منظور از نظام جمهوری چیست؟
جمهوری اسلامی یک نوع آن است، در سودان نوع دیگر آن را مشاهده میکنیم، رژیم کره شمالی نیز جمهوری است، سوریه با جمهوری موروثی اش شق دیگری از این نظام حکومتی می باشد، استالین هم بر نظام جمهوری سوار بود، پل پوت هم جمهوریخواه بود، پینوشه هم با نظام جمهوری قدرت خود را تحمیل می کرد، در فرانسه، آلمان، ایتالیا، امریکا و کانادا هم نظام جمهوری بر قرار است.
از سوی دیگر، در میان کشور های جهان جمهوری دیکتاتوری داریم، جمهوری دمکرتیک داریم، جمهوری شورایی داریم، جمهوری فدرال و جمهوری مبتنی بر دمکراسی پارلمانی نیزداریم …
کدامیک از این جمهوریِ ها برای جامعه بشری مناسب تر است؟
کوشش ما اینست تصویری از نظام جمهوریت وشهروند جمهوریخواه، آنطوری که در فلسفه و سیاست و در سیر تحول این دکترین آمده است ارائه دهیم و سرشت های جمهوریخواهی را در حد امکان بیان کنیم تا جمهوریخواهان واقعی بداند با قبول اصل جمهوریخواهی چه وظأف و حقوقی خواهند داشت و چگونه باید از این ایده ال دفاع و برای استقرارش مبارزه کنند. همینطور شاید برخی از مدعی های جمهوریخواهی حد و مرز خود را تشخیص داده و در رفتار سیاسی خود تجدید نظر نموده به عواقب عدول از این اصول بیندیشند.
اگر چه نظام جمهوری در ابتدا در مقابل حاکمیت موروثی و سلطنتی قد راست میکند. اما ویژگی هایی را برای خود قائل میشود که به آزادی انسان از انواع سلطه ها و نه تنها از سلطه سلطنت، می انجامد . جمهوریت تنها مخالفت با پادشاهی و حکومت موروثی نیست، در عین حال که این مخالفت لازم است اما به هیچ وجه کافی نیست. یک جمهوریخواه میتواند مانند یک سلطنت طلب بسیاری از اصول جمهوریخواهی را زیر پا بگذارد و خودش را جمهوریخواه نیز بخواند. وانگهی عملی سازی ایده ال های جمهوریخواهی مستثنی از قانونِ تئوری – عمل ویافتن تفاوت های این دو نیست. زیرا فرا خواهی و گذار از شرائط موجود و در نتیجه آن انحراف از هدف و دگرگونی در ماهیت بشر و صفت برتر اوست.
اندیشه جمهوریخواهی برای نخستین بار در یونان باستان و در دمکراسی آتن توسط ارسطو بر اساس فلسفهٔ شهروندان آزاد با حقوق مساوی برای انتخاب شدن و انتخاب کردن وبا حق قضاوت نمودن بناگذارده میشود و مسیر خود را تا به امروز با پیچ و خم های فراوان طی میکند.
ماکیاول در تعریف دولت از دو نوع نظام دولتی، یکی پادشاهی و دیگری جمهوریِ یادمی کند. در قرون روشنایی بسیاری از اندیشمندان به تئوری نظام جمهوریِ می پردازند، از آن میان نظرات و استدلال های هوبس و روسو در تائید جمهوریِ و ارتباط آن با آزادی و برابری مهم اند. منتسکیو باورمند بود که دولت شهروندان بطور ایده ال باید جمهوریِ باشد. همینطور مارکس و انگلس در ارتباط با انقلاب فرانسه و بنیانگذاری نظام جمهوریِ تحلیل های شایان توجهی ارائه میدهند. جان آدامس،در کتاب تاریخ جمهوری ها تحول رژیم های استبدادی به سوی جمهوری و درغلطیدن نظام های جمهوری به سوی نظام استبدادی را مورد مطالعه قرار داده و عمل آزادی شهروندان را در این تغییر و تحولات موثر میداند.
معاصرینی مثل فریدریش ون هیک، بنجامین کنستانت، جان پوکوک، فیلیپ پوتی … ویژگی هایی بر آن قائل میگردند که ابعاد انساندوستی جهوریخواهی را متعالی میسازد. ماحصل این برداشت ها را شاید بتوان به شکل زیر بیان کرد.
– جمهوریخواه بودن یک انتخاب ناب، انساندوستانه، عدالتخواهانه و شایسته شرافت انسانی است. بر حسب تعریف در یک نظام جمهوری استبداد، بیعدالتی، نابرابری، بی توجهی به حیثیت انسانی، تجاوز به آزادیهای فردی و اجتماعی و تبعیض کمتراز دیگر نظام ها است .
– از آنجا که نظام جمهوری را شهروندان جمهوریخواه بنیانگذارده و از آن حفاظت کرده و آن را تداوم میبخشند پس باید دید جمهوریخواه کیست و این صفت ارزنده جمهوریخواهی شامل چه کسی میشود؟ چرا که کیفیت جمهوری را شهروندان جمهوریخواه و ذه راستی جمهوریخواهان بوجود می آورند.
– جمهوریخواه انسانی آزاد است، و حلقه بندگی هیچکس و هیچ چیز را نمیپذیرد و فقط در برابر قانون مسول است و آزادی های فردی و اجتماعی را محترم میشمارد.
– جمهوریخواه بر دو اصل آزادی و برابری ارج میگذارد زیرا براین باور است که یک انسان نباید به انسان دیگری سلطه کند، در یک نظام جمهوری برابری شهروندان و بیطرفی دولت در مقابل شهرواندن دو روی یک سکه اند .
– جمهوریخواه از نظر اجتماعی رادیکال و از نظر سیاسی ترقیخواه و از نظر اقتصادی عدالت طلب است.
– جمهوریخواه برای استقلال قضایی، سیاسی و اجتماعی کشورش تلاش میکند و حافظ تفکیک قوای سه گانه است و برای برقرای عدالت اجتماعی مبارزه میکند.
– جمهوریخواه قانون را در خدمت آزادی میداند پس برای جمهوریخواه قانون نباید محدود کننده حق باشد. جمهوریخواه قانون محدود کننده آزادی را اصلاح می کند.
– جمهوریخواه که از ستون های سه گانه دولت مدرن : بیطرفی دولت ،آزادی عقیده وبدیل گرایی دفاع میکند در ماهیت خود لائیک و مخالف هرگونه تبعیض است است.
– در واقع لایسیته اصل بنیادی و پایه گذار جمهوری است. هر نظام جمهوری بدون اصل لایسیته ناقص است.
– جمهوریخواه به عنوان یک انسان و یک شهروند در رابطه با مسائل روزمره فرهنگی، هنری، اقتصادی، اجتماعی، تاریخی، و بالاخره با هر آنچه که بطور مستقیم یاغیر مستقیم با او و جامعه اش ارتباط دارد مداخله گری می کند. دومینیک شناپر معتقد است که فکر کردن در باره اجتماعی که در آن زندگی میکنیم با طبیعت جامعه مبتنی بر دخالت شهروندان مرتبط است. کوندورسه، در دویست سال پیش در ارتباط با جمهوریت و حقوق شهروندی مطلب با ارزشی را بیان میکند که او را از انقلابیون دیگر مانند دانتون، روبسپیر، حتی سییس مجزا میسازد. از آنجا که این گفته هنوز از اهمیت شایانی بر خوردار است و بسیاری بعد از او در دوران مختلف، با عبارات گوناگون و به مناسبت های مختلف آنرا بیان کردهاند نظرش را در اینجا میاوریم : رائ مردم نه مصون از خطا و نه در ذات خود از فضیلت اخلاقی بر خوردار است. به همین دلیل باید، بدون هیچ ممنوعیتی -تابویی- همه پیش بینی ها را برای تجدید نظر و بهبود قوانین در نظر داشت ؛ آرا مردم، نباید حقوق بنیادی فرد را پایمال سازد، بر عکس هرگاه تصمیمی در رائ گیری به تائید اکثریت رسید شامل همه میشود.
– جمهوریخواه در جامعه از انتخابات آزاد پشتیبانی کرده واعتقاد دارد که مقامات مسول و مدیران بدلیل لیاقت و کاردانی و خدمتگزاری به مردم، برای مدت محدودی توسط مردم و نمایندگان آنها به مسولیت اداره جامعه گمارده میشوند. در نظام جمهوری مسئولین و مدیران، که تحت نظر قدرت سیاسی منتخب مردم عمل میکنند، نه تنها باید تضمین کننده واقعی وعملی اصل بیطرفی باشند بلکه همینطور باید در رفتار خود چنان عمل کنند که شهروندان در بیطرفی آنان کوچکترین تردیدی نکنند.
– جمهوریخواه میکوشد بطور مدام در امور روزمره جامعه مشارکت داشته، انتخاب کند و انتخاب شود، و در زندگی شهروندی و اجتماعی حضور نزدیک و مستقیم و فعال داشته باشد.
– جمهوریخواه دولت را قبل ازهرچیز برای دفاع از آزادی انسان در مقابل هرگونه سلطه، حتی سلطه اکثریت برسمیت میشناسد، در غیر این صورت خود را موظف میداند علیه آن دولت اقدام کرده و آنرا جابجا کند .
– جمهوریخواه دیوان سالاری نظام جمهوری را تنها در محدوده خدمت به جامعه قبول دارد و با هرگونه حاکمیت دینی، مذهبی، قومی، مسلکی، مرامی، خانوادگی ) الیگارشی (،غیر ملتی )نه ناسیونالیستی (، مخالف است و با آن مبارزه میکند.
– جمهوریخواه مخالف هرگونه تبعیض است و گوناگونی اندیشه و مسلک، دین و مذهب، قوم و ملت، دانش و هوشمندی، فرهنگ و کیفیت، درایت ومهارت … را محترم میشمارد و برای همه بدون استثنا، حق آزادی برابرقائل میشود.
– جمهوریخواه از حق خود، از حق شهروندان خود و همینطور از حق همه انسان ها دفاع کرده و اخلاق – اتیک – را همواره در رفتار در مد نظر دارد.
از آنجا که جمهوری با ارزش های جهانشمول هستی یافته وبا اتکا به این اصول زیست متحول و نا ایستای خود را ادامه میدهد پس جهانشمول است. اضافه کردن هر صفت وهر پیشوند یا پسوند به واژه جمهوری به عنوان نظام حکومتی آنرا خدشه دار کرده و ماهیتش را تغییر داده و اصول گوهرین آنرا تضعیف میکند. بنابراین جمهوری نمی تواند ملی، سوسیالیستی، کمونیستی، لیبرال اسلامی، مسیحی، خلقی، شورایی، دمکراتیک پارلمانی … باشد.
[1] Marx, Engels, la fondation et l’évolution de la République, Annales historiques de la Révolution française Année 1993 Volume 291 Numéro 1 pp. 1-12
John Adams [2] انقلابی ایالت ماساچوست، یکی از تئوریسین ها بنیانگذارن ایالات متحده معاون جرج واشنگتن اولین رئیس جمهور و خود دومین رئیس جمهور امریکا که در برقرای صلح، با تز بیطرفی ایالت ها، نیز نقش بزرگی بازی میکند.
[3]-La neutralité de l’Etat
[4]-La liberté de conscience
[5]-Le pluralisme
[6] -La loi de 1905 : un cadre pour la laïcité
در این قانون، سه مورد قابل توجه است. لایسیته و بیطرفی ، لایسیته و برابریو بالاخره لایسیته و بدیل گرایی
Documentations françaises : La laïcité : débats 100 ans après la loi de 1905
[7]– 3 questions à… Jean Baubérot
Jean Bauberot, titulaire de la chaire «Histoire et sociologie de la laïcité» à l’Ecole pratique des hautes études et membre de la Commission Stasi répond à la revue Regards sur l’actualité, dans son n° 298 «Etat, laïcité, religions
[8]Dominique SCHNAPPER, École des hautes études en sciences sociales, L’UNIVERSEL RÉPUBLICAIN
REVISITÉ, VEI Enjeux, n° 121, juin 2000
[9]Condorcet
استاد متعهد ریاضیات, وکیل مجلس قانون گزاری در انقلاب فرانسه، که یکی از تئوریسین هایی بود که در اعلان جمهوریت نقش مهمی ایفا کرد و گفته میشود در اندیشه و عمل از زمان خود جلوتر بود، و در تاریخ انقلاب فرانسه به عنوان بنیان گذار تعلیم و تربیت مدرن شناخته شده است
[10]Administrations de la république
۰۴ /۰۱/۲۰۱۱
فرهنگ قاسمی
پاریس
9 پاسخ
تشکر، بخاطر مطلب گویا و جذابتان،
سربلند باشید.
ممنون از از اظهار نظر شما ….
با سلام رادیو فردا یک برنامه ای را به تجزیه طلبی در ایران اختصاص داده است. من این کار رادیو فردا را تقبح می کنم. چرا که این رادیو را آمریکا برپا کرده است و در خود آمریکا فقط در موقع استقرار و تازه طبق آمار خودشان بیست و دومیلیون نفر انسان را کشته اند تا یک زبان واحد را و یک حکومت واحد را بر آن استوار کنند. امروز ترک و لر و بلوچ و فرانسوی و اسپانیولی و هلندی و هندی و… که به این کشور میروند همگی باید زبان انگلیسی بلد باشند یا بلد شوند و… اما ایران را و هند را و چین را و کشورهای منطقه را باید تکه تکه کرد. این نظر را برای آنها نوشتم اما منتشرش نکردند. ممنونم اگر منتشرش کنید.
با سلام کار رادیو فردا شًک آفرینی ست و قبح زدایی از تجزیه طلبی. رادیو فرداو این خانوم محترم که خب حق دار چون پول می گیرد برای این کار٬ اینها می خواهند دوباره جنگی را بر پا کنند و به هدفی برسند. آن هدف هم تجزیه ی ایران نیست٬ چرا که هدفش زورش آنقدرها نیست که بتواند از پس چندین هزار سال برآید و ایران را تجزیه کند. اما می تواند باعث عقب ماندگی بیشتر بیشتر ایران شود. یعنی به جای کمک به آزادیخواهی و لاییسیته در ایران و فروپاشاندن این حکومت ضد ایرانی و آخودیسم خونخوار در ایران ذهنها را متوجه جدای طلبی کند. با این کار دو نشان می زند اول اینکه باعث نا امنی می شود٬ دوم اینکه جریان آزادیخواهی ایران را عقب می راند. و نتیجه کشته شدن چند سرباز و چند مبارز از طرفین. اما به نظر می رسد که رادیو فردا و کارکنانش در پی فروش برنامه هاشان هستند و اصلا ایران براشان اهمیتی ندارد و فقط برنامه بفروشند و به اربابان خود بگوشند که مثلا امروز هزار نفر بیشتر از سایت ما دیدن کردند. این البته ننگین است.
آقای فرهنگ قاسمی سلام
با ارادت خواهش می کنم بی آنکه این نظر منتشر کنید لطفا این اعلامیه اشرفی اصفهانی را اعلام کنید و اگر نظری دارید نیز در مورد آن بیان دارید. در جلسه ی سی و یک نفره دیشب قرار شد که من این پیام را به شما بدهم. شما با درج فتوای این روحانی به ما اجازه خواهید داد تا نظرتمان را در این مورد ضدیت با فرهنگ بیان داریم. خواهید دید که نظرات بسیاری بسوی این بیشرفی اشرفی اصفهانی سرازیر خواهد شد. شاد باشید.
آیت الله صافی اصفهانی: شمس تبریزی همجنسگرایی بود که به ناموس مولوی تجاوز کرد
آیت الله حاج شیخ علی صافی اصفهانی در اعتراض به برگزاری کنگره ی شمس تبریزی در سایت رسمی خود اعلامیه ای را صادر کردند.
العربیه – علی صافی اصفهانی از روحانیون بلندپایه ایرانی، در اطلاعیهای، با اعتراض به برگزاری کنفرانس بینالمللی «شمس تبریزی» او را به همجنسگرایی و «تجاوز به ناموس مولوی» متهم کرد.
این روحانی در این اطلاعیه نوشته است: «استعمار پیر انگلیس بی اعتنا به همه این مقدسات با کمال بی شرمی و گستاخی در تلاش است تا دست ایتام آل محمد را از قرآن و عترت کوتاه کند و بوسیله امثال مولوی و شمس تبریزی فساد را و بت پرستی را و شهوت رانی را و ناپاکی را و جهل و نادانی و خرافه پرستی را بنام عرفان جایگزین نماید و این پست ترین موجودات را (که فرمود انهم اخس طوائف الصوفیه) شریف ترین خلق خدا معرفی کند».
بسم الله الرحمن الرحیم
باز هم برای چندمین بار نغمه ی شوم شرک و بت پرستی و تکریم و تجلیل از ائمه ی کفر با هدف حذف فرهنگی عترت پیامبر اسلام فضاهای مجازی و رسانه های گروهی این مملکت را پر کرد.
انالله و انا الیه راجعون
مملکتی که شیعه خانه ی امام زمان است و حضرت ثامن الحجج علیه السلام صاحب این خانه و حرم اهل بیت و حوزه های علمیه و نواب حضرت بقیه الله الاعظم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آن است اما استعمار پیر انگلیس بی اعتنا به همه این مقدسات با کمال بی شرمی و گستاخی در تلاش است تا دست ایتام آل محمد را از قرآن و عترت کوتاه کند و بوسیله امثال مولوی و شمس تبریزی فساد را و بت پرستی ر ا و شهوت رانی را و ناپاکی را و جهل و نادانی و خرافه پرستی را بنام عرفان جایگزین نماید و این پست ترین موجودات را (که فرمود انهم اخس طوائف الصوفیه (1)) شریف ترین خلق خدا معرفی کند.
و نه شریف ترین خلق خدا بلکه خود خدا همچنان که مولوی گفت: شمس من و خدای من و بایزید گفت لا اله الاها انا فاعبدون.
18487_589.jpg
تا رسید به امروز که نغمه ی شوم لا تأخذنی سنه و لا نوم از حوزه ی علمیه ی قم شنیده می شود و از گفتن لا اله الا الله شرمناک کما اینکه ابوجهل و ابوسفیان نیز از این کلمه شرمناک و گریزان بودند و این همان عرفان اوپانیشادها و بودائیان است که نطفه ی ناپاکش در رحم انگلیس، این زال سپید ابرو وین مام سیه پستان بارگزاری و توسط مستر همفر پرورش یافت تا رسید به امروز که گستاخانه و بالعیان فرهنگ ضد قرآن و عترت را در مملکت قرآن و عترت تزریق و ترویج می کنند و بعضی رسانه های ما نیز دانسته یا ندانسته بستری مناسب برای این بی شرفی ها شده اند.
ما این مصیبت بزرگ را به قطب عالم حضرت بقیه الله الاعظم تسلیت عرض می کنیم.
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا، وَ غَیْبَهَ إِمَامِنَا، وَ کَثْرَهَ عَدُوِّنَا، وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا …»
ای زعمای حوزه های علمیه ، و ای مراجع تقلید شیعه ، و ای علماء و محققین ، امروز اصل دین و توحید و کلمه ی مقدس لا اله الا الله در خطر است، دیگر نوبت به فقه و اصول و تفسیر و … در حوزه های علمیه نمی رسد، نوبت به تألیف و تحقیق و تقویم نص و بحث و مناظره های علمی نمی رسد.
برخیزید و به داد اصل دین و کیان مسلمین برسید.
ای مرزداران اسلام ، ای زمامداران و کارگزاران دولت ، اگر رگی از غیرت دینی در وجود شما باقی مانده به پا خیزید
و این اشرار و ایادی بیگانه را قلع و قمع و این مملکت عزیز را از لوث وجود ذات پلید آنها پاک کنید.
ای آقایانی که سالیانه ده ها میلیارد صرف مؤسسات خود می کنید به کجا می روید؟ چه هدفی را دنبال می کنید؟ اگر فرهنگ امثال مولوی و شمس تبریزی در این کشور حاکم شود دیگر نه از این مؤسسات اثری می ماند و نه از صاحب آنها.
ای رهبر معظم انقلاب و ای ناخدای کشتی دین و غیرت مسلمین
به فریاد این مردم مظلوم برس
و آنان را از فتنه ی عرفا و صوفیه که قرآن را ملعبه ی امیال نفسانی خود کرده اند نجات بده.
آیا فریاد رسی هست؟
برگزاری کنگره برای تکریم از این فاسد و مفسد کبیر به معنای حذف فرهنگی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در این کشور است که در راستای حذف سیاسی آن بزرگوارن در سقیفه می باشد.
ساختن بارگاه برای شمس تبریزی صوفی شهوت پرست یعنی تخریب بارگاه های مطهر اهل بیت علیهم السلام.
آباد کردن قبر این شیطان بزرگ یعنی آباد کردن قبر یزید و معاویه و ابوسفیان و بت پرستان.
«فمَن ذهب إلى زیاره أحدٍ منهم حیّاً أو میّتاً فکأنّما ذهب إلى زیاره الشیطان وعباده الأوثان، ومَن أعان أحداً منهم فکأنّما أعان یزید و معاویه و أبا سفیان.»(2)
خیانتکاران بزرگ جمع شده اند و می خواهند کلنگ ساختمان بت خانه ای را در دارالمؤمنین شهرستان خوی به زمین بزنند که در آینده مرکز فساد و فحشاء و عیاشی و رقص و پایکوبی برای شیطان پرستان داخلی و خارجی باشد و از همه بدتر مدرسه ای برای تربیت افراد بر ضد معارف اهل بیت علیهم السلام.
انگلیس مکار و هزار چهره به قصد براندازی معارف قرآن و عترت و در نهایت اصل نظام جمهوری اسلامی داخل مرزهای ما ورود فرهنگی پیدا کرده. در حوزه های علمیه ی ما در دانشگاه ها و دبیرستان های ما در شهرها و روستاهای ما و در کوچه و بازارهای ما نفوذ پیدا کرده.
آیا فریاد رسی هست؟
که ایتام مظلوم آل محمد را از شر این اشرار و این شرار خلق الله (3) نجات دهد
و در مقام مجاهدین صدر اسلام قرار گیرد؟(4)
ثروت های این مملکت صرف برگزاری کنگره های بین المللی شدن اما نه برای امام باقر و امام صادق علیهماالسلام و پیروان صادق آنها بلکه برای دشمنان آن بزرگواران یعنی:
امثال بایزید بسطامی مدعی الوهیت و مولوی سنی متعصب که ناموسش را در اختیار شمس قرار داد و غزالی ناصبی رجس نجس و خرقانی مشرک و ابوسعید زندیق و پیروان آنها و صدای اعتراض کسی بلند نشدن خیلی جای تأمل و تأسف دارد.
و امروز نوبت به اکفر این کفره یعنی شمس شاهد باز و شراب خوار رسیده
همان کس که به ناموس مولوی تجاوز کرد و خدای مولوی شد!!!(5)
اینجانب به عنوان یک ایرانی مسلمان که حق فریاد و اعتراض دارد و به عنوان یک طلبه ی کوچک که نصیحت و ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر کار اصلی اوست، به زمامداران، به سران سه قوه، به مراجع تقلید، به حوزویان، به دانشگاهیان، به نویسندگان و گویندگان، به هیئتی های عزیز و مداحان اهل بیت علیهم السلام
اعلام خطر می کنم
که اگر دیر تکان بخوریم اگر از خواب بیدار نشویم و ایران را از فتنه ی صوفی گری که منشأ تمامی انحرافات است نجات ندهیم این خواب به مرگ مبدل می شود و ایران به اندلسی دیگر.
که حتی دیگر نه از اسلام اسمی و نه از قرآن رسمی باقی نخواهد ماند.
و ما علی الرسول الا البلاغ.
حضرت دوست همتی بکن برادر. شیخ علی تهرانی سالها پیش از طریق رادیو مرحوم بختیار رابطه سید علی خامنه ای رهبر معظم انقلاب با محمد گندمنژاد طوسی معروف به سعید طوسی گفته بود. او گفته بود که رهبری تمامی لواط های لازم را به صورت فاعل با این پسرک انجام داده بود. همچنین رهبری شخصا مفعول پسرک آن دوران نیز بوده بوده است. حالا آن پسرک چهل و شش ساله است و خودش برای بچه خهای مردم همان کار هایی را می کند که رهبری با او کرده است. بنا بر این رهبری از ترس افشا گری محمد گندمنژاد طوسی معروف به سعید طوسی از او پشتیبانی می کند و پرونده او را دزدیده است. جناب فرهنگ در هر کشوری چنین جنایاتی بشود اپوزیسیون آن کشور پوست کله آن رهبر معظم را خواهند کند. شما چکار می کنید. لطفا این پیام و این آدرس را منتشر کنید. فقط آن محسن امیر اصلانی بود که باید او را بکشند چرا که او دکان ملعبه دست آخوندان جنایتکار را تخطئه می کرد. بله. دوست عزیز حتما شما مقاله ای را در این مورد بنویسید. از ایرانیان خواهش می کنم که هر طور شده این مطلب را از طریق تولید سی دی و دی وی دی در سراسر ایران پخش کنند. ای مسلمانان ای دوستداران این رهبری مخنث سالهاست که پدر من از استخناث این بیشرف گفته و نوشته است. بروید از این اسلامتان دست بکشید سراسرش همین کثافتهایت. از پیامبرتان که به دختر بچه سه ساله بند کرد تا در شش سالگی بر او دخول کند تا این رهبرتان همشان مجسمه های کثافتند. قرآنتان دستورالعمل قتل و آدمکشی ست بروید خجالت بکشید.
http://news.gooya.com/politics/archives/2016/10/219038.php
من نیز یکی از قربانیان این آقا هستم. با این تفاوت که هم پدرم و هم مادرم مرا اصلا از قرآن خواندن منع می کردند. من در تاتر بازی می کردم یک روز یکی از دوستانم گفت که تو صدایت خوب است و قیافه ات هم معصومانه است بیا با من ترا به بزرگترین قاری قرآن که بیت رهبری هم در ارتباط است آشنا کنم اگر پیش بری میتونی به همه چیز برسی. خونه زندگی… همه چی. خلاصه من رو برد و پیش ایشون معرفی کرد. درست یادم هست که چون بقول خودش قیافه ی من ملوسانه بود وقتی بهش دست دادم صورتش سرخ شده بود و دست منو مدتی توی دستش نگه داشت. من آنروز اینکارش رو نمی فهمیدم بعد منو دعوت کرد به مسجد نبوت هفت حوض نارمک در برنامه های استانی سال ۱۳۸۷ من هم رفتم اونجا. واقعیتش اینکه که صدام خیلی خوب نبود ولی اون چون روی من نظر داشت از روی هوای نفس خودش من رو عوض یکی از خوش صدا ترینهای سال ۸۷ جا زد. بعد میخواست ضامن بابای من بشه تا خونه بخره ولی خوشبختانه یکی از اقوام این کار رو کرد. یک روز به من گفت برا من مشکله که هی تلفن بزنم به خونتون. برا من یه آیفون خرید. همون شبی که ایفون خرید من رو دعوت کرد از جزییاتش صرف نظر می کنک اما برای من خیلی دردناک بود. چون هرگز فکر نمی کردم که برای این کار منو دعوت کرده باشه. اونشب شراب رو هم ریخته بود توی شیشه کوکولا و با هم خوردیم. او همان شب به من پیشنها داد که رفته رفته درد کم خواهد شد به شرط اینکه من میوه و سبزیجات زیاد بخورم و سر راه هم یک پماد خرید. یک شب دیگه فکر میکنم پنجمین بار بود در حالی که روی من بهش گفتم که آقا میدونه که شما از این کارا میکنین؟ گفت توی حوضه ها همه میکنن. و اصلا همه و همه میکنن ولی نباید در جامعه قبحه این کار از بین بره. آقا هم البته توی حوضه بودند. گفتم یعنی میگی آقا هم بله. گفت بله من خودم یه خورده از تو سن و سالم بیشتر بود که آقا به من نزدیک شد. اما خب دوستی من و آقا یه دوستی ملکوتیه. پنج سال ایشون با من عمل لواط انجام داد. یعنی از دوازده سالگی تا هفده سالگی. یک روز برا شهریه احتیاج به پول داشتم با من قرار گذاشت وقتی آمد سر قرار یک پسر سیزده چهارده ساله تو ماشینش بود. هفتصد تومن گذاشته بود تو یه پاکت و داد به من از ماشینم پیاده نشد. گفتم همین. گفت نه. رفت جلو تر سر یادگار بودیم پیاده شد و اومد به طرف من در گوشم گفت. همه چیز رو فراموش کن تو دیگه مرد شدی من محبتات رو فراموش نمی کنم فقط هر وقت کاری داشتی زنگ بزن. بعدم گفت این کارا رو همه میکنن کردنش مستحبه گفتنش گناهه. گناهی کبیره. برا همین تو جامعه همه میگن بده همه هم میکنن از بزرگان تو کوچیکا. من الان بیست و چهار سالمه و هم مریض روانیم و هم پایین تنه ام بارها عفوت کرده. ایشون دوست رهبر معظمه. من مطینم که رهبری با خود ایشون همین کار رو کرده است. من دلم روشن است که بالاخره این موضوع رو همه فهمیدند. فهمیدند که در حکومت اسلامی از رهبر تا بسیجی و پاسدار همه جنایتکارند. چرا که ماها چه آنهایی که جرات کردند بگویند و چه آنهایی که تطمیع شدند چه آنهایی که ترسیدند کشته شوند همه و همه قربانی این حکومت اسلامی هستند. ما حدود بیست نفری که به صورت پنهان و آشکار بدنبال این قضیه بودیم با سرقت پرونده توسط بیت رهبری از هر گونه اعاده حیثیت و دادگاه و قضاوت محروم شدیم. این نشان میدهد که رهبری نظام از افشای این ماجرا واهمه دارد و هم نشان این دارد که پای خودش شخصا به میان کشیده شود. من وقتی به عکس های رهبری و آقای طوسی نگاه می کنم از چهره ی هر دوتاشان بسی چیز ها می خوانم. دردمندانه متشکرم.
قربانی مسجدنبوت سال ۸۷
آقای فرهنگ سلام شما باید حتما این مسئله تجاوز را مورد بررسی قرار دهید. یکی از دوستان من مدتهاست که در مورد تجاوز این شخص به خودش و بعدها تهدیدش به قتل سخن می گوید. حتا خود من به او پیشنهاد سکوت دادم. گفتم این بیشرفان می کشندت. رهبری طبق بسیاری شواهد خودش نیز همانند این قارس قرآن طوسی بوده و خود طوسی نیز با رهبری رابطه داشته. دوست من دیشب گفت که براتان خواهد نوشت. امیدوارم بلایی سرش نیاورند. چرا که با یک روزنامه نگار در شهرستان نیز صحبتی داشته است.
شما حتما بایدمقاله ای در این مورد بنویسید.
با سلام من از محتویات رابطه خبر ندارم اما پسر خاله من که جزو دوستان طوسی و قاریان قرآن بود و حتا رفت و آمد خانوادگی با داشت یعنی گاهی شوهر خاله ام او را دعوت می کرد و پوز هم میداد که قاری بیت رهبری به خانه آنها می آید صاحب خانه و کاری در بسیج شدند. خواهرش هم با یک فرمانده بسیج ازدواج کرد. حالا که من به مادرم که خاله او باشد گفتم او گفت که از چهره ی طوسی معلوم بوده و هست که بچه باز است. همچنین مادرم که با زن یک آخوند دوست که پیشنماز مسجد… است از او شنیده که شوهرش گفته که در نزد روحانیون لواط سکه رایج است و طلبه های بسیار جوان تمامشان مگر بعضی آقازاده ها از زید شکم آخوندها رد می شوند. و همین طور ماجرا ادامه دارد. از همه معروف تر خسرو خوبان روح الله حسینیان است که با اکثر روحانیون تراز اول همخوابگی کرده است و شواهد نیز حکایت از ادامه این کار دارد. .