مراسم محرم و عاشورا تحفه ای است که از لبنان همراه با آخوندهای لبنانی در زمان صفویه به ایران هدیه شد. پیش از آن در ایران حتا در شهرهای شیعه نشین مانند قم و کاشان نیز مرسوم نبود.
عاشورای پارسال گذشت و دوباره عاشورائی جدید بر حسب حرکت کره ماه و رسیدن ماه محرم در رسید. سال گذشته، مقاله من در رد این بی پرنسیپی و دیوانه بازیهای فصلی و هرساله سبب همهمه و هیاهو در بین حزب اللهی های دبش و حسین پرستان متعصب بی خبر از شریعت مذهب درون ایران شد؛ آنان به نام گروه عماریون در مقابله با چاپ مقاله که در بیش از ده سایت چاپ شده بود، تنها به سراغ سایت جبهه ملی ایران در امریکا رفتند، وکین و غضب خود را بر روی آن خالی کردند و به این کار خود نازیدند که از امام حسین دفاع کرده و شخصیّت او را از کم و کسر آوردن رهانیده اند. زیرا با جبهه ملی ایران در درون کشور به شدت مخالفند و زهر خود را چنین ریخته بودند. همچنین آنهاخطاب به نویسنده مقاله یعنی این حقیر تذکر داده بودند که باید هم معذرت خواهی کنم و هم مرتکب توبه شوم؛ و از این که مراسم مازوخیستی تیغ و قمه زدن بر سر و زنجیر کوبی بر پشت و سینه را من اعمالی نابخردانه توصیف کرده بودم، توبه کنم. این خرد گم کردگان نمی دانند که توبه را از گناه می کنند نه از بیان حقیقت! من در تنقید و حتا تمسخر این گونه اعمال متضاد با خرد و شعور آدمی نه مرتکب گناه شده ام و نه جرم؛ زیرا این گونه اعمال حتا جزئی از فروع مذهب شیعه نیز نیست و در شرع مذهب شیعه اثری از آن وجود ندارد. حتا در دین اسلام کراهت دارد و چنین عزاداری را گناه کبیره میدانند این عزاداری چند قرنه، یک حرکات و اعمال خودآزاری است و نمایشی مضحک است که فقیه و آخوندهای شیعی برای سرکیسه کردن شیعیان پیرو خویش قرنها پیش بدعت و بنا نهاده اند تا در قِبِل آن زر اندوزند و خوب بخورند و بیاشامند و پول به جیب بریزند.
مذهب و دین این گونه شیعیان با اسلام اصلی تفاوت دارد و اینان از دید جامعه ی اصلی اسلام، مسلمان نیستند. زیرا اینها امامت را درست در ردیف نبوت می دانند و تمام آیات عظام و الاحقر وآخوند امامت را درست مانند نبوت معرفی می کنند و امامان را همشأن پیامبر می شناسند. یعنی با یقین و برخلاف آیات قرآن که محمد را خاتم النبیین توصیف می کند، دوازده پیامبر دیگر را به نام امام جانشین محمد ساخته اند تا تعداد پیامبران اسلام به رقم سیزده برسد. به این جهت فاطمه دختر محمد و همسر علی را نیز قاطی می کنند و با خود حضرت محمد چهارده معصوم را می سازند که کاملاً دروغ است. چون هیچ کدام از این 14 نفر معصوم نبوده و برعکس هر کدام هزاران کار خلاف انجام داده اند. از آنجمله برای خود پیامبر اسلام یعنی حضرت محمد، سوره «انشراح» در قرآن ثبت است که معنای آن چنین است:
«آیا ما به تو شرح صدر اعطا نکردیم(یعنی سینه ات را نشکافتیم) و بار گناهانت را از دوشت بر نداشتیم؟ همان باری که پشت تو را از سنگینی می شکست؛ و نام تو را بلند نکردیم؟ پس با هر سختی سهولتی هست. مسلماً با هر سختی فراغتی وجود دارد. پس وقتی آسوده شدی زحمت کار دیگران را بکش و به خداوندت علاقه داشته باش 8 آیه.»
پس می بینید که محمد قبلا گناهکار بوده و خدا گناهانش را بخشیده و چنین وضعی درست مخالف صفت معصوم است. دیگر امامان نیز هزاران کارخلاف و کشت و کشتار کرده اند و بری از گناه نیستند و هیچگونه معصومیّتی نداشته اند. در دین اسلام معصوم به کسی اطلاق می شود که حتا یک شپش را هم نکشته باشد!
حسین همان روز که پیشنهاد یزید را که بیعت کن، نپذیرفت و به جایش به جنگ یعنی آدم کشی پرداخت، و آدمهای زیادی را خود و هفتاد و دوتن همراهش کشتند و همراهان خود را نیز به کشتن داد و این از افتخارات آخوندی است، اگر قبلاً هم معصوم بوده باشد، از عصمت خارج شده و مانند ما شده است. او قبل از آن هم در جنگ با ایرانیان بسیاری از مردم بی جرم و بی گناه را کشته بود. علی و حسن نیز در این جنگها بوده اند و هزاران نفر را به قتل رسانده اند و حتا در فتح ایران شرکت داشته اند. به علاوه جزو افتخارات حضرت علی سر بریدن 700 نفر یهودی مدینه در یک روز است! چنین قاتل بی رحمی چگونه معصوم است؟
مسخره این است که این شیعیان علی به کسانی که به نماز و روزه و حج و زکات ایراد بگیرند و آنها را به سخره کشند، کاری ندارند و آنان را تهدید و تنقید نمی کنند. اما نسبت به کسانی که مراسم خود آزاری و عزاداری عاشورا را پس از 14 قرن مورد ایراد قرار دهند همان حرکات بهیمه ای داعش و طالبان را پیش می گیرند و برای بار دیگر خرد را رها می کنند.
مسلمانان اصلی که بیش از 90% جمعیّت اسلامی جهان را تشکیل می دهند، اصلاً در هیچ یک از این عزاداری ها شرکت نمی کنند. و اصولاً چنین مراسمی را نه تنها ندارند بل آنها را به رسمیّت نمی شناسند و حتا وقت و زمانش را به یاد ندارند و تنها از روی اخبار ایران و لبنان از آن مطلع می شوند. آنان این مراسم و این خیمه شب بازیها را جزئی از کفر و زندقه معرفی می کنند. یعنی مسلمانان سنی گرچه با شمشیر خود محمد و خلفای او اسلام آورده اند، اما از نظر باور دینی با شیعیان علی و دوازده امامی فرق فاحش دارند. زیرا شیعه، سنیها را چون واقعه دروغین غدیر خُم را قبول ندارند و آن را دروغی ساختگی از سوی شیفتگان علی ابن ابوطالب ارزیابی می کنند و در نتیجه امامان را قبول ندارند، مسلمان نمی شناسند. از این رو شیعیان سنیها را از دین برگشته می دانند و منتظرند امام موهومشان ظهور کند و دمار از روزگار سنیها و پیروان دیگر ادیان در آورد.
سنیها نیز این امامان را از نسل علی می دانند و نه اولاد محمد پیامبر اسلام؛ و امامت را از بیخ قبول ندارند. زیرا به شهادت تمام تواریخ محمد فرزند پسر نداشت؛ و در میان اعراب انتقال نسل توسط پسر است و نه دختر. یعنی حسن و حسین و عباس و دیگر فرزندان علی همه اولاد علی ابن ابوطالب محسوب می شوند و نسبشان به ابوطالب می رسد که تا آخرین لحظه جان دادن و مردن حاضر نشد دین برادر زاده اش را بپذیرد و همچنان با همان بت پرستی ی بهتر از یکتا پرستی، به زیر خاک رفت؛ و در دنیای مردگان هم اکنون هیچ فرقی با خود محمد ندارد و هر دو نابود و فنا شده اند و در قبرهایشان چیزی وجود ندارد؛ زیرا پودر حاصل از استخوانهایشان را نیز در این چهارده سده، مار و عقرب و مارمولک و موش کور خورده اند. پس موضوع سیادت نیز تقلبی خودساخته است.
به این دلیل سنیها امامت را نوعی بدعتگذاری دروغ و ساختگی در دین اسلام برآورد می کنند و پیروان سه مذهب تسنن حنفی و حنبلی و مالکی، شیعه ها را جزو کفار به حساب آورده اند. ولی شافعی اندکی تخفیف داده است و آنان را به نام مسلمان می شناسد!!
کوتاه سخن این که این مراسم دهم ماه محرم که خوشبختانه مورد پذیرش روشنفکران شیعه زاده نیست، طرفداران فراوانی ندارد و تنها دهاتیها و بازاریانی که پیرو آخوندند در این راه تند می دوند و خون هم می ریزند، ترتیب دهنده ی این مراسم هر ساله اند. به هر تقدیر عزاداری برای مرده ای در 14 قرن پیش آنهم با آن هیاهو و نمایش را چه باید نامید و به مرتکبین چنین نمایشی
از خود آزاری، چه لقبی باید اعطا کرد؟ و اصولاً باید تا چند قرن برای فردی غیر ایرانی و عرب که به کشورما حمله کردند و زنان و دختران مان را به اسیری بردند و مردم را به گدائی انداختند؛ یعنی کسی که با پسر عموی دورش جنگید و تعدادی زیاد از آنها را کشت و قبلاً بسیاری از اجداد ما را نیز کشته بود، عزاداری و قمه زنی کرد. بس کنید! در مرگ دشمن باید شادی کرد، نه عزا!
مرگ مردم فرانسه سالمرگ هیتلر را عزا می گیرند یا شادی می کنند؟
در انتهای مقاله انشائی جالب را که در مورد مراسم ماه محرم یک آدم با ذوق نوشته و برایم ای میل کرده است برایتان درج می کنم:
موضوع انشاء: ماه محرم
.بنام خدا
محرم خیلی خوب است، ما محرم را دوست داریم
دوستم پوسترهای خواننده های معروف را از بساطش جمع میکند
و آخرین ورژن پوسترهای علیاکبر و حضرت عباس را در بساطش پهن می کند
اکبر بلا هر شب با دوست دخترش به هیئت می آیند چون فقط این روزها اجازه می دهند دوست دخترش تا آخر شب بیرون باشد
قدرت سامورایی، شب ها در تکیه لخت میشود و میانداری میکند
[ و روزها مردم را لخت میکند و زورگیری]
آقای صولتی تا پایان اربعین تمام پاساژش را سیاه میکند
[ و تا آخر سال هم مشتری هایش را]
گل مکانی صاحب بزرگترین بنگاه ملک و ماشین شهر، یکماه تکیه راه می اندازد
و خودش در روز تاسوعا سر مردم گل میمالد
[و یازده ماه هم سرشان شیره]
جباری رییس شرکت لبنیات و شیر!
سی شب شیر صلواتی به خلق خدا میدهد
[و سیصد و سی و پنج روز هم با اضافه کردن آب, شیرشان را میدوشد]
حاج منصور مداح بعد از محرم یک خانه جدید می خرد
و بعد از یه ماه عزاداری یه سال به ریش مردم می خندد
ما هم پاتوقمان را از کافی شاپ ها به پشت دستههای عزاداری انتقال می دهیم
پس نتیجه میگیریم محرم خـــــیلی خوب است
کالیفرنیا دکتر محمد علی مهرآسا 17/10/205