«بادبادک زمانی اوج می‌گیرد که با باد مخالف روبه‌رو شود.»

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

یا ویکی پدیا مدد جناب من فقط از شما تقاضا میکنم که به ویکی پدیا مراجعه کنید و درست یا غلط بودن ادعای خودتان را در مورد اینکه رژیم سلطنتی در قبل از به حکومت رسیدن فرانکو تغیر کرده بود یا نه را راست ازمایی کنید. همانطور که در تاریخ موجود است اولین نخست وزیر اسپانیا در جمهوری دوم فردی است بنام«نیستو آلکالاسا مورا ایتورز»«Niceto Alcalá-Zamora y Torres». اولین نخست وزیر جمهوری دوم اسپانیا پس میبینیم برخلاف ادعای شما رژیم جمهوری اعلام شده بود و پادشاه «الفونس سیزدهم» هم از کشور بیرون رفته بود .البته کسانی که امکان دارند مطالب را به انگلیسی مطالعه کنند میتوانند اطلاعات بیشتری در این مورد بدست بیاورند . در ضمن انتقاد من تنها همین یک مورد نبود و من نشان داده ام که شما با ظرافت تمام مبلغ ادامه یافتن این حکومتید ببهانه اینکه رژیم پادشاهی دیکتاتوری است ولی رئیس جمهوری دیکتاتور را میشود تغییر داد!!بنازم به مغلطه کاری شما . بر قراری حکومت جمهوری دوم در اسپانیا در سال ۱۹۳۱ بعداز ده سالی آشوب سیاسی، بر اثر قیام جمهوری خواهان آلفونس سیزدهم شاه اسپانیا از کشور گریخت و حکومت جمهوری برقرار شد . دولت جمهوری کمر به انجام یک برنامهٔ اصلاحات اجتماعی و اقتصادی بست . برای مبارزه با قدرت کلیسا که از ایام باستان در مملکت ریشه دوانیده بود، قوانینی بر ضد طبقهٔ روحانیون به تصویب رسید و دیانت از حکومت تفکیک گردید، فرقه یسوعیون (ژزوئیت‌ها) منحل و اموال آنها توقیف شد . مدارس از حوزهٔ نظارت اهل دین بیرون آمد . نهضت قدیمی استقلال کاتالون با اعطای حق خودمختاری داخلی فروانی، تسکین یافت . برای طبقهٔ زارعین، دولت مشغول تکه تکه کردن املاک وسیع تر ملاکین مهم و تقسیم آن گردید . در پی اصلاحات دولت جمهوری خواه اسپانیا، آن قدر این اصلاحات اساسی بود که کلان ملاکان و روحانیون را خشمگین کرد . وقوع جنگ داخلی در اسپانیا بعد از ۱۹۳۳ بیش از پیش زمام امور حکومت به دست عناصر محافظه کار افتاد که کابینهٔ آنها نه کفایتی از خود نشان می‌داد و نه مورد توجهٔ عامهٔ مردم بود و به همین دلیل اعتراضاتی در اسپانیا رخ داد . در فوریهٔ ۱۹۳۶ انتخابات جدیدی صورت گرفت . کلیهٔ عناصر جناح چپ، یعنی جمهوری خواهان، سوسیالسیت‌ها، آنارشیست‌ها و کمونیست‌ها دست به دست داده، یک جبهه در برابر سلطنت طلبان، روحانیون، افسران ارتش تشکیل دادند . این جماعت (جناح چپ)در انتخابات به پیروزی قاطعی نایل آمدند . پس از این واقعه در ژوئیهٔ ۱۹۳۶ یکی از ژنرال‌های ارتش به نام فرانسیسکو فرانکو بر ضد دولت جمهوری قیام کرد . او توانست بندر بارسلون را فتح کند و خود را آماده نمود تا پایتخت را نیز تسخیر کند . احزاب چپ (جمهوری خواهان، سوسیالسیت‌ها، آنارشیست‌ها وکمونیست‌ها) برای مبارزه متحد شدند و تمامی مملکت دستخوش جنگ داخلی گردید . بالاخره پس از حدود سه سال جنگ و بعد از آن که یک میلیون نفر در اسپانیا کشته شدند جناح چپ یا جمهوری خواهان، در سال ۱۹۳۹ در برابر لشکریان ژنرال فرانکو سر تسلیم فرود آوردند و وی توانست حکومت مستبد فاشیستیی، در تمامی کشور ایجاد نماید . لطفا اگر امکان دارد در رابطه با این جمله توضیح بیشتری بدهید« «تفاوتی هست میان «اپیگرم» با «فاکت» که اگر ندانیم، به دام ایرادگیریِ عینی درمی افتیم.» و اگر امکان دارد اپیگرم را به انگلیسی بنویسید چون هیچ کجا پیدا نکردم . ممنون

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.