خامنه ای خائن همه ی ایران را به چین می فروشد!

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

قرارداد ۲۵ ساله با چین یا به گفته ی دستگاه های سخن پراکنی حکومت ولایت فقیه “سند برنامه ی همکاری جامع ایران و چین”، سند جامع فروش ایران به چین است. این قرارداد شباهت فراوانی با قرارداد ۱۹۱۹ انگلیس با ایران دارد که وثوق الدوله مخفیانه با گرفتن چهار صد هزارتومان رشوه در سال ۱۹۱۹ با انگلیس ها بست. مردم در سراسر ایران با قرارداد ۱۹۱۹ مخالفت کردند و دکتر مصدق از مخالفان سرسخت آن قرارداد بود و حتا برخی از دولت های خارجی هم نسبت به آن عکس العمل نشان دادند. بر اساس قرارداد نامبرده تمامی امور کشوری و لشکری ایران، زیر نظر مستشاران انگلیسی و با مجوز آنان صورت می‌گرفت. البته قرارداد ۱۹۱۹ به همت مردمان ایراندوست هرگز عملی نشد اما کودتای رضاخان و سید ضیاء الدین طباطبایی تا اندازه زیادی راه را برای اجرای مفاد آن قرارداد هموار کرد.

قرارداد ۲۵ ساله خامنه ای با چین هم استقلال و هم تمامیت ارضی ایران را به خطر انداخته است. این قرارداد با منافع ملت ایران و حتا با قانون اساسی ضد ملی حکومت ( مانند اصل نهم و اصل صد و پنجاه و دو و اصل صد و پنجاه و سه و …) هم مغایر است. قرارداد با چین هم مانند قرارداد ۱۹۱۹ در آغاز مخفیانه بود و هنوز هم به روشنی محتوای آن بر ملت ایران معلوم نشده است. اما خیانت هایی به این بزرگی نمی تواند زمان زیادی پنهان بماند. خامنه ای خائن و وطن فروش تا ۲۵ سال دیگر زنده نخواهد بود اما ننگ این قرارداد تا ابد به نام او و آخوندهای مسلمانی که او را به حکومت رسانده اند، برجای خواند ماند. خامنه ای با این قرارداد، وثوق الدوله و همه ی خائن های دیگر در وطن فروشی را در تاریخ ایران، روسفید کرده است. شگفت انگیز است که انگلستان؛ پیر استعمارگری که پانصد سال به طور مدام در ایران منافع داشته و حتا نفت و منابع ایران را به غارت می برده است چگونه است که هیچ واکنشی از خود نشان نمی دهد؟ گویا کشتیبان را سیاستی دیگر آمده است و شیوه ی استعماری انگلستان دگرگون شده است. انگلستان نه تنها از بازار مشترک خارج شده است گویا در کشورهای مشترک المنافع هم از منافع خود چشم پوشیده است؛ حتمن “گربه شد عابد و مسلمانا”! بر پایه ی آنچه تا کنون از قرارداد۲۵ ساله چین، به گفته ی مفسران در ایران آشکار شده است دامنه ای این خیانت بسیار گسترده است و من در اینجا شماری از آن ها را می آورم:

۱ـ همکاری نظامی و امنیتی دوجانبه؛ تبادل تجربیات نظامی و رزمایش مشترک ( البته روشن است که چین اسرار نظامی و موشکی خود را به ایران نخواهد داد)

۲ـ مشارکت در ایجاد و تجهیز مخازن ذخیره ی نفت و گاز و محصولات پتروشیمی دو طرف: عرضه ی پایدار نفت خام به چین ( این یعنی تعطیل پالایشگاه های ایران)، مشارکت در ساخت و تجهیز مخازن ذخیره سازی و افزایش صادرات پتروشیمی به چین ( یعنی چوب حراج به منابع نفتی ایران زدن و تا ۲۵ سال دیگر آن ها را تهی کردن)

۳ـ تشویق مشارکت شرکت های چینی در سرمایه گذاری و تأمین مالی طرح های برق، انرژی، آب و فاضلاب

۴ـ تکمیل راه آهن شرق غرب،( برای تسهیل غارت ایران به سمت چین)

۵ـ توسعه و ساخت فرودگاه ها، (برای تسهیل هرچه سریع تر غارت ایران به سمت چین ) خرید محصولات هوایی مشترک ایران و چین !؟

۶ـ توسعه سواحل مکران، توسعه بندر جاسک ( برای سهولت بارگیری کشتی های چینی برای غارت) تأسیس شهر صنعتی و ساخت پالایشگاه و پتروشیمی (برای ایجاد زباله های شیمیایی در ایران )

۷ـ ساخت  شهر هوشمند در مکران و تیس

۸ـ تشویق شرکت های چینی به سرمایه گذاری در مناطق آزاد ایران ( گویا حکومت اسلامی می خواهد همه جای ایران را آزاد اعلام کند؛ این یعنی تجزیه و نابودی ایران ) از جمله قشم، اروند و ماکو

۹ـ توسعه ی بلند مدت جزایر منتخب  با هدف گردشگری (و هدف های خائنانه ی دیگر )

۱۰ـ سرمایه گذاری بلند مدت چین در صنعت پالایشگاهی  در بندر جاسک و ساخت بندر جاسک

۱۱ـ سرمایه گذاری بلند مدت در شهرک پتروشیمی چابهار

۱۲ـ ایجاد منطقه ی مشترک فرامرزی در کشور ثالث (بر این خان یغما چه دشمن چه دوست! )

۱۳ـ طراحی ایجاد شهرک صنعتی تولید خود رو؛ همکاری بین شرکت های خود رو سازی ایران و چین

۱۴ـ تشویق سرمایه گذاری دربهره برداری از معادن مس، سنگ آهن، فولاد و صنایع آلیاژی

۱۵ـ توسعه ی مجتمع کشتی سازی و لوازم خانگی

۱۶ـ سرمایه گذاری در خط متروی ۱۰ کلان شهر ایران  

۱۷ـ مرمت و احیای بافت های تاریخی ( گویا قرار است باقی مانده ی آثار تاریخی ایران را هم چینی ها به یغما ببرند.)

۱۸ـ همکاری سیاسی در مجامع، سازمان ها و نهادهای منطقه ای و بین المللی

۱۹ـ تشویق به سرمایه گذاری در کشاورزی، شیلات و آبخیزداری

۲۰ـ سرمایه گذاری در حوزه ی آموزش و تبادل دانشجو

۲۱ـ  سرمایه گذاری و توسعه ی بخش بهداشت و درمان

۲۲ـ همکاری در زمینه ی فناوری و ارتباطات راه دور، توسعه ی نسل پنجم ارتباطات از راه دور

برپایه ی آنچه تاکنون آشکار شده است همه ی شئون زندگی، تمامیت ارضی، استقلال، ثروت ها، باقی مانده ی آزادی هایی که از دست داده ایم، با این قرارداد ننگین؛ یوغ اسارت و بندگی بی قید و شرط یک قدرت بزرگ و یک کشور پرجمعیت و سیری ناپذیر را نیز باید ملت ایران به گردن بگیرد.

من به همراه همرزمان خود در سازمان همسازی ملی جمهوری خواهان سوسیال دموکرات و لائیک ایران، ضمن باطل دانستن حاکمیت قرون وسطایی آخوندها و گماشتگان نظامی شان، قرارداد ۲۵ ساله با چین یا “سند برنامه ی همکاری جامع ایران و چین” را نقض حاکمیت ملی ایران و خلاف همه ی میثاق های بین المللی می دانیم و کلیه ی قراردادهایی که حکومت جمهوری اسلامی با هر کشور خارجی می بندد به دلیل عدم مشروعیت این حکومت دیکتاتوری و ضد ملی در ایران، بی اعتبار دانسته و در آینده در مراجع بین المللی اقامه دعوا و تقاضای جبران خسارت خواهیم کرد.

 

منوچهر تقوی بیات

 

مطالب مرتبط با این موضوع :

5 پاسخ

  1. آقای هوشنگ کردستانی. اولا تیتر مقال شما درست نیست. قرداد نوشته اید، شاید میخواستید قردادن شیادانه بنویسد، شاید هم قرار داد. در هر حال اصلا این درست نیست که «بدون ارزش » باشد این قرار دادن بسیار با ارزش و خالنمان سوز است. من اصلا این عنوان شما را نمی فهمم. بر ای همین فرصت خواندن آنرا نیز ندارم. من اصلا این سایت را هم نمی فهمم! چطور ممکن است که نام این آقایان و گاهی هم خانمها در هیچ یک از اعلامیه های ملی نیست! من همچنین بررسی ودیدئی این سایت را با فرهنگ و هودشتیان و اسدی و محمدپور دیدم. واقعا مایه تاسف است. من بسیار از دوستانی که مرا پیامپیچ کردند که بروم آنرا ببینم تعجب می کنم. چرا که آنها نظرات بسیار ارزشمند هممیهنان را خوانده بودند. من هم بیش از یک ساعت وقتم تلف شد. در اینجا بگویم که اگر در گفتارتان راستگوئید و در ادعایتان صادق چرا امظای شما متنزهین در هیچ کجا نیست! از آقای ایجادی گرفته تا فرهنگ و اسدی و کوروش پارسا و بهزاد کشاورزی و منوچهر نامورآزاد و بقیه آقایان و خانمها و.و.لطفا اینرا بخوانید و نام خودتان را نیز بر آن بیفزائید:
    https://news.gooya.com/2021/04/post-50241.php

  2. من یک استاد بازنشسته ایرانی آلمانی مقیم جنوب تهران هستم روز خوش آقای سایت شما رنگیکمان هست. من این نظر را برای سایتی نوشته ام که چپگراست. از آنجا که مظمئن هستم آنرا منتشر نمی کند برای شما هم میفرستم شاید آنرا منتشرش کردید. البته فکر میکنم که شما هم میتوانید در آن بگنجید.
    سایت ز ه به خاطر نگاه جذمی و چپی خود همیشه در برابر جنایات چین به عنوان یک کشور کمونیستی به دیده اغماض نگریسته است. همچنین هرگز موضع قاطعی در برابر جنایات رژیم و در انداختن طرحی نو و طلب سرنگونی این نظام ضد بشر نداشته است. حتا یادم است زمانی محمدرضا نیکفر که رئیس این سایت بود + البته نمی دانم هنوز هم هست یا نه + بر اسلامیات خودش تاکید کرده بود. مثلا در مورد همین قراردادی که پدربزرگ دوست من آنرا «ترکمن چین می نامد» موضع روشنی ندارد. گوئی منتظر است تا ببیند چه می شود. پسر برادر من در همین سایت با اظهار نظری در رابطه با گفته ی «ربیعی» نظری را نوشته بود که منتشر نکردید. من فکر میکنم شماها یک عده چپی بی اطلاع از داخل ایران هستید که در اروپا پناهنده اید و من تعدادیتان را از طریق شاگران ایرانی تبار با پدران و مادران چپی شناختم یا در هر حال فقط در همان شغل اپوزیسیونی عشق و حال می کنید و مثلا از التوسر و دولوز و اگامبن و بدیو و…فاکت و رفرنس می آورید. و البته اگر واقعا بفهمید آنها چه می گویند + چرا که از سردردگم نوشتنان اینطور دریافتم که شماها نه متوجه شده اید که آنها چه می گویند و نه متوجه میشوید که چه میخواهید بنویسید و نه متوجه میشوید چه مینویسد+ و تازه این فیلسوفها التوسر و دولوز و اگامبن و بدیو و اسلاوی ژیژک و…اینها کسانی هستند که حتا در همان فرانسه و ایتالیا …و اروپا هم طرفداری ندارند و احتمالا دلشان خوش است که شاگردانی همچون شماها داشته باشند. آگر دریدا و دولوز بیشتر مورد توجه هستند برای اینکه فیلسوف های چپ البته هستند و اما جامعه شناس هم هستند. در هر حال بیشتر اینها که من تمامی کتابهاشان را خوانده ام و نتیجه ای که از همه ی این کتابها می گیرم این است: ورشکسته گان به تقصیر هستند! چرا که در خیال و تصورات ذهنی خودمانیشان گرفتارند….که البته شماها هم در درون این ورشکستگی، ورشکستگان مضاعفید. شما به واقع اگر در همین میدان شوش که من بعد ۳۷ سال زندگی و استادی در المان به تهران آمده ام و به عمد در این محله زندگی میکنم تا دوران بازنشستگیم را در ایران باشم و حتما در همین جا بمیرم، اری اگرشماها به اینجا بیائید حتا یک نفر آدم کوچه و بازار به سخنتان گوش نخواهد کرد…
    و مردم ایران امروز بیشتر از هر زمانی ایرانیند، امروز ایران نه تنها ضد آخوند و ملا و آیت الله ست بلکه ضد اسلام و چین و روسیه هم هست. و جالب است که مردم روسیه را روسیاه می نامند!! امروز اگر حتا از فرزندان و نوه ی خامنه ای قاتل ایران و همه گردانندگان این نظام ضد ایران هم بپرسید، آرزویشان دوستی با آمریکا با اروپا و خصوصا با اسرائیل است. برای همین این سایت شما فقط برای سرگرمیهای دوستانتان است و خصوصا حذف و سانسور منتقدینتان. بزودی رخدادهای بسیار مهم و اساسی و پایه ای در ایران اتفاق خواهد افتاد. همچنانکه قلب اسلام و تشیع و آخوند و مداح و طلبه در حالت خستگی و بیماری ست و به زودی بعد از این تلاطم ایست خواهد کرد. قلب جوان ایران و ایرانیت در حال ضربانی شگفت است. شما اگر براستی از پس شناخت جامعه ی ایران می بودید: اولا در مورد :نه به حکومت اسلامی » بیش از این می نوشتید و دیگر اینکه به «دادخواست مردم ایران» مبنی بر :« چین باید از ایران بیرون رود» که اینک نزدیک به صدهزار نفر آنرا امضاء کرده اند وقعی می گذاشتید.
    امیدوارم در این نظر زیاد غلط پارسی نداشته باشم.
    استاد بازنشسته دانشگاه آلمان از تهران

  3. این بابا مهرداد درست نوشته آخر این عنوانی ست:
    بررسی رویدادها: قرارداد بدون ارزش جمهوری اسلامی و چین
    ارزشش برابر با خاک و تاریخ و تمدن ایران است. مرگ بر اسلام و حکومتش! زنده باد ایران ایرانیت!
    درست مثل این ست که خانه شما را در حال زدنش باشد و شما بفرمائید ارزش ندارد!
    من ایرانی هستم و یهودی هم هستم بدبختانه مرا اقلیت می نامند.

  4. آقایان بهروز خلیق و دیگر آقایان و خانمها. آیا نمی شود شما یک ائتلاف تشکیل دهید. آخر این که هر دو سه چهار پنج نفر یا ده نفر یک حزب یک گروه تشکیل بدهید آخر چه فایده ای د ارد. یعنی شماها حتا در حد مداحان و ملایان هم نمی توانید باشید که با همه ی اختلافاتشان به یک ائتلاف می رسند شما برسید. اینکه هی تکرار مکررات می کنید چه فایده ای دارد!؟ شما فقط بنشینید و تعداد بیشمار تعداد جمهوریخواهان توجه کنید! واقعا شماها چقدر بی رمقید. چقدر خودپسندید. و من اقرار کنم که آدم بسیار احمقی هستم که وقتم صرف شنیدن سخنان تکراری شماها همگی گوش می کنم. آموزگار بازنشسته.

  5. جناب خلیق، جناب هرکس که سخن مرا می شنود و در اروپا و امریکا رحل اقامت مجانی افکنده اید. باید سخن این آموزگار بلازنشسته ی کرجی را به زد نوشته! او می گوید:

    یعنی شماها حتا در حد مداحان و ملایان هم نمی توانید باشید که با همه ی اختلافاتشان به یک ائتلاف می رسند شما برسید. اینکه هی تکرار مکررات می کنید چه فایده ای دارد!؟

    و راست می گوید! من از خودم و شماها که بیش از سیزده ملیون آدم مثلا تحصیل کرده هم هستید می پرسم که آیا از این همه تفرق حجالت نمی کشید! من این را در سایت میهن هم برای رضا علیجانی نوشتم. این پرشرفان خیال میکنند که گوناگونی و تکثر معنیش تفرقه است! نه خیر آقایان! وقتی ایران را دارند میفروشند آنوقت معنی گوناگونی یکرنگی و شهامت کنارذ گذاشتن اختلافات است. آنهائی که مثال احمقانه ی همه با من خمینی را تکرار می کنند نمی فهمند که خمینی شیادی بود که از دل اعصار قلب ایران را نشانه گرفت و پشتش به هفتاد هزار مسجد گرم بود. امروز آن روز نیست. ای خارج نشینها آب در هاون نکوبید. آقایان فرهنگ و اسدی من سخنان آبکی و عصبی شما را در مورد نه به حکومت اسلاچمی گوش کردم واقعا مایوس کننده است. این همه حشم و عسبانیت چه توجیهی دارد؟! لطفا بفرمائیبد. میخواهید ۴۰ سال دیگر با این این نکبت عریان بسر برید. واقعا شرم آور است. من در میان راه با عصبانیت ویدیو را قطع کردم. آن آزادی اروپا و آمریکا حرامتان باد. ایکاش من هم می توانستم ویزائی بگیرم و بیایم و راحتباش نکنم و فکر ایران باشم. واقعا که…ایکاش اندکی فکر می کردید که ۴۳ سال ادعا و منیت و خود شیفتگی فایده اش چیست!؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.