ان مقلد هست چون طفل علیل – گرچه دارد بحث باریک و دلیل «مولوی»

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

با درود من که هنوز در نیافته ام ولی شاید شما بتوانید « مشکل گشا» باشید. البته منظورم این نیست که طبق فرمول نقش ( نخود کشمش ) را بازی کنید و اما پرسش من: بنظر شما چرا این برادران “روشن دل دینی!؟!” دوست دارند همیشه با دنده عقب حرکت کنند و با وجود افشا شدن واقعیات و بیرون افتادن حقایق پشت پرده باز می خواهند هر طور شده با هر ترفندی علت اصلی بدبختی مردم یعنی استقرار حکومت دینی در کشور را توجیه کنند و مدام میگویند حکومت اسلامی تاکنونی بر مبنای تعالیم واقعی اسلام نبوده٬ و در نتیجه ان مردم و کشور گرفتار این مصیبتها شده اند اما اگر « بنی صدر یا بازرگان» و یا فکل کراواتیها ی شریعت پناه می امدند انگاه مردم با حکومت اسلامی واقعی اشنا می شدند.!! نمونه مشخص میخواهید همین فرمایشات تازه ای که از جناب « مازیار شکوری گیل چالان » انتشار یافته است و به زعم ایشان برکناری بنی صدر از قدرت بوسیله یاران دروغ گو و حقه باز دیروزش بزرگترین فاجعه دهه خونبار ۶۰ بوده است. اینهم از تحقیق یک مقلد که نتوانسته جلوتر از بینی خود را ببیند تمام همکاریها و همراهی های بنی صدر با خمینی و اطرافیانش تا ان روز به دیده اغماض می نگرد و تنها از هرم قدرت به بیرون افتادن بنی صدر وامصیبتا است. شوربختانه« مازیار شکوری» سخنانش را با دروغ شروع کرده٬ من بیاد جوکی اسلامی افتادم بدین مضمون: در شبکه پشم و شیشه اسلامی از یکی از شرکت کنندگان پرسیدند ایا میتواند یک جمله دروغ بگوید؟ او گفت بله٬ دانشگاه ازاد اسلامی محقق مسلمان راستگوی ما نوشته خود را اینچنین اغاز می کند: ” روایت حکومتی ازکودتای سی ام خرداد ماه سال شصت علیه منتخب تاریخ ایران که با …..” مازیا شکوری در نخستین قدم نشان می دهد که یا مقلد است و یا معنای نسبتی را که به بنی صدر میدهد را نمی فهمد یعنی معرفی کردن او به عنوان « منتخب تاریخ ایران» اما با کمی دقت متوجه میشویم که این شوخ چشم نخوانده ملا است و بعنوان مقلد بنی صدر نیشی هم به مقلدان مصدق میزند که بنی صدر جایگاه بالاتری از مصدق هم دارد زیرا قدرت او برامده از ۱۱میلیون رأی مردم است اما مصدق منتصب مجلس شاهنشاهی است می بینید! تردستی را٬ اب نیست والا شناگر قابلی است. ببینیم دهخدا چه تعریفی از مقلد بدست داده است٬ و مقایسه کنیم با رفتار این جماعت٬دهخدا میگوید: « آن که از خود تصرفی ندارد. آن که قول و فعل دیگر را بی تصرف و تعمقی پیروی کند » در رابطه با انتخاب بنی صدر همان یک نکته کافیست که اگر تائید خمینی نبود او اجازه فعالیت پیدا نمی کرد مثلا ممانعت شرکت همین مسعود رجوی بدلیل مخالفت خمینی بازگو کننده واقعیت تلخی است که شکوری مایل به دیدنش نیست زیرا او در صدد جا انداختن خط دیگری است. شوربختانه ایشان هم همچون بنی صدر با موجودیت حکومت دینی مخالفتی ندارد و اختلافش تنها در نحوه اجراء تعالیم حیات بخش اسلام رحمانی است. به قول سهراب سپهری: پدرم وقتی مرد پاسبان ها همه شاعر بودند٬ مرد بقال از من پرسید : چند من خربزه می خواهی ؟ من از او پرسیدم : دل خوش سیری چند ؟ پدرم نقاشی می کرد تار هم می ساخت٬ تار هم میزد٬ خط خوبی هم داشت …… باز به پرسش نخستین باز می گردم دنده عقب رفتن برادران طرفدار دین نبی و میل بازگشت به گذشته راستی چرا « میر حسین موسوی» نهایت تلاشش بازگشت به دهه طلایی خمینی است و دلیل بدبختی مردم و در خطر قرار گرفتن کشور را نه دینی شدن دولت بلکه انحراف رهروان حکومت اسلامی را بدلیل عدم پیروی از وصایای رهبرش خمینی می دانند. این طرف هم که به پیروان خمینی اعتراض دارد قطع دست بنی صدر و بازرگان و …. از قدرت را عامل گرفتاری معرفی میکند و هیچ اشاره ای به ضایعات دخالت دین در حکومت نمی کند. ببینید حکومت اسلامی مملکت را به پرتگاه سقوط کشانده و اقایان در بند نقش خلع ید شدن از بنی صدر در سال۶۰ هستند. راستش من منتظرم ببینم این هواداران اسلام رحمانی کی تتمه هست و نیست ایران را در دامن جنگ داخلی عراق می ریزند؟ اخر کربلا و نجف و سامره در خطر است ایران فدای اسلام بشتابید که غفلت مایه پشیمانی است . حضرات فکر می کنند نوبر ایده های جدید را اورده اند. بقول مولوی: از مقلد تا محقق فرقهاست – کاین چو داود است و آن دیگر صداست «مولوی »

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.