آیا خزان عربی به ایران خواهد رسید و در “جزیره آرامش” طوفان بپا خواهد شد؟

آیا ممکن است در ایران به دمکراسی پایدار دست یافت

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

آیا خزان عربی به ایران خواهد رسید و در “جزیره آرامش” طوفان بپا خواهد شد؟

امین بیات

اتحاد  مبارزه  پیروزی

سالیان درازیست  از دوران حکوت شاه  و تا پایان حکومت آخوندها ،که  دست اندر کاران سیاست  چه  در بحث های خصوصی  و چه در بحثهای نظری  سیاسی و نوشتاری خود  پیرامون  بر پائی چگونگی  یک چامعه  دمکراتیک،     ” جامعه مدنی” پیوسته می نویسند و افکار خود را به معرض بحث افکار عمومی قرار میدهند ، هنوز به هیچ نتیجه ای نرسیده اند و حتی اوضاع هر روز بد تر میشود و برای کسب آزادی در خیابان زنان و دختران جوان  مورد هجوم وحشیانه عوامل سرکوبگر و آدم کش اسلام قرار میگیرند.

ضروریست که قبل از پرداختن به پیش شرط هائی که یک جامعه مدنی میتواند  از  آن بر خوردار باشد تا  بتواند در مسیر رشد دمکراسی حرکت کند تا بیشتر ملموس و همه گیر شود، می پردازیم.

در جوامعی از نوع ایران اگر بخواهد در آن دمکراسی موجودیت  بیابد، اولین  مرحله باید  شرایط انتخابات آزاد  در هر  رابطه ای آماده و برگزار شود، بهر حال هر انتخاباتی یک برنده یا  هر انتخابی برندگانی  دارد، برنده  انتخابات که  کاری  و مسئولیتی از جانب مردم به او  و  یا به آنها  واگذار میشود ، که باید تمام  قدرت و  هم  خود را به کار بسته  تابه خواستهای انتخاب کنند گانش جواب مثبت بدهد، بالاخره هر مملکتی  باید دارای  قوانینی باشدکه شهروندان آن جامعه  زیر پوشش آن قوانین  بتوانند بحقوق اولیه خود با توسل به  قانون بدون قید و شرطی حمایت  شوند، اما  در ایران امروز  جمهوری اسلامی”قانون” اسلامی برای خودش درست کرده ، دولت تعیین میکند ، قوه  قضائیه -اجرائیه و… وجود دارند اما قانون خودشان  را حتی اجرا  نمیکنند ، دولت در دولت ، هراشی  ملاها ، ملوالطوایفی آخوند را بنفع خود و خودیهایشان بهره  برداری میکنند، در چنین جامعه ای بحث از رشد دمکراسی و  یا حکومت پایدار برای دمکراسی بی معناست و باید سرنگون شود.

اگر در ایران یک شرایط رشد جامعه مدنی بوجود بیاید که بسیار ممکن است،بنظر من ، مشخصه آن جامعه مدنی را میتوان چنین پیش بینی کرد: جامعه  مدنی تنها میتواند در ایران تحقق  یابد که حد  اقل توافق  بر سر یک  دولت دمکراتیک باشد، در یک جامعه مدنی انسانها درمقابل همدیگر مسئولیت احساس میکنند، جامعه محل رد و  بدل دانسته ها و خبرها بطور آزاد است و مردم در جامعه از کلیه اتفاقات داخلی و  خارجی حق دارند که ا طلاع  داشته باشند، و این تنها در اختیار دولت مردان نباید باشد، در این جامعه گروها  و سازمانها  تشکل های صنفی  و سیاسی ، زنان و مردان برای بیان خواسته هایشان کاملا آزادند، احترام به عقاید مخالف ،گوش دادن به  و  تحمل  نظرات، آزاد بودن در انتخاب شغل ، از آنجا که بوجود آوردن تشکلهای سیاسی ، صنفی در درون چنین جامعه ای ضرورت حیاتی دارد زیرا اولا این گردهمائی ها  متحدا یا منفردا بمثابه ارگانهای کنترل  دولت در کلیه عرصه های اجرائی با هم رقابت میکنند تنها در جهت تکامل بخشیدن در راه دستیابی به دمکراسی  پایدارتر برای کل جامعه.

افراد و عناصر شهروندان یک جامعه سالم با همکاری مشترک میتوانند یک چامعه مدنی را پی ریزی کنند، در مرحله اول برای رسیدن به چنین جامعه ای مردم باید سیاسی و مطلع از اوضاع باشند تا بتوانند برای مثال در ایران  امروز رژیم جنایتکار و دیکتاتوری و استبدادی مذهبی را  از اریکه قدرت پائین  کشیده و برای  استقرار و  تعمیق  دمکراسی جامعه را تبدیل به یک جامعه مدرن سیاسی امروزی کنند، در این رابطه باید کلیه نیروها و تشکلهای سیاسی قوانین را فیمابین خود به تصویب برسانند که “جامعه مدنی” با جامعه سیاسی مکمل همدیگر، باشند.

فرض بگیریم که شرایط اسفبار مردم  موجب شده که باین مرحله رسیده باشند همانطور که امروز  از همه ا قشار جامعه معترضین در کنار هم در خیابان حضور دارند، یعنی مردم و نیرمهای سیاسی آنقدر بهم  نزدیک شده اند که با همکاری و همیاری همدیگر دولت  دیکتاتوری مذهبی را  سرنگون کرده و وارد مرحله نوین شده باشند، این  بدان معنی است که در این مرحله که جامعه مدنی   به ذم بعضی ها رسالتش پایان یافته  و اختلاف صلیقه یا  روشن تر اختلافات سیاسی برای کسب قدرت ما بین نیروها برای هدایت جامعه بالا گرفته ، چه باید کرد؟

اگر ما به چهل و چهار سال پیش بر گردیم  و اتفاقات  در  ماههای  اول  انقلاب را  مروری  کوتاه  بیندازیم  و آرایش نیروها را بر رسی کنیم بفوریت در خواهیم یافت که هیچکدام از نیروها در آن روزگاران از مدنیت بهره ای  نداشتند ، همدیگر را نفع و حتی با متد های خصمانه در مقابل هم می ایستادند و تمام قدرت را برای نیروی  خود  یا سازمان و تشکیلات خود میخواستند که نتیجه آن سیاستهای غلط بوجود آمدن شرایط امروز است که تنها برای بر طرف کردن آن باید دست به اسلحه برد تا زنده ماند،  جنبش دمکراتیک  و غیر دمکرات ایران  در کلیت، در این مقطع از تاریخ  شکست خورد ،  بنا بر این از عهده تثبیت اهداف مرحله  ای که  تاریخ  به عهده  این نسل  گذاشته   بود، نتوانستند بر بیایند و آنرا تحقق ببخشند، و اعتبار خود را در میان مردم از دست دادند .

قانون برای حفظ نظم و پیشبرد دمکراسی پایدار:

مثال ساده ای بزنیم در یک خانواده کوچک اگر قانون و تقسیم کارحاکم نباشد، اعضاء خانواده هر کدام به فراخور حالشان کاری انجام ندهند ، نظم و شکل خانواده از هم خواهد پاشید،جامعه از خانواده های متعدد تشکیل شده است ، کلیه ارگانهای جامعه و دولت باید بدون قید و شرط تحت کنترل قانون قرار بگیرند ، اما قانون یا  قوانینی که آزادی فرد را در جامعه تضمین کرده باشد و از آن حمایت کند، یعنی جامعه باید دارای یک دستگاه  مستقل قضائی باشد که تحت نظر و تاثیر هیچ  ارگان دیگری قرار نگیرد و نتواند در کار مستقل آن دخالت  کند، تنها  حفظ  چنین ارگانی درجامعه ممکن است و آن توسط نیروهای سیاسی امکان پذیر است ، “قانون” و قانونمداری یعنی حاکمیت” حقوقی”خود مردم بدست خود آنها است.

پس از شکست انقلاب مشروطه کلیه حرکتهای سیاسی در ایران عقیم  ماند زیرا  دو  طیف در جامعه  یکی درباریان مستبد و تماع ثروت و مکنت  و وابسته و دیگری روحانیون مرتجع و تشنه قدرت زیر پوشش دین و فرمان انگلیس ، هردو درمقابل هم صف آرائی کردند و یکی دیگری را نفع و جلوی نفوذ دیگری را به مجلس با انواع حیل میگرفتند ، پس در می یابیم که تا رشد سیاسی و  فرهنگی و دارا بودن ستقلال فکری و عمل در جامعه  رشد نیافته باشد و به آن حد نرسیده باشد که خود بدون کمک خارجی که بلاعوض نبوده و نیست، بتوانند آزادی و دمکراسی را  بفهمند و بکارش بگیرند و آنرا دراز مدت بوسیله  قانون حفظ  کنند، درطول تاریخ یکصد ساله ی اخیر تنها میتوان بحکم تاریخ از “دولت مدنی” دکتر مصدق نام برد که توسط کودتای آمریکائیها بر چیده شد.

امروز ما شاهد درایت و هوش بالای و خاص مردم ایران هستیم،  اکثریت دریافته اند که به چه دامی  گرفتار شده اند، و  با  اهدای جان شیرین جوانان خود در تلاش برای دگرکون  کردن  جامعه  میباشند  و باید به  این قدرت  و شهامت جوانان  از  زن و  مرد مباهات کرد، مردم با  اعلام انزجار از آخوند  و  کلیت نظام  اسلامی در این روزهای اخیرافکارعمومی جهان را متوجه خود کردهو افکار عمومی مترقی جهان از مردم و بخصوص زنان ایران تجلیل کرده، مردم در خیابان به واقعیتها واقفند و به وعده  و  وعید های مهره های سوخته و مرتجع مانند بعضی آخوند ها و مهندس موسویها  بهائی نمیدهند، و میدانند که لفاضیهای دروغین این مزدوران که روزی مبلغ  هشت ماده  امام بودند فراموششان نمیشود، کلیه نیروهای مترقی و مردمی با درک مشخص از شرایط نوین امروز  مردم  در خیابان آمادگی لازم را  برای ایفای نقش تاریخی خود ایفا  نموده و  نیروهای  واقعا  دلسوز مردمی در  فراهم آوردن  فضای سیاسی بهتر و شفافتر آنهم برای مواجهه با توطئه های مزدوران امنیتی  و سپاهی و افراد  مرتجع اسلامی  از طیف “اصلاح طلب” ورشکسته و ضد ایرانی،  موسوی ها تا سایر مزدوران سابق آمادگی لازم را داشته باشند تا بار دیگر “امامی”مرتجع وآخوندی پست فطرت از راه نرسد و از روی خون جوانان وطن برای حفظ اسلام و قدرت توطئه نکنند .

اکثر دانشگاه های ایران در اعتصاب به سر میبرند، و دانشجویان در کنار مردم  در خیابانها به تظاهرات و مبارزه با سرکوبگران هستند، و شعارشان آزادی زندانیان سیاسی است، رژیم جنایتکار اسلامی برای سرکوب  مردم  و کشتار جوانان، تروریست از لبنان و عراق و… وارد کرده که در مقابل باید مبارزه را  بمرز مسلحانه  کشاند، تا یکی از آنها زنده بر نگردد،که  تنها  راه ممکن است، زیرا مبارزات با کشتار  بیرحمانه جوانان از مرز سیاسی گذشت، و آخوند  ها باید جوابگوی کشتار جوانان باشند، تداوم ضرورت مبارزه مسلحانه تا سرنگونی آخوندها .

 نه به آمریکا نه به روسیه و چین

نه  به آخوند  که  باید  گم   بشه 

زن، زندگی، آزادی، بسه دیگه  بندگی

سر نگون باد تمامیت جمهوری اسلامی

04.10.2022

Amin.bayat@googlemail.com

https://facebook.com/amin.bayat.9

https://ragin-kaman.net

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.