
وقتی کشور ایران بعنوان صادر کننده سوم نفت در جهان امروز نمیتواند نفت خود را بفروشد، و مسئله کم آبی و برق و تامین نان نیز به آن اضافه شده و رسما دولتی ورشکسته و بی تدبیر شده وضعیت مسکن گرانی و افزایش سرسام آور اجاره خانه،گرسنگی وبیکاری مردم و… در چنین شرایط اسفبار اجتماعی “حزب سوسیال دمکرات و لائیک ایران” با همکاری با سایر نیروها میتواند نقشی اساسی در خدمت زندگی مردم گرفتار ایفا نماید، چطور؟
یکی از پرسشها ی مهم که من شنیده ام این است که :
آیا حزب نوبنیاد سوسیال دمکرات و لائیک ایران با اعلان همکاری و با پیوستن “جبهه ملی ایران” به ایده ها و آرمانهای خود وفا دار خواهد ماند یا در گذر زمان گرایش مردمی و رادیکال و طرفداری از زحمتکشان را در اثر فشارعوامل بورژوازی داخلی وخارجی ازدست خواهد داد وبه آرمانهای مردم وکارگران پشت خواهد کرد و همانگونه که احزاب “چپ” در بدو انقلاب به آمال و آرزوهای آرمانی خود پشت کردند و از سیستم ارتجاعی فاشیستی خمینی دفاع، کردند. اعلامیه دکتر کریم سنجابی در پاریس شاهد این ادعاست:

بسمه تعالی
یکشنبه چهارم ذیحجه 1398 مطابق با چهاردهم آبانماه 1357
_سلطنت کنونی ایران،ناقض مداوم قوانین اساسی و اعمال ظلم و ستم و ترویج فساد و تسلیم در برابر سیاست بیگانه فاقد پایگاه قانونی و شرعی است.
_جنبش ملی اسلامی ایران با وجود بقای نظام سلطنتی غیر قانونی با هیچ ترکیب حکومتی موافقت نخواهد کرد.
_نظام حکومتی ملی ایران باید بر اساس موازین اسلام و دمکراسی و استقلال به وسیله مراجعه به آراء عمومی تعیین شود.
دکتر کریم سنجابی
“دکتر کریم سنجابی بعد از مراجعت از پاریس به ایران در حضور شاه و بختیار در تهران از سنجابی میخواهند که دولت جبهه ملی را تشکیل دهد، کریم سنجابی قبول این پیشنهاد رامنوط به موافقت خمینی میداند.آیا به این جماعت دیگر میتوان اعتماد کرد بنظر من نه.
چطور آقای موسویان اعلامیه میتواند صادر کند و به تعدادی از اعضاء جبهه ملی شناخته شده بتازد و عمل آنها را در امضاء کردن با نیروهای تجزیه طلب و شاه الهی اقدامی ضد ملی بنامد و بگوید که آقایان همایون بهمنش -کامبیز قائم مقام و بهمن مبشری و از آنها توجیهه به عمل ضد ملی خود در افکار عمومی اقدام کرده اند نام ببرد و از آنها بپرسد که اربابان آنها چه کسانی هستند اما نمیتواند کریم سنجابی و عملکرد خائنانه اش را محکوم کند.
درمقطع انقلاب از جمله همدستان و همکاران خمینی در آغاز بر پائی جمهوری اسلامی ،بعضی از سران جبهه ملی از جمله سنجابی و نهضت آزادی بودند که بجای حمایت از هم سازمانی خود بختیار از “دشمنان ملیون” حمایت کردند و دیدیم که چه بر سر آنها خمینی آورد، یا حد اقل بهتر نبود سکوت میکردند، نه این طرف و نه از آنطرف حمایت کنند آیا عمل غیر سیاسی سنجابی ها خدمت به مردم ایران بود یا خیانت و خدمت به تائید نتایج کنفرانس گوادالوپ بود، یعنی وابستگی به سرمایه داری جهانی.
تغییر وتحولات در روند دیالکتیک در عرصه عمومی جامعه ایران ، و در افراد سیاسی و نیروهای سیاسی در گذشته حال و آینده بحث و گفتگوی سازنده باید کردو بدنبال تغییرات اساسی بنفع مردم باید قدمهای محکم برداشت و واقع گرائی را با آرمانگرای گره زد، برای رسیدن به تعادلی مناسب در جامعه میان واقع گرائی و آرمانگرائی میبایست درزمان تصمیم گیری آن تصمیمی راصحه گذاشت واتخاذ کرد که ما رابه هدف مردم که همان دمکراسی و بر قراری عدالت اجتماعی است نزدیک، میکند.
یک حزب سوسیال دمکرات و لائیک باید سعی وافر کند که درتوافقات بر سرآینده زندگی مردم خود را از واقعیت
واقع گرائی دور نسازد در یک کلام خیانت به آرمان خود که با آن وارد میدان مبارزه طبقاتی شده، نکند.
مالکیت اجتماعی یا مالکیت خصوصی :
تبادل نظر و بحث امروزه با گذشته تفاوت کرده مثلا دیگر در مورد شبکه آب رسانی یا برق رسانی خواهان شبکه های اجتماعی هستیم که در سیستم های نئو لیبرالی خصوصی سازی شدند و امروز در ایران ما خصوصی سازی سیستم آب رسانی و برق نه اینکه موفق نبوده بلکه کارنامه فجیع از خود بجا گذاشته و دچار باند بازی مافیائی سرمایه اندوزی شده، مسائلی مانند بازنشستگی با حقوق قابل زندگی کردن ، بیمه پزشکی برای همه و…
آیا در ایران فردا اکثریت مردم به حزب سوسیال دمکرات و لائیک ایران تمایل پیدا خواهند کرد و به او رای اعتماد خواهند داد و اگر آری چرا؟ و سیاست سرمایه داری جهانی نسبت به این حزب البته چگونه میتواند، باشد.
اگر حزب سوسیال دمکرات و لائیک ایران موفق شود راه حلهای عملی که انگیزه ایدئولوژیک ندارند، به جا معه ارائه دهد، یعنی برنامه ای که بتواند وضعیت کنونی مردم را تغییر اساسی دهد ، آنوقت اکثریت جامعه نگاه مثبت و رضایت به حزب نشان خواهند داد، مردم یا ایدئولوژی را نمی شنااسند یا توجه خاص نسبت به آن ندارند اما توجه اشان به عملی بودن برنامه هست ، آب و نان و کار اگر مهیا شد توسط دولت سوسیال دمکرات برای همه ، دارو و دکتر و بیمارستان برای همه ، و سیاست خارجی بر اصل پایاپای اگر بنا شد ، مردم پشتیبان چنین حزبی خواهند بود.
سیاست مسکن ، در حکومت سوسیال دمکراسی همه صاحب خانه یا مسکن دولتی حد اقل میشوند که بر اساس سود بردن بنا نشده باشد،یعنی شرکتهای ساختمان سازی برروی اصول و موازین مدرن امروزی عمل کنند با بدنبال سود جوئی و گران کردن زمین و ساختمان نباشند، آیا شرکتها ی تعاونی در ساختن مسکن کنترل میشوند،و سیاست ثابت نگهداشتن کرایه خانه در دستور کار روز قرار میگیرد ، خصوصی سازی و دستان نامرئی در زمینه مسکن در ساختمان سازی دولتی در شهر های بزرگ وکوچک ساختمانها طوری ساخته میشوند که اکثریت مردم عادی قادر به پرداخت اجاره آنها باشند، آیا برای تغییراین منطق غیر انسانی راه حلی دارید، قبول سیاست اشتباهات گذشته آیا در دستور کار سوسیال دکراتها و جبهه ملی تداوم دارد یا نه.
تبعیض :
در زمینه تبغیض های جنسی ،مذهبی، قومی برنامه ریزی دارید در زمینه سیاست اقتصاد، افزایش دست مزد، گرفتن مالیات از ثروتمندان،بدنبال لیبرالیزه کردن جامعه هستید،راه حل مشکلات شما در راه یابی برای پیدا کردن واقعیت زندگی لایه های فقیر و کم درآمد و بخصوص کارگران چیست؟ ودرمورد راه حل دست یابی به این مشکلات با جبهه ملی ارزیابیتان چیست،آیا به این نتیجه رسیده اید که هر کس در ایران بتواند آرزوها و اهداف خود را دنبال کند و حتی اگر به اقشار کم در آمد جامعه تعلق داشته باشد، از امکانات برابر بر خوردار، شود.
البته یک حزب سوسیال دمکرات و چپ گراهای دمکرات ولائیک درمقابل سلطنت قراردارد،اما چرابخشی ازجبهه ملی در خارج از کشور با سلطنت طلبان نرد عشق قدرت مینوازند، و درانتخاب جمهوریخواهی با سلطنت طلبی روی صندلی وسط نشسته اند، بخش زیادی ازنیروهای درون جامعه، خواهان جمهوری از نوع لائیک آن میباشند و خود را جمهوریخواه پیگیر حتا می نامند.
تضاد های بیشمار یک سیستم جمهوری در برابر با یک حکومت استبدادی آنهم از نوع مذهبیش، در حقیقت شکلی و شمایلی از دمکراسی مدرن را از دید نظری و تئوریک، چگونگی اشکال و روش های سیاست گذاری در جامعه را با بیان تضاد بر ملا میکنند و تصمیم گیری را به عهده مردم، میگذارند.
با کنکاش آگاهانه درمی یابیم که کلیه سیستمهای حکومتی درغرب جمهوریخواه و طرفدار سیستمهای سرمایه داری هستند، متکی به دمکراسی بورژوازی یا دمکراسی پارلمانی، میباشند.
وظایف تاریخی و سیاسی اگر درایران هنوز دارای اعتبار باشند درمورد شکل حکومت آینده ایران بسیار مهم و بحثی جدی میباشد، که باید آنها را مورد توجه قرار، داد.
1_ بحث و تبادل نظر یا اختلاف نظر در محتوا که بخشی معتقد به سیستم مردم سالاری مبتنی بر پارلمانتاریسم بوده وبا انتخاب آزادانه مردم را بسمت عدالت اجتماعی سوق میدهند،که در سیستمهای سرمایه داری بسیار مشگل شده.
2_بحث و گفتگو ی نظری پیرامون محتوای جمهوری و وظایف این جمهوری و شکافتن متون امروزی از جمله آزادی،برابری مرد وزن،فهم عمومی از عدالت اجتماعی، شناخت مبارزات طبقاتی اگر ممکن باشد، مبارزات ملی و همسوئی و تضاد آنها گامهای ضروری در جهت روشن کردن محتوای جمهوری، میباشد.
3_محتوای جمهوری در حقیقت اگر هنوز بدست مردم باشد و سرمایه داری روابط را دیکته نکند در حقیقت سمت و سوی جمهوری را بنفع کارگران و زحمتکشان جامعه شکل میدهد، و این خواست سوسیالیستها یا مارکسیتها همیشه بوده است، که اگر بعهده گرفته نشودجامعه با آن دچار سر در گمی و تضاد قرار خواهد گرفت ، یعنی تا آنجا که منافع زحمتکشان تامین میگردد ، مارکسیستها راضیند و اگر چنین نشود این بورژوازی است که مناسبات خود را بر این جمهوری تعمیق خواهد، کرد.
4_امروز آنجه که در ایران ما در حال تکوین است و ادامه انقلاب 57 مردم علیه دیکتاتوری بود که در جهت کسب آزادی و یک زندگی سالم و مرفع بیشتر نبوده است، هنوز ادامه دارد.
5_وظایف سیاسی جمهوریخواهان از طیفهای مختلف ،یعنی چپها، چپهای مستقل ،لیبرالهای لائیک، ملیون لائیک و… چپها کوششان در این جمهوری این است که محتوای جمهوری بنفع زحمتکشان و مردم تهیدست که اکثریت جامعه را تشکیل میدهند بشود، اما لیبرالها، برخی از ملیون و… محتوای جمهوری را در چهار چوب مناسبات بورژوازی میخواهند.و سرمایه داری جهانی را نیز پشتیبان، دارند.
آنچه بنظر من سرنوشت این نیروهای جمهوریخواه رارقم خواهد زد،جدال نظری و ایدئولوزیک نیست، بلکه تعیین و تکلیف این تضاد نظری را مطالبات مردم از اقشار مختلف در سطح خیابان تعیین خواهند، کرد.
مطالبات مردم ایران دراین برهه اززمان چیست؟ با قبول اینکه مردم آگاه در جامعه میباشند که در ارتباط با کیفیت تاریخی ، سیاسی اجتماعی و مدنی ، مبارزات خود، شکل و محتوای جمهوری آینده را تعیین خواهند نمود، رفاه اجتماعی، آزادی، دمکراسی، عدالت اجتماعی و… ولی هستند نیروهای دیگر ی که خواستهای دیگری دارند که محتوای بورژوازی داشته و بنفع سرمایه داری جهان، است.
6_شناخت هر دو جناح از تنگناها و ارزشهای فکری که بنفع اکثریت محروم است، مهم بوده و پیروی از آن بنفع خود آن جناح نیز میباشد ،شناخت از جنبه های سیاست، تکنولوژی و پیوند آن با توسعه اقتصادی با نیازهای روز جامعه که درراس همه آنها مردم سالاری، و مشارکت دمکراسی ملی وعمومی درجهت بهبود جامعه مدنی،و رابطه دمکراتیک مابین دولت وشهروندان جامعه،را رقم بزند،وازجانبی دگرمعتقدم که اندیشه برتری طلبی عدالت اجتماعی و سوسیالیسم به آزادی و دمکراسی هم چندان موفق نبوده و طرفدار ندارد و با شکست در دنیا حتا روبرو شده است.
7_آیا ترکیب دوعامل یعنی مالکیت خصوصی و مالکیت اجتماعی یا تضاد این دو باعث تضعیف دمکراسی سیاسی نمیشود؟ و وجود آزادی سیاسی اقتصادی و احتماعی فرد یک شرط اساسی است در جامعه ، نظام مذهبی بسته و اسلامی ثابت کرده که نمیتواند مشوق سرمایه گذاری و رشد و توسعه باشد، بهمین دلیل متخصصین کشور را ترک میکنند، وحاضر نیستند زیر پوشش “ولایت فقیه” و قوانین ارتجاعی آن که سرمایه داری جهانی برای مردم ایران تدارکش را چیده ، حتی کار کنند، چه برسد به سرمایه گذاری در آن، پس اولین حرکت مردمی کوتاه کردن سلطه امپریالیستی در ایران و برچیدن بساط آخوند ها و متحجرین درکل جامعه و تغییرات بنیادین است که در این مورد مردم مواجهندبا سیاستهای ضد ایرانی سرمایه داری جهانی ونظام مورد حمایت آنها که تمامیت جمهوری اسلامی، است.
من با پشتیبانی از حزب سوسیال دمکرات و لائیک ایران بر این باورم که برای اولین بار در تاریخ ایران حزبی پا به عرصه حیات سیاسی گذاشته که لائیک است و با رهبرانی شایسته که دارای سوابق مبارزاتی مردمی که تا کنون ارائه داده اند ، مورد پشتیبانی خیلی از افراد و نیروهای سیاسی مستقل ایرانی قرار خواهند گرفت، این افراد که خود را سوسیال دمکرات لائیک مینامند با دارا بودن از ایدئولوژی سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی ، بستر جامعه را بسمت” عدالت اجتماعی “هدایت خواهند کرد با ارائه و تدوین اقتصاد سرمایه داری و با تعهد به دمکراسی و تامین حقوق کارگران و دفاع از آن موفق خواهند شد، اگر قرار است در شرایط امروز ایران در چار چوب اقتصاد سرمایه داری در جستجوی راهکارائی در جهت ، و در مسیر توزیع یا تقسیم ثروت بر اساس منافع عمومی را هکارهائی هدفمند را دنبال کنند، و برنامه تدوین شده تحت نام سوسیال دمکراتهای ایران ارائه دهند با پشتیبانی مردم روبرو خواهند شد.
البته که سوسیال دمکراتهای ایرانی ریشه در یک ایدئولوژی سیاسی دارند که در یک روند تکامل خود، جامعه را از سرمایه داری عبور داده و به سوسیالیسم مستقل خواهند رساند.
خط کشی با احزاب مدل روسی و چینی در خدمت منافع مردم در آنها وجود دارد و آنطور که در اسناد منتشر شده توسط حزب سوسیال دمکرات و لائیک ایران دیده میشود ، خود را متعهد به جایگزینی سیستم سوسیالیستی بجای سرمایه داری میدانند ، دیده میشود.
در دوران گذار سوسیال دمکراتها خود ملزم به مالکیت خصوصی با مالکیت دولتی دانسته اما با بکار گیری اقتصاد سوسیالیستی در آینده ادامه کار خواهند داد.
سوسیال دمکراتهای لائیک ایران مدرن و امروزی فکر میکنند و با تعهد به بر قراری سیاستی که هدفش و بر نامه اش مهار سرمایه وکنترل ، برابری، رفع ظلم و ستم بر محرومان و زحمتکشان و جلو گیری از فقر عمومی و حمایت ، پشتیبانی و بر قراری و ارائه خدمات عمومی آموزش و پرورش ، بهداشت و درمان و غیره میباشند.
سوسیال دمکراتهای لائیک ایران، با جنبش سوسیال دمکراسی در ایران همسو و با جنبش کارگری و اتحادیه های صنفی مستقل همراه میباشند و جانبدار شرکت کارگران ، کارمندان در سرنوشت خویش هستند.
روش سیاسی سوسیال دمکراسی امروز در ایران و جهان کار آمدترین و عدالت محور ترین روش ممکنه در بر قراری سیستم حکومتی میباشد وراه کار اصلیش در حقیقت باید زیر نظارت مردم بر دولت سوسیال دمکراسی باشد.
بر کسی پوشیده نیست و نباید باشد که، افرادی در تاسیس حزب سوسیال دمکرات لائیک ایران پیش قدم مبارزه شده اند ، از سیستم سرمایه داری و حمایت از آن مدتهاست عبور کرده اند و در صحنه مبارزه امروز طرفدار طبقه زحمتکش و سیستم سوسیالیستی در شرایط مناسب آینده در چار چوب برنامه سوسیال دمکراسی میباشند و درتداوم جمع آوری افراد شبیه خود در این حزب جدید التاسیس هستند ، در غیر اینصورت موفقیتشان کم خواهد بود.

29.01.2022

Amin.bayat@googlemail.com
https://facebook.com/amin.bayat.9
https://rangim-kaman.net

 

 

 

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.