برآوردهای اشتباه خامنه ای و سپاه از رفتار سیاسی مردم

این مطلب را با دوستانتان به اشتراک بگذارید :

امیررضا پرحلم

یک سال پس از کودتای ۲۲ خرداد ایران همچنان پر التهاب است و رژیم برای بقای خود در برابر سیل اعتراضات مردمی ناچاراست متوسل به قوای سرکوب شود.

رهبر ایران انتظار داشت پس از پروژه کودتا در ۲۲ خرداد سال گذشته با یکی ۲ سخنرانی تهدید آمیز مخالفان را مرعوب کند و ماجرا به سادگی آب خوردن تمام شود اما این اوهامی بیش نبود .

کودتا اینگونه برنامه ریزی شده بود که پس از اعلام پیروزی احمدی نژاد خامنه ای با یک سخنرانی تحت عنوان فصل الخطاب همه را ساکت کند و رژیم جشن و پایکوبی دروغین خود را با اعلام مشروعیت ۸۰ درصدی نظام از طریق پیروز اعلام کردن احمدی نژاد تکمیل کند.

غافل از آنکه حکومت اسلامی با این کار روند سقوط و بی اعتباری خود را تسریع می کند و همان اندک اعتباری را که نزد دیگر دولتها و ملتها دارد از دست می دهد.

از مدتها قبل از انتخابات سال گذشته بنا بود اجازه ندهند دیگر هیچ اصلاح طلبی در ایران به قدرت برسد. برای این منظور اتاق های فکر در سپاه و ارگانهای مطالعاتی تشکیل شده بود تا بهترین پروژه برای برنده اعلام شدن فردی غیر از اصلاح طلبان تدارک دیده شود.

یکی از ابزارهایی که نزدیک به ۲ دهه در اختیار سرکوبگران جمهوری اسلامی بود نهاد سپاه پاسداران و بسیج بود که به بهترین شکل ممکن می توانست به عنوان بازوی انقلاب وارد عمل شود.

در رده های بالایی سپاه این تلقی وجود داشت که مردم ایران به راحتی یک دروغ بزرگ را می پذیرند و به تدریج با شرایط وفق پیدا می کنند.

این تجزیه و تحلیل پس از سهمیه بندی بنزین بدست آمد. در آن مقطع گروههای مطالعاتی در دفتر سیاسی سپاه به این نتیجه رسیدند که مردم هر نوع شرایطی را در نهایت می پذیرند و با تحمیل یک مصلحت کنار می آیند.

این بر آورد غلط از رفتار سیاسی مردم بود که مقدمات سقوط مشروعیت نظام را مهیا کرد .

حتی تجزیه تحلیل سخنان خامنه ای پس از انتخابات سال گذشته نشان می دهد که وی نیز به تدریج توان خود را در دفاع از تقلب از دست داده است. وی در اواخر پاییز سال گذشته یعنی ۶ ماه پس از انتخابات گفت: بس است دیگر انتخابات تمام شد و سالم هم بود.

اما از آن زمان تا کنون وی به دفعات در هر سخنرانی جسته و گریخته به انتخابات مساله دار سال قبل اشاره کرده و در آخرین سخنرانی فشل تر از هر زمان دیگری به دفاع از آن پرداخت که این امر از آشفتگی فکری وی حکایت دارد.

به هر حال حماسه ۲۵  خرداد  و قیام خونین عاشورای سال قبل ابهت نظام و رهبری جمهوری اسلامی را به چالش  کشید و رویاهای دور و دراز جمهوری اسلامی برای کسب پرستیژ ساختگی را ویران کرد .

ارزیابی های اشتباه و بر آوردهای مهلک مشاوران رهبری در ایران بود که چنین نتیجه وحشتناکی را برای نظام اسلامی رقم زد.

در حال حاضر و در آستانه یک سالگی جنبش اعتراضی مردم ایران ، رژیم به قدری ترسیده که نیروهای نظامی آن اطراف سازمان رادیو و تلویزیون مستقر شده ، یگانهای ویژه با چشمانی ترسان در کوچه و خیابانها جولان می دهند  و رهبر طبق معول چند روز قبل از آغاز اعتراضات به صلاحدید مشاوران امنیتی بیت خود را ترک و به نقطه ای نا معلوم منتقل شده است.

اگر رژیم در خود احساس ثبات می کند چرا باید با لشگر کشی نظامی به خیابانها قدرت سرکوب خود را به رخ مردم بکشد؟

این سوالی است که هیچ مقامی در جمهوری اسلامی به آن پاسخ نمی دهد.

اکنون کار به جایی رسیده که هر مناسبت انقلابی برای سران جمهوری اسلامی به کابوسی دردناک از حضور مخالفان تبدیل می شود. دیگر جهان و جهانیان فریب راهپیمایی های سازماندهی شده را نمی خورند بلکه نگاهها معطوف به حضور مخالفانی است که به رفتار های سرکوبگرایانه و قیم ما آبانه با قاطعیت نه می گویند بی آنکه ذره ای از رگبار گلوله مستبدان بر خود بلرزند.

مطالب مرتبط با این موضوع :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Layer-17-copy

تمامی حقوق این وبسایت در اختیار مجموعه رنگین کمان بوده و استفاده از محتوای آن تنها با درج منبع امکان پذیر می باشد.