با درود جان کلام مقاله “حسین باقرزاده” همان مظلوم نمایی همیشگی مسلمانان در اینجا «شیعیان» است البته تاهنگامی که دستشان از قدرت کوتاه است.
لحظه ای فکر کنید «مهدی بازرگان» که با انتخاب عنوانی شتر گاو پلنگ بنام «مذهبی با زر ورقی بنام ملی» مگر بدنبال چه بود؟ دست اورد و افتخار بازرگان فکر می کنید چه بود؟ ایشان فارغ التحصیل در رشته ائرودینامیک بود ولی چون درد دین او از درد وطنش بیشتر بود ببینید چه خدماتی برای سربلندی مام وطن انجام داده است.
“تأسیس انجمن اسلامی دانشجویان و سپس در انجمن اسلامی معلمین و بعدها در تشکیل انجمنهای اسلامی مهندسین و پزشکان، مشارکت داشت.
اولین نمازخانه را در دانشکده فنی در محیط دانشگاه تهران ایجاد کرد با ایراد سخنرانیهای متعدد در مجالس٬ محافل مذهبی وعلمی، خلاء اعتقادی و علمی جوانان را پر میکرد بازرگان اولین تألیف دینی خود را با عنوان «نماز» بین سالهای 1315 تا 1320 برای جوانان نوشت و با هزینه شخصی بچاپ رسانید.
«مذهب در اروپا٬ مطهرات در اسلام ، کار در اسلام٬ راه طی شده، اختیار، پراگماتیسم در اسلام»، از دیگر آثار دینی او در دهه 1320 و «از خدا پرستی تا خودپرستی» و «آموزش قرآن» در 3 جلد در دهه 1330 میباشد. از مهدی بازرگان بیش از 100 اثر مذهبی و 16 اثر قرآنی به جای مانده است.
وقتی که مورد بازخواست قرار گرفت که چطور خمینی را نشناختی؟ پاسخ داده بود که در پاریس دانستمکه نمی شود با او کار کرد ولی طالقانی گفت ” تکلیف شرعیت” را فراموش نکن!!! حال به جان کلام مقاله “حسین باقرزاده” توجه کنید:
“باید به مردم نشان داد که ملازمهای بین «اسلام» و «اعدام» (و حتی قصاص) وجود ندارد” البته «باقرزاده» بدلیل اعتقاد به تقیه برای گیج کردن خوانده که اکثرا مقیم خارج است از روش اخوندهاپیروی کرده است مثلا از کلمه «ملازمهای» در جمله بالا استفاده می کند.
حال ببینیم معنی این کلمه چه است؟ برای رمز گشائی از فرهنگ دهخدا یاری گرفتم.
ملازمه:همبستگی میان دو امر را ملازمه می نامند و به عبارت دیگر دو امری که به یکدیگر بستگی داشته باشند ملازم یکدیگرند و بالاخره دو امر به نحوی باشند که تصور هریک منفک از تصور دیگری نباشد یاوجود هر یک ملازم با وجود دیگر باشد.
خلاص باقرزاده با زبان زرگری قصد دارد به ما بقبولاند که : ” اسلام به ذات خود ندارد عیبی! هر عیب که هست از مسلمانی ماست!! نیش عقرب نه از ره کین است, اقتضای طبیعتش این است