در آستانۀ سالگرد حماسۀ سیاهکل و قیام تاریخی خلقهای ایران در سال 1357، برگزاری این گردهمائی و همزمانی آن با این دو رویداد، نه تنها سمبل همبستگی دو نسل از مادران رزمندۀ دو رژیم دیکتاتوری شاه و جمهوری اسلامی است، که نویدی روشن از تداوم بهمن 57 و بهمن 88 است. امیدوارم که این همزمانی با سرنگونی رژیم متجاوز جمهوری اسلامی تؤام شود.
چنین گردهمائی باید و میتواند همبستگی مبارزاتی ما را تداوم بخشد، به مادران داغدیده و از جان گذشتۀ ایران که هزاران رفقای مبارز را در دامان خود پروراندهاند قوّت قلب بخشد و نویدبخش آیندهای روشن گردد.
امیدوارم که در این سی و یکمین سالگرد انقلاب خلقهای ایران، شاهد آخرین لحظات عمر رژیم سفاک و جنایتکار جمهوری اسلامی باشیم. امیدوارم همچنان که در سال 57 مبارزات دلیرانۀ فرزندان از جانگذشتهمان طومار رژیم دیکتاتوری شاه را درهم پیچید، با این رژیم سراپا ننگ و جنایت نیز همان کند و اجازه ندهد که بار دیگر این جنبش با دسیسههای شوم دشمنانش با شکست مواجه شود. امیدوارم که همچون انقلاب 57 کارگران مبارز میهنمان با یک اعتصاب عمومی و سراسری، این رژیم را همچون رژیم شاهنشاهی به زبالهدان تاریخ بیفکنند.
هنگامی که شاهد شجاعت و از جانگذشتگی زنان میهنم طی هفت ماه گذشته هستم، زمانی که گردهمائی هفتگی مادران در پارک لاله را نظاره میکنم، و بالاخره زمانی که مبارزات شما در زنده نگاهداشتن یاد فرزندانمان را میبینم، به خود میبالم و امیدی فراوان به آینده در قلبم پرتو میاندازد.
هر گردهمائی ما، هر اعتراض ما، خود بخود سند جنایت رژیم منفور جمهوری اسلامی است، همچنان که اعتراضات مادران شیلیائی و آرژانتینی بود. هرگز از پای ننشینیم. با بلند کردن صدای اعتراضاتمان، همۀ جور و جنایت رژیم جمهوری اسلامی، در تمامیتش، را در انظار جهانیان به نمایش گذاشته و نگذاریم آب خوش از گلوی این رژیم جنایت و تجاوز، و همکاران بینالمللیاش پائین برود و خواب آسوده را از چشمانشان بربائیم.
میدانم که زبان شما و من از توصیف جنایات این رژیم قاصر است، پس بیائید دست در دست هم، از تمامی هنرمندان، شاعران و نویسندگان متعهد میهنمان بخواهیم که توصیفی دیگر از این رژیم بیابند تا تمامی وحشیگری و جنایت و تجاوز این رژیم را یکجا به نمایش بگذارد.
بیائید متحدانه از تمامی وکلای مبارز میهنمان بخواهیم تا این رژیم سراپا ننگ و وحشت و ترور را در مقابل دادگاهی عادلانه و بینالمللی به جرم جنایت علیه بشریت به محاکمه بکشانند. گرچه میدانیم که وجود ما به تنهائی سند و اتهام بزرگی علیه این رژیم قساوت و شناعت است.
عزیزانم، شما بهتر از من میدانید که در این شرایط، مبارزۀ ما چقدر در زنده نگاهداشتن یاد فرزندانمان اهمیت دارد. اگر مردم ما در مقابل این رژیم سفاک و خونآشام، با شجاعت و جسارت بیمانندی بپا خاستهاند، این را از جگرگوشگان ما آموختهاند، پس نگذاریم شعلۀ مبارزاتمان خاموشی بگیرد. با تمامی وجود آنرا پاس بداریم. باشد تا هیچ دیکتاتوری در سراسر جهان دیگر نتواند با خیالی آسوده دست به جنایت و تجاوز بزند.
در پایان، لازم میدانم به سازماندهندگان این مراسم درود بفرستم. به خوبی میدانم که در شرایط خارج از کشور برگزاری و سازماندهی چنین مراسمی با چه مشکلاتی همراه است. به همۀ آنان خسته نباشید میگویم و پیروزی و موفقیت آنان را در ادامۀ راهشان خواهانم. و بالاخره، از این که نتوانستم در کنارتان باشم بشدت غمگینم. دستتان را میفشارم. به یکایک شما و مبارزاتتان دورد میفرستم و صورتتان را میبوسم.
موفق و پیروز باشید
سی و یکم ژانویه 2010