خود بزرگ بینی “دکتر”های ایرانی

جناب نوری علاء محترم، در پای همه مقلات شما در دوسال اخیر، پرسشهایم را گذاشتم و شما کسر شأن خود دانستید که حتی یکبار بمن پاسخ دهید. در بسیاری از نظراتم به شما یادآور شدم که اصول دمکراسی حکم می کند که مدعیان دمکراسی و حقوق بشر نسبت به انچه می گویند، می نویسند و عمل می کنند شفاف و به مردم پاسخگو باشند. فرق هم نمی کند که این مردم دوشوکی پزشک باشد یا الهه بقراط ژورنالیست یا من مددکار اجتماعی یا سوپور محله. ما در عین حال که حرفه های متفاوت داریم ولی در امور سیاسی و اقتصادی کشورمان همانقدر حق مشارکت داریم که شما دارید. حق شما نه کمتر و نه بیشتر از ماست و تخصص شما در درجه دوم مثل همه ما قرار دارد. کلمه دموکراسی از دو بخش تشکیل شده است که بخش اول آن دمو، به معنای مردم است و نه به معنای متخصص در این و آن رشته برای فخر فروختن و یا برتر بودن و بنابراین برخوردار بودن از حق ویژه. در دمکراسی ها، عموم مردم صرفنظر از همه تفاوتهایشان منجمله سطح تحصیلاتشان دارای حقوق سیاسی برابر هستند. در دمکراسی ها تخصص ها را مردم برای مشاوره و بالا بردن سطح آگاهی خود مورد استفاده قرار می دهند تا تصمیماتی که می گیرند کورکورانه و بدون پذیرش مسئولیت در قبال آن تصمیمات نباشد ولی متخصصین را روی سرشان نمی نشانند که بجای آنها فکر کنند و ولی فقیه شان شوند. این روحیه استبدادی و خودکامگی و خودخواهی و خود محوری و خود بزرگ بینی را “دکتر”های ایرانی باید از خود بزدایند. من هیچکسی را با لقب دکتر مورد خطاب قرار نمی دهم بویژه ایرانی ها را و بویژه بعد از فاجعه ای که همین “دکترها” و “مهندس” ها و “روشنفکران” در سال 57 برای نسل خود و من و بعد از من آفریدند. بعد هم فرار را برقرار ترجیح دادند. بقول عبدالستار دوشوکی عزیزم “رفوزه های سال 57” هنوز دست بردار نیستند. من نمی دانم چه سری درکار است که مقالات جناب نوری علاء در همه جا منتشر می شود ولی نقدهایی که از او می شود در همه جا منتشر نمی شوند! این مقاله اخیر نوری علاء در ایران پرس نیوز و گویا و سکولاریسم نو خودش و … منتشر شده اند ولی نقدها از او فقط در خبرنت و سامانه حزب مشروطه (لیبرال دمکرات) منتشر شده اند. نقد و بررسی و ذهنیت پرسشگر و تبادل نظر و پاسخگویی و شفافیت در بطن و متن لیبرال دمکراسی قرار داشته و دارند. تفاوت بین لیبرال دمکراسی ای که ما می بینیم و در آن زندگی می کنیم تفاوت عظیمی با دنیای سکولار دمکرات نوری علاء دارد. اگر سکولار دمکراسی اینست، من نمی خواهمش! صد رحمت به لیبرال دمکراسی مبتنی بر منشور جهانی حقوق بشر انگلیسی که در ان هستم..