تلگراف ۲۹ مرداد یک روز بعد از کودتا 28 مرداد ناصر خان قشقایی به سر لشکر زاهدی: حضور تیمسار سر لشکر زاهدی- تهران قبل از آنکه بخواهم به تعارفات معموله بپردازم گمان می کنم که در ارادت قلبی و دوستی بی غل و غش ۳۱ ساله ام هیچ تردیدی نداشته باشید و… مسلما مطالبی که میخواهم عرض کنم از قلب یک دوست صمیمی است که به نوک قلم آمده است و به روی صفحه کاغذ جاری می شود. ( برای صدمین مرتبه گول خوردید) . جناب آقای زاهدی جناب عالی شخصی بودید که در این مملکت اکثر اهالی نزدیک به اتفاق به حاضرعالی عقیده مند بودند و دوست می داشتند و یکی از ذخائر ملی می دانستند و امید داشتن و قطعا یکی از این اشخاص عقیده مند خود بنده بودم ولی بد بختانه امید همه آزادی خواهان به یاس مبدل گردید ، البته هرچه عرض می کنم سطحی نیست و خودتان میدانید از روی اطلاع دقیق و کامل و صحیح است . تصدیق می نمایم حضرت آقای دکتر مصدق نخست وزیر نسبت به شاخص جناب عالی و دو سه نفر از رفقا بسیار بد کرد ولی مصالح ملک و مملکت نباید به اغراض و نظارت شخصی ترجیح داده می شد . بنده اگر می دانستم که حضرتعالی را می گذاشتن نخست وزیر بشوید لا اقل مثل نجیب پاشا بد نبود ولی بد بختانه آقا را محلل قرار داده اند و طولی نمی کشد کاری به سرتان بیا ورند که به سر هزاران اشخاص شریف آوردند ولی ان وقت وقتی است که پشیمانی سودی ندارد و چون جنابعالی این موضوع را چندمرتبه امتحان نموده اید متخصص هستید خوب میدانید چه می گویم . تصور می نمودم اگر وقتی حضرتعالی قیام کنید اولین کس بنده و برادرانم و ایلم خواهد بود اما بدبختانه قسمتی شده است که باید از همدیگر فاصله بگیریم . موضوع مالی و مادی نیست که شخص بتواند غمض عین کند موضوع عقیده است وآن چیزی نیست که بشود تغیر داد . حال هم در عالم ارادت عرض می کنم ( برگ عیشی به گور خوش فرست) حالا هم مجال دارید تا قوه در دستتان است می توانید قیامی کرده به ملت ایران ثابت کنید که تیمسار زاهدی همان است که مردم تشخیص دادن و یقین دارم تشخیص مردم هم غلط نیست . از همه گذشته می دانید همکاری با مومن و مومنین بد یومن است و عاقبت نداشته و نخواهد دشت . بیش از این مصدع نمیشوم مراد ما نصیحت بود و گفتیم حوالت به خدا کردیم و رفتیم دوستدار قدیمی شما محمد ناصر قشقاییSee more 08
ارگان رسمی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
منو
