تورج اتابکی
ــ پژوهشگر ارشد پژوهشکده تاریخ اجتماعی هلند
خبر مرگ «خسرو شاکری» وقتی که از پاریس رسید، به یاد شعری از ناظم حکمت افتادم. شعری با عنوان «آنژین پکتوریس». با این مطلع: «اگر پارهای از قلبم اینجاست دکتر، پاره دیگرش… .». حال چرا مرگ شاکری مرا به یاد این شعر ناظم حکمت انداخت؟ شاید به این خاطر که هر دو در جدالی توان کش با بیماری قلبی، به دور از میهن و به اعتبار شعر ناظم حکمت تنها با نیمهای از قلبشان چشم از جهان فرو بستند. نیمه دیگر قلب شاکری در ایران بود و ماند. اعتبار این ادعا را شاید بیش از هر جای دیگر در کارنامه شاکری باید جست. پژوهشگر و اندیشه ورزی که تا آخرین روزهای عمرش، بیقرارانه دلسپرده فهم و فهماندن گوشههایی از تاریخ ایران ماند. در شامگاه پیش از مرگش که در سحرگاه دوشنبه۸ تیر ۱۳۹۴ در بیمارستانی در پاریس اتفاق افتاد، در گفتوگوی تلفنی با دوستی، از نگرانیاش درباره چاپ آخرین اثر مستندش میگفت؛ اثری در سه مجلد درباره حزب توده ایران.