عمو که مرد
بافورها خاموش
و معشوقه ها خاموش تر ماندند
عمو که مرد
خمودی سهم درختان شد
تا آبرو
رودی جاری نشود
جیک جیک گنجشگان سحر گاه نشود
عمو که مرد
تفاله های شهر زیر تابوتش تانگو رقصیندند
عمو که مرد نماز نمی خواند
نه عمودی نه افقی
که ملای ملولی بر افق اش نماز خواند
عمو که مرد…
21 می 2016- 1 خرداد 1395
فرانسه
————————————————-
این شعر در اعتراض به سکوت روشنفکران در برابر همان عمویی که مرد نوشته شده است.