وارثان خلخالی ((صلواتی، مقیسه، مرتضویی و پیرعباسی)): احسان فتاحی    

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

کسانی که دوران بعد از انقلاب را درک کرده اند، به خوبی با نام  صادق خلخالی آشنا هستند و صد البته که اسم خلخالی، لرزه بر بدن آزادی خواهان ایرانی و فعالان حقوق بشر و انسان دوستان  می اندازد.

او جنایتکار و یک بیمار روانی بود، اگر انقلابی در ایران صورت نمی گرفت، بی شک او تبدیل به  یک قاتل زنجیره ای (Serial killer) می شد، درباره جنایات او همین بس که خودش اعتراف می کند جوان پانزده ساله ای را صرفا به جرم داشتن روزنامه مجاهدین (بدون برگزاری دادگاه و در محل دستگیری) اعدام می کند! 

خلخالی پیرامون اعدام پسر نوجوانی که نشریه ارگان مجاهدین خلق را می‌خوانده‌است می‌گوید: 

“برای خیلی از همکارانم سوال بود که چگونه می‌شود این‌ها را سر جایشان نشاند. عصر از پیش امام بازگشته بودم….. داشتیم می‌آمدیم داخل منزل کوچک   که از شیشه ماشین دیدم دوتا بچه پانزده، شانزده ساله گویا مخفیانه چیزی با هم رد و بدل کردند. دستور دادم بگیرند و بگردندشان ببینم ماجرا چیه. خودم از کیف پسره این روزنامه مجاهدین را در آوردم. یادم هست فامیلیش شریعتی  بود… همانجا پسره را با گلوله زدم و به همراهانم گفتم اینجوری باید با این جانوران برخورد کرد!)

چنین رفتاری، نه از یک انسان معمولی که تنها از یک آدم کش زنجیره ایی بر می آید، در اینکه خلخالی یک بیمار روانی (Psychopath بوده است، هیچ شکی نیست؛ اما سوال اینجاست که چرا در یک نظام حکومتی به مدت یک دهه چنین جنایتکاری بر سر کار بماند و بدون هیچ مواخذه و بازخواستی به جنایت بپردازد؟!

وجود چنین اشخاصی در صدر حاکمیت، تنها اثبات این نکته است که این رژیم، رژیمی خونخوار است. 

شاید برخی تصور کنند که این نظام اصلاح شده و دیگر چنین اشخاصی در صدر این نظام حضور ندارند، اما چنین نیست. ما اکنون شاهد حضور جنایتکاران دیگری هستیم، مثلا شخصی به نام قاضی صلواتی. 

این جنایتکار که بر اساس گزارش ها ارتباط صمیمی با شخص خامنه ای دارد، سی سال بعد از انقلاب به مانند خلخالی عمل می کند و همچنان با احکام خود، نشان می دهد که خلخالی نمرده است، تنها اسمش از خلخالی به قاضی صلواتی تغییر یافته است.

IMG_1990

نسب و خانواده وفرزندان های این قاضی الاقضات ها

قاضی مقیسه : یکی از بزرگترین جنایتکاران علیه بشریت که در سال‌های اخیر مثلت جنایت را در نظام قضایی کشور تشکیل داده قاضی محمد ناصر‌ مقیسه است. وی متولد حوالی ۱۳۳۵ در روستای کوچک مقیسه در دل کویر اطراف سبزوار است. 

قاضی مقیسه دارای سه همسر و تا آن‌جا که می‌دانم ۶ فرزند، چهار پسر و دو دختر است. همسر سوم وی بیست‌ ساله است و دو سال پیش به عقد وی در آمد. ظاهراً‌ دختر جوان از سوی خانواده‌اش نذر وی شده است. 

 صلواتی: او اهل تویسرکان است. دارای یک دختر و یک پسر است. پسرش  (ابراهیم) تازه ازدواج کرده و دخترش دانشجو است. منزل مسکونی قاضی صلواتی در خیابان ظفر تهران است و برای پسرش در فرمانیه‌ خانه‌ای خریداری کرده است. وی با محافظ تردد می‌کند.

 

سعید مرتضوی : (زادهٔ ۱۳۴۶ درشهرستان تفت یزد)  همسر او هما فلاح دکترای رشته پزشکی است.

 پس از اینکه سعید مرتضوی به ریاست سازمان تأمین اجتماعی  رسید با حکمی همسرش را به ریاست بیمارستان شریعت رضوی، وابسته به سازمان تامین اجتماعی منصوب کرد. سپس، در آبان سال ۹۱ او را به دلیل «خدمت خالصانه» به سمت مدیرکل آموزش و پژوهش سازمان تامین اجتماعی گمارد. هما فلاح همزمان با بررسی پرونده همسرش به عنوان متهم ردیف اول بازداشتگاه کهریزک توسط دادگاه، با ائتلاف زنده باد بهار نامزد چهارمین دوره شورای شهرتهران شد.

سارا پردیس چه کسانی احکام متهمان سیاسی را در تهران صادرمی کنند ؟ حکم هایی که هر روز با سالهای بی شمار زندان، اعدام و محرومیت از فعالیت و تبعید صادر و اخبار آن در سایتهای مختلف منتشر می شود ؟ آیا این احکام توسط قاضی هایی عادل و بی طرف صادر می شود یا قضاتی که کاملا گوش به فرمان نهادهای امنیتی هستند ؟ به راستی در دادگاه انقلاب پس از حوادث انتخابات سال88 بر متهمان سیاسی چه گذشت و آنها چگونه در دادگاه های چند دقیقه ای با احکامی طولانی مجبورشده اند سالهای زیادی از زندگی شان را پشت میله های زندان بگذرانند ؟و یا چه کسی یا کسانی حکم به گرفتن جان این متهمان داده اند؟

سه شعبه برای رسیدگی به جرایم سیاسی

سه شعبه دادگاه انقلاب به ریاست سه قاضی مشخص واقع در خیابان معلم تهران رسیدگی به اتهامات افرادی را که به جرایم سیاسی در کشور دستگیر می شوند، بر عهده دارند . این در حالی است که در همین دادگاه قاضی های بی طرفی هستند که اگر این پرونده ها به آنها ارجاع شود جور دیگری برخورد می کنند. اما نهادهای امنیتی با انحصاری کردن این پرونده ها و ارجاع آنها به این سه شعبه حکم هایی را که می خواهند از قاضی های این شعبه ها برای متهمانشان می گیرند .

ابوالقاسم صلواتی قاضی پرونده های فعالان سیاسی است و همراه با آخوند محمد مقیسه و عباس پیرعباسی در بیدادگاه های انقلاب اسلامی تهران مثلث جنایت علیه بشریت را می سازد، وی یکی از قضات گوش به فرمان وزارت اطلاعات است و حکم های سنگین و خشن فراوانی مانند اعدام را به فراوانی علیه متهمان سیاسی صادر کرده است.

صلواتی، رییس و قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران است 

١- قاضی ابوالقاسم صلواتی رییس شعبه 15 دادگاه انقلاب یکی از این قضات است که با دادن حکم های طولانی و به وی‍ژه صدور احکام اعدام به متهمان به عنوان یکی از سخت گیرترین و گوش به فرمان ترین قاضی های این دادگاه معرفی شده است . وقتی پرونده کسی به قاضی صلواتی ارجاع می شود آه از نهاد متهم بلند می شود چون می داند که با قاضی ای روبرو است که کوچکترین رحم و مروتی ندارد و با متهمان حتی سختگیرانه تر از آنچه نهادهای امنیتی از او می خواهند، رفتار می کند .

٢- محمد مقیسه رییس شعبه 28 دادگاه انقلاب یکی دیگر از این قضات است .او به برخوردهای تند و خشن با متهمانش معروف است. داد و فریاد و توهین به متهمان در جلسه دادگاه ،یکی از اصول اصلی قضاوت او است.

قاضی مقیسه و جنجال های روز دادگاه

محمد مقیسه، رئیس شعبه 28 دادگاه انقلاب است که در دهه های اول انقلاب در اوین حاج ناصر نامیده می شد .او ابتدا با نام “حاج ناصر” دراجرای احکام اعدام همراه با مجتبی حلوایی همراه بود. .او بعدها رئیس شعبه حجاب و ماهواره شد که دفتر آن در انتهای خیابان بهشتی بود . او پس از انتخابات احکام زیادی را برای دستگیر شدگان به خصوص کسانی که در اعتراض های خیابانی بازداشت شده بودند صادر کرد . او در جلسه های دادرسی همواره با فریاد و توهین با متهمان روبرو می شود .بسیاری از وکیل ها در جلسه دادگاه به او یاد آور شده اند که شما به عنوان یک قاضی قرار است بی طرفانه بین متهم که موکل ماست و شاکی که وزارت اطلاعات است رسیدگی کنید نه اینکه آشکارا خودتان یک طرف ماجرا را بگیرید و به موکلان ما توهین کنید.قاضی مقیسه در برابر این اعتراض ها بسیاری از وکلا را از جلسه دادگاه اخراج و جتی آنها را تهدید به زندان کرده است.

٣- قاضی پیر عباسی رییس شعبه 26 دادگاه انقلاب ، از دیگر قاضی هایی است که پس از حوادث انتخابات سال 88 به این جمع دونفره اضافه شد . او از دادگاه خانواده می آمد. اندکی پس از حضور او در داگاه انقلاب همه فهمیدند که پیر عباسی، قاضی حکم های اشد است و سالهای بی شمار زندان ، تبعید و محرومیت در انتظار متهمان پرونده های اوست .

پیر عباسی قاضی تبعید ، محرومیت و زندان

قاضی پیر عباسی که سال گذشته از دادگاه خانواده به جمع دو قاضی معروف زندانیان سیاسی پیوسته است با لحنی مودب و آرام با متهمان سخن می گوید . اما خیلی زود معلوم شد که این لحن آرام او فقط برای جلب توجه متهمان پرونده اش است . او اغلب اوقات برای متهمان پرونده اش اشد مجازات را در نظر می گیرد و به دادن زندان های طولانی مدت، تبعید و محرومیت معروف است .رییس دفتر او ستاری فر از ماموران وزارت اطلاعات مستقر در دادگاه انقلاب است . گفته می شود ستاری فر به طور واضح رفتار پیر عباسی را تحت نظر دارد و به همکاران خود در وزارت اطلاعات گزارش می دهد. لابد آنها می خواهند بدانند این قاضی تازه وارد به چه میزان دستورهای آنان را اجرا می کند

ابوالقاسم صلواتی معروف به قاضی صلواتی قاضی و رئیس شعبهٔ ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی و دادرس علی‌البدل دادگاه‌های عمومی تهران است. وی در سال‌های اخیر قاضی پروندهای مشور و جنجالی بوده است. صلواتی یکی از قضات شناخته شده کشور است که این روزها به پرونده بابک زنجانی به عنوان یکی از جنجالی ترین پرونده های فساد مالی  سال‌های اخیر رسیدگی می‌کند.

قاضی صلواتی که می کوشد با صدور پی درپی احکام اعدام نام خود را جایگزین نام قاضی مرتضوی کند، در اقدامی دیگر مانع از ارجاع پرونده  ناصر عبدالحسینی که او را نیز به اعدام محکوم کرده، به دیوانعالی کشور شده است. سایت موج سبز با اعلام این خبر گزارش داده که ” ناصر عبدالحسینی از بازداشت‌شدگان اعتراضات پس از انتخابات، که به اتهام ارتباط با “سازمان مجاهدین خلق” توسط قاضی صلواتی رئیس شعبه ۱۵ به اعدام محکوم شده است، از حق رسیدگی به تقاضای استیناف خود در دیوان عالی کشور محروم شد و پرونده وی با وجود آن‌که مرجع استیناف برای احکام اعدام، الزاما دیوان عالی کشور است ، به شعبه ۳۶ تجدید نظر استان تهران به ریاست قاضی احمد برزگر ارجاع گردید.”

بنا‌به گزارشهای دریافتی رژیم آخوندی از طریق قاضی جنایتکاری به نام صلواتی فشارهای خود را بر زندانیان سیاسی شدت بخشیده است. درحال حاضر تقریبا اکثر پرونده زندانیان سیاسی به شعبه 15 دادگاه ضد انقلاب که رئیس آن صلواتی است ارجاع می‌شود. پرونده‌های فعالین دانشجوئی، خانواده و شرکت کنندگان در مراسم قتل عام زندانیان مجاهد سال 1367 هم‌چنین فعالین سیاسی به‌دستور وزارت اطلاعات به این شعبه ارجاع داده می‌شود. یکی از شیوه‌های این قاضی جنایتکار این است که به مدت بسیار طولانی این پرونده را مسکوت باقی می‌گذارد، در بعضی موردها روز برگزاری دادگاه به زندانی ابلاغ می‌شود که دادگاه او به تعویق افتاده است و این مسأله را چندین بار تکرار می‌کنند. در موردها متعدد پس از برگزاری دادگاه، ماهها از تاریخ برگزاری دادگاه می‌گذرد ولی از تعیین تکلیف پرونده زندانی خوداری می‌کنند و با این شیوه زندانی را تحت فشارهای روحی و انتظار قرار میدهند. در موردهای زندانیان سیاسی را بر مبنای قانون محاربه مورد محاکمه قرار می‌دهند و با این قانون دست خود را باز می‌گذارد که زندانی را به اعدام محکوم کنند.

برخی از پرونده‌ها و احکام قضایی معروف ابوالقاسم صلواتی بدین قرار است”- پرونده جیسون رضاییان خبرنگار واشنگتن پست. برگرفته ازویکی پدیا

  • قاضی دادگاه بابک زنجانی
  • محکوم نمودن آتنا دائمی به ۱۲ سال و ۹ ماه حبس در خرداد ۱۳۹۴.
  • قاضی پرونده نرگس محمدی در سال ۱۳۹۴
  • محکوم نمودن مصطفی عزیزی نویسنده و تهیه کننده سابق سازمان رادیو و تلویزیون ایران به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، اقدام علیه امنیت ملی و توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی به خاطر نوشته‌هایش در فیس بوک.[۷]
  • قاضی تعیین شده برای پرونده جیسون رضاییان خبرنگار واشنگتن پست. سردبیر واشنگتن پست گفت این محاکمه در برابر قاضی‌ای انجام می‌شود که بی انصافی او باعث شده اتحادیه اروپا او را به دلیل نقض حقوق بشر مشمول تحریم قرار دهد.
  • قاضی پرونده محسن امیر اصلانی که به اتهام تفسیر متفاوت از قرآن در دوم مهر ۱۳۹۳ در زندان رجایی شهر کرج اعدام شد.
  • صدور حکم اعدام برای دو متهم به زورگیری، در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۹۱، دو نفر در تهران اقدام به زورگیری با قمه نمودند و مبلغ هفتاد هزار تومان از وی سرقت کردند. فیلم این واقعه در یوتیوب پخش شد و واکنش گسترده‌ای را برانگیخت. پس از دستگیری متهمان، جلسه دادگاه آنان به جرم دو فقره زورگیری در ۹ دی‌ماه برگزار شد. دادستان برای دو نفر از آنها درخواست اعدام کرد. متهم ردیف اول (که دوستانش را به انجام این کار دعوت کرده بود) گفت: من مادرم مریض بود، قبول دارم که جرمی را انجام دادم ولی برای عمل مادرم احتیاج به چهار میلیون تومان پول داشتم. از دو شاکی که در دادگاه حاضر بودند شاکی نخست گفت به خاطر ترس دیگر نه انگشتر به دست می‌کنم و نه کیف با خودم حمل می‌کنم و اگر برای انجام کار بانکی می‌خواهم به بانک مراجعه کنم به همراه چند نفر این کار را انجام می‌دهم. با این اتفاق در شرایط حاضر از صدای موتور و همچنین آمدن یکباره اشخاص به پشت سرم وحشت دارم. هر تصمیمی که دادگاه بگیرد برای من مورد احترام است. اما شاکی دوم گفت نظرش محاربه و اعدام متهمان نیست چون حتی بدترین آدم هم جا دارد درست شود. وی افزود:پدیده دزدی همیشه در جامعه بوده و هست ولی کار اینها دزدی نیست بلکه نامردی است آثاری که این پدیده در خانواده‌ام گذاشت باعث شده فرزندم به مدرسه نرود و همسرم نیز قادر به بیرون رفتن از خانه نباشد. محکومان در سحرگاه ۱ بهمن در بوستان هنرمندان اعدام شدند که انتخاب نامناسب محل اعدام نیز انتقاداتی را برانگیخت.
  • در اردیبهشت ۱۳۹۱، صدور حکم ده سال زندان برای امید کوکبی دانشجوی نخبه رشته فیزیک اتمی در آمریکا و رتبه بیست و نه کنکور سراسری ایران به اتهام همکاری با کشور متخاصم. کوکبی پیش از آن همکاری با با دانشگاه‌ای نظامی ایران را نپذیرفته بود.
  • صدور حکم ۱۱ سال زندان محمد توسلی رئیس ۷۵ ساله دفتر سیاسی نهضت آزادی. توسلی در آبان ۱۳۹۰ که به اتهام امضای نامه ۱۴۳ نفر به سید محمد خاتمی و مقدمات آن توسط قاضی علی‌اکبر حیدری‌فر انجام شد اما پس از زندانی شدن خود حیدری‌فر به اتهام تیراندازی در پمپ بنزین، صلواتی رسیدگی پرونده را بر عهده گرفت و اتهام توسلی به عضویت در نهضت آزادی تغییر کرد.
  • وحید اصغری مدافع آزادی بیان، فعال حقوق زنان و زندانی سیاسی، دو بار در سال‌های ۹۰ و ۹۱ بدون اینکه خودش در دادگاه حضور داشته باشد و بدون امکان انتخاب وکیل مورد نظر خود توسط قاضی صلواتی محکوم به اعدام شد که هر دو حکم توسط شعبه ۶ دیوان عالی کشور نقض شد. هنوز هیچ حکم قطعی ای برای وی تأیید نشده و وی پس از گذشت هفت سال در بازداشت موقت به سر می‌برد. ‌این فعال حقوق بشر در نامه‌ای به قاضی صلواتی از شکنجه‌های خود در طول دو سال انفرادی در بند ۲-الف سپاه سخن گفته است.
  • قاضی پرونده ویژه‌نامه خاتون که در آن رنگ چادر سیاه مورد نقد قرار گرفته بود، در این پرونده علی‌اکبر جوانفکرمدیرعامل خبرگزاری ایرنا و مدیر روزنامه ایران به دلیل چاپ مطالب خلاف موازین اسلامی به شش ماه و انتشار تصاویر خلاف عفت عمومی به شش ماه دیگر و در مجموع به یک سال زندان و همچنین سه سال محرومیت از فعالیت‌های مطبوعاتی محکوم شد.
  • قاضی پرونده فائزه هاشمی رفسنجانی، سعید تاجیک و چند نفر دیگر در نزدیکی حرم عبدالعظیم برای فائزه هاشمی ایجاد مزاحمت و به او و پدرش اهانت کردند. در مورد این حادثه او با روزآنلاین مصاحبه‌ای انجام داد و به دلیل همین مصاحبه، به جرم تبلیغ علیه نظام توسط وی به صورت غیر علنی محاکمه و شش ماه زندانی شد.
  • قاضی پرونده و صادر کننده حکم اعدام برای مجید جمالی فشی که به ترور مسعود علیمحمدی متهم شد.
  • قاضی پرونده زندانیان کرد که در نهایت فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی و شیرین علم‌هولی به حکم وی اعدام شدند.
  • قاضی پرونده ابراهیم یزدی، وی به اتهام شرکت در نماز جمعه غیرقانونی در سن هشتاد سالگی از ۹ مهر ۱۳۸۹ تا ۲۹ اسفند ۱۳۸۹ در بازداشت بود. صلواتی در جریان این پرونده از پذیرش وکیل یزدی خودداری کرد و به او گفت که باید وکیلش را عوض کند.
  • قاضی پرونده زهرا بهرامی، شهروند ایرانی-هلندی که در تظاهرات عاشورا دستگیر شده بود و بعداً به قاچاق مواد مخدر متهم و در همین ارتباط به اعدام محکوم شد. وی در ۲ بهمن ۱۳۸۹ اعدام شد.
  • قاضی تعیین شده جهت محاکمه سه آمریکایی بازداشت شده توسط ایران
  • قاضی اعضای سابق یا هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران که در جریان حوادث پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸دستگیر شده بودند و نهایتاً اعدام علی صارمی، محمدعلی حاج‌آقایی و جعفر کاظمی به حکم وی.
  • صارمی قبل از ابلاغ حکم دادگاه بدوی و بدون رسیدگی پرونده در دیوان عالی کشور اعدام شد.
  • صدور حکم اعدام برای دو شهروند کرد به نام‌های زانیا مرادی و لقمان مرادی به اتهام دست داشتن در ترور فرزند امام جمعه مریوان.
  • قاضی دادگاه معترضان ظهر عاشورا که در آن صلواتی یک دانشجوی دامغانی را به اعدام محکوم کرد. در این مورد گفته شد که حکم اعدام بر اساس فتوای مکارم شیرازی صادر شده ولی او این موضوع را تکذیب کرد.
  • قاضی پرونده حسین درخشان. در ابتدا برای او حکم اعدام درخواست شد و در نهایت به نوزده و نیم سال زندان محکوم گشت.
  • صدور حکم اعدام برای امیر میرزایی حکمتی به اتهام همکاری با دولت متخاصم و عضویت در سازمان جاسوسی آمریکا و همچنین تلاش برای متهم سازی ایران به تروریسم.
  • قاضی دادگاه متهمان پرونده کودتای مخملی که به حکم وی شماری از سیاستمداران ایران به زندان‌های طولانی مدت محکوم شدند و محمدرضا علی‌زمانی و آرش رحمانی‌پور نیز اعدام شدند. در مورد همین دادگاه عبدالله مؤمنی گفت که چند بار قبل از دادگاه همراه با بازجوها تمرین کرده است و صلواتی به او گفته که اگر بازجوها از او راضی باشند آزاد خواهد شد.
  • تعدادی از کسانی که در این محاکمات از سوی او با احکام سنگین حبس تعزیری و یا اعدام مواجه شده‌اند عبارتند از: محمدرضا علی‌زمانی (اعدام)، آرش رحمانی‌پور (اعدام)، عبدالرضا قنبری (اعدام)، امیررضا عارفی، مجید توکلی (۸ سال و نیم حبس تعزیری) رسول بداقی (۶ سال حبس تعزیری)،قاسم شعله‌سعدی(۳ سال زندان)،امید منتظری، عبدالله مؤمنی، سلمان سیما، مسعود باستانی، (۶ سال حبس تعزیری)، حسام سلامت، شهاب‌الدین طباطبایی (۵ سال حبس تعزیری)، سینا گلچین(۸ سال حبس تعزیری) مرتضی الویری(۶ سال حبس تعلیقی)، محسن صفایی فراهانی (۶ سال حبس تعزیری)، عماد بهاور، رئیس شاخه جوانان نهضت آزادی (۱۰ سال حبس قطعی)، علی تاجرنیا (۶ سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق)، مصطفی تاج‌زاده (۶ سال حبس تعزیری)، احمد زیدآبادی (۶ سال حبس تعزیری و ۵ سال تبعید)، رضا شهابی (۶ سال حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از فعالیت‌های سندیکایی)،محسن میردامادی (۶ سال حبس تعزیری)، محمد سیف‌زاده (۹ سال حبس)،عیسی سحرخیز (۵ سال حبس)،داوود سلیمانی (۶ سال حبس تعزیری)، عبدالله رمضان‌زاده (۶ سال حبس تعزیری)، محسن امین‌زاده (۶ سال حبس تعزیری)، بهزاد نبوی (۶ سال حبس تعزیری)، محمدعلی ابطحی (۶ سال حبس تعزیری)، محسن آرمین (۶ سال حبس)،عذراسادات قاضی‌میرسعید، محمد پورعبدالله، کیارش کامرانی، مهرداد ورشویی، فرامرز عبدالله‌نژاد، سعید متین‌پور (۸ سال حبس)، احمدکریمی، مرتضی لایقی، قادر رحیمی، رضا خادمی، حامد روحی‌نژاد، ناصر عبدالحسینی و حسین باستانی‌نژاد
  • قاضی پرونده‌ای از سید ابراهیم نبوی نویسنده و طنزنویس ایرانی در تیرماه ۱۳۸۸، که به گفتهٔ نبوی برای او احضاریه‌ای صادر کرد و پس از حاضر نشدن وی در دادگاه، قاضی صلواتی وکیل او، نعمت احمدی، را مدتی در بازداشت نگه داشته و مورد تهدید قرار داد.
  • قاضی پروندهٔ برادران علایی در سال ۱۳۸۷.
  • قاضی پروندهٔ بمب‌گذاری ۱۳۸۷ در شیراز که به حکم وی سه نفر به نامهای محسن اسلامیان (دانشجو)، علی‌اصغر پشتر (دانشجو)، و روزبه یحیی‌زاده (کارگر تراشکار) در فروردین ۱۳۸۸ اعدام شدند. اعدام‌شدگان از اعضای انجمن پادشاهی ایران خوانده شدند. یکسال بعد نیز مهدی اسلامیان(برادر محسن اسلامیان) به همین جرم و با رای همین قاضی اعدام گردید
  • قاضی پروندهٔ ترور حسن احمدی مقدس که به حکم او مجید کاووسی‌فر و برادرزاده‌اش در سال ۱۳۸۶ اعدام شدند.
  • حکم اعدام ۶جوان اهل سنت سحرگاه ١٣اسفند٩٣
  • حکم اعدام بیش از ١٠زندانی اهل سنت در١٢مرداد١٣٩۵ 

تخلفات آشکار کیفری قاضی صلواتی 

نسیرن ستوده از وکلای دادگستری که وکالت شماری از دستگیر شدگان حوادث پس از انتخابات ایران را برعهده دارد، در گفتگویی با خبرگزاری دویچه وله از تخلفات آشکار کیفری قاضی صلواتی سخن می گوید. او بر این باور است که عنوان مجرمانه ای در کیفرخواست برخی از متهمان وجود ندارد. او به پرونده آرش رحمانی پور که توسط قاضی صلواتی به اعدام محکوم شده اشاره می کند و می گوید: “نکته‌ ای که من در مورد یکی از موکلان خودم آقای آرش رحمانی‌پور می‌خواهم به آن اشاره کنم، که ایشان هم توسط قاضی صلواتی به اعدام محکوم شده‌اند، این است که اساساً با ورود وکلای مستقل به این پرونده‌ها، تخلفات کیفری و انتظامی متعددی در این پرونده‌ها آشکار شده است. در بسیاری از این پرونده‌ها اساساً کیفرخواستی وجود ندارد. در پرونده‌ آقای آرش رحمانی‌پور موکل ۱۹ ساله‌ی من اساساً قرار مجرمیتی وجود ندارد. قرار مجرمیت یک رکن اساسی پرونده است و وقتی این قرار وجود نداشته باشد اصلاً نمی‌شود ثابت کرد که این شخص جرمی مرتکب شده است. ناگهان طبق اظهار پدرشان وزارت اطلاعات پرونده را از شعبه‌ی ۳ بازپرسی تحویل گرفته و سپس قاضی مرتضوی کیفرخواست صادر کرده و قاضی صلواتی هم ایشان را محاکمه کرده است. بنابراین الان آن پرونده برای رسیدگی مجدد باید به شعبه‌ بازپرسی مربوطه عودت داده شود. بنابراین من فکر می‌کنم حتی در آن پرونده‌ها اگر دقیق مورد بررسی قرار بگیرند، ما با چنین تخلفات آشکاری مواجه خواهیم شد.” 

نسرین ستوده همچنین به تخلفات صورت گرفته در پرونده عاطفه نبوی که به محاربه از طریق ارتباط با سازمان مجاهدین خلق متهم شده، اشاره می کند و می گوید: “قاضی صلواتی به عاطفه نبوی گفته است که براساس گزارشی که وزارت اطلاعات داده است  شما محارب هستی و حکم محارب از پنج سال زندان تا اعدام است و وقتی با اعتراض موکلم مواجه شده، گفته حالا ببینیم شاید حکم اعدام دادم.”  

این سه قاضی دادگاه انقلاب، صلواتی ،مقیسه،پیر عباسی همچنان قضاوت پرونده های زندانیان سیاسی و مطبوعاتی را بر عهده دارند و با اینکه هم وکلای حقوق بشر و هم زندانیان سیاسی، مفصلا از تخلفات گسترده آنان سخن می گویند اما پرونده های سیاسی همچنان تنها به این سه قاضی سپرده .

قاضی صلواتی اولین و آخرین کسی نیست که در دستگاه قضایی می کوشد با ایفای نقشی همچون نقش قاضی مرتضوی نام خود را بر زبانها جاری و پله های ترقی را به سرعت طی کند. اما آنچه از آنها باقی مانده نه نامی نیک بلکه لکه های ننگی است بر دستگاهی که باید گسترش دهنده عدالت باشد. شریفی دادستان پرونده متهمان دادگاه برلین که در یک سانحه رانندگی کشته شد، احمد مقدس قاضی پیشین دادگاه انقلاب که چندی پیش ترور شد و … از این جمله اند. از قاضی صلواتی باز خواهیم شنید ولی آنچه روشن است اینکه سرنوشت چنین چهره های به سیاهی آلوده است.

برگرفته از منابع مختلف حقوق بشری 

احسان فتاحی 

١٢فروردین ١٣٩۵

مطالب مرتبط با این موضوع :

2 پاسخ

  1. با سلام آقای فتاحی این جناب خلخالی اصلا بیمار نیست! برعکس آنچا شما می نویسید او یک مسلمان معتقد است. شما وقتی او را پسیکوپًت معرفی می کنی در واقع او را می بخشی. اصلا چنین چیزی نیست. خلخالی بسیار هم با کسانی که مثل خودش فکر می کنند مهربان است. همچنانتکه خمینی نیز با خودیها مهربان بود و خامنه ای هم و هاشمی رفسنجانی. آشدء علی الکفار و رحماء بینهم آیه قرآن است. قرآن دستورالعمل قتل و جنایت است و خمینی و خامنه ای و روحانیون همه و همه مجریان این دستوالعملند. کاری که خلخالی کرد به مراتب خشونتش کمتر از زخشونت امام علی بود. خشونت علی به مراتب از خشونت عمر و عثمان و ابوبکر حتا یزید و شمر هم بیشتر و اصلا قابل قیاس نیست. اصلا اینکه شیعیان وانمود می کنند که فرقی بین علی و عمر است البته هست ولی برعکس! چرا که عمر و طبق تاریخ به مراتب رئوفتر از علی ست. تا جایی که عمر وقتی گیر می افتد طبق تاریخ علی گردن سی و سه نفر را می زند و سرشان «کمثل الجوز» مثل گردو روی زمین می غلطیده. عمر می گوید اگر علی نبود عمر هلاک شده بود. آین بساطی که شیعیان بدور علی بافته اند و مثل نهج البلاغه و سخنان علی و قضاوت های محیرالعقول علی همه و همه بفته ی ایرانیان است و از فرهنگ پارسی و ایرانی می آید بر تلطیف این دین. خلخالی در صبعیت و جنایت و درنده گی به یک هزارم علی نمی رسد. طبق گفته ی خود روحانیون تنها آنها شعاعی از جذبه ی علی را دیده اند. خمینی شخصا اگر یک ملیون نفر را در یک استادیومی جمع می کردند و می گفتن اینها کافرند و خودش شخصا می بالیست همه را بکشد حتا بدون کوچکترین احساسی همشان را سر می برید یا به رگبار می بست. لطف کنید و واژه ی بیماری را از خلخالی منها کنید. خلخالی یک مسلمان مومن و جلاد خمینی بود که با اشعار تمام این کار را می کردو خلخالی وقتی که من در کمیته کار می کردم درست نه ماه از انقلاب گذشته بود. چند نفر از مجاهد و فداییان و گمونیست ها را آورده بودند در میان آنها پنج نفر هم شاید و اگر درست یادم باشد بیست ساله و بیست و دوساله و شانزده ساله بودند یکیشان هم شاید پنجاه سال داشت و پدر یکی از آنها. همه ی اینها را در مدرسه ای نگه داشته بودند و مردان مسلح بر بالای دیوارها و پشت بامهای کلاس ها نگبانی میدادند. من آن موقع با کمیته مبارزه با مواد مخدر در رباط کریم کار می کردم. خلخالی آمده بود رباط کریم تا از راه رسید پرسیده بود اینا کین؟؟ من خودم آنجا بودم یکی گفت بود اینا چپی مپین. خلخالی چپی مپی یعنی چی٬ کمونیستن؟ درو کنین برن. ما چپی مپی میخایم چکنیم؟! هفت هشت نفر دیگر رفتند روی دیوار و پشت بام. کسی آمد و صوت زد و گفت همه به خط. همه وسط حیاط مدرسه به خط شدند و سکوت همه جا را گرفت. من فکر کردم برای نماز است یا می خواهند به آنها شام بدهند در عین حال ساعت پنج بعد از ظهر بود. خلخالی گفته بود من تا نماز بخوانم اینها را بفرستید جهنم. این بیچاره ها را به رگبار بستند و حتا یک نفرشان هم زنده نماند. شب خانواده های کفتر بازان آمده بودند بپرسند که کی بچه هاشان و شوهرشان و پدرشان آزاد خواهند شد. تفنگداران آمده بودند نزد خلخالی که آن پنج نفر هم تیرباران شدند حالا ما به آنها چه بگوییم. خلخالی کفته بود بگین بیان پیش من. خلخالی گفته بود که اگه اینا گناهکارند میرن به جهنم و اگه بیگناهند میرن به بهشت. .. چناب رحمانی این نه طنز است و نه بیماری این اسلام ناب است و ایدئولوژی آن. آنچه را سر راست نوشتم مثل گفت و کرد را من خودم دیدم و شنیدم و آنچه را غیر سررسات مثل گفته بوده را همان شب سنیدم. اسلام این است. باید با مردم ایران روراست حرف زد و اسلام واقعی را به آنها گفت و نشان داد. من از همان فردای این کشتار به مادرم اعلام کردم که مادر من دیگر مسلمان نیستم. برای همین تاریخ نه ماه بعد ازانقلاب را بیاد می آورم. مادرم اما پستانهایش را روی دست کرد و شیرش را بر من حرام کرد و گفت خلخالی مسلمان نیست. مادر هم چهار سال بعد دوباره با من آشتی کرد و چندین شبانه روز گریست چرا که پسر خواهرش را که پسر خاله ی من بود نیز بدست دژخیمان حکومت الله ترور شد و جسدش را به ما فروختند!!! آنگاه مادرم و چندین عضو خانواده اعلام کردند که برای انسان بپدن باید از اسلام دست شست!
    شاد باشید.

  2. سلام در جواب پاسخ یاور کمیته قدیم . چیزی میگم امیدوارم آزادی را اینجا رعایت کنید و حذف نکنید …
    آقا مگه مثلا به من ظلم شد به خونوادم ظلم شد اونم توسط یه عده ای که ادعا دارن مسلمانن …. من باید از تو تقلید کنم و دین را بگذارم کنار؟
    دین و مذهب یک منش است یک ایدوئولوژی است
    شما نمیتونی یک ایدوئولوژی را با عملکرد افراد بفهمی و نمره بدی. بلکه باید افراد را با ایدوئولوژی و مفاهیم مذهب بسنجی . گاهی نفرت جلوی چشم حقیقت جویی را می گیره .. نفرت خود از افراد نالایق و مدعی را بر سر مذهب خالی نکنید لطفا ..
    اگر اسلام را آنچنان که اسلام است درک کنیم . متوجه خواهیم شد که اولین و دقیقترین ایرادات وارده به افراد ظالمین و مفسدین از طریق همین ایدوئولوژی اسلام وارد شده و میشه .. گاهی مشکل از ماست که در شناخت حقیقت مفاهیم ضعیف بودیم و عده ای به اسم دین و مذهب کلاه سرمان گذاشتند .و ما کوته بینانه باورمان شد و خود را از بسیاری از حقایق محروم کردیم . کاری که همان ظالمین میخواستند . تحمیر تحمیر .. مطالعه کنید لطفا . احساسات را کنار بگذارید .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.