متن سخنرانی ژاله وفا در مراسم یاد بود آقای ابوالحسن بنی صدر

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

بنی صد یک ایرانی پرچمدار پیشتاز تغییر جهان به زیستگاهی درخور انسانها
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
زندگی من و بسیاری از دوستان و همراهان مبارزم در مسیری قرار گرفت که برخورداری از موهبت درک وجود عزیزی ارجمند همچون آقای بنی صدر،خود به نعمتی در حد معجزه شباهت دارد.از اینروهمه ما میدانیم که مسئولیت قدردانی وبجا آوردن دین برخورداری از چنین نعمتی نیزبسیار سنگین است.
چرا که صرف آشنایی با وی تعهد آور بود و هست و خواهد ماند.
تعهد به دریافت مفاهیم سترگی که ویژه گیهای بارز شخصیت وی را تشکیل میدادند همچون: وطن دوستی ،شجاعت ،مقاومت ،خلاقیت ،امیدواری ،توانایی ، جسارت متفکر بودن ،آزادگی ،به هویت ایرانی و شرقی بودن خود مفتخر بودن، مستقل بودن ،مردمی بودن ،مهربان بودن،صدیق بودن ، پاکدل و پاکدست بودن ،جسور بودن ،صاحب کرامت و شرافت بودن ،به مبارزه و لوازمش منجمله اخلاق متعهد بودن ، به بیان استقلال و آزادی ملتزم بودن ،به خشونت زدایی وعمل به حق مشوق بودن ،به عهد خود با مردم وفادار بودن ،به عشق به دانش متصف بودن و به یگانگی صداقت و یکرنگی درمقام نظر و عمل مفتخر بودن ،با اسلام بعنوان باور به مثابه بیان استقلال و آزادی و عدالت ملتزم بودن و…
زندگی بنی صدر و نیز اندیشه وی چه در زمان مبارزه اش با استبداد شاهی وتاسی به اصل موازنه عدمی و هم منشی با دکتر محمد مصدق و از سال 1340 (بنا بر خاطراتش از زندان در آن سال) در تدارک انقلاب بودن وچه در مبارزه با استبداد دینی نقشی اساسی و بسزا در حیات ملی ایران معاصر داشته است.
از باورش به جمهوریت واولین ریاست جمهوری تاریخ ایران گشتن و مورد وثوق اکثریتی از جامعه ایران واقع شدن
تا حضور در جبهه های دفاع از خاک وطن و سازماندهی دفاع شرافتمندانه یک ملت
از پی گرفتن مشی استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی بر میزان عدالت گرفته،
تا دفاع از حقوق مردم ایران در مقابله با استبداد نو پا ،و تاکید بر حقوق ذاتی انسانها و حق رهبری همگانی
از دفاع از اهداف انقلاب مردم ایران و انقلاب را امری جهانی دانستن و انقلاب را داشته بس مهم و ارزشمند مردم ایران و نه متعلق به استبدادیان غاصب دانستن،
تا دفاع از تمامیت ارضی وطن و اتخاذ سیاست حافظ حقوق ملی و وارد آوردن شوک بزرگ نفتی به غرب در دوران ریاست جموریش کخ به دومین شوک بزرگ نفتی معروف است با کاستن از میزان تولید نفت از 6 میلیون بشکه در روز در آخرین دوره شاه به روزانه 1میلیون و 700 هزار بشکه و جلوگیری از حراج ثروت ملی و رساندن قیمت آن به یمن انقلاب از 13 دلار درهر بشکه به 31 تا 40 دلار در بازار آزاد وافشای زدو بند پنهان استبدادیان با قدرتهای بیگانه و در راس آن امریکا و اسرائیل و مخالفت صریح و بی پرده با گروگانگیری که محرز شد طرحی آمریکایی بوده که بدست دست نشاندگان سیاست غرب در ایران ره اجرا گذاشته شده و چون بنی صدر “جرمش آن بود که اسرار هویدا می کرد”،به این دو دلیل عمده (شوک نفتی و آشکار کردن روابط پنهان نظام ولایت فقیه با امریکا و اسرائیل ) برضد وی و در واقع بر ضد رای یک ملت ، با همدستی غرب و دست نشاندگان درون نظام ،کودتایی انجام یافت .
از دفاع بی مهابا و صریح ازحق حیات هموطنانی که خونشان را مستبدان به ناحق به نام دین ریختند و مخالفت صریح با شکنجه و اعدام
تا تدوین حقوق پنجگانه و قانونی اساسی بر مبنای این حقوق و باقی گذاشتن میراثی بس گرانبها برای نسل امروز و نسلهای آینده وطن تا آینده ایران بر مبنای حقوق انسانی و شهروندی و ملی و نقش حقوند و بایسته ایران در جهان و حفظ حقوق طبیعت شکل گیرد ،
همه سیر زندگی وی است.
سیر زندگی وی بر یک خط مستمرو مستقیم همه شهادت آشکار و مبینی بر نقش گذشته و حال وی در تاریخ معاصر ایران و بخشی از واقعیت بس ارزشمند حیات ملی ایران و ایرانیان در گذشته و حال و آینده است.
این ویژه گیهای بارز بنی صدر، وی را درامروزنماد مقاومت ملی و ایستادگی مردم ایران بر استقلال وآزادی و عدالت
و در فردای آزادی ایران، منش وی محوروفاق ملی و تفاهم ملی و نقطه تلاقی پلورالیسم نظری و عملی همه شهروندان ایرانی که براساس ارزشهای جهان شمول دل در گرو حفظ و بازسازی وطن دارند، قرار میدهد.
نظام مستبد ولایت مطلقه فقیه، هم با کودتا و هم با حربه سانسورهمه جانبه ، هم با اتهام زنی های بی وقفه وهم تهدید وی به ترور فیزیکی و عدم رعایت اصل بر برائت در حق وی ، موفق نشد از تحسین وی توسط همگان از مخالف تا موافق جلوگیری بعمل آورد.
اتفاق نظر اپوزیسیون فعال و مبارز ایران برایستادگی ابوالحسن بنی صدر براصول استقلال وآزادی ووطن دوستی وی و مدافع حقوق انسان بودن ویکرنگی و پاکدست بودن وی خود ضربه ای بس محکم به نظام حاکم و صحه بر این امر بود که ملت ایران ملتی قدر شناس است
به رای العین میبینم
عشق بی نهایت وی به وطنش ایران و هنر بزرگ وی در دوست داشتن همه انسانها وجهانی بی تبعیض و بدون سلطه ، روح بزرگ وی را در بلندگاه تاریخ ،حی وحاضر و شاهد قرار می دهد
وبا برافراشتن پرچم مقاومت کاوه ، ایران و ایرانی را به پیشتازی در تغییر جهان به آزادی و آبادی فرا می خواند
و صدای او در عمق جان ما طنین می افکند :
دوباره ، یک روز آشنا،
سیاهی از خانه میرود
اگر چه صد ساله مرده ام،
به گور خود خواهم ایستاد
که بردَرَم قلب اهرمن،
ز نعره ی آنچنان خویش
دوباره می‌سازمت وطن!
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می زنم،
اگر چه با استخوان خویش
یادش گرامی که به راه وی وفا داشته و خواهیم داشت.
راهش پر رهرو باد

شنبه 24 مهرماه 1400 بر ابر با 16 اکتبر 2021
jalehwafa@yahoo.de

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

3 پاسخ

  1. خانم محترم آنچه را نوشته اید و یا از رو خوانده اید را البته برای دوستی یا پدری یا مادری و یا پدر بزرگ و مادر بزرگی می توان گفت. اما برای کسی که مدعی رهبری ست، برای کسی که خودش خودش رئیس جمهور ایران میداند. کسی که مدعی نوشتن یک قانون اساسی برای کل جهان است و حتا یک کلمه از اسلام و تشیع که وبال گردن ایران و ایرانی ست نمیگوید. اسلام و تشیعی که پدرش و پدر بزرگش همه علمای دین بوده اند ،اسلامی که از پیامبرش گرفته تا امامش و تا سرباز صفرش بر ایران و ایرانی چنین جنایات بینظیری را تحمیل کرده اند. کسی که، به قول نظردهنده ای دیگر ، ۶۰ -۷۰ سال در فرالنسه زندگی کرده و یک جو لائیسیته را از فرانسه نیاموخته و میخواهد دوباره یک حکومت اسلام دوم را از هجرت به مقصد برای ما بیاورد و… آنگاه است که سخنان شما بیمایه و پوک می شود! بازهم اگر بنی صدر مدعی رئیس جمهوری و رهبری و حتا یک مرد پابلیک نمی بود و سخن شما فقط دوستانه و فامیلی بود خب میتوانست به جا باشد. اما وقتی شما از بنی صدری سخن می گوئید که با آن ادعای بینظیر با آن غرور حیرت انگیزش میخواهد رهبر جهان شود آن وقت سخن شما بسیار ناروا و بیجاست. بنی صدر در مرکز اخبار و روزنامه ارتباطات جهان یعنی پاریس بود! در این ۴۰ سال چه کرده که شما را اینچنین به وجد آورده. هر رهبر دیگری هر رئیس جمهور دیگری جای بود در فرانسه، فرانسه ای که گفته میشود چندین میلیون ایرانی درش هست، چها که نمی کرد. امروز تمامی اروپا پشتیبان لاوانی اپوزان روسیه ای هستند. بنی صدر چرا کوچکترین اقدامی نکرد! اینکه هی دادگاه میکونوس را مطرح میکنید خب بله! دذرست! اما از جائی که همین یک قلم جنس را دارید هی آنرا برخ می کشید…
    بنی صدر و یزدی و قطب زاده و بازرگان و همه ی ملی ها و جبهه ملی ها و ملی مذهبی ها و حزب کثیف توده و همه چپی های دروغین روحانیون را از منبر پیاده و بر مامردم سوار کردند. خانم محترم چرا اینهمه پرت و پلا سخن می پراکنید. کجای بنی صدر ایران دوست است وقتی حتا یک انتقاد کوچک هم از قرآن و محمد و علی واسلام و تشیع نمی کند!!!؟ مگر نه این است که اربابان قرآن و مسجد و حسینیه و قرآنهای ناطق بر ما حکومت می کنند. مگر نه این است که اسلام با تجاوز سیستماتیک به زنان و دختران و قتل عام مردان بر ایران حاکم شده ولی کی و کجا بنی صدر حتا یک کلمه از آن حرف زده و یا انتقاد کرده. حتا در نظری دیدم که دخترش او را سرسپرده اسلام و تشیع و امام حسین دانسته. امام حسینی که طبق اخبار موثق ضد ایرانی بوده. امام حسینی که دیدی نژادپرستانه نسبت به ایران و ایرانی داشته. خانم محترم بلروید داستان ورود اسلام به ایران را بخوانید. آقای بنی صدر بله پاکدست بود، بله راستگو بود خب که چی!؟ بر روی این زمین راستی و درستی چه سوار شده بود؟! پاسخ این است که اسلام برای ایشون مهمتر از ایران بود. موضوع اشعه ای که از موی زن ساطع می شود را که هم خودش و هم دوستانش آنرا ورونه کردند واقعا درست بود و من آنرا خودم شنیدم و درست یادم است. او میتوانست بلا شجاعت بگوید اشتباه کردم! همان شجاعتی که شما مدعیش هستید که در او بوده! شما میفرمائید که مقاومت کرد، خودش میگوید که یازده میلیون رای آورده آن رای به خاطر دستبوسیش از خمینی بود و وقتی خمینی فهمید اشتباه کرده که دستش را در اختیار دستبوسش بنمی صدر قرار داده او را توبیخ کرد و عزل نمود! بنا بر این بنی صدر هرگز اولین رئیس جمهور ایران نبوده و تا این رژیم ضدبشر که زائیده اسلام ضد بشر است سرکار باشد هیچ رئیس جمهوری برگزیده نخواهد شد. اصوصلا جمهوری ای وجود ندار که ایشون رئیس جمهورش باشد. بدبختی ابوالحسن بنی صدر بدبختی تمامی ما مردم هم هست. مردی که بیش از ۶۰ سال در فرانسه ای که واضع لائیسیته است نان خورد و نوشید و زندگی کرد بی آنکه ذره ای از مدرنیته ی فرانسه و اروپا بیاموزد. این واقعا بدبختی بزرگی ست او تا آخرین نفس با راستی و صداقت میخواست با سلام و صلوات به ایران برگردد و حکومت اسلامی دوم را علم کند. بنی صدر یک سنتی ای بود که نتوانست و نخواست از مرداب قیرگون و چسبناک اسلام خودش را بِکَنَد و بیرون بیاید. بنی صدر حتما آدم خوبی بود مثل پدر بزرگ من و نه بیشتر.

  2. آقای بنی صدر مخلوطی از یک خان و یک آیت الله بود. او جرئت بیرون آمدن از پوسته سخت اسلامیتش را نداشت. او که به سید بودن و از ما ایرانی ها بهترون بودنش افتخار میکرد نه خواست و بنا بر این نه توانست که از به قول خودش رئیس جمهور منتخب بودنش استفاده کند و آن پوشالی بودن را تبدیل به چیزی شبه واقعیت کند. یعنی واقعیتی مصنوعی، یعنی ساختگی را بر منتخب ۱۱ ملیونیش درست کند. شاید از ترس ترور شدن توسط دوستان سابقش و یا همدینانش مثل یک خان و یا یک مرشد بی طرفدار با همان چند نفری که سروکار داشت اکتفا میکرد. بنی صدر البته چنان که دیگران هم نوشته اند آدم خوبی بود اما اینکه میگویند شجاع! کدام شجاعت! با این شجاعت چه کرد. نویسند نظر بالا شاید خواسته از الکساندر ناوالنی مدل ارائه دهد. این درست است. الکسی ناوالنی را در آلملن پوتین مسمومش کرد او را آلمانها از مرگی حتمی نجاتش دادند اما او دوباره به محض سرپا شدن با شجاعت برگشت به روسیه و رفت به زندان و دوستدارانش هرجا توانستند به خیابان آمدند. او اصلا نه یازده میلیون رای آورده بود نه یازده ملیون خانواده به او رای داده بودند و مدعیش بود. اینها را می نویسم تا بگویم که اصلا جمهوری ای در ایران نبود که بنی صدر رئیسش باشد. و آن یازده میلیون رای هم باد هوا بود همچنانکه بر یک باد بدون طوفان رفت. پس دروغین بود! اگر راست بود یازده ملیون برای آن روز ایران که جمعیتش کمتر از ۴۰ میلیون بود میشود بیشتر از ۷۰ درصد واجدین شرایط پس با آن هرکاری میشد کرد. نه خیر آن ۱۱ میلیون همان که گفتم باد هوا بود. اپوزیسیون ایران همشان از دم معیوبند. معیوب اسلام. همشان بیمارند بیمار بیسوادی و ناتوان از تجزیه و تحلیل درست. میگوئید نه بروید اساسنامه شورای مدیریت گذار را بخوانید. بروید سری به تیمارستان مجاهدین بزنید، بروید کیهان لندن را ببینید، بروید تجزیه طلبان و فدرالیستها را تجزیه و تحلیل کنید. بروید چپها را نگاه کنید. همشان مسلمانند. و مسلمان یعنی همین. یعنی بیمارو. یعنی وارثین شکست ایرانیت در برابر اسلامیت عرب. و بنی صدر هم بدبختانه یکی از همینها بود.

  3. واقعا این چه جمله ای ست!
    بنی صد یک ایرانی پرچمدار پیشتاز تغییر جهان به زیستگاهی درخور انسانها!!! لطفا بنی صدر را تصحیح کنید!
    این جمله به همان اندازه مدعی ست که بنی صدر مغرور بود! و برای همین هم تنها تنهای تنها! این چند نفری هم که دورش بودند میدانند که او تنها بود برای همین هم هی او بر بزرگ جلوه دادن بادش می کنند. یکی از این بادکردنها در همین عکس است. شیروخورشید را را از روی پرچم ایران پاک کرده اند و به جایش عکس بنی صدر را گذاشته اند. و این البته بسیار کار بدی ست. همان هائی که به بنی صدر رای دادند صددرصد با این کار مخالفند! البته می شود گفت خب مخالف باشند. اما مخالفتشان بیجا نیست. بنی صدر ایران را ایران اسلامی میخواست در حالی که مردم ایران از اسلام عبور
    کرده است، چه برسد به اسلام سیاسی. تسلیت به خانواده اش و دوستان اندکش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.