امین موحدی
علیرضا صبوری که در جریان وقایع بعد از انتخابات ،از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته و پس از بهبودی نسبی از کشور خارج و به عنوان پناهنده در آمریکا به سر میبرد ،در تاریخ ۲۶ دی ماه و در شهر بوستون آمریکا در تنهایی جان باخت. برای علیرضا صبوری و صبوریهایی مینویسم که دوران سخت پناهندگی را میگذرانند و بسیاری از آنها در تنهایی خویش جان میدهند و سخنی از آنها در میان نیست .
من از پناهنده گانی صحبت نمیکنم که پس از درگیریهای جناحی داخل حاکمیت ،با میلیونها دلار پول از ایران به آمریکا یا اورپا آمده اند .
من از پناهنده گانی صحبت میکنم که پس از سالها مبارزه و تحمل آسیبهای جسمی و روحی فراوان از کشور خارج شده اند و حتا سلامشان نیز پاسخ داده نمیشود.
آنها که در مرگ کسانی چون ندا آقا سلطان و….ودر فراق زندانیان سیاسی، در وب سایتها و رسانههای دیداری و شنیداری مویه میکنند و میکردند ،و افسوس میخوردند و میخورند که به دلیل دوری از آنها ،نتوانسته اند کمکی به آنها بکنند ،بغل گوش خودشان “صبوری” میمیرد!
آنها که حتا در سوگ ترور یک پاسدار ،که دانشمند هسته ای اش !مینامند و معلوم نیست که خود رژیم کشته است یا بیگانگان ،بیانیه های مرثیه گونه میسرایند و “تسلیت مفت” صادر میفرمایند ،چگونه است که در مرگ غریبانه این پناهنده ایرانی، قفل بر زبان زده اند ؟میدانید چرا؟ چون این تسلیت ،مفت نخواهد بود و هر آنکه تسلیت بگوید ممکن است پناهده ای از وی بخواهد در زمان حیات پناهنده گان به داد آنها برسند نه در سوگ آنها مرثیه سرایند.
چرا آنها که مسئولیت مرگ یک پاسدار رابر عهده آمریکا میاندازند ،در خصوص مرگ این پناهنده دولت آمریکا را مسئول نمیدانند ؟آیا غیر از این است که دولت آمریکامسئول حفظ جان پناهندگان ساکن در آمریکا،خصوصاً پناهندگان بیمار میباشد؟
مسئولیت مرگ اینچنینی این پناهنده و هر پناهنده دیگری در آینده ،در وهله اول متوجه خود ما ایرانیان میباشد که برای پوشش پناهندگان اینچنینی عملا هیچ کاری نمیکنیم و در وهله دوم بر عهده دولتی است که آنها را به عنوان پناهنده میپذیرد.
برای عدم تکرار این تراژدی ،و پایان دادن به زندگی تراژیک صبوریها ،باید آستینها را بالا زد و به شکل گسترده ،علاوه بر ایجاد حق برای آنها ،از حقشان نیز دفاع نمود.