“نظم ما در بی نظمی ماست”.

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

با درود به سهم خودم از روشنگری های شما سپاسگزارم. اما نباید فراموش کنیم که همین نظام برامده از انقلاب شکوهمند اسلامی و چه و چه بارها در طول حیات ۳۴ساله خودش از این نوع ترفندها به عناوین مختلف استفاده کرده و موفق شده بمدت ۳۴سال هر جنایتی را که ما فقط در کتابها خوانده بودیم بر این مردم روا دارد و این مهم سرانجام نمی یافت مگر با قبول شرایط بازی در زمین حکومت اسلامی از طرف مخالفین رژیم اسلامی. بد نیست بیاد اوریم نظریه “اسدالله لاجوردی” جلاد رژیم را٬ او برای برخورد با مخالفین تعریف عجیبی داشت بدین مضمون: فعال سیاسی چه«دربند ویا ازاد» با تحلیل زنده است. بقول معروف “تحلیل مشخص از شرایط مشخص” حال اگر بتوانیم او را از لحاظ تجزیه و تحلیل شرایط دچار تناقض و سردرگمی کنیم برای همیشه جمهوری اسلامی را بیمه کرده ایم. او نظریه خود را اینگونه فرموله کرده بود: “نظم ما در بی نظمی ماست”. نگاهی گذرا به حکومت جمهوری اسلامی از ابتدا تا کنون مؤید این مدعاست. حکومت اسلامی در هر برهه ای از حیات ۳۴ساله خود طرحی کج و ناراست را مطرح کرده و الیت جامعه درون مرز و بیشتر از ان برون مرزنشینان تلاش کرده اند که ناراستی ان طرح و نظریه را به اثبات برسانند غافل از انکه هنوز به نیمه روز نرسیده معرکه دیگری از جانب حضرات علم شده است. مثلا ازادی چند زندانی و روز بعد به گروگان گرفتن چند ده تن دیگر و یا بازی: “پلیس خوب و بد” درون حکومتی و شل کن سفت کن مغضوبین و دست اندرکاران این حکومت٬ نامه نگاری و خط دادن”خط امامی پریروزی و سبز دیروزی و بنفش امروزی” به مدعیان مخالفت با رژیم اسلامی خارج نشین انهم از درون زندان و صدها نمونه دیگر که یاداوری هر مورد اب چشم است و بس. ۳۴سال حکومت ترور در ایران ما را با معضلی بغرنج روبرو کرده است زیرا هنگام اظهار نظر هموطنان درون مرز از ترس جان به خود سانسوری دست می زنند و برون مرزنشینان هم بدلیل اقامت طولانی مدت در جوامع ازاد حکومت اسلامی را با استانداردهای غربی محک می زنند و درخواستهایی را مطرح می کنند که با اجرای حتا یک بند ان نظام اسلامی “کن فیکون” می شود. البته امیدوارم سخن “رفسجانی”را که گفت ما اشتباه شاه را تکرار نمی کنیم را فراوش نکرده باشیم. بد نیست برای درک بهتر مشکل به قسمتی از نوشته شما نظری بیفکنیم٬ انجا که می نویسید: “به جای”منشور…” بازی و منشور نویسی، پیشنهاد من این است: در دور بعدی انتخابات مجلس یا انتخابات ریاست جمهوری یا انتخابات شوراهای شهر و روستا، شهروندان ایران به خودی و غیرخودی تقسیم نشوند، نظارت استصوابی بر انتخابات لغو شود، فعالیت انجمن ها، سندیکاها و احزاب آزاد شود و به هر کس، به هر شهروند، اجازه داده شود در یک انتخابات و رقابت دمکراتیک، آزاد و سالم شرکت جوید تا راه برای حاکمیت واقعی نمایندگان منتخب ملت باز شود. درآن زمان روشن خواهد شد که آیا ملت “چارچوبی” کنونی را، که برای تعریف و تعیین حقوق شهروندی آنها در نظر گرفته شده است، اصولا خواهند پذیرفت یا خیر. انسان، نه”خدا”، معیارسنجش خرد است. ” با ارزوی موفقیت برای شما در تلاشتان برای تابانیدن نور بر تاریکخانه “جمهوری اسلامی”

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.