رقم مغلطه بر دفتر دانش نکشیم – سر حق بر ورق شعبده ملحق نکنیم «حافظ»

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

با درود متاسفانه”بهرام رحمانی” نوشته خود را با دروغ شروع می کند و سپس نتیجه دلخواه خود را می گیرد. “جنبش دانشجویی ایران، شصت سالگی خود را پشت سر گذاشت؛ شصت سال افت و خیز؛ شصت سال پیکار با استبداد، شصت سال مبارزه برای آزادی، برابری، رفاه و عدالت اجتماعی! پیکاری که هم چنان ادامه دارد!” انقدر این دروغ تکرار شده که امر به حضرات و از جمله “بهرام رحمانی”مشتبه شده است. مغلطه٬ کلامی که مردمان بدان در غلط و اشتباه افتند.( ناظم الاطباء). “بهرام رحمانی” انقدر سرگرم شعار دادن است که در کمتر از ده خط به تناقض می افتد و میگوید: “سرآغاز و تکوین جنبش دانش جویی به قبل از ۱۶ آذر ۱۳۳۲ می رسد و به میانه ‌های دهه دوم .۱۳۰۰ خورشیدی باز می ‌گردد.” حکایت ایشان من را بیاد ضرب المثلی انداخت بدین مضمون همانطور که میدانیم در قدیم ملاها در مساجد مکتب خانه داشتند و ملایی بدلیل لکنت زبان قادر به تلفظ «ف» نبود و هنگام که می خواست بگوید«الف» می گفت«انف» بچه ها هم به دنبالش با صدای بلند میگفتند انف … او بچه ها را دعوا می کرد که نگویید«انف» بگویید«انف» در ادامه نوشته “بهرام رحمانی” ناراستی را به حد اعلاء میرساند انجا که میگوید: «اولین نطفه ‌های جنبش دانش جویی ایران، توسط تنی چند از دانش جویان در دوره انقلاب مشروطیت آغاز شد. اما با کودتای رضا خان و سیدضیاء جنبش دانش جویی نیز مانند همه جنبش های اجتماعی ایران سرکوب گردید و فعالین آن دستگیر و زندانی شدند. باردیگر این جنبش با سقوط رضاخان، مبارزه خود را از سر گرفت.» بدلیل خجالتی بودن رحمانی از طرفی و عدم توجه به عوافب نشر دروغ ایشان بدون هیچ سند و مدرکی جنبش دانشجویی را به «دوره مشروطیت» وصل می کند!! فقط می توان گفت “جل الخالق” فراموشش نشود که «رضا شاه» بود که اولین دانشگاه ایران یعنی دانشگاه تهران را در سال ۱۳۱۳ بنا کرد و حال چطور از جناب رحمانی پاسخ بطلبیم که در کشوری که طبق سند و مدرک بساط مکتب خانه بپاست این«اولین نطفه ‌های جنبش دانش جویی ایران، توسط تنی چند از دانش جویان در دوره انقلاب مشروطیت» کجا بود که با کودتای۱۲۹۹ سرکوب شده باشد؟ در ادامه باز «رحمانی» هیجان زده می شود و مدعی می شود که: «گروه پنجاه و سه نفر، که پایه گذاران جنبش دانش جویی ایران بودند، از «حزب عدالت گیلان» طرفداری می کردند.این حزب، عمدتا در شهرهای رشت و بندرانزلی شکل گرفته بود در خرداد ۱۲۹۹ در جریان کنگره خود، نامش را به «حزب کمونیست ایران»، تغییر داد. این حزب، فعالیت خود را به سراسر ایران گسترش داد و به یک جنبش کارگری کمونیستی تبدیل شد.» لطفا نخندید به اقدام انقلابی«حزب کمونیست ایران» که در سال۱۲۹۹ «فعالیت خود را به سراسر ایران گسترش داد و به یک جنبش کارگری کمونیستی تبدیل شد.» کسی هم نیست که بپرسد اقای رحمانی ایا مثل«لاف در غربت» را شنیده ای؟ با عرض معذرت از ادامه توضیح معذورم چون حدیث اب چشم است و بس . ای کاش ذره ای احساس مسئولیت داشتیم در قبال ادعاهای بی پایه و اساس خود.

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.