اخبار و گزارش های کارگری ۲۸ دی ماه ۱۴۰۲

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

– بیانیه تبیینی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران نسبت به عوارض حضور روحانیون در مدارس و تداوم سیاست آموزش ایدئولوژیک

– روز شمار اعتصاب غذای غلامرضا غلامی کندازی و ایرج رهنما

ششمین روز از اعتصاب غذای دو فعال صنفی معلمان فارس

– به بهانه اعتصاب غذای معلمان زندانی آقایان ایرج راهنما و غلامرضا غلامی کندازی از اعضای انجمن فرهنگیان استان فارس.

– پایان تحصن کریم سیاحی کارگراخراجی گروه ملی صنعتی فولاد ایران پس از 2 روز

– در پی حملات ارتش پاکستان به  استان سیستان و بلوچستان  دست‌کم 10 شهروند بلوچ از جمله 5 کودک جان باختند.

– سهم بلوچ از ایران، انکار، گلوله، اعدام

– تجمع اعتراضی جامعه علمی ژنتیک پزشکی نسبت به رأی شورای عالی نظام پزشکی مقابل سازمان نظام پزشکی تهران

– محکومیت گلاله وطن‌دوست، وکیل و‌ فعال حقوق‌زنان، به ۶ سال و ٧ ماه حبس تعزیری

– جان باختن 104 کارگر دراستان مازندران براثر حوادث کاری طی 9 ماهه سال جاری

افزایش 9 در صدی جان باختگان و 5 درصدی مصدومین حوادث کاری در استان مازندران

– جان باختن یک کارگر جوان در مشهد براثر سقوط براثر سقوط در چاله آسانسور

*******

*بیانیه تبیینی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران نسبت به عوارض حضور روحانیون در مدارس و تداوم سیاست آموزش ایدئولوژیک

در طی چهل و پنج سال گذشته ، سیستم آموزشی در سطوح مختلف و از جمله مدارس همواره ابزار  بازنمایی ارزشهای رسمی حاکمیتی و بازتولید نظام آموزشی ایدیولوژیک بوده است .

چارچوبی گزینشی و نگاهی ابزاری به مدرسه و ساختار آموزش و پرورش که در آن ، نگاهی انسانی به مقوله آموزش غایب است .

به عبارت دیگر ، ساختار آموزشی برای حکومت مستقر ، صرفا تا جایی محل توجه است که سربازانی برای پیشبرد اهداف سیاسی/ ایدئولوژیک حکومت تربیت کند  .

با این همه نگاهی به وضعیت مدارس در کشور و توجه به خواسته ها ، مطالبات و رویاهای نسل نوجوان و جوان در ایران نشان می دهد که نه تنها ، حکومت در پیشبرد چنین سیاستی در ساختار آموزشی ناتوان بوده است که  ، میان هنجارها و ارزش های رسمی و ارزش های فرهنگی نسل جدید ، فرسنگ‌ها فاصله وجود دارد .

شکست سیاست های حاکمیتی  در ساختار آموزشی،  در پیشبرد آموزش ایدیولوژیک ، در بزنگاه جنبش ژینا/مهسا بیش از پیش نمایان شد .

همراهی گسترده دانش آموزان و معلمان با معترضان به شکل های مختلف نمادی از این تلاش های ناکام بیش از چهار دهه ای حکومت در یکسان سازی ساختار آموزشی با آموزه های  اسلام سیاسی بود .

در طول جنبش و بعد از آن  ، حاکمیت تلاش کرد با بازداشت  دانش آموزان و معلمان و پس از آن با اخراج و تعدیل و جابجایی های گسترده نیروی آموزشی در سطح مدارس ، به گونه ای شرایط پیش آمده را مدیریت کند .

در طول یک سال گذشته نیز یکی از سیاست های اعلامی و تبلیغاتی ، استخدام طلاب و روحانیون در آموزش و پرورش و به کارگیری آنها در مدارس به عنوان نیروی آموزشی بوده است .

به عبارت دیگر هدف ترسیم شده، پاکسازی مدارس از نیروی آموزشی متخصص و جایگزینی آن با طلبه ای است که کمترین تخصصی در حوزه آموزش کودکان و نوجوانان ندارد .

سیاستی که به شکل های مختلف در طول بیش از چهار دهه دنبال شده است و نگاهی به ساحت اجتماعی و سیاسی بیانگر این مدعا است که نهاد روحانیت در همه حوزه های سیاسی ، اقتصادی ،اجتماعی ، امنیتی ، نظامی و حتی صنعتی حضور چشمگیری دارد .

آموزش و پرورش نیز از چنین گزندی دور نبوده است ، چرا که همواره در  این سالها در راس مجموعه تدوین کتاب های درسی یک روحانی ریاست داشته است ، بی آنکه کسی بداند که کدام ضرورت حضور دایمی یک روحانی را در راس این مجموعه ایجاب می کند .

با این همه حضور کمرنگ روحانیون در مدارس در این سالها نه از سر علاقمندی ساختار به تخصص،  که بیشتر به عدم وجود منافع کافی و وافی در این بخش برای روحانیون است .چرا که نمایندگان آنها به نام حوزه های پرورشی و تربیتی تلاش داشته اند که اجرا کننده سیاست های تدوین شده نهاد روحانیت به عنوان بخش مهمی از طبقه حاکم  در مدارس باشند .

با این همه جنبش ژینا/مهسا نگرانی های عمده ای را برای سیستم مستقر بدنبال داشته است ، به گونه ای که حاضر شده است که به این حضور نمادین ، شکلی واقعی ببخشد .

استخدام  گسترده روحانیون در اموزش و پرورش و سیاست جایگزینی آخوند به جای معلم در مدارس یک حرکت ارتجاعی به  مکتب خانه های دهه سی می باشد که همه دست آوردهای آموزش و پرورش در صد سال اخیر را به باد می دهد .

سیاستی که بیش از هر چیز ناشی از عدم شناخت صحیح از کودکان و  نوجوان ایرانی و عادت چهل و چهار ساله به سیاست های تجویزی/ دستوری است .

از آنجا که  برای ما روشن است که ساختار سیاسی حاکم ، کمترین علاقه ای به تحول بهینه در ساختار آموزشی کشور ندارد ، و نشانه روشن آن قرار گرفتن فردی با سابقه امنیتی در راس آموزش و پرورش کشور است ، ما به عنوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران ، با مخاطب قرار دادن خانواده های ایرانی نسبت به عواقب حضور سیستماتیک  روحانیون در مدارس و خطرات آن برای کودکانشان هشدار می دهیم :

یک . می دانیم که در سالهای اخیر کیفیت آموزش در مدارس ایران بدلایل مختلف از جمله بی کفایتی مدیران و تصمیم گیران آموزشی به شدت افت داشته است .حضور افراد غیر متخصص همچون روحانیون در مدارس می تواند وضعیت را به مراتب اسفناک تر سازد .چرا که حضور آنها در مدارس  صرفا محدود به امور پرورشی و دروس دینی نیست .در ماه های اخیر مواردی از حضور روحانیون در مدیریت یا معاونت های آموزشی و حتی دروس تخصصی در برخی مدارس مشاهده است .

دو .تضاد میان ارزش ها و هنجار های مورد قبول کودکان و نوجوانان و ارزش های تجویزی روحانیون ، می تواند به تقابل در محیط مدارس منجر شود .به عبارت دیگر مدرسه به عنوان محیطی برای آرامش و آموزش می تواند به صحنه جدال های ایدیولوژیک تغییر شکل دهد .چنین تجاربی برای کودکان و نوجوانان   آثار مخربی بدنبال خواهد داشت .

سه .حضور روحانیون در مدارس با دستورالعمل مشخص پیشبرد آموزش ایدئولوژیک ، می تواند شکلی از امنیتی سازی مدارس را به خود گیرد .چرا که دستور العمل مشخص این افراد تطبیق جز به جز سیاست های ارزشی حاکم در مدارس است .همانطور که اجرای این سیاست ها در سطح جامعه با شکست مواجه شده و حاکمیت مجبور به اعمال دستورالعمل های امنیتی/انتظامی گسترده در برخورد با نوجوانان و جوانان شده است ، رسیدن به چنین سطحی از برخورد با حضور روحانیون در مدارس قابل پیش بینی است .بویژه این خطر برای دانش آموزان دختر و در مسئله برخورد با حجاب اختیاری بیشتر است .

چهار. گوهر دین که” امرقدسی” است، یک دال تهی است که با دالهای دیگر بسط می یابد ، همیشه سلسله دالهایی بدون مدلدل برای معنابخشی به امر قدسی بکار گرفته می شود، این امر سبب تفسیر های مختلف و جنگ های ویرانگر در تاریخ بشر شده است.

هیچ تفسیری حقیقت آن امر کلی را بیان نمی کند، ” قدرت سیاسی” برای به ثمر رساندن اهداف سیاسی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود یک تفسیر رسمی ارائه  می دهد و تمام سازو برگ های ایدئولوژیک خود را با انواع خشونت ها که لباس دین و قانون هم بر تن آن ها می کند، به کار می گیرد تا تفسیر رسمی خود را حقنه کند.حاکمیت یکی از نهادهای حساس جامعه را ( آموزش و پرورش )  ابزار پیش بردن این قرائت رسمی و کاملا سیاسی خود ساخته است. با پرورش سربازان خود که ” طلاب” نام دارند،  با تعصبات محض نسبت به حاکمان به انهدام دیگر تفسیر ها

همت گمارده و این نهاد را که می بایست با بی طرفی دینی و ایدئولوژیک، مسیر علم و عقلانیت را بپیماید به اردوگاهی برای بنیادگرایی مذهبی تبدیل کند. از آنجا که رمز بقای حوزه های علمیه استقلال آن ها از حکومت وقت بوده ، از مراجع تقلید و حوزه های علمیه انتظار می رود در مورد تحمیل طلاب به آموزش و پرورش اعلام موضع نمایند .

در پایان ما به عنوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران ، به خانواده های ایرانی هشدار می دهیم که نسبت به عوارض چنین سیاست هایی برای کودکان خود ، بی تفاوت نباشند.در سالهای گذشته تعدادی از همکاران ما در این تشکل در راستای مخالفت با آموزش ایدیولوژیک ، دفاع از آموزش رایگان و دفاع از حقوق دانش آموزان  متحمل هزینه های زیادی شده اند .نمونه اخیر آن تجمع اسفند ماه سال گذشته در اعتراض به مسمومیت سازی مدارس بود .

توصیه مشخص ما به شما ، مقاومت مدنی در مقابل اجرای چنین سیاست های در مدارس است .شما می توانید به شکل های مختلف از جمله نامه نگاری ، اعتراض رسانه ای و تجمع در مقابل ادارات آموزش و پرورش ، اعتراض خود را نشان دهید .قطعا در این مسیر ، ما نیز در کنار شما خواهیم بود .چرا که همچون گذشته کودکان و دانش آموزان ما ، برای ما خط قرمز هستند .

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

۱۴۰۲/۱۰/۲۸

*روز شمار اعتصاب غذای غلامرضا غلامی کندازی و ایرج رهنما

ششمین روز از اعتصاب غذای دو فعال صنفی معلمان فارس

ای آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!

بک نفر در آب دارد می سپارد جان

یک نفر دارد دست و پای دائم می زند

روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید

جان غلامرضا غلامی کندازی و ایرج رهنما در خطر است.

صدایشان باشیم

فراموش نخواهید شد

لحظه به لحظه با شما هستیم

انجمن صنفی معلمان فارس

*به بهانه اعتصاب غذای معلمان زندانی آقایان ایرج راهنما و غلامرضا غلامی کندازی از اعضای انجمن فرهنگیان استان فارس.

دولت آنجاست که خودکشیِ اندک_اندکِ همگان”زندگی” نام گرفته است.

“نیچه”

زندان بنا می نهند چون در گفت و گو عاجزند، در نگاهشان عقلانیت را سلاخی سزاست، پس زندانی باید و جلادی!!

قدرت مستقر، یگانه راه تعامل با مطالبه گری قانونی را خشونت می داند و سرکوب، روشنگری را تشویش اذهان عمومی!! پرسشگری را اقدام علیه امنیت ملی!! برابری خواهی و رهایی را تبانی و اجتماع برای بر هم زدن نظم!!

نابالغی دولت و مجلس  در ایجاد امنیت و رفاه برای مردم، جُرمی ست نا بخشودنی که تاوان آن را دردمندان آگاه می پردازند!! با احکام ترازوی عدالت!!

برای این هتاکی و ابتذال پایانی نیست؟؟!!

چند روز است که معلمان زندانی ایرج رهنما و غلامرضا غلامی کندازی،  علیه این ستم های ناروا در اعتصاب غذا به سر می برند، جان آن ها در خطر جدی است. ما فرهنگیان، همراه با مردم آگاه و ستم ستیز، تداوم اسارت این عزیزان را محکوم می کنیم و از بانیان این ستم آشکار می خواهیم بیش از این خرد، عقلانیت و ارزش های انسانی را فدای مطامع نا مشروع خود نسازند.

اگر توانتان هست اندیشه کنید و اسباب آزادی این مطالبه گران قانون مدار را فراهم کنید.

انجمن فرهنگیان هرسین

انجمن فرهنگیان اسلام آباد غرب

*پایان تحصن کریم سیاحی کارگراخراجی گروه ملی صنعتی فولاد ایران پس از 2 روز

روز چهارشنبه 27 دی، کریم سیاحی کارگراخراجی گروه ملی صنعتی فولاد ایران به تحصنش مقابل ورودی مجتمع در اعتراض به عدم بازگشت به کار بدرخواست پدرش و وعده مدیر عامل و مدیرحراست شرکت مبنی بربازگشت بکارپس از دوروزخاتمه داد.

/کارگران گروه ملی صنعتی فولاد ایران: کریم سیاحی پس از دو روز تحصن خود روبروی شرکت گروه ملی  پایان داد

با سلام خدمت همکاران محترم

اقای کریم سیاحی پس از دو روز تحصن خود روبروی شرکت گروه ملی  پایان داد.

گرچه قصد کریم سیاحی بر این بود که تا زمانی وضعیتش مشخص نگردد به تحصن خود ادامه دهد ولی با مداخله پدر بزرگوارش با تکیه بر وعده قول قرار مدیر عامل و مدیرحراست شرکت  دال بر اینکه کریم هفته آینده به محل کار خود باز خواهد گشت لذا ، این همکار ما تنها به جهت احترام به حرف پدرش به تحصن خود پایان داد.

بعنوان همکاران کریم سیاحی از پدر بزرگوار این همکار گرانقدرمان که تنها بخاطر مطالبه حق پرسنل شرکت گروه ملی اینگونه به مدت دو سال بلا تکلیف مانده است کمال تشکر را داشته و از تیم مدیریت نیز انتظار میرود بر وعده خود باقی مانده و بیش از این بر ارتفاع دیوار بی اعتمادی که بین پرسنل و مدیریت بوجود آمده نیفزاید.

امروز یکی از مهمترین مطالبه کارگران شرکت گروه ملی فولاد اهواز بازگشت کریم سیاحی به محل کار خود است و اجرای درست و عادلانه طرح طبقه بندی مشاغل ، همسان سازی حقوق ها ، همچنین تغییر وضعیت کارگران شفقی مطالبات ما است .

در همین رابطه:دومین روزتحصن کریم سیاحی کارگراخراجی گروه ملی صنعتی فولاد ایران دراعتراض به عدم بازگشت به کارمقابل ورودی مجتمع

روز چهارشنبه 27 دی برای دومین روز متوالی،کریم سیاحی کارگراخراجی گروه ملی صنعتی فولاد ایران که در سال گذشته رای بازگشت به کار از اداره کار استان خوزستان دریافت کرده بود، در اعتراض به عدم بازگشت به کار خود به شرکت به تحصنش مقابل ورودی مجتمع ادامه داد.

*در پی حملات ارتش پاکستان به  استان سیستان و بلوچستان  دست‌کم 10 شهروند بلوچ از جمله 5 کودک جان باختند.

هویت ۴ تن از این کودکان ‎#بابر_دوست (دوستین) ۲ ساله، ‎#هانی_دوست (دوستین) ۳ ساله، ‎#ماهکان_بلوچ و ‎#چراغ_دوست (دوستین) توسط رسانه‌های بلوچستان احراز شده است. هویت دو تن دیگر از کشته‌شدگان نیز ‎#جان‌بی‌بی ۳۵ ساله و ‎#نجمه_بلوچ احراز شده است.

ارتش پاکستان 7 حمله به 3 روستا از جمله  حق‌آباد (هک آباد) و شمسر در نزدیکی سراوان انجام داده است.

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران

*سهم بلوچ از ایران، انکار، گلوله، اعدام

صبح امروز ۲۸ دی‌ماه، در پی حملات ارتش پاکستان به سیستان و‌ بلوچستان، دست‌کم ۵ کودک بلوچ و‌ شمار دیگری -که هنوز آمار دقیقی از آنان در دست نیست- جان باختند.

هویت ۴ تن از این کودکان: بابر دوست (دوستین) ۲ ساله، ‎هانی دوست (دوستین) ۳ ساله، ‎ماهکان بلوچ و ‎چراغ دوست (دوستین) توسط رسانه‌های بلوچستان احراز شده است. هویت دو تن دیگر از کشته‌شدگان نیز ‎جان‌بی‌بی ۳۵ ساله و ‎نجمه بلوچ اعلام شده است.

ارتش پاکستان ۷ حمله به ۳ روستا از جمله حق‌آباد (هک آباد) و شمسر در نزدیکی سراوان انجام داده است.

 آنچه رنج و ستم سیستماتیک علیه مردم بلوچ را صدچندان می‌کند، محدود به حمله‌ی خارجی ارتش پاکستان به خاک و حق حیات بلوچ‌ها نیست، بلکه تاریخی صد ساله از ستم، کشتار، چپاول و انکار این مردم در هر دو‌ حاکمیت پهلوی و جمهوری اسلامی است.

طی چند ساعت گذشته، اخبار کشتار کودکان و مردم بلوچ در سیستان بلوچستان در صدا و سیما با ذکر «شکرگزاری جهت کشته شدن غیرایرانی‌ها» همراه بوده است!

یعنی حتی به وقت گلوله‌باران -این بار توسط ارتش نظامی یک کشور خارجی- علیه مردم بلوچ نیز، آنها غیرایرانی، ناشهروند و اتباع بیگانه نامیده شدند.

پیشتر نمایندگان سیستان و‌ بلوچستان در مجلس شورای اسلامی، آمار بلوچ‌های محروم از شناسنامه را بیش از صد هزار نفر تخمین زدند. کودکانی محروم از شناسنامه که از حق ورود به مدرسه و حق تحصیل محرومند، حق اشتغالی برای آنان وجود نداد و به‌ وقت سوخت‌بری نیز با شلیک ماموران انتظامی کشته می‌شوند، از حق درمان محرومند، با فقدان اوراق هویتی، همواره یک ناشهروند باقی خواهند ماند و دهه‌ها مبارزه و مقاومت‌شان – هنگام کشتار توسط نیروهای امنیتی داخلی یا ارتش خارجی- به انکار وجود آنها می‌انجامد. ما هنوز چهره‌ و چشمان‌«فاطمه براهویی» کودک بلوچ ۷ ساله که یکی از ۹۰ کشته‌ی «جمعه خونین زاهدان» در ۸ مهر ۱۴۰۱ بود، از خاطرمان نرفته است.

اما مگر دریافت شناسنامه برای بلوچ‌ها به‌راحتی امکان‌پذیر است؟ بروکراسی کسب شناسنامه برای آنها شامل استعلام از نیروهای امنیتی، آزمایش DNA،  پاس‌کاری‌های متعدد شورای تامین استان، ثبت‌احوال و نیروی انتظامی است. بلوچ‌ها پس از هزینه‌های حداقل ۷ میلیون تومانی برای هر فرد، سالها پشت درب ارگان‌های ذی‌ربط به پیگیری و‌ اثبات وجود خود وادار می‌شوند.

از دیگر سو، پر واضح است که کودکان، زنان و سایر افراد غیرنظامی، اولین قربانیان مداخلات نظامی و جنگ‌افروزی حکومت‌ها هستند. طی روزهای گذشته، رسانه‌های اقلیم کردستان ویدیویی منتشر کردند که لحظه بیرون کشیدن پیکر نوزادی از زیر آوار در پی حمله موشکی سپاه پاسداران به اربیل را نشان می‌داد. بر اساس گزارش‌ها، او «ژینا پیشرو دزه‌یی» نام داشت که در تاریخ پنج بهمن‌ماه، یک ساله می‌شد.

از صبح امروز، مردم و‌ کودکان بلوچ ما را کشتند. آنها قربانی سیاست‌های جنگ‌افروزی حاکمیت، سرکوب و روند فقیرسازی سیستماتیک توسط جمهوری اسلامی هستند. افراد و کودکانی که به‌معنی اخص کلمه، حاشیه‌راندگی و ستم مضاعف را زیست کردند.

برگرفته از کانال بیدارزنی

*تجمع اعتراضی جامعه علمی ژنتیک پزشکی نسبت به رأی شورای عالی نظام پزشکی مقابل سازمان نظام پزشکی تهران

روزپنج شنبه 28 دی، جامعه علمی ژنتیک پزشکی نسبت به رأی شورای عالی نظام پزشکی مبنی بر عدم برخورداری از شماره نظام پزشکی دست به تجمع مقابل سازمان نظام پزشکی تهران زدند.

برپایه گزارش رسانه ای شده، جامعه علمی ژنتیک پزشک اعلام کرد: شورای عالی نظام پزشکی در پایان شهریور سال 1402 در اقدام عجیب و غریب به 5 سال قبل عقبگرد کرد و تعداد زیادی از فارغ التحصیلان دانشگاه‌های مادر مانند تهران، اصفهان، مشهد، تربیت مدرس بیش از یک سال است که از گرفتن شماره نظام محروم شده‌اند. این ترک فعل و تضییع حق در مکاتبات متعدد انجمن علمی ژنتیک پزشکی ایران و بورد ژنتیک پزشکی وزارت بهداشت به اطلاع مسئولین ذی‌ربط در نظام پزشکی و وزارت بهداشت رسیده است.

*محکومیت گلاله وطن‌دوست، وکیل و‌ فعال حقوق‌زنان، به ۶ سال و ٧ ماه حبس تعزیری

شعبه یکم دادگاه انقلاب سنندج، گلاله وطن‌دوست، وکیل پایه یک دادگستری و از فعالین حقوق زنان شهر مریوان را به ۶ سال و ۷ ماه و ۲۰ روز حبس تعزیری محکوم کرد.

وی با اتهامات «تبلیغ علیه نظام در فضای مجازی، تشکیل و عضویت در گروه ژیوانو جهت اقدام علیه امنیت ملی و عضویت در جمعیت‌های مخالف نظام» روبرو شد.

گلاله وطن‌دوست روز دوشنبه یازدهم مهرماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در شهر سنندج بازداشت و نهایتاً ۲۷ مهرماه ۱۴۰۱ با تودیع قرار وثیقه یک میلیارد تومانی موقتاً و تا زمان پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شده بود.

منبع:کانال بیدارزنی

*جان باختن 104 کارگر دراستان مازندران براثر حوادث کاری طی 9 ماهه سال جاری

افزایش 9 در صدی جان باختگان و 5 درصدی مصدومین حوادث کاری در استان مازندران

روزپنج شنبه 28 دی،مدیر کل پزشکی قانونی استان مازندران گفت:104 نفر (103 مرد و یک زن) از ابتدای سال تا پایان آذرماه بر اثر حوادث کار در استان جان خود را از دست دادند که این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 9 درصد افزایش داشت.

وی افزود: بر اساس این گزارش عمده دلایل مرگ افراد در حوادث کار مربوط به سقوط از بلندی با 44 نفر، برق گرفتگی با 27، اصابت جسم سخت با 14، و سایر موارد با 12 مورد در رتبه بعدی قرار دادند.

مدیر کل پزشکی قانونی استان گفت: بر اساس آمار مراکز پزشکی قانونی استان 661 (619 مرد و ما بقی زن) مصدوم ناشی از حوادث کار به پزشکی قانونی مراجعه کردند که این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 5 درصد افزایش داشت.

*جان باختن یک کارگر جوان در مشهد براثر سقوط براثر سقوط در چاله آسانسور

یک کارگر 22 ساله حین کار در یک ساختمان در حال احداث شش طبقه واقع در خیابان ابن سینا غربی مشهد براثرسقوط از طبقه دوم به داخل چاله آسانسوردر دم جان خودرا ازدست داد.

akhbarkargari2468@gmail.com

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.