معمولاً در نشست هایی از قبیل نشست کمیسیون حقوق بشر پارلمان اروپا جمع بندی بلافاصله انجام نمی شود بلکه مسئولین نشست با توجه به اظهارات گزارشگران، سخنرانان و شهادت هایی که مطرح می گردند متعاقباً در یک جلسه خصوصی یک جمع بندی برای تصمیم گیری به مقامات بالاتر ارائه میدهند. در ارتباط با نشست بیست و دوم ژانویه خوشبختانه همه کسانی که در نشست شرکت داشتند از جمله افرادی بودند که در ارتباط با مسائل ایران و خاورمیانه اطلاعات جالبی را مطرح کردند. همینطور اکثریت قریب به اتفاق آنان را افرادی تشکیل می دادند که به مسئله حقوق انسانی پایبند بودند.
اگر بخواهیم در چند نکته به عواملی که در جمع بندی می توانند آورده شوند بپردازیم مراتب زیر را میتوانیم یادآور شویم.
۱ – اشراف شرکت کنندگان به عدم توجه مقامات جمهوری اسلامی در رعایت حقوق بشر در ایران.
۲- اشراف شرکت کنندگان به مخاطرات بزرگی که یک جنگ احتمالی می تواند در خاورمیانه و در نتیجه در اروپا و جهان به دنبال داشته باشد.
۳ – تایید کلی شرکت کنندگان در نشست، در امر حمله خشونت آمیز قوای نظامی جمهوری اسلامی به دستور رهبری رژیم در روزهای تظاهرات مردم در آبان ماه ۱۳۹۸.
۴ – اشراف بر اینکه این حرکت اعتراضی مردم، نسبت به گران شدن قیمت بنزین از خود تعداد زیادی کشته به جای گذاشته است که رقم دقیق آن هنوز روشن نیست.
۵ – کسانی که در جلسه سخنرانی کردند بر تعداد زیاد زندانیان تاکید کردند و تایید نمودند که در آن روزها تعداد زیادی از تظاهرکنندگان دستگیر شدند که کماکان در زندان ها به سر می برند و از وضعیت آنان در زندان اطلاعی در دست نیست.
۶ – به مدت ۵ روز تمام ارتباطات از راه دور با ایران قطع شده بود. بدین ترتیب به شکل شگفت انگیزی آزادی بیان، علاوه بر آزادی اعتراضات، مورد تهاجم مقامات جمهوری اسلامی قرار گرفته بود و حقوق بشر در این زمینه نیز زیر پا گذاشته شده است.
۷ – جلسه روی هم رفته به این امر مهم توجه نشان داد که کشته شدن قاسم سلیمانی و انفجار هواپیما اکراِینی توسط جمهوری اسلامی نباید باعث گردد که حقوق از دست رفته مردم در تظاهرات آبان پایمال شوند.
۸ – مدافعان حقوق بشر پارلمان اروپا – نه همه نمایندگان – با وجود این که علاقمند هستند امر مقابله با جمهوری اسلامی برای عدم رعایت حقوق بشر را با جدیت دنبال کنند، اما شرایط کلی جهان، به ویژه نفوذ اقتصادی و تهدیدهای آمریکا اجازه اقدام آزاد را از آنان سلب کرده است، به نظر می رسد، علی رغم این شرایط نامساعد طرفداران واقعی حقوق بشر در اروپا دست از تلاش های خود بر نمی دارند.
۹ – از آنجا که جمهوری اسلامی ایران دیدار یک گروه حقوق بشری بین المللی از زندان های ایران و تجسس شرایط حقوق بشر در کشور را ممنوع و قدغن کرده است و از آنجا که برای دنبال کردن جدی فاجعه آبان ماه ۱۳۹۸ در ایران، مقامات حقوق بشری جهان نیازمند مدارک و شواهد جدی در این زمینه می باشند پس ضرورت دارد که ما ایرانیان در جمع آورد اسناد و مدارک و شواهد و ارائه آنان به نشست های بین المللی به طور موثر کوشش و تلاش کنیم.
۱۰- باید گفت که یک نظریه نسبتاً قوی در نشست وجود داشت که معتقد بود تاکنون سیاست اتحادیه اروپا در مورد ایران خیلی پر زیان بوده است و طرفداران حقوق بشر در اروپا باید توان این را داشته باشند که بین مصالح اقتصادی و دفاع از حقوق بشر تفاوت قائل شوند.
فرهنگ قاسمی
بیست و نهم ژانویه ۲۰۲۰
با سلام آقای مهرداد خوانساری مقاله ای را زیر عنوان :
«فاجعه افغانستان؛ اخلاقیات قربانی مصلحت» نوشته اند و بنده نظری نوشته ام که حتما سایت زیتون منتشر نخواهد کرد. در اینجا نیز می گذارم شاید، شما منترش کنید.
آقای مهرداد خوانساری. بسیاری را درست نوشته اید اما درد اصلی و بیماری اصلی افغانستان و ایران و منطقه را که اسلام است، نه، نه می بینید و نه اصلا دلتان می خواهد که ببینید. آمریکا هزار میلیارد دلار در افغانستان اسلامزده خرج کرد. اما نتوانست این مردم بیمار اسلام را درمان کند. آمریکا به هر کشور دیگیری که این اسلام نحس و نکبت درش نباشد لشکر کشیده بود در آنجا دموکراسی برپا شده بود. آمریکا حتا به آلمان نازی زده هم که حمله کرد درش دموکراسی برقرار کرد. ژاپن با حمله آمریکا دموکرات شد. آما اسلام چنان نحوستی را در خون و روح و روان این مردم و مردم کشور ما ریخته که درمالنش فقط شفاف سخن گفتن و نوشتن است. مادر بزرگ دوست ما که من با قهر کردن از پدر و مادرم چند شب در خانه او خوابیده بودم مرد. او در خانه با حضور چند دوست نوه اش و من گفت که با به قدرت رسیدن روحانیون و مداحان در ایران دیگر مسلمان و در میان ما وصیت شفاهی کرد که مبادا او را به صورت اسلامی به خاک بسپارند. نوه اش دوست می گوید که او در وضیت نامه اش با خط خودش هم نوشته :
« گواهی میدهم که اسلام دین تجاوز و تخریب و قتل عام است و از آن خارج شده ام و برائت می خویم…» اما فرزند ارشدش که عموی دوست من باشد به مادر خودش خیانت کرده و یک آخوند را برای تلقین خوانی بر او در گور آورده. برای همین است که من اسلام را یک بیماری مسری میدانم که به زور شمشیر و تجاوز از عربستان به دیگر کشورها و خصوصا ایران و افغانستان آمده و آن سبعیت اسلامی را در روح و جسم دیگران ریخته است.
آقای مهرداد خوانساری تا زمانیکه شما که روشنفکر کرواتی هستید و دیگران در نوشته هاشان و گفتارشان به این بیماری اشاره نکنند. هیچ اتفاق خرد گرائی در نه افغانستان و نه ایران نخواهد افتاد. تا زمانی که عبدالکریم سروش و سید جواد طباطبائی و کدیور و اشکوری و بازرگان و …نخواهند بدانند که چرا و چگونه مسلمان شده اند و چرا مسلمان مانده اند و در پی توجیه دروغین این دین باشند درها بر همان پاشنه ها خواهند گردید. دینی که حتا احمد کسروی را هم تحمل نمی کند! شما از اخلاقیات سخن می گوئید در حالی که پایه گذار این دین محمد خودش با دستان خودش گردذن زده و دختر بچه شش ساله را همسر خود کرذده در حالیکه پیش از این تاریخ دلباخته ی او بوده. حضرت استاد شما از کدام اخلاق سخن می گوئید. اخلاقی که علی مظهر عدالتش سر بین نهصد تا هزار و صد یهودی بیگناه را از کودک تا پیر و جوان و مرد و زن را سر می برد* و طبق گفته خود علما و تاریخ اسلام در ۴ سال و ۹ ماه خلافتش هفتاد و پنج هزار نفر را سر می برد. شما از این اسلام از این طالبان از این بسیجیان از این داعشیان از این القاعده ای ها از این روحانیون از این مداحان از این طلاب اخلاق طلب می کنید. آقای مهرداد خوانساری تاریخ بخوانید. فلسفه بدانید!
محترمانه از جنوب تهران
* خمینی می گوید : مولای ما امیر مومنان هفتصد یهودی بنی قریضه را در یک روز گردن زدند که شاید از نسل همین یهودیهای اسرائیل بوده باشند.
دانشجو از جنوب تهران