آیا خزان عربی به ایران خواهد رسید و در “جزیره آرامش” طوفان بپا خواهد شد؟

چگونگی روند رشد نیروهای متضاد برای رسیدن به جامعه دمکراتیک آینده در ایران (۲)

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

آیا خزان عربی به ایران خواهد رسید و در “جزیره آرامش” طوفان بپا خواهد شد؟

امین بیات
کوششی برای رویدادهای آینده در ایران ، وضعیت آینده مردم و کشور ایران بکجا خواهد انجامید، آیا حکومت ملاها با حمایت امپریالیسم یا سرمایه داری جهانی و سرکوب آزادیخواهان ادامه خواهد یافت ، اگر نه در نبود حکومت اسلامی چه حکومتی بجای حکومت ترور وخفقان اسلامی براریکه قدرت تکیه خواهد زد و چگونه، وچه برنامه ای نیروهای سیاسی برای آینده تداوم کشور ، خود و مردمان ایران، ارائه خواهند داد.
آیا از تجربه ی دگرگونیهای گذشته توشه ای برای آینده ای روشن تهیه شده است ، یا باید هنوز از صفرشروع کنیم، آیا پژوهندگان سیاسی و اجتماعی ایرانی مستقلن راه و رسم تازه ای برای بر طرف کردن معضلات و گرفتار یهای گریبانگیرمردم درچنته دارند، آیا دولت آینده تجدد طلب است و دستخوش دگرگونیهائی شبیه به دوران انقلاب 57 نخواهند شد، برای این روند پیش بینی لازم تدارک دیده شده یا باید بشود،زیرا برای مردم ضروری و لازم است که از آنچه در آینده بصورت نسبی بوقوع خواهد پیوست ، از کم و کاست آن از امروز مطلع، باشند.
آیا رویدادهای گذشته ، محققان و سیاسی کاران مستقل ایرانی را درمطالعه دگرگونی سیاسی بهم نزدیک کرده است یا هنوزنه، احتیاج بوقت دارند، آیا این موضوع مهم، فهم و ادراک جامعه شناسان، مردم شناسان و اقتصاد داان و مورخان ایرانی را بخود مشغول کرده است، که البته بنظرم چنین، است.
اگر چنین است سئوال من ، آیا بطور کلی پیش بینی و پیش فرضهای دولت دمکراتیک آینده پس از حکومت اسلامی ،نظم و قاعده ای در موضوعیت سیاسی ” دولت آینده” بار مثبت آنرا به گردن سیاستمداران، جامعه شناسان،محققان و اقتصاد دانان مستقل ایرانی واگذار خواهندکرد، یا مردم بصورت خود جوش به سبک شورائی همه چیز را در دست توانای خود خواهند گرفت، آیا وقوع این امر مهم ممکن است، و اگرآری کدام سبک و صلیقه رسیدن به هدف در خدمت رفاه زندگی اکثریت مردم بهتر و ممکن، است.
ما در قرن 21 زندگی میکنیم ، و با تبین دگرگونیهای تاریخی هم آشنا هستیم، و تصور پیشرفت بشر را دیده، لمس کرده ایم، الگوی یک نوع دگرگونی سیاسی که از نتایج تعلیمات مارکس نشات گرفته راهم در پهنه سیاسی جهان و ایران که البته یک عامل نیرومند هم میباشد را می شناسیم و در مد نظر داریم، آیا این طیف میتواند در آینده ایران مثمر ثمر واقع شده و در خدمت مردم قرار بگیرند، یا هنوز احتیاج به رشد فکری و سیاسی دارند، و کردارهای دوران انقلاب 57 را تکرار خواهند، نمود.
دراینجا بد نیست توضیحی بیابیم که ما از رشد سیاسی چه میفهمیم و چیست؟
میدانیم که یک جامعه ی آزاد، متشکل از نیروهای مختلف سیاسی تشکیل شده است، و البته همیشه اختلاف نظر هم وجود داشته ودرآینده هم خواهد داشت مثلا، از دید مارکسیستها هدف نهائی رسیدن به یک جامعه کمونیستی است، واما نیروهائیکه مارکسیست نیستند و حتا در تضاد با مارکسیستها قرار دارند ولی مفهوم رشد سیاسی را به شیوه خود تعریف میکنند ، یعنی تنها بوسیله مدرن سازی سیاسی و اجتماعی می پندارند دگرگونی بنفع مردم ایجاد خواهد شد.
تفاوت این دومورد بصورت روشن دیده میشود، یکی رسیدن به جامعه کمونیستی توسط مارکسیستها و طبقه کارگر آگاه ، آینده و هدفش را روشن بیان کرده، و برنامه برای رسیدن به هدف هم، دارند .
اما بخش دوم برای رسیدن به “رشد سیاسی “و اجتماعی جامعه هدف روشن و عامه فهم به جامعه ارائه نمیدهند، ولی در بتن اهداف آنها تغییر شکل سیاست دیده میشود،مثلا در پیروی از دوران رنسانس و تغییر شکل در قلمرو سیاست ، که مسئله مساوات، رقابت، تخصصی دیدن وظایف گوناگون، غیر مذهبی دیدن سیاست، روشن بودن هویت ملی، توان وقابلیت حل مشکلات ازطریق قانون یعنی اینکه وظایف تخصصی و از یکدیگر جدا هستند، داشتن سمت و سوی مدرنیته در جامعه، و بطور کلی رشد سیاسی را برای حل مشکلات جامعه ایرانی بصورت تنظیم شده و مورد توافق بصورت چهار چوبی تنظیم شده ارائه نمیدهند، مثلا با مطالعه و تحقیق محققان به این نتیجه رسیده باشند که برای ایران آینده و مردمان آن دولتی مفیداست که زیر بنای سوسیالیستی یا لیبرال دمکراتیک داشته باشد، یعنی به این نتیجه نهائی علمی و عملی رسیده باشند که مشکلات جامعه بوسیله ی کدامین نیروی بلقوه جامعه و دولت منتخب مردمی امکان پذیر است ، و از آن دولت بطور رسمی پشتیبانی، کنند.
بهرحال برای رسیدن به هدف که همان برطرف کردن معضلات و مشکلات یک جامعه است مانند ایران امروز یکی این که باید دگرگونی سیاسی بمنظور رسیدن به هدفی خاص مانند سوسیالیسم یا دمکراسی لیبرالی پارلمانی بوقوع به پیوندد وبدون گذاراز این مرحله هیچ وجهی از مشکلات حل نخواهند، شد.
دوم اینکه ، گذر و دگرگونی سیاسی در ارتباط مستقیم با سایر زمینه ها مانند گسترش، تمرکز قدرت سیاسی ، ساختارها، و افزایش مشارکت مردم در در سر نوشت خود، دارد.
سوم اینکه ، ظرفیت آن نظام سیاسی انتخاب شده توسط مردم برای حل مشکلات باید ناشی از رشد مسائلی مانند بر قراری سیاستهای مردمی به نفع عموم باشد، با ایجاد ساختار های جدید که ساختارهای ضد مردمی گذشته را اصلاح، کند.
شایدآخرین مرحله اینکه چگونه باید وظایف محوله را بنحو شایسته انجام داد و ساختار های سیاسی جدید مردمی را ایجاد نمود، باشد.
از آنجائیکه علم مارکسیست محصول جامعه صنعتی در اروپا بوده است، و هر نظام اجتماعی نو از بطن نظام کهنه یا سرنگون شده پدیدار میشود که با ساختارهای آن در تضاد بوده که موجب دگرگونی گردیده، است.
سرمایه داری ازبطن فئودالیسم پدید آمد، و دیدیم که توانست فئودالیسم را از سر راه خود بر دارد، سوسیالیسم هم از بطن تکامل یافته سرمایه داری پدیدار خواهد شد، پس تا زمانیکه کشوری مانند ایران در شکل و روش درکلیتش سرمایه داری به رشد کافی نرسیده باشد ، سوسیالیسم در پارکینگ تصرف قدرت منتظر خواهد، ماند. به دیگر سخن یعنی تا زمانیکه بورژوازی ایران روشش دگرگون نشود و تفکرخود را تغییر ندهد و بسمت دگرگونی حرکت نکند ودرتغییر ساختاراجتماعی شرکت فعال نکند اتفاقی رخ نخواهد داد، یعنی طبقه کارگر ایران بایدبه رشد کافی خودرارسانده باشد، برکسی پوشیده نیست که طبقه ی کارگرایران بند نافش به طبقه سرمایه دار وابسته است واستثمار میشود، ولی تازمانیکه به رشد کافی نرسیده باشد ونتواند ماهیت مترقی خودرا به جامعه بقبولاند و بموقع مخالفت خود را با عملکرد سرمایه واستثمار کننده گان علنی نکرده باشد و ساختار تشکیلاتی مستقل و غیر وابسته خود را منسجم و علنی نکرده باشد، واقعه ی عجیبی رخ نخواهد داد، و درب پارکینگ باز نخواهد، شد.
یعنی اینکه تا زمانیکه عوامل سرمایه یا عناصر بورژوازی ایران درتقسیم ثروت ومخالفت با اشرافیگری، بر نخیزند درب بهمین پاشنه کنونیش خواهد چرخید، وتا زمانیکه بورژوازیایران به همسوئی خود با امپریالیسم و اتحاد با سرمایه داری در بردن سود بیشتر خاتمه ندهند، هر کاری بکنند عملکرد شان در خدمت خیانت به زحمتکشان جامعه ایران، است.
میدانیم که بورژوازی ایران در تداوم انقلابهای رنگین ملی در کشور استعار زده در ایران برای کسب قدرت روز شماری میکنند و مارکسیستها در تداوم و پافشاری در ایجاد انقلاب یا ادامه انقلاب 57 به رهبری کارگران آگاه هم صبرشان در حال پایان، است، و در مقابل حکومت اسلامی هم ازهر لحاظ در حال سقوط،،اما بطور محسوس کم شدن فاصله های چپ و راست درامور مبارزاتی بچشم میخورد و این خود دادن امکان شانس به پیروزی علیه نظام فاشیستی جمهوری اسلامی، است.
سئوال مورد بحث ، آیا در یک ساختار دمکرانیک پس از برکناری طایفه ی جنایتکار روحانیت، این دو نیروی متضاد، قدمهائی بنفع عمومی مردم برمیدارند، و ملت و کشوررا از زیر یوغ امپریالیسم نجات میدهند، امپریالیسم همه یک رنگند ، آمریکائی، چینی وروسی یا آلمانی ندارد، بلکه در عملکرد سرمایه و سود آوری از هیچ اقدام جنایتکارانه فرو گذار برای رسیدن به سود، نخواهند کرد، پس تنها راه استقلال نیم بند بورژوازی ایران وطبقه کارگرایران در دو خط موازی جدا از هم ممکن است، این امر در صورتی امکان پذیر است که هر دو جناح از رشد کافی سیاسی و مردم دوستی بهره کافی برده، باشند، و تنها کسب قدرت برایشان منظور، نباشد.
بهر حال پس از اینکه به همت مردم حکومت اسلامی بر چیده شد، باید تفکیک و تخصصی کردن وظایف ، و مشارکت مردم در ساختار قدرت و کنترل آن پیگیری شود، ازعلایق ایرانیان چنین میشود بر داشت نمود که مدل حکومتهائی مانند چین، روسیه و کره شمالی را نمی پسندند، سلیقه و سمت و سوی ایرانیان دمکراسی، آزادی، و بر قراری عدالت اجتماعی، است.
مردم بنا بر تجربه ای که در دوران حکومت ضد دمکراتیک اسلامی آموخته اند قدرت را بدست دولتی میدهند که اگر روزی از عملکردش ناراضی بودند بتوانند آنرا بسادگی و مسالمت آمیز و بدون جنگ و ستیز پس بگیرند ، قدرت و نفوذ مذهب باید کنترل شود و تا حد امکان محدود گردد، زیرا عملکرد مذهب به شکست انجامیده و دیگر اعتبار عمومی را از دست داده است ، رویهم رفته دیگرطالبان ومشتاقان استقلال ملی بایدبا استقلال خود و بدون وابستگی کشوری واحد را بسازند و از آن حمایت کنند و در پیشرفت آن در کلیه زمینه ها سهیم باشند، در تقسیم عادلان ثروت پیشقدم شوند، و افزایش مشارکت در سیاست را برسایر مسائل ترجیح دهند وبه مساوات جنبه انسانی، بدهند.
در انقلاب فرانسه جنبه مساوات طلبی جهت طبقات مختلف بر خاسته از انقلاب نقش بزرگی ایفا نمود و این امر خود باعث آن گردید که در اروپا احزاب منشاء اثر واقع شوند و مشارکت در امر سیاست و کشور داری با توافق آسانتر شود، و خود بخود جلوی حرکتهای خودکامه و یکدست شدن حکومت گرفته شود، و جامعه در حد مساوات و برابر حقوقی برسد، حتا اگر قدرت سیاسی در دست توانای کارگران آگاه که وسایل تولید را هم در اختیار دارند باشد ، اگر مساوات در قانون حاکم نباشد ، ارزشی ندارد.
پس هر آنچه درجه ی مشارکت در امورات مختلف بیشتر باشد، قدرت حکومت های غیر دمکرات کمتر میشود و از رفتار و کردار سنتت گرایی عقب مانده کاسته میشود ، زیرا سنت گرایی در جهان سوم و در ایران یکی از عوامل عقب ماندگی بوده، است.
ویزه گیهای اصلوب سنت گرایی رفته رفته فرسایش یافته و به حدکمترین درجه رسیده و بخشی از آنان ، در الگوی مدرنیته بکار گرفته میشوند، هنوز اما شکاف عظیمی بین شیوه ی زندگی سنت گرایی در ارتباط با رفتار واقعی سیاسی، اقتصادی اجتماعی و قضایی باقی مانده است که باعث کندی رشد عمومی جامعه بسمت مدرنیته، میشوند .
زمانیکه در قرن نوزدهم صنعت در اروپا گسترش یافت ، و مورد توجه ایرانیان در مرحله ای هم قرار گرفت ، این تحولات صنعتی تاثیری بالقوه برجامعه “سنتی”ایران بجا گذاشت ، ومدرنیزاسیون را جایگزین جامعه کهنه و سنتی کرد، و دامن به تجدد خواهی و سنت پیشگی زد و توانست تغییرات چشمگیری در دوران حکومت محمد رضا شاه بوجود بیاورد و تا بحدی پیش رفت که قانون مداری میرفت که جایگزین دیکتاتوری رضا شاهی شود، اما اربابان قدرت که همان سرمایه داری جهانی باشند این شیوه رانه پسندیدند وشاه را همچنانکه بر تخت سلطنت نشانده بودند صندلی قدرت را از زیر پایش خالی کردند، و آنرا به آخوند عقب مانده وشیادی چون خمینی ،سپردند.
پیوند نزدیکی که در جوامع سنتی مانند ایران بین حکومت و دین بر قرار شد و این دست پخت امپریالیسم جهانی برای مردم ایران دیگراز اعتبارافتاده، بنا بر عملکرهای ضد دمکراتیک و ضدایرانی روحانیت بطور کلی در ایران این شیوه حکومت باید بر چیده شود، حکومت مذهبی دیگر نماینده و ارزشهای روحانیون و رسوم عقب مانده و ارتجاعی عادات سنتی مذهبی تحمیل شده به جامعه دیگر طرفدار آنچنانی جز بخش روحانیت مرتجع ندارد و این خود شکست بزرگی برای روحانیت مفت خور، دزد و فاسد در ایران است، و راه را هموار برای کشوری قانونمدار و دولتی لائیک و دمکرات کرده ،است.
آتاتورک در ترکیه بساط خلافت مذهب را برچید و رسمیت اسلام را لغو کرد، وهمچنین رضا شاه در ایران توانست دست آخوند های قم و مشهد را از سر مردم کوتاه کند، یکی از دلایل پیشرفت در ژاپن این بود که اول وحدت ملی بوجودآوردند سپس اقتدار آفریدندو بعد مساوات و برابری را توسعه دادند و امروز موفق در کار خود و سرفرازند، همین امر در اروپا بوقوع پیوست یعنی آنها اول به اقتدار بها دادند و بعدهویت ملی خود را نشان دادندو سپس به برابری و مساوات رسیدند و از معرکه امتحان پیروز بیرون، آمدند.
در ایران که هنوز در ردیف جهان سومی یا در عربستان که با حکومتهای سلطنتی اداره میشدند و میشوند با انقلاب 57 که سرمایه داری جهانی نقشه اش را طرح کرده بود، حکومت سلطنتی به تاریخ پیوست و باز گشتی اما دیگربرایش نیست،اما عربستان به کمک امپریالیسم جهانی وبخاطرسرمایه های میلیاردی موجود مانند استخراج نفت هنوز پا بر جا است، تا زمانیکه سرمایه داری تشخیص بدهد همانند برچیدن حکومت شاه در ایران به حکومت سلطنتی عربستان نیز پایان خواهند داد، و باید احزاب این کشورها با انتخابات واقعن آزاد حکومتهای مردمی را در خدمت مردم بر گزینند.
اگر درایران احزاب واقعن موجود نتوانند رهبری را کسب کنند و درخدمت بقای کشور یک دولت مردمی با توافق تشکیل ندهند، با عملکرد ارتش دیر یا زود روبرو خواهند شد، که با معرفی افسری قدرت طلب و زور گو،همراه اسلحه، امتحان پس داده در قتل عام و در سرکوب مردم، همچنانکه امروز بدون وجود احزاب در ایران، کشور دچاروگرفتار با مشتی پاسدار از قماش حزب الله ، دزد و قاچاقچی که اسلحه را نیز برای حفظ قدرت و سرکوب در دست بی کفایت و خون آلود خود دارند روبرو خواهیم شد، دست ارتش و پاسداران باید از قدرت دولتی کوتاه شود، وظیفه ارتش حفظ مرز ها است و نباید در سیاست دخال داشته، باشند.
اگر تجدد خواهی در جامعه رشد کافی کرده باشد ، روشنفکران، تحصیلکرده گان، کارگران ، معلمان و زنان نباید به ارتشیان و بخصوص پاسداران مزدور سرمایه مشروعیت بدهند تا یک دولت نظامی و سرکوبگر دیگر را پس از سرنگونی حکومت اسلامی، بقدرت برسانند، از هم اکنون مشتی عوامفریب در پوشش اپوزیسیون و” منتقد” رژیم در داخل و خارج کشور به معرکه گیری برای به انحراف کشاندن و گول زدن مردم به تبلیغ برای سیزدهمین انتصاب، یک پاسدار در قدرت در خرداد ماه آینده وقاحت را بحد اعلا رسانده اند.
سقوط رژیم غذایی، گرانی گوشت و تخمرغ، و کلن مواد پروتئینی، و از کنترل خارج شدن قیمتها، ویروس کرونا و واکسن روسیه، چین و کوبا، محاصره اقتصادی از زمین و هوا، سوء مدیرت و فساد در کلیت رژیم، و بالاخره پرواز تفریحی اف-35 جنگنده های اسرائیل درآسمان قشنک تهران، حکایت از “شب آبستن است تا چه زاید سحر” دارد.
01.02.2021

Bayat.a@freenet.de
https://www.facebook.com/amin.bayat.9
https://rangin-kama.net

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.